آغاز نبرد نهایی در باب المندب یا آغاز فرار نهایی هژمون غرب به رهبری آمریکا از منطقه؟
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_مهم
میلاد رضایی
دیروز در تنگه باب المندب، در 100 کیلومتری سواحل یمن، نیروی دریایی یمن به رهبری انصار الله، با یک قایق انتحاری به سمت چند کشتی تجاری که به همراه ناوهای جنگی آمریکا قصد عبور از این تنگه را داشتند، حمله کردند
گفته شده که یکی از کشتیهای تجاری مورد هدف قرار گرفته آسیب زیادی دیده و تلاش سایر کشتی ها برای عبور شکست خورده و مابقی به همراه کشتی های نظامی آمریکا سریعا بازگشتند.
همانطور که پیش از این بارها عرض کردم، ضربه زدن به یک هدف متحرک دریایی آنهم در فاصله 100 کیلومتری از ساحل به یک پیوند داده گسترده و به اتصالات اطلاعاتی زنده نیاز دارد.
در این عملیات حداقل به یک پهپاد نظارتی دائم مورد نیاز است.
اگر این دید در دسترس نباشد آنگاه راه بعدی، استفاده از روش های خاص دیگر مانند اطلاعات راداری پالایش شده برای هر کشتی، زیردریایی یا کشتی نظامی است تا در هر لحظه موقعیت مکانی قطعی اهداف به صورت آنی تصحیح شود.
اگر تصاویر ارسالی و اطلاعات سیستم ردیابی روی پهپاد یا ماهواره وجود نداشته باشد،آنگاه اصلاح موقعیت آنی هدف باید از راه دور به سختی انجام شود. .
یکی از بهترین راهکار های ایران برای حل این مشکل( بدون آنکه نیاز باشد از اطلاعات متحدین استفاده شود) استفاده از نوعی اسکنر روی خود قایق انتحاری است که به هوش مصنوعی قدرتمندی هدایت می شود و هوش مصنوعی نصب شده روی سیستم قایق انتحاری می تواند به ترتیب اولویت یا با تماس بصری به اولین هدف بزرگ حمله کند.
حملات انصار الله بین سالهای 2016 تا 2019 عموماً توسط پهپاد ها و قایقهای انتحاری بدون دوربین و با اطلاعات موقعیت مکانی قبلی یا دید مستقیم از پهپادها انجام شده است.
پس از گذشت 5 سال، انصار الله یمن توانسته است سیستمهای جدیدی را از ایران دریافت کرده و حتی بخشی را خود تولید و آزمایش کرده باشند.
این موضوع دلیل اصلی افزایش تعداد و دقت حملات است که صرفا با دریافت اطلاعات جدید امکانپذیر است.
به هیچ وجه فراموش نکنید که این واقعیت است که بچه های انصار الله یمن براحتی به دشمن نزدیک میشوند و به کشتی هایی که تحت محافظت یا حتی به کشتی هایی که در مناطق که نیروی دریایی آمریکا در آن متمرکز است حمله میکنند و آمریکا قادر به توقف آن نیست و این به به این معنی است که یمن توانسته تمامی سیستمهای دفاع هوای غرب را شکست بدهند و اسرائیل و کشتیهای تجاری را مورد حمله قرار دادند.
تصویر تزلزل ناپذیر نیروی دریایی ایالات متحده در دریا ها هم اینبار توسط ایران و با قایق های انتحاری نابود شد. .
برای آنکه تنها گوشه ای از قدرت نظامی ایران، محور مقاومت و انصار الله یمن را درک کنید باید این حملات را با حملات ناتو به کشتی های نظامی و تجاری روسیه در دریای سیاه مقایسه کنید.
در همه حملات ناتو به ناوگان دریای سیاه روسیه که در سال جاری انجام شده است ، هواپیماهای شناسایی، نظارت و اطلاعات ناتو و پهپادهای اطلاعات عملیاتی با ارتباط کامل و پشتیبانی ماهوارهای، اطلاعات حمله و کشتی اهداف را با ایستگاههایی که مستقیماً بر فراز اوکراین، ترکیه و رومانی مستقر بودند، در لحظه منتقل میکردند و با استفاده از سایر تکنولوژی های دیگر و حتی غیر نظامی مانند استارلینک به عنوان اصلیترین منبع ارتباطی غیر نظامی، امنیت و دقت حملات خود را تضمین کرده بودند با این حال در بسیاری از مواقع عملیات ناموفق بود و روسیه براحتی حملات انتحاری های دریایی و هوایی بدون سرنشین را در تعداد زیاد خنثی میکرد . در این میان بارها بود که کشتی های غیرنظامی در مسیرهای کشتیرانی غیرنظامی به اشتباه مورد حمله اوکراین و ناتو قرار گرفت اما کسی صدایش را در نیامد.
حالا این عملیات ها را با عملیات های اخیر یمنی ها مقایسه کنید تا به اوج قدرت ایران و یمن و محور مقاومت پی ببرید.
ضمن اینکه در بحث رصد باب المندب ، ایران باید با ناوهای جدیدی که بجهت هدایت موقعیت، فورا به منطقه فرستاده است حمایت خود را از یمن افزایش داده باشد و احتمالا بزودی کشورهای دیگر مانند روسیه و چین نیز به خواست و اجازه ایران وارد ماجرا خواهند شد و شدت حملات به اوج خود می رسد.
علاوه بر این، حمله دیروز انصار الله پاسخ بزرگی به آمریکا و 12 کشور بود که قرار بود در این عملیات ائتلافی عبور حضور داشتند و تهدید کرده بودند که این آخرین هشدار است و اگر یمن مداخله کند آنها سریعا ساخت پایگاه های نظامی انبوه در جیبوتی برای آغاز جنگ با یمن شروع خواهند کرد.
برخی معتقدند که غرب عقب نشینی خواهد کرد و برخی دیگر معتقدند که غرب درها را به روی یک جنگ بزرگ باز خواهد کرد.
بازی کثیف اسرائیل علیه ایران و یاران محور مقاومت
#تحلیل_مهم
#تحلیل_اختصاصی /میلاد رضایی
احتمال حمله اسرائیل با بمب کثیف احتمالی برای ایران و متحدانش در حال افزایش است. بمباران شدید و بی رویه غزه یک بار دیگر نشان داد که جنگ هایی که در زمان تغییر نظم دنیا رخ میدهند چقدر خونین اند، خصوصا هژمون غرب و فرزند نامشروعش اسرائیل، هیچگونه مرز و ارزشی را به رسمیت نمی شناسند.
اسرائیل مدتی است از جنوب در محاصره شدید قرار دارد و تجارت دریایی وی کاملا متوقف شده است. همین اتفاق برای بنادر شمالی اسرائیل یعنی بنادر دریای مدیترانه نیز در حال وقوع است و از طرف دیگر اسرائیل به طرز خطرناکی در غزه گرفتار شده، همچنین فشار جبهه شمالی یعنی حزب الله لبنان نیز به طور فزاینده ای در حال افزایش است.
حرکت دیروز مقاومت عراق در سهولت ضربه زدن به حیفا نشان داد که اسرائیل بزودی در یک درگیری همه جانبه در آستانه نابودی موجودیتی قرار خواهد گرفت.
نتانیاهو و تیم راست افراطی او تا حد زیادی می دانند که پس از جنگ چه اتفاقی برای آنان خواهد افتاد.
عمر سیاسی آنها به معنای واقعی کلمه رو به پایان است و از هم اکنون روند تحقیقات فسادهای منتسب به آنها آغاز شده و این تازه ابتدای کار است و نتانياهو و نزدیکانش در انتظار آغاز یک برنامه جامع تنبیهی توسط حاکمیت اسرائیل برای نشان دادن مقصر شکست های نظامی و سیاسی کنونی و گذشته هستند.
حتی امکان حبس و حذف بی سر و صدای نتانیاهو بیش از هر زمان دیگر جدی شده است و احتمالا در اولین فرصت ممکنه پس از اخراج از قدرت، برای آنها اتفاق بیفتد.
آمریکا در تلاش است تا با تماس با ایران به آتش بس برسد و بایدن خودش را از مشکلات خارج کند.
خروج ناو هواپیمابر آمریکا و سایر نیروهای مداخلهگر آنهم به صورت ناگهانی نشانه ضعف شدید ائتلاف غربی در حمایت از اسرائیل است،
شرایط برای نتانیاهو و تیم همراه وی به حدی سخت شده که دیگر رفتار های منطقی از جمله خروج متحدین، پس از افزایش بحران نیز، باعث نشده نتانیاهو گامی به سمت رفتار های عاقلانه بردارد و یا به فکر آرام کردن اسرائیل باشد.
اسرائیل در حمله 7 اکتبر کاملا غافلگیر شد و برای حمله بزرگ و طولانی مدت تحت فشار محور مقاومت قرار گرفت. هیچ گونه عملیات پرچم دروغین درخارج و داخل برای فرار اسرائیل از این وضعیت تاکنون انجام نشده است.
به لطف کیس های کامپیوتری موساد، اطلاعات طبقه بندی شده شین بت و آرشیو اطلاعاتی ارتش اسرائیل که به دست حماس و بعد ایران افتاده و منجر به دستگیری و اعدام اکثر پرسنل سلولی و میدانی جاسوس اسرائیل در منطقه غرب آسیا شده است، دیگر امیدی به چنین عملیات های پیشرفته و پیروزی های اطلاعاتی در منطقه برای اسرائیل وجود ندارد که بتواند مسیر تحولات را تغییر دهد.
امروز موساد در حال بازسازی است و میخواهد ساختارهای سلولی خود را از طریق سیا گسترش دهد اما این امر زمانبر است و هرگز در طول عمر دولت نتانياهو به نتیجه نمیرسد. در طول مدت بازسازی موساد و سایر ارکان اطلاعاتی، نیروهای رادیکالی اختیار امر را به دست گرفته و سعی میکنند با رفتار های هیستریک به نوعی شکست خود را پوشش دهند. حمله کرمان اولین نشانه از این امر بود. هدف اصلی دستیابی به پیروزی روانی با حمله کور به حریفانی بود که با بمباران و گرسنگی خسته نمی شوند و به راحتی می توانند با حملات نظامی اسرائیل ایستادگی کرده و پیروز شوند.
عملیات کرمان همچنین نشان داد که آنها در تلاش بودند تا به مرحله بعدی و خطرناک ترین تهاجم بروند اما نتوانستند و به این ترور کور راضی شدند .
اما نکته مهم اینجاست که ماه هاست غرب و اسرائیل در مورد فعالیت های هسته ای ایران تقریبا سکوت کرده اند.
تقریبا هیچ بهبودی برای آنان حتی در شرایط کسب اطلاعات میدانی وجود ندارد.
گرچه در برخی اوقات در رسانه ها این موضوع مورد توجه قرار می گیرد ولی اسرائیل عملا به آن هیچ توجهی نکرده و یا امیدی ندارد بتواند از آن استفاده کند.
طبق سنت گذشته اسرائیل باید در چنین فضای بحرانی، از این اطلاعات هسته ای برای حمله به ایران و یا حداقل تهدید ایران از آن استفاده می کرد.
اما می بینید که به غیر از طغیان ترامپ و واکنش کلی غرب اخیراً هیچ اتفاقی نیفتاده است.این پالس خوبی نیست.
اگر بدنه فرماندهی اطلاعاتی و نظامی اسرائیل مطمئن شده باشند که جنگ از کنترل خارج شده و این جنگ می تواند به موجودیت کنونی اسرائیل پایان دهد، ممکن است با یک بمب کثیف تلاش کند تا مشکل را به طور کامل منحرف کند و موضوع را به سمت یک اتحاد جدید به عنوان اتحاد برای برخورد با ایران هسته ای برساند.
(ادامه در پست بعدی 1/2)
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
@faryade_ghahraman
@tahlil_vala
@Sedaye_Siasat
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
پس لرزه های اخراج آمریکا از منطقه /
درگیری گسترده در دیرالزور
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_مهم
به شاهکار نظامی و یک جنگ فرسایشی باورنکردنی که حزب الله در یک خط مرزی تنها 129 کیلومتر در لبنان به اسرائیل تحمیل کرد، نگاه کنید.
حزبالله تعداد پرسنل بسیار کمتری نسبت به ارتش اسرائیل دارد، اما دارای موجودی نظامی و توان رزمی باورنکردنی است که اسرائیل را در موقعیتی وحشتناکی قرار داده،اسرائیل را در سطحی از عجز و ناتوانی قرار داده است که به ندرت در دنیا دیده می شود.
حالا بیایید به سناریویی مانند این فکر کنیم که آمریکا و سایر کشورها از این شاهکار ایران درس بگیرند و بخواهند آن را در منطقه اجرا کنند.
بیایید فرض کنیم که سازمان تروریستی پکک در امتداد خط مرزی 500 کیلومتری خود با ترکیه ، میتواند هر حرکت نیروهای مسلح ترکیه را از طریق جریانهای شناسایی و اطلاعاتی همهجانبه آمریکا، ناتو و نيروهاي خودی ، از جمله شناسایی ماهوارهای آمریکا، بهشدتتر و آنیتر از حزب الله لبنان به دست آورد.
شک دارید ایالات متحده هر حرکتی را که رصد میکند و به این منطقه مربوط میشود سریعا در اختیار گروه تروریستی پکک قرار میدهد (قبلا بارها در تحلیل ها عرض کردم که آخرین پایگاه آمریکا برای ایجاد بحران در منطقه سوریه است و اگر هر زمانی از سوریه اخراج شود دیگر نمی تواند در منطقه بحران مستقیم ایجاد کند زیرا در کشورهایی پایگاه دارد که دولت های آنها به صورت رسمی شیرفهم شده اند که عاقبت استفاده آمریکا از حریم هوا و زمین آنها به چه فاجعه ای ختم میشود).
امروز پ.ک.ک یکی از نیروهای اصلی نیابتی آمریکا در منطقه شمال شرقی سوریه و شمال غربی عراق تبدیل شده است.
من کاملاً مطمئن هستم که تصاویر روزانه، هفتگی و ماهانه از هر پایگاه نیروهای مسلح ترکیه برای این ساختار نیابتی آمریکا و قبل و بعد از عملیات های آنها گرفته می شود. انواع تحرکات هوایی و تحرک نظامی عمومی توسط ایالات متحده سالهاست که به PKK منتقل شده است.
خصوصا بعد از قیام های قبایل عربی در دیرالزور و ورود سریع ترکیه و گروه های تروریستی تحت حمایت ترکیه برای ضد حمله به گروه های قسد،یگان های موشکی و راکتی و تک تیرانداز پ.ک.ک در مناطق غیرنظامی و مناطق روستایی در امتداد مرز مستقر شده و از آن زمان آنها به هر نوع تحرکات نظامی ترکیه در مرز واکنش نشان داده و سعی میکنند با پشتیبانی خمپاره و توپخانه آنها را هدف قرار دهند و یک محیط جنگی نیمه متعارف را در خط مرزی صدها کیلومتری ایجاد می کنند
آمریکا این کار را برای کنترل ترکیه انجام داده است و هر چه زمان میگذرد این امر بیشتر انجام میشود.
اگر تاکنون چنین حمله ای رخ داده است فقط به دستور آمریکا چنین چیزی امکان داشته است و همین آمریکا تمام تلاش خود را می کند تا نیروهای مسلح ترکیه در خط مرزی جمع شوند اما نتوانند به جلو حرکت کنند و صرفا به هدف تبدیل شوند.(دلایل این امر یک تحلیل جداگانه است)
در حالی که اسرائیل بیشتر نیروی توپخانه خود را در 2 خط مقدم با طول کوتاه متمرکز کرده بود و پس از درگیری شدید کوتاه مدت 2 ماهه به پشتیبانی فوری مهمات توپخانه نیاز پیدا کرد ، یافتن مهمات کافی برای نیروهای مسلح ترکیه در یک جنگ فرسایشی طولانی مدت در چنین جبهه وسیعی به خودی خود یک مشکل لاینحل است آنهم زمانی که در دنیا چند جنگ وجود دارد و برای کشورهای غربی امنیت ترکیه کوچکترین اهمیتی ندارد.
امروز آمریکا نیاز دارد تا میتواند اطراف جغرافیای محور مقاومت بحران ایجاد کند تا در زمان هژمون جدید ایران به عنوان هژمون میانی دنیا، نتواند به طور کامل جانشین هژمون آمریکا شود و آمریکا بتواند از کشورها یا نیروهای نیابتی خود بعد از خروج از منطقه غرب آسیا به عنوان اهرم فشار استفاده نماید.
نقطه ضعف محور مقاومت سوریه و جغرافیای است که از هر طرف در محاصره تروریست ها یا دولت های تروریستی قرار دارد. روند پاکسازی خاک سوریه توسط ارتش این کشور و نیروهای مقاومت در حال اجرا است و زمان زيادی برای تثبیت نیروهای نیابتی آمریکا وجود ندارد.
اگر بحران اقتصادی شدید ترکیه و نیاز این کشور به نفت را در کنار محدودیت زمانی آمریکا و کُرد های سوریه قرار دهیم و در کنار آن به قیام های قبایل عربی دیرالزور و گروه داعش توجه کنیم متوجه میشویم که همه چیز نشان دهنده یک جنگ گسترده در منطقه شمال شرقی سوریه است.
یاعلی
دی ١۴٠٢
میلاد رضایی
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
@faryade_ghahraman
@tahlil_vala
@Sedaye_Siasat
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
تثبیت هژمون میانی دنیا (هژمون ایران و محور مقاومت )قسمت اول: تغییر سیاست #صبر_استراتژیک ایران به #حمله_استراتژیک
#تحلیل_مهم/میلاد رضایی
اگر پاسخ داده شود، پاسخ بیشتری خواهد داشت. دوران صبر استراتژیک برای مقابله با تاثیرات داخلی و ارعاب مردم رو به پایان است.
پیشرو دیزویی که در حمله موشکی بالستیک ایران جان باخت، کسی بود که وظیفه مدیریت و فروش نفت سوریه که توسط آمریکا و سازمان تروریستی پکک به سرقت رفته را به همراه نفت های دزدی شمال عراق که توسط خاندان کثیف بارزانی صورت میگرفت را بر عهده داشت.
وی یک شخصیت کلیدی برای انتقال بخش زیادی از این نفت ها به همراه نفت باکو به اسرائیل بود.
به این ترتیب نفت سوریه از طریق خط لوله کرکوک یومورتالیک توسط نفتکش ها به اسرائیل فروخته می شد.
از سوی دیگر، فروش نفت به منطقه مخالف پ.ک.ک نیز از طریق ارتباطات دیزویی در ترکیه هماهنگ شده و پول ها جابجا میشد.
نکته مهم و نقش منحصر به فرد پیشرو دیزویی از این جا شروع میشود. وی با بخشی از پول حاصل از فروش نفت وظیفه داشت تا شبکه تدارکاتی عظیمی را مهیا کند که وظیفه حمایت کامل از عملیات ها و فعالیت های سازمان های اطلاعاتی و تروریستی غربی از جمله سازمان سیا و سازمان تروریستی موساد را بر عهده داشت.
شبکه تدارکاتی وی در طی چند سال اخیر حتی پا را فراتر گذاشته و وظیفه پولشویی و تامین تدارکات سازمان های اطلاعاتی اسرائیل و سیا در جمهوری جعلی باکو را نیز به عهده گرفته بود.
مشاوران اصلی این فرد تبعه آمریکا و کشورهای غربی بودند که در واقع خود مامور سازمان های تروریستی اطلاعاتی محسوب میشدند که تاکنون حداقل 12 نفر آنها در این عملیات به هلاکت رسیده است. پنهان کاری شدید دیشب برای جابجایی جنازه ها و زخمی ها از محل مقر این فرد در اربیل از اهمیت ماجرا خبر میدهد و باید منتظر فیلم های پهپادی ایران باشیم تا بشود آمار دقیق تری از هلاکت این جانوران موذی تروریست را برآورد کنیم.
اما این بخش درواقع ضربه اصلی داخلی ایران به پیکر این سازمان عظیم وطویل تدارکاتی تروریست های منطقه بود. حمله گسترده دیشب ایران یک ضربه به بخش خارج این تشکیلات را هم داشت.
با ضربه به گروه های اصلی تروریستی سوریه خصوصا داعش و حزب ترکستان در مرز ترکیه پیام واضحی به دو کشور ترکیه و کشورهای ناتو که مسئول تربیت و به کارگیری این تروریست ها است فرستاده شده است.
پیش از این بارها عرض کردم در زمانی که نظم دنیا در حال تغییر است و یک نظم مستحکم بر دنیا حاکم نیست، سازمان های تروریستی به عنوان بازوی عملیاتی کشورهای تربیت کننده محسوب میشوند تا جاییکه در زمان شروع جنگ های گسترده و یا جنگ جهانی تغییر هژمون ها، دیگر مانند نظامیان آن کشورها فعالیت میکنند.
در این دوره زمانی آیتم های بازدارندگی سابق برای طرفین دیگر بی معنا میشود و شاید تنها آیتم های بازدارنده واقعی توانایی هدف قرار دادن افراد موثر در این جبهه ها برای حذف آنان است.
این زمان دیگر بحث حب جان این افراد یک بازدارندگی بسیار بالایی به کشور میدهد.
نکته بسیار مهم این است توجه داشته باشید که ایران به عنوان هژمون جایگزین آمریکا در منطقه با این حملات فقط به آمریکا، برخی از اعضای ناتو و اسرائیل پیام نداد بلکه این حمله یک اعلامیه صریح به ترکیه نیز بود.
خود ترکیه در طی 48 ساعت گذشته یکی دو حمله به زیرساخت های نفتی پ.ک.ک در شمال سوریه انجام داده بود.
درواقع ایران به ترکیه یادآوری کرد که در شمال سوریه و عراق چه می کند؟ سیاست ترکیه با اسرائیل چه عواقبی برایش دارد و چگونه هژمون میانی جدید دنیا یا همان هژمون ایران(و محور مقاومت) در موضوع مبارزه با تروریسم و حذف تامین مالی تروریسم در منطقه تحت حوزه خودش جدی عمل خواهد کرد.
از سوی دیگر با هدف قرار دادن مرز ترکیه در ادلب در فاصله 1200 کیلومتری جنوب غربی ایران نشان داد که ایران به راحتی می تواند اسرائیل را که در فاصله مشابهی قرار دارد هدف قرار دهد و برد موشکی و موجودی آن ها فقط عدد روی کاغذ یا فوتوشاپ نیست.
ایران همچنین به وضوح به همه کسانی که سعی میکنند به نوعی در منطقه وارد درگیری های نیابتی آتی آمریکا شوند، نشان دادند که #صبر_استراتژیک اکنون شروع به به #حمله_استراتژیک تبدیل شده است.
اگر پاسخ داده شود، پاسخ بیشتری خواهد داشت. دوران صبر استراتژیک برای مقابله با تاثیرات داخلی و ارعاب مردم رو به پایان است.
اگرچه صبر ایرانیان که بخشی از هوش و ذکاوت آنان است همیشه وجود خواهد داشت، زیرا قرار نیست ایران و محور مقاومت در زمین بازی که دشمن طراحی کرده است وارد شوند بلکه امروز دیگر خود ایران به عنوان یک هژمون مستقل ابتدا زمین بازی خود را طراحی میکند و دشمن را وادار به بازی در این زمین میکند.
اضطراب هژمون ها /
رؤیایی به قیمت نابودی یک سرزمین
IRANCITYOFSUN
#تحلیل_مهم
(کسی که به هنگام یاری (ولیّ/رهبر) خود بخوابد، با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد!
امام علی علیه السلام)
زمانیکه دوربین فیلمبردار بر روی سنگر های گلی اوکراین حرکت میکرد ناگهان یک سرباز زن اوکراینی که در حال حفر سنگر در خط مقدم در شرق اوکراین بود ، جلوی دوربین شروع به شکایت کرد.
مدت هاست که دیگر دیدن سربازان زن در حال کندن سنگر و ساعتی بعد در حال جان کندن یا مرگ در خط مقدم امری عادی شده است.
دیگر حضور جمعیت مردان جوان و میانسال در خط مقدم تقریبا از بین رفته است و امروز مینی پیشوا ژنرال زلنسکی قهرمان غربگدا های ایران دستور اعزام سالمندان و زنان بیشتری را به سنگرهای گل آلود می دهد.
امروز دیگر به لطف سیاست های دولت زلنسکی جمعیت اوکراین از 44 میلیون نفر به 16 تا 18 میلیون نفر کاهش یافته است.
بیش از 1.5 میلیون سرباز جان خود را از دست دادند، میلیون ها نفر دیگر مجروح شدند و اکنون وظیفه نگه داشتن سنگرها به عهده زنان 18 تا 60 ساله و مردان بین 50 تا 90 سال است.
مردن برای وطن ممکن است افتخارآمیز باشد، اما نمی توان برای قدرت، ثروت و جاه طلبی یک نفر یهودی الاصل یا یک هژمون در 10 هزار کیلومتر آن طرف تر با افتخار مُرد، مخصوصاً اگر در مدت کوتاهی توسط تبلیغات ناتو رادیکال شده باشید، حتی اگر از همان آمریکا هم آمده باشید.
خاک تعهد و نسب، در این مورد نمی تواند معنای باشکوهی پیدا کند و هر جور به ماجرا نگاه کنید به یک حماقت تاریخی میرسیم که مردم این کشور با دست خود کشورشان را نابود کردند.
وقتی ملتی بخاطر حماقت و یا رویای مسخره پیوستن به کانون قدرت و ثروت آن هم بدون منطق عقلانی اهداف ، کشور خود را تا مرز تجزیه میبرد، هر خونی که از آنها ریخته شود، این کشور را یک قدم به تجزیه نزدیک تر می کند. پس دیگر نمیتوان گفت این مردم بخاطر خاک و کشور خود کشته میشوند و مرگ آنها قابل احترام است.
نخیر آنها برای آنکه آمریکا و کشورهای اروپایی مهلت بیشتری برای چپاول جهان داشته باشند، به جنگ رفته اند و با دادن خون خود اوکراین را به سمت تجزیه محض هل میدهند.
اگر شما هم روزی دیدید که در جنگ یک دولت فاسد که تنها هدفش خدمت به اربابانش در غرب است، گم شده اید، دیگر دیر شده و این شانس را نخواهید داشت که خون شما باعث شود کشورتان استقلال خودش را باز یابد و حداقل امیدوار باشید که در آینده نسل بعدی در خانواده من نجات پیدا خواهند کرد .
بسیاری از مردان خانواده در اوکراین با این رویا به جبهه رفتند که فرزندانشان در رفاه و آسایش خواهند بود اما زمانی به حقيقت ماجرا پی بردند که تنها چند ساعت از عمر آنان باقی مانده بود،و در آن لحظه فقط از خود یک سوال می پرسیدند خب بعد چه خواهد شد؟چه بلایی بر سر همسر، فرزندان و پدر و مادر من
خواهد آمد؟
تنها یک سال بعد از این کشته شدن، جواب سوال خود را در همان جبهه های گل آلود بدست آوردند، پاسخ روشن بود: امروز برادران، خواهران ، پسران،دختران، مادران، پدران و حتی پدربزرگ و مادربزرگ هایشان هم به سربازی و حضور در همین جبهه های گل آلود فراخوانده شدند.
پاسخ آن سوال این است که خانواده های آنان همگی در همین جبهه های گلآلود سرد ناپدید خواهند شد.
امروز زمان ناپدید شدن خانواده های اوکراین است و فردا برای خانواده های یک کشور دیگر که مردمان آن نسبت به آینده و سرنوشت خاک خود طبق نصیحت دشمنان خود بی تفاوت
شده اند...
همه آنها برای ادامه جنگ برای یک روز دیگر و تضعیف روسیه به عنوان دشمن هژمون غرب استفاده می شوند تا بایدن، تیم هیلاری و نولاند بتوانند تاج و تخت خود را حفظ کنند.
این یک داستان نیست بلکه یک واقعیت است که ملتهای در خواب دیگر اگر از خواب بیدار نشوند باید بهعنوان برده غرب به خواب ابدی بروند.
گرچه آنها از لحظهای که به شوق رویای آمریکایی شدن لبخند زدند ، برده شده بودند.
امروز دیگر هژمون غرب، هرگز فرصت بیدار شدن را به آنها نخواهد داد و لحظه ای که به جبر بیدار شوند، لحظه ای است که خود و خانواده هایشان را در سنگرهای گل آلود ویران شده شبیه سنگرهای اوکراین میبینند که دیگر برای هر کاری بسیار دیر شده است.
این یک واقعیت است که با افزایش اضطراب هژمونیک جهانی ، هر ملتی ممکن است به چنین سرنوشتی دچار شود.
به مردم کشورهای منطقه غرب آسیا میگویم که با افزایش بحران های جهانی هر لحظه ممکن است شما هدف بعدی باشید.
پس تا دیر نشده بیدار شوید و به همراه ایران و هژمون جدیدش آینده خود و کشورتان را تضمین کنید.
(ادامه تحلیل در پست بعدی 1/2)
جبهه لجستیک دریایی آمریکا در آسیا
#تحلیل_مهم
#تحلیل_اختصاصی /میلاد رضایی
یکی از کشتی هایی که در 17 ژانویه مورد اصابت قرار گرفت MV Genco Picardy بود که متعلق به شرکت Genco متعلق به میلیاردر یهودی الاصل یونانی جورج اکونومو بود.
بزرگترین شریک مخفی این شرکت Ion Asset مستقر در اسرائیل است و این شرکت کشتیرانی نسبت به بقیه شرکت های کشتی رانی یک ویژگی متفاوتی دارد که آن را برای اسرائیل و آمریکا و متحدانش متمایز مینماید .
پس از حمله ائتلاف آمریکایی به عراق در سال 2003، ایالات متحده متوجه شد که یگان های نیروی دریایی لجستیک آمریکار برای محموله های نظامی بزرگ دچار مشکلات فراوانی میشوند. از جمله مشکلات حاصل از تامین امنیت، مشکل فرسودگی ناوگان لجستیکی نظامی و... کند.
بهطور دقیقتر، تلاشی برای پوشش کسری بودجه، کاهش رونق صنعت نظامی دریایی و عدم دسترسی کافی امنیتی بیشتر این ناوگان برای وظیفه در دریاهای آزاد صورت گرفت.
ارتش آمریکایی برای این مشکل یک راه حل کم هزینه غیر تهاجمی را پیشنهاد داد و این شرکت درواقع راه حل اجرایی آمریکا برای آن مشکلات محسوب میشود.
از آن زمان تاکنون، ارتش ایالات متحده آمریکا و گاهی متحدان مهم آمریکا در ناتو از این شرکت برای ارسال گسترده تجهیزات نظامی پیشرفته استفاده می کنند.
اگر قرار باشد برای سازمان تروریستی پ.ک.ک، خلیج فارس، اسرائیل یا پایگاه آمریکا در منطقه اتفاق مهمی بیفتد، کافی است تحرکات این شرکت را تحت رصد قرار دهیم، حجم تجهيزات ارسالی و اهمیت زیاد آن به قدری زیاد است که میتوانیم بگوییم که آمریکا از این شرکت به عنوان یک جبهه لجستیکی خود در منطقه غرب آسیا استفاده می کند.
دقیقاً به همین دلیل است که انصار الله یمن این کشتی و این شرکت را هدف قرار داده است در صورتیکه بعد از آن بود که در رسانه های غربی یک پروپاگاندای بزرگ رسانه ای براه انداختند که این شرکت ظاهراً هیچ ارتباطی با آمریکا، انگلیس و اسرائیل ندارد.
رسانه های آمریکایی وظیفه دارند که تلاش کنند تا این جبهه لجستیکی بیشتر از این افشا نشود< زیرا اگر اهمیت واقعی این شرکت برای بقیه کشورها و گروه های نظامی مخالف آمریکا آشکار شود دیگر ادامه انتقال امن جریان تدارکات نظامی ایالات متحده از طریق دریای سرخ را حتی به طور غیرمستقیم بسیار دشوار می کنند.
اما این واقعیت که بخش اطلاعات و عملیات محور مقاومت با چنین جزئیاتی عمل کردند و چنین هدف مهمی را شکار کرده اند، خود نشان یک برتری کامل اطلاعاتی را میدهد.،زیرا حتی با اینکه این شرکت در ظاهر هیچ ارتباطی با آمریکا و اسرائیل و بریتانیا ندارد اما بازهم خدمه این کشتی سعی داشتند با فرستنده خاموش از بین چند کشتی که به صورت پوششی برای این کشتی عمل میکردند عبور کند.
و این نشان میدهد که بازوی یمنی هژمون میانی یا هژمون ایران(و محور مقاومت) به خوبی مسیر بسیار دقیقی از جریان عرضه و سبک حمل و نقل ایالات متحده و همچنین تواناییهای این نیروها دارند.
نیروی موشکی و پهپاد راهبردی انصار الله ، رصد منطقه ای شبکههای اطلاعاتی محور مقاومت و از همه مهمتر اشراف اطلاعاتی ایران باعث شد تا ردیابی بسیار دقیقی از جریان عرضه این جبهه لجستیکی ایالات متحده کاملا افشا شود.
آنهم در چنین دوره زمانی حساسی که آمریکا هر ساعت ممکن است وارد نبرد مستقیم با کشورهای بلوک شرق شود.
یک نکته مهم دیگر این است که این شرکت در طی دو سال گذشته، محموله های بسیار مهمی را به مقصد جنوب شرقی و شرق آسیا فرستاده است که با افشا شدن نقش این شرکت،
شاخک های سازمان های اطلاعاتی چین، هند، روسیه و برخی دیگر از سازمان های امنیتی نظامی، احساس خطر کرده و آنها وارد عمل شوند.م
همانطور که میبینید هر چه بیشتر زمان میگذرد ضربات امنیتی، اقتصادی و هژمونیکی که آمریکا به واسطه سیاست های شکست خورده خود از ایران و محور مقاومت میخورد، لحظه به لحظه بیشتر میشود و از یک جایی به بعد هزینه های این درگیری بیشتر از تاب آوری آمریکا خواهد شد.
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
@faryade_ghahraman
@tahlil_vala
@Sedaye_Siasat
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
#تحلیل_مهم
#تحلیل_کوتاه /میلاد رضایی
یگان اسرائیلی که در پادگان زاریت در شمال فلسطین اشغالی تجمع کرده و میخواستند با مخفی کاری برای عبور از خط مرزی لبنان پیشروی کنند ، از ابتدا تحت رصد دقیق نیروهای حزب الله لبنان بودند و سپس در زمان مناسب شیرمردان حزب الله با یک موشک درست حسابی از خجالت آنها در آمدند.
هفته گذشته نیز اسرائیل برای اولین بار اقدام به عبور از مرز کرده بود و سعی داشت یک عملیات شناسایی و نفوذ را انجام دهد که مجددا در دام کمین حزب الله لبنان افتاد و تیم نیروی ویژه ارتش اسرائیل مجبور به فرار از خط مرزی شدند.
اما دیروز تعداد بیشتر بود و تلاش شد تا در سطح یگان یک نفوذ و عبور از مرز را اجرا کنند اما با شناسایی زودهنگام، ضربه سنگینی به آن وارد شد و خسارات زیادی به بار آورد.
واقعیت آن است که نتانیاهو آگاه است که تا زمانی که تحولات هیجان انگیزی به عنوان پیروزی برای ارتش اسرائیل رخ ندهد، آنگاه تمام تیرهای حاصل از بحران سیاسی و اجتماعی فزاینده در لبنان و تمام تیرهای ائتلاف مخالفان او از کمان حاکمیتی به سمت او در حرکت است
در حالیکه آمریکا در حال آماده شدن برای مداخلات احتمالی در یمن و عراق با تمرکز بر جنگ روانی و خرابکاری جدید علیه روسیه است و در عین حال با انجام حملات پرچم دروغین به ایران، ترکیه، پاکستان و آمادگی برای حملات جدید به یمن، در روند انتخابات آینده، می خواهد از مبارزات جناحی در ایالات متحده پیروز خارج شود و سپس جنگ بسیار بزرگتری را آغاز کند.
چیزی جز تلفات سنگین و شکست در غزه وجود ندارد. ارتش بازدارنده و مخوف استراتژیک اسرائیل جدای از قدرت هوایی، سنگین ترین ضربه را در تاریخ خود خورده است و به نظر نمی رسد بدون از بین بردن نیروی هوایی خود متوقف شود.
او تمام تلاش خود را خواهد کرد تا روند را تا پیروزی احتمالی ترامپ متوقف کند، تنش های نظامی را با یک جنگ بزرگ تشدید کند، آمریکا را در مورد نتیجه جنگ و پیروزی احتمالی وسوسه و متقاعد کند.
بمباران امروز پایگاه حداب البستان با راکت های 500 کیلوگرمی بورکان به همراه افزایش شلیک راکت وضد زره توسط حزب الله لبنان این معنی را میدهد که آنها برای حمله اسرائیل حتی در خاک فلسطین اشغالی کاملا آماده هستند.
از طرف دیگر اگر جناح میانه رو در اسرائیل به قدرت برسند آنگاه تنها راه موجود برای حفظ موجودیت اسرائیل، فرار به سمت آمریکا است و بعد دادن تضمین آتش بس.
در روزهای اخیر، اسرائیل حملات توپخانه ای و هوایی خود را علیه جنوب لبنان افزایش داده است و سعی می کند شرایط را برای اقدامات بیشتر در منطقه آماده کند.
اسرائیل به خوبی میداند که حزب الله لبنان و نیروهای ویژه مقاومت به طور خطرناکی در درههای عمیق، تپههای شیبدار، کوههای پر از شبکههای غار، و مناطق تله دار متعدد و محدودههای تیراندازی از پیش آماده شده، و نیروی زمینی رو به رشد حزبالله و همچنین شبکه گسترده توپخانه، MLRS، راکتها، و پهپادها و موشکها پیشروی خواهند کرد. به شمال اسرائیل ضربه سختی خواهد زد.
اسرائیل سعی خواهد کرد با این حمله بزرگترین اتحاد غربی ها را علیه مسلمانان از سال 2003 را سازماندهی کند و سپس آنها را برای حفظ امنیت خود به داخل جنگ بکشاند تا هم بتواند جان سالم به در ببرد و هم آنها پایشان به جنگ باز شده و زیرساخت های اساسی دو منطقه ای از سوریه، لبنان را که تحت سیطره محور مقاومت است را با بمباران زیاد نابود کنند.
در این زمان دشمن اسرائیل مانند خود اسرائیل تضعیف میشود.
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
@faryade_ghahraman
@tahlil_vala
@Sedaye_Siasat
─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
ایران،شهر خورشید:
تحلیل جابجایی های نظامی آمریکایی ها به منطقه غرب آسیا (خاورمیانه)
#تحلیل_مهم
#تحلیل_اختصاصی
اما بزارید یکبار دیگه بدون هیچ تعارفی در مورد فعالیت های اخیر آمریکا روشنگری کنیم و باید آماده باشیم.
در 3 روز گذشته، آمریکا تقریباً 150 فروند هواپیمای نظامی با فرستنده باز شناخته شده ، در پایگاه های غرب آسیا یا خاورمیانه و مدیترانه مستقر کرده است.
مقدار واقعی احتمالاً بالای 200 فروند هواپیما است.
بیشتر هواپیماها جزو هواپیماهای تانکر و هواپیماهای شناسایی و اطلاعاتی هستند.
اینها اولین عناصری هستند که قبل از حوادثی مانند جنگ خلیج فارس، اشغال عراق و افغانستان و مداخله ناتو در لیبی در منطقه جمع شده بودند.
ازطرف دیگر استقرار صدها جنگنده در پایگاه های دور منطقه ما در عرض 24 ساعت برای هر مداخله ای کافی است و می تواند عملیات های بمباران گسترده را با جت های آماده رزم موجود آسان به انجام برساند.
توجه داشته باشید که این جابجایی ها از نظر نظامی ساختاری دارد که برای یک حمله همه جانبه کاملاً به برتری هوایی متکی است نه نیروی زمینی!
این به معنای طرح آمریکا برای زدن یک ضربه سنگین بمباران هوایی است و بعد خود را از درگیری ها دور میکند. زیرا نیروی زمینی لازم برای ورود وجود ندارد و اینجاست که نکته ماجرا خود را نشان میدهد.
صدها هواپیمای شناسایی و تانکر باید در منطقه حضور داشته باشند تا در صورت درگیری ناگهانی، ایالات متحده به راحتی برتری هوایی و عملیات پیشروی مبتنی بر نیروی هوایی را تضمین کند.
اعزام همه جانبه عناصر پشتیبانی هوایی که زمان نگهداری و تعمیر و آماده سازی عملیاتی طولانی تری دارند به ما نشان می دهد که چه نوع مبارزه ای در چه سطحی امکان پذیر است.
فعالیت های امروز آمریکا را میتوان با لیبی مقایسه کرد.
البته تجمع هوای فعلی در خاورمیانه بی سر و صدا از تجمع در مداخله در لیبی پیشی گرفته است.
اما چند نکته مهم:
1)باید توجه داشته باشید که با وجود همه این جابجایی ها باز میزان وجود جنگ افزار ها از ماه اکتبر کاهش داشته است، اما هنوز در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
2)یمن فعالانه درگیر مداخله نظامی ناتو است و ایالات متحده علناً تهدید به عملیات زمینی را آغاز کرده است(ولی نیروی زمینی لازم وجود ندارد).
2)این عملیات احتمالی میتواند شکست و اخراج آمریکا از سوریه و عراق را به تعویق بیاندازد ، اما اگر جنگ اسرائیل در غزه ادامه یابد و به لبنان هم کشیده شود،آنگاه قطعا آمریکا در کل منطقه ونه فقط در سوریه و عراق دچار بحران میشود و يک جنگ گسترده با تلفات بسیار بالا را تجربه خواهد کرد و اینبار شانسی برای باقی ماندن حتی در کل منطقه غرب آسیا با نخواهد داشت.
3)فراموش نکنید هنوز حمله ای آغاز نشده اما آمریکایی ها رسما به شکست های دریایی خود در برابر تعداد انگشت شماری از یمنی ها اعتراف کرده اند حال در صورت ورود مردم سایر کشورهای منطقه مانند عراق به صورت مستقیم به درگیری با آمریکا چه به سر آنها خواهد آمد؟
4)نکته اصلی این ماجرا نبود نیروی زمینی است پس دو حالت وجود دارد اول اینکه آمریکا سعی کرد با این تبلیغات قدرت خود را نشان بدهد شاید بتواند با ایجاد وحشت در بین صفوف محور مقاومت بتواند به نوبت به سراغ آنها برود و یکی یکی با آنها برخورد کند و این امید را داشتهباشد که دیگران از ترس ندادن هزینه زیاد وارد نشوند. که این نقشه با شکست روبرو شد.
حالت دوم این است که با کمک کشور ثالث ضعف نیروی زمینی خود را برطرف کند به این ترتیب که آمریکا و متحدانش مثلا سوریه یا یمن را بمباران گسترده کنند بعد ارتش یک کشور عربی مانند عربستان یا اردن یا حتی ترکیه وارد ماجرا شود و سعی کند نقش نیروی زمینی را بازی کند که این کار یک ریسک بسيار زيادی به همراه دارد و یک قمار بسیار بزرگ است زیرا در صورت شکست نقشه، مرزهای کشورهای خاورمیانه به نفع ایران و محور مقاومت تغییر میکند و نیروهای همپیمان ایران در کل منطقه گسترش یافته و تثبیت میشوند.
توجه بفرمایید که آمریکا در لیبی از مردم این کشور به عنوان نیروی زمینی بهره برد اما در منطقه ما چنین امکانی وجود ندارد و فقط در سوریه شاید بتواند روی گروه های تروریستی بعد از بمباران گسترده دمشق حساب باز کند.
تنها حالت معقول که اینجا باقی مانده این است که آمریکا رسما شکست خود را بپذیرند و برای خروج از سوریه و عراق و سپس منطقه آماده شود اما برای حفظ آبروی خود صرفا با یک حمله کمی بالاتر از حد استاندارد های حملات قبلی که در سوریه و عراق انجام داده است، به اهداف نیروهای محور مقاومت در سوریه و عراق حمله کند و بعد سعی کند با ابزار رسانه آن را یک پیروزی بزرگ جلوه دهد و دوباره این دم و دستگاه های خود را جمع کرده و بازگردد ، اما اگر بایدن و سایر مقامات آمریکایی واقعا با رویای مبارزه و موفقیت بلندمدت بلند در منطقه حضور پیدا کرده باشند ، پس باید سراغ
سرنوشت ارتش اسرائیل در غزه ⬇️
میلادرضایی
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_مهم
بیش از یک ماه است که درگیری ها در جنوب دره غزه(اردوگاه های البریج و النصیرات و منطقه خان یونس) متمرکز شده است.
ارتش اسرائیل ماه گذشته به دلیل تلفات سنگین، کاملا از شمال غزه عقب نشینی کرد.
از این تاریخ تاکنون یگان های مقاومت غزه با تقسیم در گروههای کوچک و شلیک راکت و بمب های ضد زره و خمپاره، آخرین مناطقی که ارتش اسرائیل در آنها باقی ماندهاند را بهطور مداوم هدف قرار داده و یگان رزمی اسرائیل را فرسوده کردهاند.
اگرچه ارتش اسرائیل اخیراً سعی کرده بود یک حمله گسترده را آغاز کند ، اما به محض شروع عملیات با سدی از بمب های تونلی، مسیرهای بمب گذاری شده و میدان های مین مواجه شد.
و از همان ابتدا در جنوب غزه با متحمل شدن خسارات سنگین، مجبور شد فشار حملات را به سمت هوا ببرد.
ارتش اسرائیل پس از فرار از شمال غزه، مجبور شد به سمت مناطق جنوبی روی آورد.
در جنوب و در منطقه خان یونس، ارتش اسرائیل پس از مدت ها درگیری با تلفات سنگین، خط محاصره ای را ایجاد کرد که چندان محکم نبود و بارها شکسته شد.
ارتش اسرائیل سعی کرد با راندن کاروان های زرهی خود که در میان غیرنظامیان گیر افتاده (در جنوب) ، از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کند و با نگه داشتن مردم عادی در اطراف ادوات زرهی سعی کردند از حملات مقاومت جلوگیری کنند.
اما بعد از مدتی که غیرنظامیان متوجه ماجرا شده و از اطراف اسرائیلی ها پراکنده شده اند، آنگاه ارتش اسرائیل در داخل و خارج خان یونس مورد حمله مداوم قرار گرفتند.
در این میان ارتش اسرائیل متحمل خسارات فراوانی شده است و چیزی برای نشان دادن ندارد جز اینکه خشم خود را با بمباران تصادفی از بین ببرد.
تصاویری مانند سوختن تانک مرکاوا پس از برخورد موشک یاسین 105 نیز نشان می دهد که تانکهای زرهی باشکوه اسرائیل و پرسنل آنها مانند دانه های برف هستند که در باد جنوب غربی آب می شوند.
امروز همه میدانند که ارتش و رسانه های اسرائیل شکست در شمال غزه را پذیرفته اند و باز هم از عقب نشینی های جدید صحبت میکنند.
با خروج ارتش اسرائیل از مناطق نیروهای حماس دوباره ترمیم و سازماندهی میشوند و در صورت نیاز به مقاومت زیرزمینی ادامه
می دهند.
در واقع اسرائیل هرگز نتوانست منطقه را به طور کامل تصرف کرده و حضور خود را تثبیت کند و وقتی به نزدیکترین نقطه تونل های حماس رسیدند با چنان مقاومت سنگینی جلو و عقب میرفتند که وقتی متوجه شدند آخرین تلاشهایشان نیز فایده ندارد ، با حسرت تمام مجبور به عقبنشینی شدند چرا که رهبران اسرائیل باور دارند که دیگر شاید این فرصت برای آنان تکرار نشود.
چنین وضعیت مشابهی در اطراف خان یونس هم در حال اتفاق است.
پایگاههای عملیاتی موقت اسرائیل در غزه کوچکترین امنیتی ندارند و از منظر نظامی، غزه به بزرگترین کمین مسکونی تاریخ تبدیل شده است و همچنان ادامه دارد.
تنها راه نجات اسرائيل از اين وضعيت اعزام نيروهای آمريكا به سمت مرزهای غزه است.
اگر آنها نیروها را در سطح لشگر بفرستند، این می تواند تأثیر جدی در فرایند شکست اسراییل داشته باشد و جلوی آن را بگیرد ، اما افتادن در چنین تله ای ساخته شده، همراه با فشار نظامی فعلی در خاورمیانه، به جای افزایش بازدارندگی نظامی ایالات متحده، آن را برای خود آمریکا کاهش می دهد و هزینه بسیار زیادی روی دست هژمون تضعیف شده آمریکا میگذارد.
از سوی دیگر نتانیاهو و تیم راست افراطی او از نیروهای بسیج استفاده می کنند و از هر راهی برای افزایش بحران در لبنان و غزه و تضمین آینده خود تلاش می کنند.
در روزهای گذشته قطر اعلام کرد که اسرائیل با آتش بس موافقت کرده و تا حد زیادی با گروه های غزه توافق شده است اما همه میدانیم قطر از روز اول هم از این نوع داستان های توافق، زیاد تعریف کرده و هیچ اعتباری به حرفش نیست.
خواسته های حماس از روز اول کاملا مشخص بوده و به مرور افزایش یافته است، حماس خواستار آزادی رهبران زندانی ، عقب نشینی کامل از غزه و تبادل همه جانبه گروگان ها از رهبران برجسته گروه غزه و همه فلسطینی های اسیر است اما در طرف مقابل اسرائیل همچنان اصرار دارد هرگز با چنین حقارتی آتش بس را امضا نمی کند هرچند هرچه زمان بیشتری میگذرد میبینیم که اسرائیل خواسته های بیشتری را قبول کرده است تا جایی که بخش زیادی از مدیران امنیتی و سیاسی در اسرائیل گفتند فردای روز اعلام آتش بس به نشانه شرمساری استعفا خواهند داد.
از طرف دیگر با گذشت هر روز، خطر حمله به لبنان کمتر شده و اتفاقا خطر حمله حزب الله لبنان به اسرائیل بیشتر میشود و اگر ارتش اسرائیل به این روش که اینگونه توسط مقاومت در غزه فرسوده شده، خود را وارد جبهههای جدید کند ، در معرض خطر فروپاشی ساختار نظامی کامل قرار میگیرد و آشکارا در حین ادامه درگیریها، حادثهای به مراتب بزرگتر با اتفاقات⬇️
خروج آمریکا از منطقه / آغاز طرح ایالت های جدایی طلب تروریستی
میلادرضایی
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_مهم
یکی دیگر از جنبه های سفر نولند معاون وزیر امور خارجه آمریکا یا بانوی جنگ آمریکا به منطقه ما ، تقویت مواضع سازمان تروریستی تحریرالشام در سوریه و بالابردن قدرت عمل سرکرده آن کولانی بود.
پس از آنکه آمریکا بارها و بارها سعی کرد داعش را در سوریه احیا کند اما هربار به علت تسلط اطلاعاتی ایران و محور مقاومت و عملیات های ارتش سوریه شکست خورد، آمریکا نیاز داشت تا یک جانشین خلف را برای داعش پیدا کند.
آمریکا به سراغ گروه های تروریستی دیگر رفت که گل سرسبد آنها، گروه تروریستی تحریرالشام و سرکرده با وفای آن به آمریکا یعنی کولانی بود.
اهمیت حفظ کولانی برای برنامه های آینده آمریکا پس از خروج نیروهای ارتش آمریکا از سوریه و عراق بسیار بالاست.
توجه بفرمایید در تحلیلی که بعد از زلزله ترکیه خدمت شما ارائه کردم، عنوان کردم که آمریکا پس از آنکه مطمئن شد ترکیه نمیتواند سیاست های این کشور را در منطقه قفقاز جنوبی به درستی اجرا کند و همچنین نفوذ ترکیه در سوریه نیز روز به روز ضعیف تر میشود، تصمیم گرفت با استفاده از استعداد مستشاری فرماندهان ناتو ساکن در ترکیه، به دنبال تشکیل یک جامعه تروریستی بزرگ برود.
این ساختار حاکمیتی خلیفه ای تروریستی وظیفه داشت در مرحله اول 350 هزار تروریست تکفیری را آموزش داده و برای حمله به سوریه و تصرف نیمه شمالی این کشور آماده کند.
اینکار با سفر خانواده های تروریست های مهم به ترکیه و سکونت آنها در استان هاتای ترکیه به سرعت آغاز شد. (آن تحلیل را بعد از این تحلیل دوباره پست میکنم)
وجود چنین ساختار تروریستی منسجم به شدت برای آمریکا اهمیت دارد و در رشد و نفوذ و بازیگری آتی ائتلاف غرب علیه سوریه و ایران، جایگاهی حیاتی دارد.
ائتلافی که از پیشمرگه ها در کردستان عراق شروع می شود، با سازمان تروریستی پ ک ک ادامه می یابد و تا ادلب تحت کنترل کولانی امتداد می یابد و بعد از آن به مدیترانه متصل میشود.
در سفر اخیر نولند به ترکیه تاکید زیادی بر این نکته شد تا کمکهای اقتصادی نظامی زیادی به کولانی انجام شود.
امروز گسترش نفوذ سازمان سیا و برخی از سازمان های اطلاعاتی غربی در بخش تروریست نشین سوریه حتی از معضل پکک نیز بحرانیتر شده است.
همچنین مصوب شد که نفوذ کولانی در داخل ترکیه، هم از نظر نفوذ اجتماعی (در استان های فقیر ترکیه ) و هم از نظر نفوذ اقتصادی، افزایش یابد.
واقعیت این است که مدیریت خوب کولانی، خصوصا جذب تعداد زیادی نیرو، آن هم پس از بحران زلزله بزرگ ترکیه در شهرهای بزرگ و منطقه امتدادی از آدانا، هاتای تا ماردین توانست به سرعت قدرت تحریر الشام را افزایش دهد و توجه رهبران آمریکایی را به خود جلب کند.
او به راحتی از ساختار نظامی سیاسی و قدرت مالی بزرگ سیا که در اختیار داشت نهایت استفاده را کرد و خصوصا به صورت مستقیم در آموزش و تربیت تروریست علیه اهداف اصلی آمریکا یعنی ایران و محور مقاومت ورود کرد.
این فرد به شدت مشکلات و عقده های شدید روانی و مذهبی دارد که او را به گزینه بسیار خوبی برای رهبری تروریست ها تبدیل کرده است.
در زمان بحران سوریه، او ابتدا در حلب شاهنشاهی خود را تأسیس کرد،من پیش از این بارها به تفصیل نوشتهام که این تروریست ها میخواهند در شمال سوریه و سپس در ترکیه گسترش یابند و روزی به خود ترکیه هم رحم نمیکنند و اگر زمانی این گروه های تروریستی در سوریه شکست بخورند به سمت تصرف خاک ترکیه حرکت خواهند کرد.
یادآور می شوم آمریکا برای حفظ این فرد هزینه های زیادی کرده است و یکی از آن هزینه ها پاکسازی بسیار بزرگی بود که در این گروه انجام شد تا این فرد در قدرت تثبیت شود.
پس از مرگ ابوماریه القحطانی در ماه دسامبر، فرار ابواحمد الزکور، رئیس امور مالی تحریرالشام به اعزاز و دستگیری بسیاری از شخصیت های ارشد که خطر کودتا در تحریرالشام را با خود به همراه داشتند ، ساختار رهبری شورایی این سازمان تروریستی را به یک ساختار رهبری تک خلیفه ای تبدیل کرد.
همان ساختاری که آمریکا برای داعش بعد از تشکیل خلافت خود خوانده در نظر گرفته بود.
امروز تقریبا مطمئن هستم که سیا و موساد می خواهند ساختار تحت رهبری کولانی را در ترکیه نیز به صورت گسترده گسترش دهند و فضای کافی برای تغییرات اساسی مد نظر آمریکا در ترکیه ایجاد شود.
پس از شکست توطئه بزرگ آمریکا در سوریه توسط ایران و یارانش و نابودی ساختاری داعش، این گروه صرفا وظیفه دارد ارتش سوریه را به طور مداوم مشغول نگه دارد تا مستهلک شود و ارتش سوریه نتواند به خوبی بازسازی شود.
(ادامه تحلیل در پست بعدی)
#تحولات_لبنان /ورود نیروهای فرانسه و آلمان به لبنان در چه راستایی قابل تحلیل است؟
#تحلیل_مهم
#تحلیل_اختصاصی
3 فروند هواپیمای ترابری C-130J آلمان در 3 روز گذشته بارها به فرودگاه بین المللی بیروت سفر کرد اند.
درواقع مقصد اصلی جهت ورود تدارکات توسط این هواپیماها، مقر لژیون خارجی فرانسه در لبنان بوده است.
به نظر می رسد که تیم مشترکی متشکل از 200 نفر از پرسنل لژیون خارجی فرانسه ، پرسنل نیروهای ویژه بریتانیایی و نیروهای ویژه آلمانی به بیروت آورده شده اند .
آخرین بار، چنین پروازهایی در اروپای شرقی انجام شد و ما ناگهان شاهد حضور مزدوران فرانسوی یا بهتر بگوییم واحدهای عملیات مخفی فرانسوی در خارکف اوکراین بودیم.
اگر این تیمها در اینجا حضور پیدا کرده اند ، به احتمال بسیار زیاد به دنبال آماده سازی مقدمات لازم را برای حفظ منطقه بندر و فرودگاه برای مداخله مستقیم نظامی احتمالی آمریکا و متحدانش در صورت درگیری و جنگ احتمالی بین اسرائیل و حزب الله لبنان هستند و همچنین حتی میتوانند هدفشان از این عمل محافظت از سفارتخانهها در برابر حمله احتمالی حزبالله باشد یا حتی بخواهند بدون آنکه اسرائیل را به صورت زمینی با حزب الله درگیر کنند خود آنها به صورت زمینی به لبنان لشکر کشی کنند.
پیش از این در گذشته در یک تحلیل کامل درباره تغییر سیاست آمریکا در راستای عقب نشینی از منطقه غرب آسیا و بجای آن ورود به لبنان به عنوان خط اول مقابله بعد از خروج از عراق و سوریه کاملا توضیح داده بودم.
برخی از اینها احتمالاً شامل مستشاران مورد نیاز برای فرماندهی تیم های شبه نظامی کوچک مسیحی سمیر جعجع هستند که قرار است در صورت آغاز جنگ آمریکا و اسرائیل یا حزبالله لبنان، پشتیبانی فرماندهی و ارتباطی نظامی مورد نیاز را برای ارتباط نیروهای لبنانی و گروههای شبه نظامی مسیحی و سنی مختلف را برای اتحاد با یکدیگر فراهم کنند و آنها را قادر میسازند تا به عنوان نیروی زمینی خط اول با مردان حزبالله درگیر شوند.
در واقع در این صورت شاهد آغاز یک جنگ داخلی با حمایت مستقیم آمریکا و کشورهای اروپایی خواهیم بود.
البته نباید فراموش کرد که حتما لازم نیست بدترین احتمال ممکن را در نظر بگیریم.
در گذشته در آفریقا و آمریکای لاتین ، پرسنل فرانسوی و آلمانی اغلب برای شناسایی اهداف در نفوذ و ترور استفاده میشدند.
در این راستا این افراد میتوانند برای عملیات های اطلاعاتی و ترور نیروهای حزب الله لبنان و مبارزان مقاومت فلسطین مورد استفاده قرار بگیرند.
به نظر می رسد که آنها با گروه های محلی طرفدار غرب در بیروت برای نظارت بر ترور اهداف حزب الله و کمک اطلاعاتی به موساد و ارتش اسرائیل همکاری خواهند کرد.
به یاد داشته باشید که ماه ها پیش، گروهی از تفنگداران دریایی ارتش آمریکا وارد منطقه ای عمدتا مسیحی نشین بین بیروت و طرابلس شدند و شروع به آماده سازی یک پایگاه هوایی و بندر کوچک برای مداخله احتمالی زمینی آمریکا کردند.
اگر این تیم هم برای چنین کاری به لبنان رفته باشند قطعا برنامه یک حمله گسترده از سوی ناتو به لبنان در شرف وقوع است.
نولاند تلاش زیادی کرده تا فرانسه و آلمان را نیز تحت فرمان خود به درگیری های گسترده با ایران و یارانش در غرب آسیا و روسیه در شرق اروپا وارد کند تا آنها پیش از ایالات متحده هزینه های انسانی و نظامی مبارزه با بلوک شرق را بدهند .
همچنین می توان این رفت و آمد های فشرده را همزمان با ورود امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران جهت پیگیری اطلاعاتی و جاسوسی از دیدار وی با مقامات حزب الله و کادر بدنه اصلی و تجهیزات میدانی حزب الله لبنان جهت شناسایی استعداد های نظامی حزب الله لبنان در نظر بگیریم.
به هرحال هرچه هست محور مقاومت و ایران باید به شدت برای یک عملیات گسترده در لبنان کسب آمادگی کرده و بعد از آن به فکر درگیر کردن غرب در جبهه های مختلف دیگر باشیم تا آنها فکر حمله گسترده به لبنان جهت مقابله و تضعیف حزب الله لبنان را از سر بیرون کنند و یا حتی اگر دیدیم این حمله مانند عملیات اصلی گسترده آمریکا در منطقه غرب آسیا (طرح بمباران گسترده سوریه، غزه و لبنان پیش از حمله حماس ) به زودی اجرایی میشود باید به سراغ حمله پیش دستانه رفته تا آمریکا و متحدانش در زمین بازی که ما طراحی کردیم، به اجبار بازی کنند.
در روزهای آینده تحلیل کامل تری به حضور شما دوستان گرامی تقدیم میکنم.
یاعلی
بهمن ١۴٠٢
میلاد رضایی
پیشنهاد صلح روسیه
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_مهم
در مصاحبه اخیر پوتین و گفت و گوهای دیپلماتیک بعد از آن شنیده شده که پوتین به صورت خیلی ناگهانی پیشنهاد آتش بس در اوکراین را داده است .
خوشبختانه، ایالات متحده توانایی تصمیم گیری صف اول خود را در دستان عقب افتادگانی مانند بایدن قرار داده که در مقابل این رفتار معقول روسیه با تمسخر این فرصت را که در یک بشقاب نقره ای ارائه شده بود، رد کرده اند.
این که در رسانه های روسی به اندازه کافی درباره این موضوع صحبت نمی شود که کاملا منطقی است و فقط به صورت سطحی پرداخته می شود، می تواند نشان دهنده این باشد که تلاش می شود بدون تحریک نظامیان عالی رتبه این پیشنهاد ارائه شود.
از پاییز 2022 قدرت اصلی در روسیه به تیم طرفدار شوروی در ارتش و سیاست رسیده است و شکار الیگارشی ها آغاز شده است، این اتفاق پس از کودتای پریگوژین بسیار سرعت گرفت.
تیمی که می خواست اوکراین را به طور کامل تصرف کند و جنگ را تا آخر ادامه دهد قدرت پیدا کرده بود و آنها جنگ را ادامه دادند وگرنه همه در روسیه می دانستند که آمریکا دامی به اسم اوکراین پهن کرده و از آن برای پوشش ضعف غرب استفاده می کند و آنها دائما اوکراین را مسلح می کنند و از آن به عنوان میدان جنگ علیه روسیه استفاده می کند تا یکی از قطب های بلوک شرق تضعیف شده باشد.
ناریشکین، رئیس SVR(سرویس اطلاعات خارجی) ، به دلیل منافع شخصی و نزدیکی خود با پوتین،سعی کرده اطلاعات مورد دلخواه پوتین( که در آن پالس های دوستی از غرب زیاد دیده میشود) نیروی اطلاعاتی خارجی را نادرست مدیریت کرده است ، و ستاد اطلاعات ارتش و ستاد اطلاعات فدراسیون روسیه مجبور بودند بار اصلی عمده اطلاعات خارجی رسیده واقعی را متحمل میشوند.
احتمالاً بقایای الیگارشی و الیگارشیهایی که به غرب گریختهاند، توانسته اند از طریق هدایت پوتین آن هم از طریق ناریشکین راهی برای وادار کردن روسیه به نوعی آتش بس بیابند
بزرگترین اشتباه پوتین این بود که سالها تلاش کرد با غرب راه میانهای پیدا کند که منجر به ضعف در زیرساختهای دفاعی این کشور شد و هنوز این ذهنیت غرب زدگی در عمق ذهن وی وجود دارد.
درواقع ساختار اصلی پشت صحنه هدایت روسیه فقط منتظر هستند عمر سیاسی پوتین تمام شود تا بعد از آن برای همیشه شاهد برگشت کامل سیاست های روسیه به سیاست های بسته زمان شوروی، باشند.
اگر ارتش و پاتروشف با شکست مرحله اول حمله روسیه در پاییز 2022 به طور کلی مدیریت را به دست نمی گرفتند و دگرگونی های سیاسی و اقتصادی نئو استالینیستی را آغاز نمی کردند و جنگ را به یک جنگ همه جانبه تبدیل نمی کردند، امروز شاهد تجزیه روسیه بودیم.
شاید بتوان گفت محور شرق واقعا شانس آورد زیرا اگر ایالات متحده این پیشنهاد را می پذیرفت، ما شاهد یک سطح رقابتی گسترده در داخل بلوک شرق بودیم.
ببینید اشتباه نکنید روسیه و حتی پوتین به خوبی میداند که اگر آمریکا در قدرت اول باقی بماند و همچنان غربی ها بخواهند نظم قبلی دنیا تکرار شود، آنگاه حتی بعد از آتش بس، وقتی کار آمریکا با ایران و چین تمام شود دوباره به سراغ روسیه خواهند آمد و اینبار غربی ها حسابی آماده هستند.
پس، آتش بس مورد نظر روسیه درواقع یک پیشنهاد تغییر جبهه درگیری است.
درواقع کاری که پوتین سعی داشت انجام بدهد این بود که به آمریکا بگوید حاضر است در ازای بیخیال شدن درباره حمله به اروپا، آنها به دنبال جبهه های توافقی نیابتی دیگری برای جنگ بین شرق و غرب باشند.
بدین ترتیب آمریکا فرصت نجات از فشار اروپایی ها را بدست می آورد و پوتین هم راهی برای برون رفت از تسلط کامل تیم نئو استالینیستی طرفدار بروکراسی شوروی خارج شده و یک جانشین دلخواه را برای ریاست جمهوری روسیه روی کار بیاورد.
بار دیگر تاکید میکنم که هم پوتین دوست دار غرب و سایر رهبران پشت پرده روسیه میدانند که چاره ای جز تبدیل به یک روسیه قدرتمند برای نظم آتی دنیا ندارند وگرنه چنین کشوری با چنین ظرفیتی برای هر قدرتی حتی قدرت های شرقی نیز یک خطر به حساب می آید.
دوستان گرامی توجه فرمایید که اتفاقات بسیار پیچیده ای به صورت همزمان در حال وقوع است. از جلسات مخفی در مصر گرفته یا رفتار چین در تحریک آمریکا، یا پیشنهاد صلح روسیه و.... از آنجایی که این مباحث به شدت حساس و پیچیده هستند و هرگز نباید با چند تحلیل ساده نتیجه گیری کنیم.
شخصا سعی میکنم اگر بشود بزودی یک جلسه صوتی زنده در کانال تلگرامی برگزار کنم تا ابعاد مختلف این ماجرا را تشریح کنم.
یاعلی
بهمن ١۴٠٢
میلاد رضایی