🔴چرا آمریکا اینقدر از سفر روحانی به عراق عصبانی ست؟
🔺 برایان هوک نماینده ترامپ، درباره سفر روحانی به عراق جمله ای می گوید که نشان از دندان های بهم فشرده و خشم دولتش از این اتفاق است.
🔹وی می گوید : «ایران می خواهد عراق را به یکی از استان های خود تبدیل کند.» و با این حرف سعی می کند #وحدت و یکپارچگی دو دولت که این سفر به جهان نشان داده است، را خدشه دار کند. اما باید بداند روندی که آغاز شده دیگر به این سادگی خدشه پذیر نیست.
1⃣یک دلیل خشم دولت آمریکا، مقایسه ناخودآگاه این سفر توسط رسانه ها و افکار عمومی با سفر چراغ خاموش و بدون دیدار رسمی ترامپ به عراق بود. این قیاس آمریکا را #تحقیر کرد.
2⃣ روابط عمیق دو کشور، پیشتر با حماسه سالانه #اربعین که مانور همبستگی و نزدیکی عمیق مردم دو کشور است و همکاری قوی مستشاری نیروهای نظامی ج. ا در #شکست_داعش، به جهان نمایانده شده بود.
🔸اما امروز سفر روحانی نشان داد همبستگی در سطوح عالی دو دولت نیز بقدری عمیق است که جایی برای تردید در باز نشدن گره سرنوشت دو کشور به هم باقی نمی گذارد و نتیجه قطعی آن بازگشت ثبات و امنیت به منطقه به ویژه عراق است. این برای آمریکا یعنی گسترش نفوذ ایران در منطقه و کاستن از دایره نفوذ نامشروع آمریکا.
3⃣ افزایش حجم مبادلات تجاری به نزدیک دو برابر و بدست گرفتن بخش قابل توجهی از بازار عراق و روابط بانکی... از دیگر آثار این سفر است که روی کاهش فشار تحریم های ظالمانه آمریکا بر ایران تاثیر گذار است.
4⃣تثبیت سهم ایران در مشارکت فعالانه در #بازسازی عراق نیز از آثار این سفر است که موجب کاهش سهم آمریکا و هم پیمانانش و البته کاهش نفوذ و ماندگاری آنان در عراق است.
5⃣این سفر یعنی بی نتیجه بودن فشارهای آمریکا به عراق برای کاهش روابط تجاری و سیاسی با جمهوری اسلامی و به معنای عدم مشارکت عراق در #بازی_ضد_ایرانی آمریکا و عربستان.
6⃣این تعمیق روابط موجب بالا رفتن امنیت و شکست برنامه های احتمالی آمریکا در بازگشت افراطی گری (داعش ۲) و ناامنی به منطقه است.
7⃣سفر روحانی یعنی #چرخش_دستگاه_دیپلماسی دولت روحانی از غرب بهسمت شرکای سنتی و منطقه ای که نتیجه یاس و سرخوردگی از پنج سال اعتماد به غرب به ویژه اروپا بود.
🔸این سفر اگرچه دیر هنگام و پس از فرصت سوزی طولانی در کسب موقعیت های طلایی در منطقه بود، اما مصداق بارز معامله ای #برد_برد و سراسر منفعت است.
📝 #رها_عبداللهی
♻️ حلقه مفقوده در تکنولوژی امداد رسانی
پس از #زلزله_کرمانشاه همراه جمعی از دوستان مدت کوتاهی برای کمک به مناطق سانحه دیده رفته بودیم. در روستایی در حالی که یکی از گروه های جهادی در حال ساخت دستشویی و مدرسه بود جوانان روستا در فاصله ای کم در چادری کنار جاده نشسته بودند و هنگام رسیدن ماشین های حامل کمک برای کسب سهم بیشتر از کمک های رسیده از چادر خارج می شدند و دوباره به جای اول باز می گشتند.
به دوستی که همراهم بود گفتم بعید می دانم این منطقه به زودی #بازسازی شود. او که از حجم گروه ها و نهادها و تشکیلاتی که برای کمک آمده بودند متعجب بود، پرسید چرا؟ پاسخم این بود که چون خود مردم در بازسازی غایبند.
واقعیت این است نه منابع مادی دولتی نامحدود است و نه #بروکراسی دولت کارآمد و نه نیروهای جهادی و گروه های مردمی تا ابد در مناطق حادثه دیده باقی خواهند ماند. طبیعی است که بعد از فروکش کردن #جو_عاطفی اولیه ناشی از حادثه، مردم عادی امدادرسان همان هفته اول، نهادهای دولتی و عمومی یک یا دو هفته بعد آن و اغلب گروه های جهادی نیز کمی دیرتر یا زودتر خواهند رفت و در نهایت همین مردم می مانند و شهر وروستایشان و وقتی برای این عامل اصلی نقشی در #فرایند_بازسازی تعریف نشده این فرآیند پایدار نخواهد بود.
در اغلب تصاویری که این روزها نیز از امداد رسانی به سیل زدگان منتشر می شوند، #جامعه_محلی غایب اصلی هستند. کمتر تصویری را می بینیم که یک گروه جهادی در کنار تعدادی از مردم محلی در حال کار باشند. این روش از امدادرسانی اگر چه آثار معنوی و رشد و #خودسازی برای امدادگر دارد و به طور قطع در تسکین آلام اولیه سانحه دیدگان و مدیریت اولیه حادثه نیز بسیار موثر است، اما اثرگذاری قابل توجه آن در بازسازی منطقه آسیب دیده به طور جدی محل تردید است.
یکی از مهمترین عناصر کلیدی موفقیت نهادی مانند جهاد سازندگی در توسعه روستاها به ویژه در دوره اول فعالیت خود در ابتدای انقلاب نیز مشارکت دادن فعالانه مردم در حلقه های مختلف #فرآیند_توسعه از انتخاب پروژه ها و اولویت بندی آن ها تا تامین منابع مالی و یدی بوده است. این فرآیند هم در قالب #خودیاری و هم در قالب شکل گیری #نهادهای_محلی (شوراهای اسلامی روستا) علاوه بر استمرار بخشیدن و ایجاد حس مالکیت نسبت به فرآیند پیشرفت در جامعه محلی، واقعی تر شدن و مساله محور شدن آن را به دنبال دارد.
#موتور_تغییر و موتور پیشرفت و توسعه و بازسازی نه دولت و نه گروه های جهادی که خود مردم هستند. هیچ کس به اندازه مردم یک منطقه برای پیشرفت آن انگیزه ندارد و نمونه ای که در ابتدای این یادداشت نیز ذکر شد بیشتر بازتاب عملیاتی شده انتظار ما از جامعه محلی در این فرآیند است.
کار جهادی پیش از آن که کار برای مردم باشد #کار_با_مردم است و ما هنوز فاقد #تکنولوژی کار کردن با مردم هستیم.
✍ میثم ظهوریان