eitaa logo
آینِه‌ْدان| طاهره سادات ملکی
331 دنبال‌کننده
58 عکس
36 ویدیو
0 فایل
به یک نگاه تو تطهیر می شود دل من... تنها دارایی‌ام کلمه‌هایی‌ست که امید دارم روزی که دیگر نیستم، آبرویم باشند... طنز شعر انگیزشی یادداشت من اینجام👇 @TSadatmaleki
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسین در صحرای عرفات اشک می‌ریخت و می‌گفت ... یا مُمسِِکَ یَدی ابراهیمَ عَن ذَبحِ اِبنه … @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج آقا، هارداسان؟ 😭 @tahere_sadat_maleki
؟ تا پیش از این فکر میکردم کمالگرایی کلاس دارد. هروقت می خواستم خودم را جایی معرفی کنم اول اسمم را می گفتم بعد طوری باد به غبغب می انداختم و می گفتم «یک کمالگرا هستم» که انگار یکی از پادشاهان صفوی ام. یا هرجا برای کاری کم گذاشته بودم فوری پشت بندش یک «من کمالگرا هستم» می چسباندم و به خیال خودم اطرافیانم را متقاعد می کردم که کم کاری از من نبوده بلکه این خصلت نمی گذارد به کارهایم برسم. اما بعدتر _وقتی کتاب چگونه کمالگرا نباشیم را خواندم_فهمیدم دچار یک مشکل حاد بودم و نمی دانستم. اگر شما هم فکر می کنید کمالگرا هستید، اگر فکر می کنید کمالگرایی کلاس دارد و دارید تلاش می کنید دچارش شوید، این مطلب را با دقت بخوانید. کمالگراها تفکرشان این است که «هیچ چیز کافی نیست» مثلاً اگر مشغول انجام کاری هستند و کم و بیش خوب پیش می روند از روند کار خودشان راضی نیستند و فکر می کنند زمانی که گذاشته اند کافی نبوده است. آن ها در چشم دیگران افراد موفقی هستند تا جایی که ممکن است دیگران به موقعیت خوبشان غبطه بخورند اما نه تنها در ذهن خودشان هیچ پیشرفتی ندارند بلکه فکر می کنند به لحاظ موقعیت اجتماعی هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند. کمالگرایی آدم را به درجا زدن در کارها می رساند. افراد کمالگرا اگر کاری را شروع کنند باید به بهترین نحو انجام بدهند و اگر در میانه راه بو بکشند که ذره ای از کیفیتش کم شده، کار را به کل رها می کنند. (این خود خود منم 🤗 مثلاً وقتی می خواستم کتاب بخوانم خودم را مقید می کردم خلاصه نویسی کنم. خودکارهای اکلیلی ام را می گذاشتم کنار دستم و طوری کتاب را دسته بندی می کردم که برگ های کتاب می ریخت و اگر خدایی نکرده چیزی پیش می آمد که شرایط بر وفق مراد نبود _مثلا جوهر خودکار سبزم تمام می شد یا ذره ای خط خوردگی پیدا می کرد_ کتاب را یک ماچ محکم می کردم و می گذاشتمش کنار) کمالگراها بیشتر به نتیجه فکر می کنند و کمتر از مسیری که در آن هستند لذت می برند. من به این بیماری دچار بودم و عوارض زیادی هم برایم داشت. مثلاً همین کمالگرایی باعث می شد در جمع کمتر صحبت کنم یا بیخیال کاری می شدم که مدت ها در ذهنم بود یا نمی نوشتم چون فکر می کردم باید بهترین ها را بنویسم یا حرف و نظر دیگران برایم خیلی مهم بود و ... وقتی که کتاب چگونه کمالگرا نباشیم را خواندم فهمیدم راه چاره ام «معمولی گرایی» است. من باید معمولی گرا می شدم. یعنی اگر مدت هاست متنی را نمی نویسم چون فکر می کنم تاپ و نامبر وان نیست، حالا باید استارت کار را بزنم و برگ برنده ام انجام هرکاری باشد که از آن فراری ام و همین که انجام می دهم یعنی یک کار مثبت! دیگر نتیجه ی کار نباید برایم مهم باشد. و فهمیده ام نقشه ی خوبی که امروز به سختی انجام شود بهتر از نقشه ی در حد کمالی است که هفته ی آینده انجام شود. حالا که معمولگرا شده ام و دارم با کمالگرایی خداحافظی می کنم حس خوبی دارم. معمولگرایی باعث شده راحت تر به کارهایم برسم، راحت تر بنویسم و در کل راحت تر زندگی کنم. مثلاً همین حالا که ساعت دو و نیم شب است که از شدت خواب یکی از چشم هایم کامل بسته است و آن یکی نیمه باز است و شده ام مثل دزدان دریایی و یک فسقلی نیم متری دارد روی پایم ونگ ونگ می کند و صدای خروپف همسایه ی طبقه بالایی می آید و همسایه ی کناری دارد بچه اش را متقاعد می کند که قبل از خواب برود مستراح و پیش دستم کاغذ و قلم نیست، دارم توی دفترچه یادداشت گوشی ام این ها را می نویسم. حرف زیاد است و مجال نوشتن نیست. اگر سوالی در این باره داشتید به آیدی من پیام بدهید. 👇 @TSadatmaleki @tahere_sadat_maleki
📣 معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند؛ 🔹دومین نشست شاعرانه 🔸 جشن غدیر ویژه بانوان با حضور بانوان شاعر 🔹سخنران: حجت الاسلام والمسلمین حسن شفیعی 🔸 مداح: جناب آقای محسن توکلی 🔸 شعرخوانی شعرای ارجمند: اعظم سعادتمند وحيده گرجی نجمه سادات هاشمی فاطمه سليمان پور زهرا سلیمی طاهره سادات ملکی راضيه مظفری فرزانه قربانی فاطمه محرومی 🔶 به قید قرعه به پنج نفر از شرکت کنندگان «دُرّ نجف» هدیه داده می شود 🗓زمان: یکشنبه سوم تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ 🏢 مکان: قم، بنیاد فرهنگی امامت @tahere_sadat_maleki
کنار من است و کنارش منم و در داغ ها بی قرارش منم مرا پرورش داده چون مرد جنگ بیا و ببین نسل آرش منم که در جاده های پر از سنگلاخ حماسی ترین تک سوارش منم اگر گاه گاهی خزانی شده چه غم سبزی نوبهارش منم سرانگشت من باز گل کرده است در این روزها برگ و بارش منم شهیدی اگر رفت در فصل سرد بگو آفتاب مزارش منم وطن می رود؟ نه، وطن ماندنی ست به عالم بگو پاسدارش منم چه ترسی ست از سختی امتحان قسم خورده ام پای کارش منم بخوان! شعر تازه، برایش بخوان به ایران بگو شهریارش منم ✍ @tahere_sadat_maleki
فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ۶۱/ آل عمران صدای کاروان راهبان از دور می آید بشارت باد شب دارد به سوی نور می آید به حکم «قل تعالوا ندع»، «ثم نبتهل» قرآن یقین دارد که رستاخیز خواهد شد در این میدان بگو با اسقف اعظم ضمانت کن جهانت را اگر مردی در این میدان بیاور خاندانت را از آن سو عده ای با حیرت و تردید می آیند از این سو پنج تن در هیبت خورشید می آیند محمد جان و تن را با خودش آورده در میدان علی را خویشتن را با خودش آورده در میدان که آورده ست نبض عرش را از آسمان اینجا که آورده زمین را و زمان را توأمان اینجا صدای لکنت ناقوس ها می آید از نجران ببین آوازه ی مأیوس ها می آید از نجران و این سو مأذنه دارد رجز می خواند از قرآن که پژواکش هزاران بار پیچیده ست در دوران نیازی نیست طوفانی شود این کارزار امروز که چشمان علی کاریست هم چون ذوالفقار امروز به بزم عشق مهمان می کند چشمان او آری مسیحی را مسلمان می کند چشمان او آری بگو هرکس بخواهد وعده ی حق رسولان را بخواند آیه ای از آیه های آل عمران را نسیمی آسمانی از بهشتی دور می آید بشارت باد شب دارد به سوی نور می آید ✍️ @tahere_sadat_maleki
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
خشکسالی شده‌ست؟ باران شو مرهم زخم‌های گلدان شو رود را اشتیاق ماندن نیست باز جریان بساز و جریان شو ای غمی که همیشه بوده و هست لااقل پشت خنده پنهان شو آنچه که سال‌ها گمش کردیم آنچه که آرزو شده، آن شو روستا روستا به خود برگرد با گل رازقی چراغان شو صادقانه بجوش با مردم راهی کوچه و خیابان شو زاهدان و اراک و مشهد و رشت قم و تبریز و شوش و کرمان شو یار دیرینهٔ دبستانی یار و هم‌سنگر شهیدان شو دست من! تیر در کمان بگذار رأی من! ساز و برگ ایران شو 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad
_حالم؟ مثل همون صبحی که سید ابراهیم پیدا نشد... مثل ساعت یک و بیست شب جمعه ... خدایا تو شاهد باش در این عصر رهبرمون رو تنها نذاشتیم اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا ... @tahere_sadat_maleki
با رأی دیروزم من منتظر بودم که برگردی ... @tahere_sadat_maleki