576_34334344782347.mp3
8.91M
🎙 استاد احـــمدی
🔸 جلسه سوم_ قسمت اول
🔹 دوره رزق_مهـــدوی
🖇فایل صوتی
کانال هیئت الزهرا سلام الله علیها
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی ؟ #قسمت شصت شش روای سوم شخص جمع همه برای آمدن سید بسیا
🌴📚🌼📚🌴
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت آخر
روای رقیه
مطهره:بچه ها بیاید میخایم بریم خرید
-خرید چی؟
اصلا شماها چرا انقدر شادید؟
مطهره:دلمون میخاد بدو بریم
اینجا چه خبره الله اعلم منو مطهره فرحناز رفتیم خرید
وارد یه مغازه شدیم
فرحناز:خانم اون مانتو سفید که آستنش تور داره و کمرش طلایی لطفا سایز ۱بیارید
-فرحناز برای کی داری میخری؟
فرحناز :تو دیگه
-من بعد از اسارت سید لباس رنگی پوشیدم عایا؟
فرحناز:ساکت
نترس ضرر نمیکنی
فروشنده:بفرمایید
فرحناز:خانم لطفا یه ساق سفید خوشگلم بیارید و یه روسری ساتن سفید طلایی
فرحناز برای منو بچه ها لباسای روشن خرید
گفت فردا ساعت ۹صبح میاد دنبالم حتما همین لباسارو بپوشم
داشتن میرفتن معراج الشهدا بچه ام فاطمه رو هم بردن
دخترکوچلوی من وقتی برگشت چشماش سرخ سرخ بود
-فاطمه جان دخترم گریه کردی؟
فاطمه:اوهوم
لفتیم مژار
باشه عزیزم برو بخواب الان منو داداشی هم میایم
تا صبح فاطمه تو خواب بابا ،بابا میکرد
ساعت ۸فرحناز بهم زنگ زد گفت حاضر بشیم
خودشم زود اومد تا حاضر بشیم
وارد معراج الشهدا شدم تو حیاط همه دوستای سید بودن
دلم به شور افتاد
-فرحناز اینجا چه خبره ؟
فرحناز:هیچی بریم
وارد حسینه شدم خیلی شلوغ بود با دیدن زینب خواهرم
دست گذاشتم رو قلبم
-زینب تروخدا به من بگو سید چش شده ؟
حس کردم سیدم نزدیک منه
تمام تنم گر گرفت منتظر شنیدن خبر شهادت بودم میدونستم دیگه تموم شده 😭
زجه میزدم و از زینب میپرسیدم
_زینب جان سید بگو چیشده ؟خواهر تو رو خدا بگو بدون سید شدم😭
حس کردم یکی داره به سمتم میاد اما توان برگشتن نداشتم
یهو یه دست مردونه رو شانه ام نشست و گفت خانمم
وقتی سرم بلند کردم سید بود
از حال رفتم وقتی به هوش اومدم فقط من بودم سید وبچه ها
سید:خیلی اذیت شدی خانم من
با گریه گفتم کی اومدی مردمن
سید:دوروز پیش فاطمه دیدم دیروز مزار شهدا
باورم نمیشد سختی ها تموم شد
خیلی سختی بود
اما تموم شد
إن مع العسر یسرا
#مجنون_من_کجایی
#قسمت_آخر
پایان
🌴📚🌴📚🌴
10.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 با دست کاور نازکی که روی مادرش کشیده شده را آنورتر میکشد بلکه بدن مادر سردش نشود؛
اینجا غزه 💔
بچه پولداری که به دنیا پشت پا زد و شهید شد
● تمام خانواده شهید گرین کارت داشتند. خانوادهای متمول بودند که در محله شمیران زندگی میکردند. مادرش التماس میکرد که این بچه را راضی کنید ازدواج کند، ولی عبدالحمید میگفت تکلیف من است که بجنگم. به خانوادهاش میگفت شما زندگی خودتان را داشته باشید، من زندگی خودم را دارم. امکانات دنیاییاش فوقالعاده عالی بود، اما به همه اینها پشت پا زد.
#شهید_عبدالحمید_شاه_حسینی
#سالروز_شهادت 🌹
شادی روح همگی شهدا
بخوانید حمد و توحید و 14 صلوات
🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
قرار_شبانه💚
قرار شبانه مون یادمون نره 😍😍
خوندن سوره واقعه هر شب قبل از خواب ✅
قرار
وضو یادمون نره وقتی خواستیم بخوابیم☺️☺️☺️☺️☺️
همینطور که داری کارهای آخر شبت رو انجام میدی صوت رو بزار گوش بده 👌👌👌👌
قرارشبانه
waqe_346196.mp3
29.55M
صوت سوره واقعه✅✅✅
قرار شبانه مون☘☘☘