eitaa logo
جرعه ای ازدریا( مکتوبات طاهر علیزاده)
181 دنبال‌کننده
12 عکس
11 ویدیو
13 فایل
اینجا برخی نوشته ها ونکات خود را درموضوعات اصولی، فلسفی، عرفانی، تفسیری، فقهی وغیره به اشتراک می گذارم؛ باشد که مورد قبول درگاه قدس ربوبی قرارگیرد وگامی کوچک درراستای فهم ونشرمعارف الهی وفرهنگ اهل بیت علیهم السلام به شمارآید. پل ارتباطی: @t_alizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
در روزهای اخیر نسبت به فرمایشات مقام معظم رهبری تحلیل ها وآسیب شناسی های مختلفی مطرح شد لکن یک اشکال اصلی بنظرم همچنان در تحلیل ها وموضع گیری ها مغفول عنه است؛ این حقیر باتجربه نزدیک به هجده ساله حضورم در حوزه مقدس علمیه وتجربه چندین ساله تدریسم در سطوح مقدمات وعالی حوزه وتجربه چندین ساله ارتباط نزدیکم با بزرگان وبرجستگان حوزه علمیه وتجربه چندین ساله ارتباط نزدیکم با گروه های دغدغه مند این نهاد مقدس، یکی از عوامل اصلی عقب ماندگی مستمر حوزه علمیه نسبت به اهداف حداقلی و ضروری را_ با کمال احترام به بزرگان حوزه_ مدیریت حاشیه ای وضمنی این نهاد مقدس ازطرف شورای عالی ومدیریت حوزه علمیه می دانم. برطرف کردن عقب ماندگی های مستمر وانباشته این نهاد مقدس، نیاز به تمرکز وتفرغ برای مدیریت وسامان بخشی امور ووظایف سنگین محوله دارد. به عقیده حقیر این نکته، اساس وسنگ بنای همه اقدامات ایجابی یا سلبی بعدی است که تاکنون اتفاق نیفتاده است. جالب این که مقام معظم رهبری لااقل دوبار ضرورت این مهم را متذکر شده اند:
خوب، اینها مسائل مربوط به تحول بود. حالا من از شما سؤال بکنم: آیا این تحول پیچیده‌ی گسترده‌دامن و همه‌جانبه و ذواضلاع، بدون یک مدیریت منسجم امکانپذیر است؟ این همان چیزی است که ما چندین سال قبل از این در همین حوزه‌ی علمیه با کسانی که بعضی امروز جزو مراجع معظم هستند و آن روز در جامعه‌ی مدرسین بودند، بعضی از دنیا رفته‌اند - که رحمت و رضوان خدا بر آنها باد - مطرح کردیم و پذیرفتند. مدیریت و تدبیر حوزه به وسیله‌ی یک گروه متمرکزی که مورد تأیید مراجع و بزرگان باشند و در مسائل حوزه صاحب‌نظر باشند، یک چیز لازمی است، اجتناب‌ناپذیر است؛ بدون این نمیشود. این کار پیچیده‌ی مهمِ همه‌جانبه، بدون یک مدیریت قوی امکانپذیر نیست. بیانات در دیدارطلاب، فضلا واساتید حوزه علمیه قم۸۹/۷/۲۹
همانطور که در مسائل کشور چشم‌انداز بیست ساله تدوین شد، بیائید یک چشم انداز بیست ساله، ده ساله برای حوزه تشکیل بدهید. این کارِ شورای عالی حوزه‌ی علمیه است. خوب، کِی میتواند شورای عالی این کار را انجام بدهد؟ وقتی که افراد محترم شورای عالی برای این کار فرصت کافی بگذارند؛ متفرغ باشند؛ یعنی عضویت در شورای عالی حوزه یک شأنی در کنار شئون اصلی به عنوان شأن فرعی نباشد. خوب شما ببینید یک دانشگاه مدیریتش، یا فرض کنید که دستگاه سیاستگذارش چه جوری عمل میکنند؟ حوزه‌ی علمیه‌ی به این عظمت - حالا چه حوزه‌ی قم، چه حوزه‌ی مشهد، چه حوزه‌ی اصفهان - نمیتواند به صورت حاشیه‌ای اداره بشود. باید وقت بگذارند؛ این یک. ۸۶/۹/۸بیانات دردیدار طلاب وفضلا واساتید حوزه علمیه
این رساله به بررسی ماهیت قضایای حقیقیه وخارجیه وجانمایی آنها در علم اصول پرداخته است. این مبحث به جهت ارتباط وثیقی که با چندین مساله اصولی مانند متعلق اوامر ونواهی، مراتب حکم و مقام ثبوت وسقوط تکالیف دارد ازاهمیت بسیار بالایی درعلم اصول برخوردار است. رساله پیش رو پس از نقد وبررسی نظریات اعاظم اصولی حوزه نجف، به تبیین نظریه مختاربا تکیه براندیشه های اصولی حضرت امام پرداخته است. باشد که مورد قبول درگاه ربوبی قرارگیرد و برای اهل اصول سودمند واقع شود. https://eitaa.com/taher_alizadeh
السلام علی المحتسب الصابر السلام علی المظلوم بلاناصر السلام علی ساکن التربت الزاکیه السلام علی المغتسل بدم الجراح السلام علی المجرع بکاسات الرماح السلام علی المضام المستباح السلام علی من افتخر به جبرئیل
سخنی با اهل علم سخن گفتن از مطالبی که درادامه خواهد آمد نه در شان این حقیر است و نه برای این حقیر آسان؛ اما به امید اینکه بعضی از اهل ایمان را نصیبی از آن حاصل شود واین خود موجب رحمت ذات مقدس ربوبی وعنایت او (عزاسمه) در حق این گمگشته طریق انسانیت شود چند کلمه ای که ازبزرگان اهل معرفت آموخته ام را به اشتراک می گذارم. شاید بارها پیش آمده است که اعمال ورفتار وسخنانی ازخود، ازاهل علم وحتی شاید ازبرخی به ظاهر بزرگان اهل علم دیده وشنیده باشیم_چه درساحت های فردی وچه درساحت های اجتماعی_ که به جهت غیر الهی بودن آن رفتاریاسخن، حس تاسف سرتاپای وجودمان را گرفته است. گفتارها وکردارها وحتی افکار ونیات آلوده وغیرالهی ازمصدروذات غیرالهی صادرمی شوند واینجاست که مساله کمی پیچیده ومهم می شود. آری، براساس سخن بزرگان اهل معرفت، کنش های آلوده وغیرالهی انسان از نفس وجانی آلوده وغیرالهی نشات می گیرند که تا تصفیه جان صورت نگیرد اساسا نمی توان صدور فعلی الهی را متوقع بود(چه آن فعل جوانحی باشد یاجوارحی). یک مرتبه رقیق تر، وقتی سخن از الهی وغیرالهی بودن کنش های انسانی است، لزوما در کالبد اعمال نمی توان این لطیفه را سنجید. اتفاقا در بسیاری ازاوقات آلودگی و غیرالهی بودن در قالب کنش هایی به ظاهر شرعی و درقالب تکالیف فردی_اجتماعی پیاده می شود. حکایت فوق زمانی اهمیت مضاعف می یابد که بخواهیم درمورد علمای دین سخن بگوییم علمایی که برایند زندگی شان عبارت ازفراگیری علم دین وآموزش وترویج فرهنگ اسلامی می باشد. به شخصه دراین سالیان متمادی که در حوزه مقدس علوم دینی ودرمیان اهل علم نفس کشیده و زندگی کرده ام، بازارتوجه به نفس و حقیقت جان انسانی را بسیارکساددیدم؛ بازارمعرفت النفس و پرداختن به سرّ انسانی را بسیارکم رونق وبی رونق دیدم. در بهترین نگاه پرداختن به مسائل معرفت النفس و تعمیروتکمیل این ودیعه قدسی را درحد یک مساله ضمنی وفرعی بافضیلت یافتم که اگر باشد کمی بهتر است! انگار نه انگارکه حضرت حق(عزاسمه)درسعادت نامه انسانی فرمود"ماخلقت الجن والانس الا لیعبدون". انگارنه انگارسفرای الهی از سویی اززبان حضرت ربوبی (عزاسمه ) ندای"یابن آدم خلقت الاشیاء لاجلک وخلقتک لاجلی" سرداده اند و ازسویی"یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم"؛ ازسویی فرموده اند"من عرف نفسه فقد عرف ربه" وازسوی دیگر فرموده اند"اعرفکم بنفسه اعرفکم بربه" انگارنه انگار که اصل واساس در سیر وسلوک توحیدی، معرفت نفس و تعمیرجان و گوهر آدمی است وبدون این مهم هر کاری کرده باشیم بیراهه وکج راهه رفته ایم. همه وهمه دروس حوزوی وعلوم اسلامی و فقه واصول و فرهنگ سازی وتمدن سازی و جامعه سازی و دولت سازی وحکومت سازی _که لازم هم هستند_ برای آن است که "انسان" انسان شود وبه جایی برسد که حضرت قدس ربوبی (عزاسمه) درحق او بفرماید "کنت سمعه الذی یسمع به وبصره الذی یبصربه ولسانه الذی ینطق به ویده التی یبطش بها.." https://eitaa.com/taher_alizadeh
خیلی صریح وبی تعارف؛ در نگاه اهل معرفت این اعتباریات واندیشه های مفهومی ودانسته های حصولی و اطلاعات انباشته ومتراکم علوم حوزوی پشیزی نمی ارزند اگر نباشد حیثیت اِعداد اینها در مسیر تطهیر وتکمیل نفس انسانی و الهی شدن این ودیعه الهی. آنگاه اگر محور ومبنای سلوک انسان دراین چندروززندگی دنیایی براساس معرفت نفس وتکمیل وتطهیرنفس صورت گرفت، این انسانی که در قوس صعود با سرعتی بسیار به دیدارحقیقت ابدی خود درحرکت است، درتمامی کنش های باطنی وظاهری خود، نسبت آنها را با آن غایت قصوای انسانی محاسبه خواهد کرد ومعیارتحصیل وتدریس و قبول و رد مناصب و موقعیت های سیاسی واجتماعی وفرهنگی وفعالیت های رسانه ای و ... را همو قرار خواهد داد. چه اینکه همه این شئون جزئی وکلی وباطنی وظاهری همان حقیقت جان ونفس انسانی را صورت بندی می کنند. اما اینجا یک نکته مهم وجود دارد وآن اینکه بزرگان اهل معرفت معتقدند تحصیل آن غایت قصوی سهل نیست؛ که صدالبته گوهرسعادت ابدی انسانی را ارزان نمی فروشند؛ هم بلحاظ فکری ونظری تحصیلات وتحقیقات دقیق و گسترده می خواهد و هم بلحاظ عملی یک آیین نامه سلوک بسیار حساب شده لازم دارد که گفت: ترک این مرحله بی همرهی خضر مکن/ ظلمات است بترس ازخطرگمراهی https://eitaa.com/taher_alizadeh
سخن را کوتاه می کنم واین بخش از سخنانم را با نقل کلماتی از شیخنا الاستاد عزیزم مرحوم علامه حسن زاده رحمت الله علیه_که درجلسات درس ایراد فرمودند _ به پایان می برم: 《مبادا خدای نخواسته بربنده وشما شب وروز بگذرد ما درپیشگاه حضرت حق ودرحضور کتاب او نباشیم؛ مبادا سیره طلبه ها این باشد. طوری کارهای ما چیده شده که همه اش درحال سرکله هم هستیم؛ مبادا اصطلاحاتی انباشته شود وخدای نخواسته خودمان رافراموش کنیم؛ مبادا غفلت مارا گرفتار کرده باشد ما مهمترین کاری که درنظام هستی داریم این است که اینجا خودمان را بسازیم. ما ابد درپیش داریم یعنی هستیم که هستیم که هستیم ودر اینجا داریم خودمان را می سازیم. الدنیا مزرعه الاخره وببینید چگونه خودرا دارید می سازید وعلم وعمل عرض نیستند جوهراند. ماداریم باعلم وعمل خودمان را می سازیم. تصمیم بگیرید، شما خودتان هستید، کتاب وجود خودتان را دریابید. این را پاک داشته باشید. اول اندیشه وانگهی گفتار. حرف ناروا ازدهان صادر نشود غذای ناروا از دهان وارد نشود در شنیدن ها درخواندن ها.. تصمیم بگیرید اعتلا وارتقای وجودی داشته باشید واین علوم برای اعتلای به فهم خطاب محمدی ص بوده باشد وگرنه آدم برای چی حرکت دوری داشته باشد خدای نکرده انسان خیلی الفاظ واصطلاحات جمع کند وانباشت کند ولی راهی نرفته باشد به اعتلای وجودی خودتان دلخوش باشید ما برای ساختن خودمان وآدم سازی آمدیم انبیا برای این کار آمدند ومادرمسیرانبیا ع هستیم. در هم بسته نیست؛ نازتان را می کشند؛ شما یک وجب بیا آنها یک قدم می آیند ازالان خودتان را دریابید به انتظار کی بنشینید؟ تصمیم بگیرید؛ سروران من به راه بیفتید؛ یعنی کتاب الله را در خودتان پیاده بفرمایید وبی خود خودتان را گول نزنید وسردیگری هم کلاه نگذارید به چه هوس داری خودت را ؟ چه می پنداری؟ چرا تن به کار نمی دهی ؟ چرا شب نداری؟ چرا سحرنداری؟ چرا خلوت نداری؟ چرا قرآن نداری؟ چرا دهان پاک نداری؟ چرا فکر پاک نداری؟ چرا حرم دل را پاسداری نمی کنی؟ سعی کنید طهارت داشته باشید قرآن نازل شده که ما قرآن بشویم این حرم را حفظ کنید؛ این حرم جای خداست وگرنه بعدها پشیمان می شوید آقا؛ بعد ها به سروسینه تان می زنید که چی شده که چیزی دردست ندارم هرشخصی میهمان سفره خودش است؛ زرع وزارع ومزرعه، خودش است ؛ تمام اقوال او اعمال او افعال او حالات او روزهای او شب های او همه بذر هایی است که دراین مزرعه می کارد تلاش کنید دارا بشوید آقاجان وبه فعلیت برسید؛ باصرف دانایی انسان به فعلیت نمی رسد؛ اتصاف به حقایق اسما است که انسان را بالفعل می کند》 https://eitaa.com/taher_alizadeh
فرمایشات اصحاب معرفت درخصوص کمال اعلی وغایت قصوای انسانی چون مبتنی ومستند به کشف تام احمدی ومحمدی(صلی الله علیه وآله) است، با تغییر شرایط واقتضائات ازمنه تغییر نمی کند؛ چه اینکه تمامی شئون شریعت_ازفردی ترین جهات تا اجتماعی ترین جهات آن_ درحقیقت به یک اعتبار تعینات ولایت تامه احمدی (صلی الله علیه وآله) وبه اعتباری زمینه ساز ومقدمه تکمیل و تطهیرنفوس خلق الله می باشند؛ و محوریت ورکنیت معرفت نفس و تعمیر نفس آدمی_بعنوان پیچیده ترین، پررمزورازترین وشریف ترین گوهرجهان امکانی_ درمقیاس کلان معارف الهی ازهمین جا نمایان می شود؛ به طوری که در اجتماعی ترین وسیاسی ترین تفسیر از اسلام که در اندیشه بزرگانی چون حضرت امام رحمه الله جلوه کرده است، همچنان می توان آن غایت القصوای خلقت انسان را که در کلمات بزرگان اهل معرفت آمده است، به خوبی مشاهده کرد. به راستی چرا چنین نباشد وقتی کل منازل نزولی وصعودی وکل تاروپود عالم، ازانسان وبرای انسان است و دنیای انسان وقیامت صغرا وقیامت کبرای انسان درسرّ وباطن خودانسان محقق می شود. https://eitaa.com/taher_alizadeh
به چند نمونه از فرمایشات حضرت امام دراین زمینه اشاره می کنم: ۱.《اسلام برای تهذیب انسان آمده است؛ برای انسان‌سازی آمده است. همه مکتب‌های توحیدی برای انسان‌سازی آمده‌اند، ما مکلفیم انسان بسازیم... مقصد اسلام و مقصد همه انبیا این است که آدم‌ها را تربیت کنند، صورت‌های آدمی را آدم معنوی و واقعی کنند. مهم در نظر انبیا این است که انسان درست بشود، اگر انسان تربیت شد، همه مسایل حل است.》 صحیفه/ج۷/ ص۵۳۱ ۲.《تمام آن مسائلی که در اسلام [است‏] حتی مسائل سیاسی‌اش، مسائل تهذیبی است، برای درست کردن آدم است. ما نباید همه مسایل را حالا دنبال مسایل سیاسی قرار بدهیم، باید همه مسایل را دنبال مسایل اسلامی و خصوصاً، این وجهه تهذیب مردم [قرار دهیم‏]، شما ملاحظه می‌فرمایید که لحن قرآن در این باب از همه ابواب دیگر، زیادتر و بیشتر تأکید در آن دارد؛ چندین آیه قسم هست و بعدش‏ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها * وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها» این به ما می‌فهماند که اساس مسایلی که همه چیز به آن درست‏ می‌شود، آن تهذیب است و اساس همه مسایلی که انحرافی است، این عدم تهذیب است》؛ صحیفه/ج۱۵/ص۵۰۵  ۳.《تمام مسایلی که هست، [این است که] ما می‌خواهیم دست ظالم‌ها را کوتاه کنیم -ان‌شاءالله- و می‌خواهیم که قدرت‌ها را سرکوب کنیم و پایشان را از این بلاد مسلمین کوتاه کنیم؛ ان‌شاءالله. همه این‌ها مقدّمه این است که یک آرامشی در این بلاد پیدا بشود و دنبال این آرامش، یک سیر روحی پیدا بشود، یک هدایت به سوی خدا پیدا بشود، آن چیزی که اساس است سیر الی الله است، توجه به خداست. همه عبادات برای اوست. همه زحمات انبیا از آدم تا خاتم برای این معنا هست که سیر الی الله باشد، شکستن بت نفس که بالاترین بت‌هاست دنبال او شکستن بت‌های دیگر》؛صحیفه/ج۱۹/ص۵۱ https://eitaa.com/taher_alizadeh