نخستین نماز جماعت در حرم حضرت زینب کبری (سلام الله) پس از سقوط نظام سوریه https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa

چشم حرامی با حرم روبرو شد،دلم زیرو رو شد ... https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_علیه_السلام

تصاویری جدید و زیبا از کربلای معلی از نام حسین است اگر عزت این دل یا رب تو فزونی بده بر قیمت این دل https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa

🎥 شورشیان تحریرالشام وارد حرم حضرت زینب(س) شدند 🔹‌پس از آنکه دیروز نیروهای تحریرالشام وارد حرم حضرت رقیه(س) شده بودند حالا امروز با ادوات نظامی با وجود اینکه جمعی از سوری‌ها مانع از ورود آن‌ها شدند به حرم حضرت زینب(س) رفتند. https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa

📌 برافراشتن پرچم اسرائیل در الحضر سوریه #وعده_صادق #مقاومت #سوریه

🔅۲ بار فرمود سوریه بدست جوانان انقلابی این کشور آزاد خواهد شد بااذن الله در دل تاریکی ها از نور خبر میدهد او که چشمش بینا و بصیر است #سوریه #وعده_صادق اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ‌‌🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرج

هراسی نیست افعی‌ها اگر جمع اند در میدان تماشا کن هنرهای عصای دست موسی را... لا حول ولا قوه الا بالله #سورية #وعده_صادق۲ #انقلابی

علمدار بچرخان ... https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa

🎥 شورشیان سوریه قبر حافظ اسد را به آتش کشیدند https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa

داستان در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آنخود می‌کردند.فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد.به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای جهنم را به نام فرد كرد و سند را به او داد. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم، برويد و خوش باشيدنام آن مرد مارتين لوتر بود ✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧ 🌷اَلٰا بِذِكْرِٱللّٰـهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ داستان در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آنخود می‌کردند.فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد.به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای جهنم را به نام فرد كرد و سند را به او داد. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم، برويد و خوش باشيدنام آن مرد مارتين لوتر بود ✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧

❤️جانم فدای رهبر❤️