﷽
🔸️ #نشر_حداکثری 🔸️
نقطه آغاز #شکست ما نه در برابر گلولهها بلکه وقتی ایست که در تَله وَهم در اقلیت بودن قرار بگیریم و
● از ابراز #عقایدمان بترسیم
● از #چادر سر کردن
● از #عمامه گذاشتن
● از #ریش گذاشتن
● از #مسجد رفتن
● از #هیئت رفتن
● از دفاع کردن از #انقلاب بترسیم
•{ ولی اگر عقایدمان را #فریاد بزنیم
مار پیچ #سکوت خواهد شکست
و غلبه با جبهه #حق است }•
🔹️و #علی خانه نشین نخواهد شد
🔹️و #حسن تنها نخواهد ماند
🔹️و #مسلم بی کس نمیشود
🔹️و #حسین به قتلگاه نخواهد رفت
📣 فریاد بزنیم وقت #فریاد است
🌱 خود را در #ثواب نشر سهیم کنید
#لبیک_یا_خامنه_ای
۰[
ماجرای عجیب #تربتی که #رهبر_انقلاب در سیل پرتاب کردند
رهبر انقلاب نقل میکنند در ایرانشهر پس از پایان نماز دیدم سیل، شهر را فراگرفته و آب بالا آمده، تا جایی که به ایوان مسجد هم ـکه نیم متر از سطح زمین بلندتر بود- رسیده بود
با صدای بلند از مردم خواستم با این حادثه مقابله کنند
ابتدا گفتم فرشهای مسجد را جمع کنند و در جای بلندی بگذارند تا آب آن را از بین نبرد
بعد، از مردم خواستم احتیاطات لازم را برای حفاظت از کودکان و زنان به عمل آورند
جریان سیل دو سه ساعت ادامه یافت و در این مدت ما صدای آوار خانهها را یکی پس از دیگری میشنیدیم
حتی ترسیدم #مسجد نیز خراب شود
همه چیز وحشتناک بود
تاریکی ناشی از قطع برق، سیل خروشان و بیامان، خراب شدن خانهها و فریاد کمکخواهی مردم
در چنین حالت بحرانی و وحشتناکی، ذهن انسان فعال میشود و به دنبال هر وسیلهای برای مقابله با وضع موجود میگردد
قبلاً این مطلب را شنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیر گریزناپذیری میتوان به تربت سیدالشهداء علیهالسلام ـبه اذن خدای متعالـ توسل جست
قطعهای از تربت که خدا به برکت وجود ریحانهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بدان شرافت بخشیده، در جیب داشتم
آن را از جیب بیرون آوردم، به خدا توکل کردم و آن را در میان امواج پرتلاطم سیل پرتاب کردم
لحظاتی نگذشت که به لطف و فضل خدا #سیل بند آمد
کتاب خون دلی که لعل شد
نسل آفتاب