لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞برشی از کتاب دا
مقاومت خرمشهر و نقش زنان در مقاومت شهر
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
☄فرﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﻋﺮﺍﻗﯽ
ﺩﺭﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺻﺪﺍﻡ
ﮐﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﭼﺮﺍﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻭﺍﺭﺩﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺷﻮﯾﺪ؟
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ:
🌴ﺟﻮﺍﻥ ۲۷ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﺭﺍ
ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
#زنان_خرمشهر
🌿عراقیها داشتند شهر را میگرفتند.
آمد گفت «شما باید برید.»
گفتیم «کجا؟»
گفت «نمیدونم، فقط توی خرمشهر نمونید.»
رفتیم آبادان، گفتم «زهره حالا چه کار کنیم؟ شب کجا بریم؟»
🌿گفت «جویها که خشکند، توی جویها میخوابیم تا صبح بشه. اون تو نه خمپاره میخوریم، نه کسی ما رو میبینه.»
📚برگرفته از کتاب یادگاران(زنان خرمشهر)
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
#زنان_خرمشهر
💢دکتر گفت »فوری ببریدش اتاق عمل. اورژانسیه.»
طفلک بچه، یک دستش شیشه شیر بود، یک دستش پفک. ترکش نصف صورتش را برده بود.
از اتاق عمل آمدم بیرون. مادرش گفت «خواهر، عمل تمام شد؟»
با اشاره گفتم «نه.»
🌹گفت «چه قدر طول کشید! خدا رو شکر شیرش رو داده بودم والا زیر عمل ضعف میکرد.»
دو زانو نشستم کنارش. شک کرد، گفت «عمل... تمام... شد...»
گرفتمش توی بغلم و دو نفری زار زدیم.😭
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
حاج احمد قبل از عملیات.mp3
3.01M
#الی_بیت_المقدس
🎤سخنرانی حاج احمد متوسلیان قبل از شروع عملیات الی بیت المقدس
➕شعر ممدنبودی ببینی
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
#خرمشهر
🔰سه خاطره جانسوز از کتاب «جنایت های ما در خرمشهر» در مورد حضور عراقی ها در خرمشهر.- خیلی از خاطرات این کتاب آنقدر جانسوز است که قدرت انتشارش را نداشتیم.
1⃣... به خاطر دارم هنگامی که دو پاسگاه هیلیه و مای خضر به تصرف درآمد، ماهر عبدالرشید که در آن زمان سرهنگ دوم بود و فرماندهی یک ستون
زرهی را به عهده داشت از روی یک دستگاه تانک فریاد میزد: بر آنها بتازید! به آنها حمله کنید! امروز روز پیروزیهای بزرگ است، از حرف و حدیث دیگران درباره آنها نگران نباشید، بکشید آنها را! سرشان را از بدن جدا کنید!...
2⃣... کودکی در پی خانواده گمشدهاش میگشت، گلولهای از سلاح سروان عبدالباقی السعدون به سویش شلیک شد. فرماندهی سروان عبدالباقی، سرهنگ احمد الربیعی، به او گفته بود: دنیا برای او تیره و تار خواهد شد، با شلیک گلولهای او را خلاص کن. در جای دیگری صحنه رقتبارتری رخ میداد: کودک خردسالی را دیدم که از شدت درد و رنج به خود میپیچید. آنچنان لگدی به او زده شد که برای همیشه نفسش بند آمد. آنگاه لودری مشتی خاک بر پیکر مطهر و مقاوم او ریخت ...
3⃣...به خاطر دارم که ستوانیار «ترکی احمد» همراه با پنج سرباز در مقابل خانهای ایستاد و با لگد به در خانه زد و با زور وارد خانه شد و فریاد زد: دستها بالا! زن جوانی گفت: برای چه، چه میخواهید؟ ستوانیار گفت: طلا میخواهیم. آن زن از دادن طلاهایش خودداری کرد. اما یکی از سربازان با قنداق تفنگ ضربهای به سر آن زد و او را نقش بر زمین کرد.
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
💢خاطره از سروان سعدی فرحان الکرخی
«... سرهنگ خلیل شوقی از من پرسید: ابا سرمد! آیا چیزی هم برای منزل برداشتهای؟ گفتم: در واقع چیزی به دست نیاوردم، اما خیلی دوست دارم. گفت: بازی در نیاور. گفتم: شوخی نمیکنم، حقیقت را میگویم. گفت: من همین دیروز یک کامیون پر از تلویزیون و یخچال دستگاههای تهویه برای منزل فرستادم. ...». فرحان الکرخی در ادامه بازگو میکند: «... سه ماه از خرید خانهای که من آن را با فروش اموال مسروقه از خرمشهر صاحب شده بودم گذشته بود که یک حادثه بزرگ مرا به خود آورد. خانهام دچار یک آتشسوزی بزرگ شد و تمام زندگی همسر و فرزندانم در آن سوختند. وقتی به منزل آمدم تنها مشتی خاکستر دیدم. تمام وسایل شخصیام سوخته و باد آنها را با خود برده بود. یکی از خانمها گفت: پسرم! بقای عمر خودت باشد. همسر و فرزندانت به محض اینکه به بیمارستان انتقال یافتند از دنیا رفتند. ما خیلی تلاش کردیم اما از سرنوشت نمیتوان فرار کرد.»
منبع: کتاب جنایت های ما در خرمشهر
«انتشارات سوره مهر»
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
سوختن-ترابیان.mp3
1.46M
#الی_بیت_المقدس
🔥 وقتی فرمانده زمین گیر می شود
🔔از قبل بابت انتشار این روایت سنگین عذرخواهی می کنیم.
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
#خرمشهر
سید محمدعلی؛ مثل روزهای آخر مقاومت خرمشهر بیا به جوون های امروزمون بگو:
🇮🇷بچه های اگر شهر سقوط کرد آن را پس میگیرم...
🔔مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند ...
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
⬅️ خرمشهر را خدا آزاد کرد...
⬅️ جنوب لبنان را خدا آزاد کرد...
⬅️ حلب را خدا آزاد کرد...
⬅️ موصل را خدا آزاد کرد...
⏪ و قدس را خدا آزاد خواهد کرد...
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جبهه، جایگاه خدمت است.
هر زمان خط مقدم خودش را دارد .
خط مقدمِ جوانانِ ۳۰ سال پیش، خرمشهر بود و زمینش
خط مقدم جوانانِ الان، بازم خرمشهر است اما اسمش با تغییر ، #بیمارستان شده است...
⚙ شهلا فرهادی فر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
#الی_بیت_المقدس
😥خرمشهر با ایـن دلاوریها آزاد شـد ! 😓
💢این پل تنها پلی بـود که دشمـن
از روی اون خرمشهـر رو پشتیبـانی میکـرد
و برای او خیـلی حیاتـی بـود.
دو تا از بچـهها رو فرستـادم برای موادگـذاری و انفجار پـل.
بچههایـی که برای زدن پـل رفته بودنـد
تماس گرفتنـد که دشمن نمیگذاره ما به پل برسیـم
و با آتشباری سنگیــن از پل محافظت میکنـه.
به بچـهها گفتـم هر طور که شـده باید پل منفجـر بشه.
مُدام حاجاحمدمتوسلیـان تماس میگرفت
و میگفت پـل چی شـد؟
هوا هنوز روشن نشده بـود
که خبر رسیـد پـل رو بچـهها زدنـد.
اول خیلی خوشحال شـدم
اما نگران حال بچههایـی بـودم که رفته بودنـد.
گفتند رضا اردستانـی و حسیـن زارع
با دلاوری و شجاعت مواد منفجـره رو روی پل بردنـد
و جاسازی کردنـد.
مشغول آتشگذاری بودنـد
که دشمن اونها رو با آرپیجی میزنـه
و رضا و حسیـن و موادها و پل یـکجـا منفجـر میشه.
پـُل که تخریـب شد حاج احمدمتوسلیان هم رسیـد
و خرمشهر آزاد شـد !
خرمشهر آزاد شـد و آبهای ارونـد
پـارههای تن رضـا و حسیـن رو با خودش بـرد.
واقعا اگر رضـا و حسین خطر نمیکردنـد
و پـل منفجـر نمیشد و با روشنـی
هوای روز سـوم خـرداد تانکهای دشمـن
از پـل عبـور میکردنـد چی میشد؟
سلام بر رضـا و حسیـن
که اراده خـدا را محقق کردنـد
و خرمشهـر را خـدا آزاد کــرد.
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole