eitaa logo
در جستجوی تحول
2.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
908 ویدیو
168 فایل
🔰دکتر محمد روضه سرا ✔محقق و مولف کتاب ✔پژوهشگر تعلیم و تربیت ✔مدرس کشوری سرفصل های تشکیلاتی ✔ پژوهشگر مرکز تربیت اسلامی ✔استاد مدعو دانشگاه فرهنگیان ✔مدیر مرکز شتاب دهنده ایده های تحولی تعلیم و تربیتی ارتباط با من: @motehavel
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ میکِشمت سوی خویش این کشش از عشق ماست ❤️ 📺 نماهنگ دیدنی از گفتگو با سردار (از رزمندگان دوران دفاع مقدس و فرماندهان جبهه مقاومت) 🌀 شهید باکری را سیدالشهدای لشگر عاشورا و شهید سلیمانی را سیدالشهدای مقاومت می دانیم... 💠 شهیدان باکری و سلیمانی دانش آموزان کلاس خداشناسی... ❇️ حاج قاسم گفت روح باکری در اینجا عملیات کرد... http://eitaa.com/tahavole
درباره یادمانی که قرار هست امروز عصر اونجا باشیم. همسفران عزیز🍀 لطفا خوب مطالعه کنید👌👇👇👇
سلام و صب بخیر😊😊😊 ❇️اگر از بچه های تیم محتوا بپرسید مهم ترین روز راهیان چه روزیه🤔،همه میگن امروز مهم ترین روز کاروان راهیان نور مجازی ماست. چرا؟🤔🤔🤔 چون سفرمون می رسه به خرمشهر💫💫💫 آره خرمشهر💪🌙 شاید برای بعضی ها شلمچه خیلی مهم باشه، برای بعضی های دیگه فکه یا طلاییه، اما اونهایی که کار دفاع مقدس کردند و مطالعات جنگ داشتند حرف ما رو درک می کنند👌 الان اونهایی که راهیان رفتن تو دلشون میگن خرمشهر که خبری نیست،شهره و خونه و ساختمون میدونم وقتی رفتید خرمشهر شما رو به مسجد جامع🕌بردند تا نماز ظهرتون📿رو بخونید و خیلی اگه هنر داشتند بردنتون موزه جنگ که اونجا هم چیز خاصی نداشت، حق دارید... نمیدونم فکر کدوم مسئول بود که خرمشهر رو از راهیان نور گرفت😬😢 اما فقط اینو بگم که یک سوم جنگ از راهیان جدا شد.اونم یک سوم اصلی و سخت جنگ، حتما شنیدید که سلاح نداشتیم بجنگیم، توپ و تانک نداشتیم ،حتی سیم خاردار هم به ما نمی فروختند اینا دروغ نیست😔،راسته🥺، ولی مال قبل از آزادسازی خرمشهره ❇️رفقا...به قول شهید حسن باقری🌹خرمشهر ناموس جنگه... حرف هایی تو خرمشهر میشه زد که هیچ جا نمیشه گفت💫💫💫 📌حضور مستقیم زنان در دفاع و کمک 📌کودک کشی های عراقی ها🥺 📌حضور دشمن در شهر و تخریب به عمد شهر 📌مقاومت مردم خرمشهر جنت آباد 📌مسجدجامع 📌پادگان دژ 📌گمرک خرمشهر 📌شهید شریف قنوتی حسین فهمیده و بهنام محمدی جهان آرا💫💫💫 مادرا و خواهرایی که بچه ها و برادراشونو با دست خودشون تو قبرهای جنت آباد گذاشتند و وقتی عراق جنت آباد رو بمباران می کرد و قبرها خراب می شد جنازه های عزیزاشون می اومد بالا و دیده می شد و...😭😭😭😭😭😭 پدرهایی که دیدند تانک های عراقی اومدند تو خونه شون و همه زندگیشون رو له کرد و....😭😭😭😭😭😭😭 و از همه مهم تر پیروزمندانه ترین عملیات دفاع مقدس ، الی بیت المقدس عملیاتی که ماشین جنگی عراق رو نابود کرد👀💪، عملیاتی که در گرمای اردیبهشت و خرداد🌞🌞🌞 خوزستان نفس همه را گرفت، عملیاتی که پایی نبود که در آن تاول نزده باشه، عملیاتی که چهره ها همه غبارآلود بود🌿🌿🌿🌿...اصلا تا حالا دیدی صورت یک آدمی از دود و باروت سیاه شده باشه😢😢😢،اصلا تا حالا دیدی...⁉️ بیخیال، دل پر غصه ای داریم از حذف یا کم رنگ شدن خرمشهر از راهیان نور😔😢... ♦️آنقدر این غصه زیاد است که بارها وقتی به راویان بزرگوار گفتیم🗣🗣🗣 روایت خرمشهر رو هم می خواهیم داشته باشیم فقط یک جواب شنیدیم ، آن هم این بود: ما آمادگی شو نداریم. ❇️کاش می شد همه کاروان ها، خصوصا کاروان های دانشجویی همتی می کردند و راهیان نور خرمشهر را احیا می کردند💪💪💪 کاش می شد راویان تخصصی خرمشهر تربیت شوند، کاش می شد👏💪... اما ما، در کاروان مجازی🎍«مسیر شهادت»🎍 از خرمشهر برایتان خواهیم گفت😍😊😇 هم از مقاومت ۳۴ روزه اش و هم از الی بیت المقدس و آزاد سازی اش. حاج قاسم عزیز🌙برایتان از عملیات آزادسازی خرمشهر خواهد گفت... ساعت 5⃣1⃣ منتظر باشید..... یا حق‌😊☺️ http://eitaa.com/tahavole
دسترسی به محتواهای روزهای گذشته کاروان 👇👇👌 با این هشتک به تمام محتواها دسترسی دارید👇👌
حلقه وصل دوستان تان به کاروان باشید👌👌👇
مهمانِ دلم باشید! هر سال این روزها من مهمانِ شما بودم اما حالا ک تقدیر ب جا ماندن است امسال را شما مهمان دلم باشید میزبانِ شماست دلم در دلِ همین شهر ؛ گوشه ی همین اتاق حالا همینجا برایم شلمچه و طلائیه ... 🔶 22تا 29اسفند۱۳۹۸- هر روز از ساعت 15 http://eitaa.com/tahavole
4_6010512452477781368.mp3
5.95M
این بار ی زن تنها قصه میگه قصه پرمعجزه رو و حالا این منم زن قصه گوی تاریخ! آی مردم ایران گوشاتون میخوان بشنون؟!..... یکی بود یکی نبود.... -الهام گرفته از کتاب دا- ✍ یار‌ حق 🎙 زهرا رزمی ⚙ سیده فاطمه حسینی ثابت http://eitaa.com/tahavole
🔶🔸 🔸هویت اسلامی این است که در عین این‌که هویت و خصوصیت زنانه‌ی خود را حفظ می‌کند - که طبیعت و فطرت است و برای هر جنسی خصوصیات آن جنس ارزش است - یعنی آن احساسات رقیق را، عواطف جوشان را، آن مهر و محبت را، آن رقت را، آن صفا و درخشندگی زنانه را برای خود حفظ می‌کند، درعین‌حال، هم باید در میدان ارزشهای معنوی - مثل علم، مثل عبادت، مثل تقرب به خدا، مثل معرفت الهی و سیر وادی های عرفان - پیشروی کند، هم در عرصه‌ی مسائل اجتماعی، سیاسی، ایستادگی، صبر، مقاومت، حضور سیاسی و خواست سیاسی، درک و هوش سیاسی، شناخت کشور خود، شناخت آینده‌ی خود، شناخت هدفهای ملی و بزرگ و اهداف اسلامی مربوط به کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی، شناخت توطئه‌های دشمن، شناخت دشمن، شناخت روشهای دشمن باید روزبه‌روز پیشرفت کند و هم در زمینه‌ی ایجاد عدل ، انصاف و محیط آرامش و سکونت در داخل خانواده باید پیشرفت داشته باشد. 📗۱۳۷۹/۰۶/۳۰ http://eitaa.com/tahavole
🌴بعد از شهادت پدر،به زور مادر را راضی کردیم از شهر برود. دیگر نمی شد بهش بگویم علی هم شهید شده. وقتی رفت،ما دو خواهر، علی را خاک کردیم، مظلومانه. 🌴گفتم: مامان مژده بده نامهٔ علی اومده نامه را بوسید و گفت بخوان سه ماه بود که علی شهید شده بود و تمام این مدت من نامه می نوشتم و امضا می کردم و براش می فرستادم. منتظر بودم غم شهادت پدر کمی سبک بشه. 📚برگرفته از کتاب دا http://eitaa.com/tahavole
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞برشی از کتاب دا مقاومت خرمشهر و نقش زنان در مقاومت شهر http://eitaa.com/tahavole
☄فرﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺩﺭﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺻﺪﺍﻡ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﺮﺍﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻭﺍﺭﺩﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺷﻮﯾﺪ؟ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ: 🌴ﺟﻮﺍﻥ ۲۷ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﺭﺍ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ. http://eitaa.com/tahavole
🌿عراقی‌ها داشتند شهر را می‌گرفتند. آمد گفت «شما باید برید.» گفتیم «کجا؟»  گفت «نمی‌دونم، فقط توی خرمشهر نمونید.» رفتیم آبادان،‌ گفتم «زهره حالا چه کار کنیم؟ شب کجا بریم؟» 🌿گفت «جوی‌ها که خشکند، توی جوی‌ها می‌خوابیم تا صبح بشه. اون تو نه خمپاره می‌خوریم، نه کسی ما رو می‌بینه.»  📚برگرفته از کتاب یادگاران(زنان خرمشهر) http://eitaa.com/tahavole
💢دکتر گفت‌ »فوری ببریدش اتاق عمل. اورژانسیه.» طفلک بچه، یک دستش شیشه شیر بود، یک دستش پفک. ترکش نصف صورتش را برده بود. از اتاق عمل آمدم بیرون. مادرش گفت «خواهر، عمل تمام شد؟»  با اشاره گفتم «نه.»  🌹گفت «چه قدر طول کشید! خدا رو شکر شیرش رو داده بودم والا زیر عمل ضعف می‌کرد.»  دو زانو نشستم کنارش. شک کرد، گفت «عمل... تمام... شد...» گرفتمش توی بغلم و دو نفری زار زدیم.😭 http://eitaa.com/tahavole
حاج احمد قبل از عملیات.mp3
3.01M
🎤سخنرانی حاج احمد متوسلیان قبل از شروع عملیات الی بیت المقدس ➕شعر ممدنبودی ببینی http://eitaa.com/tahavole
🔰سه خاطره جانسوز از کتاب «جنایت های ما در خرمشهر» در مورد حضور عراقی ها در خرمشهر.- خیلی از خاطرات این کتاب آنقدر جانسوز است که قدرت انتشارش را نداشتیم. 1⃣... به خاطر دارم هنگامی که دو پاسگاه هیلیه و مای خضر به تصرف درآمد، ماهر عبدالرشید که در آن زمان سرهنگ دوم بود و فرماندهی یک ستون زرهی را به عهده داشت از روی یک دستگاه تانک فریاد می‌زد: بر آن‌ها بتازید! به آن‌ها حمله کنید! امروز روز پیروزی‌های بزرگ است، از حرف و حدیث دیگران درباره آن‌ها نگران نباشید،‌ بکشید آن‌ها را!‌ سرشان را از بدن جدا کنید!... 2⃣... کودکی در پی خانواده گم‌شده‌اش می‌گشت، گلوله‌ای از سلاح‌ سروان عبدالباقی السعدون به سویش شلیک شد. فرمانده‌ی سروان عبدالباقی، سرهنگ احمد الربیعی، به او گفته بود: دنیا برای او تیره و تار خواهد شد، با شلیک گلوله‌ای او را خلاص کن. در جای دیگری صحنه رقت‌بارتری رخ می‌داد: کودک خردسالی را دیدم که از شدت درد و رنج به خود می‌پیچید. آن‌چنان لگدی به او زده شد که برای همیشه نفسش بند آمد. آنگاه لودری مشتی خاک بر پیکر مطهر و مقاوم او ریخت ... 3⃣...به خاطر دارم که ستوانیار «ترکی احمد» همراه با پنج سرباز در مقابل خانه‌ای ایستاد و با لگد به در خانه زد و با زور وارد خانه شد و فریاد زد:‌ دست‌ها بالا! زن جوانی گفت:‌ برای چه، چه می‌خواهید؟ ستوانیار گفت:‌ طلا می‌خواهیم. آن زن از دادن طلاهایش خودداری کرد. اما یکی از سربازان با قنداق تفنگ ضربه‌ای به سر آن زد و او را نقش بر زمین کرد. http://eitaa.com/tahavole
💢خاطره از سروان سعدی فرحان الکرخی «... سرهنگ خلیل شوقی از من پرسید: ابا سرمد! آیا چیزی هم برای منزل برداشته‌ای؟ گفتم:‌ در واقع چیزی به دست نیاوردم، اما خیلی دوست دارم. گفت: بازی در نیاور. گفتم: ‌شوخی نمی‌کنم، حقیقت را می‌گویم. گفت: ‌من همین دیروز یک کامیون پر از تلویزیون و یخچال دستگاه‌های تهویه‌ برای منزل فرستادم. ...». فرحان الکرخی در ادامه بازگو می‌کند: «... سه ماه از خرید خانه‌ای که من آن را با فروش اموال مسروقه از خرمشهر صاحب شده بودم گذشته بود که یک حادثه بزرگ مرا به خود آورد. خانه‌ام دچار یک آتش‌سوزی بزرگ شد و تمام زندگی‌ همسر و فرزندانم در آن سوختند. وقتی به منزل آمدم تنها مشتی خاکستر دیدم. تمام وسایل شخصی‌ام سوخته و باد آن‌ها را با خود برده بود. یکی از خانم‌ها گفت:‌ پسرم! بقای عمر خودت باشد. همسر و فرزندانت به محض این‌که به بیمارستان انتقال یافتند از دنیا رفتند. ما خیلی تلاش کردیم اما از سرنوشت نمی‌توان فرار کرد.» منبع: کتاب جنایت های ما در خرمشهر «انتشارات سوره مهر» http://eitaa.com/tahavole
سوختن-ترابیان.mp3
1.46M
🔥 وقتی فرمانده زمین گیر می شود 🔔از قبل بابت انتشار این روایت سنگین عذرخواهی می کنیم. http://eitaa.com/tahavole
سید محمدعلی؛ مثل روزهای آخر مقاومت خرمشهر بیا به جوون های امروزمون بگو: 🇮🇷بچه های اگر شهر سقوط کرد آن را پس میگیرم... 🔔مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند ... http://eitaa.com/tahavole
⬅️ خرمشهر را خدا آزاد کرد... ⬅️ جنوب لبنان را خدا آزاد کرد... ⬅️ حلب را خدا آزاد کرد... ⬅️ موصل را خدا آزاد کرد... ⏪ و قدس را خدا آزاد خواهد کرد... http://eitaa.com/tahavole
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جبهه، جایگاه خدمت است. هر زمان خط مقدم خودش را دارد . خط مقدمِ جوانانِ ۳۰ سال پیش، خرمشهر بود و زمینش خط مقدم جوانانِ الان، بازم خرمشهر است اما اسمش با تغییر ، شده است... ⚙ شهلا فرهادی فر http://eitaa.com/tahavole
😥خرمشهر با ایـن دلاوری‌ها آزاد شـد ! 😓 ‌ 💢این پل تنها پلی بـود که دشمـن از روی اون خرمشهـر رو پشتیبـانی می‌کـرد و برای او خیـلی حیاتـی بـود. دو تا از بچـه‌ها رو فرستـادم برای موادگـذاری و انفجار پـل. بچه‌هایـی که برای زدن پـل رفته بودنـد تماس گرفتنـد که دشمن نمی‌گذاره ما به پل برسیـم و با آتشباری سنگیــن از پل محافظت میکنـه. به بچـه‌ها گفتـم هر طور که شـده باید پل منفجـر بشه. مُدام حاج‌احمدمتوسلیـان تماس می‌گرفت و میگفت پـل چی شـد؟ هوا هنوز روشن نشده بـود که خبر رسیـد پـل رو بچـه‌ها زدنـد. اول خیلی خوشحال شـدم اما نگران حال بچه‌هایـی بـودم که رفته بودنـد. گفتند رضا اردستانـی و حسیـن زارع با دلاوری و شجاعت مواد منفجـره رو روی پل بردنـد و جاسازی کردنـد. مشغول آتشگذاری بودنـد که دشمن اونها رو با آرپی‌جی میزنـه و رضا و حسیـن و موادها و پل یـک‌جـا منفجـر میشه. پـُل که تخریـب شد حاج احمد‌متوسلیان هم رسیـد و خرمشهر آزاد شـد ! خرمشهر آزاد شـد و آبهای ارونـد پـاره‌های تن رضـا و حسیـن رو با خودش بـرد. واقعا اگر رضـا و حسین خطر نمی‌کردنـد و پـل منفجـر نمی‌شد و با روشنـی هوای روز سـوم خـرداد تانک‌های دشمـن از پـل عبـور می‌کردنـد چی می‌شد؟ سلام بر رضـا و حسیـن که اراده خـدا را محقق کردنـد و خرمشهـر را خـدا آزاد کــرد. http://eitaa.com/tahavole
شیعه تنوری - ترابیان.mp3
2.29M
🎧 شیعه تنوری- سخن شهید حسن باقری قبل از مرحله سوم عملیات الی بیت المقدس ⭕️بچه ها؛ تا الان ادعای ولایت مداریمان را در عرصه عمل محک زده ایم⁉️🙈 http://eitaa.com/tahavole
🔔خرمشهر ها در پیش است نه در جنگ نظامی بلکه در میدانی که از آن هم سخت تر است.امام خامنه ای http://eitaa.com/tahavole
✍دلنوشته فرزند شهید ؛ از دلتنگی هایش در احوال روزهای کرونایی‌...⛔️ ‍《بسم رب الشهدا》 🔶🔸🔸 دلها♥️ بی تاب و همه ی حواس ها پر شده از ترس و اضطراب...⚡️ 〰تیتر اصلی تمام خبر ها را که بخوانی همه از یک حرف مشترک گفته اند: 🔹ویروس منحوس کرونا⛔️ که حالا مدتی است آمده و رنگ زندگی ها را تغییر داده...⚠️ 🍃این روز ها باز بهانه دست دلم افتاده انگار برای دلتنگی...♥️ برای بیقراری برای بابا...💔 حال و هوای قرنطینه و دل های بیقرار مردم را که مینگرم خیالم پر میزند🦋 و باز مسافر خاطرات ده سال ماندگار ذهنم می شود... پیش خودم میگویم🤔 بابای زهرا ده سال قرنطینه بود و هر روز برایش تکراری تر از روز قبل☹️ با این تفاوت که یک روز زندگی اش رنگ تشنج داشت و یک روز رنگ تب های مداوم...😔 یک روز صدای سرفه هایش لالایی شب هایمان بود و یک روز تنگی نفس هایش عذاب جانمان...😞 ❗️کاش میشد بابا را ببینم و بپرسم بابا به راستی تو چگونه متحمل این همه رنج و عذاب بودی اما ماندی و آرام آرام حرف از وداع آخر را به میان کشیدی؟😢 👌ده سال برای اثبات عاشقی کم نیست 💟 شاید هم خیلی زیاد است ... نمیدانم اگر من به جای تو بودم این همه رنج و عذاب برایم آسان بود یا نه...❗️ اما تو تمام ده سالت خلاصه شده بود در عشق...❤️ ما هم انگار عادت کرده بودیم به این قرنطینه ی خانگی...❌ وقتی تو بودی از بیرون خانه بودن بیقرار میشدیم و هر کجا که بودیم میخواستیم سریع به خانه و همان فضای قرنطینه ی پر از عاشقی خانه برگردیم...❣ چرا که تو تمام ⏰ساعات تکراری را برایمان پر از عشق♥️ کرده بودی و راستش را بخواهی از وقتی که رفتی ما بیشتر سوختیم و تنها شدیم...😔 💢بابا بدون شک از بهشت حال و روز این روز ها را نظاره داری و خودت شاهدی که امروز خیلی ها انگار برایشان سخت است در خانه ماندن.... خیلی ها اعتراض دارند از این قرنطینه🚫 بودن.... بابا برایمان دعا کن🙏و از خدا بخواه آرامش مملکت امام زمان را🍀 جهان🌐 این روز ها پر از تحول است و امتحانات زمین سخت شده⚡️ برایمان دعا کن پای امتحانات سخت روزگار کمر خم نکنیم و همچون شما نزد پروردگارمان رو سفید باشیم ان شاءالله🌹 بابا این روز ها دلم خیلی بهانه ات را می گیرد😭 برای دل تنگ زهرایت خیلی دعا کن😔 چرا که بدون شک دعای تو میتواند به دلم آرامش بدهد💖 و چه ارامشی بهتر از اینکه بدانم بابایم از بهشت هم هنوز هوایم را دارد😍🍃 دوستت دارم بابا جان❤️ ✍فرزند شهید نورخدا... زهرا موسوی http://eitaa.com/tahavole
🌴 معرفی کتاب «خداحافظ دنیا» بعد سالها حالا برای این جانباز 50 درصد سال‌های دفاع مقدس، سوریه فرصتی بود که برگردد، برگردد به خاکریزها و از آن‌جا دوباره پرواز را آغاز کند. پروازی تا خدا و خداحافظی با تمام دنیایش که خیلی ها آرزویش را داشتند. 🌿 برگی از کتاب او را که می‌دیدم به فکر فرو می‌رفتم. هر کسی ثروت میلیاردی محمد را داشت، می‌رفت پی خوش‌گذرانی، ولی ثروت تنها چیزی بود که محمد به آن فکر نمی‌کرد. ماشینِ گران قیمتی خریده بود، اما یک ماه بعد ماشین را فروخت. می‌گفت: درشان من نیست که چنین ماشینی داشته باشم.😳 شکل ظاهری زندگیش با آن همه ثروتی که به دست آورده بود، هیچ تغییری نکرده بود. خیلی‌ها برایشان سؤال بود که چرا حاج محمد شالیکار با این همه سرمایه، مثل گذشته و خیلی ساده زندگی می‌کند! 🌾 برگی از جهاد در سوریه نمی توانستم لرزشم را کنترل کنم. سرما به عمق بدنمان نفوذ کرده بود. نمی شد دندان هایی را که از لرزه به هم می خوردند کنترل کرد. 8 ساعت زیر باران و سرمای زمستان زمان کمی نیست . خواستم ببینم می توانم ماشه را بکشم و شلیک کنم, دیدم نمی شود!سبابه ام حرکت نمی کرد.همه چیز یخ زده بود! اما حاج محمد را که دیدم انگار روی آتش ایستاده بود, به روی خودش نمی آورد، حتی به من گفت: مفید! اصلا نگران نباش , ما پای قولی که دادیم ایستاده ایم.به هیچ وجه به فرماندهی نه نگید. حاج محمد به نقطه ای رسیده بود که نگاهش آتشفشان احساسات و عاشقانه ها شده بود... http://eitaa.com/tahavole روایت گری درباره این شهید مدافع حرم را بشنوید👌👇👇
مدافعان-شهید شالیکار- ترابی نسب.mp3
2.82M
🎧 خداحافظ دنیا - روایت شهید مدافع حرمی که میلیاردر بود. حجت الاسلام (انگیسه) http://eitaa.com/tahavole