🚦آیا ما به #عصر_جدید نیاز داریم؟ عصر جدید یا عصر ابتذال شعارهای فرهنگی؟
🔺نقدی بر تقلید صداوسیما از برنامههای سرگرمیمحور غربی
🔸برنامه استعدادیابی #عصر_جدید که این شبها از شبکه سه پخش میشود؛ به دلیل تاثیرگذاری، نقطهی عطفی در تلویزیون ایران محسوب میشود. برنامهای که نمونههای اصلی آن، سالهای سال در شبکههای سرگرمی جهان پخش میشده و همواره مورد استقبال تودهی مردم قرار میگرفته است. #علیخانی که بیش از هر چیز #ماه_عسل را تداعی میکند، یک کپی تمیز از #تلنتشوها ارائه کرده، تا مخاطب جای دیدن #گاتتلنت آمریکا از شبکهی منوتو، تلویزیون خودمان را تماشا کند.
🔸این یعنی ما قبول کردیم آنها راه درستی برای جذب مخاطب دارند؛ و این یک شکست تمام عیار است. این یعنی چهل سال پس از انقلاب، شعارهای ما در حوزهی فرهنگ شکست خورده و ما از کسانی کپی میکنیم که آنها را با نام امپریالیسم، کاپیتالیسم و استکبار، انکار میکنیم. ما در حالی از علوم انسانی اسلامی سخن میگوییم که تلویزیون، برنامههای پر مخاطب غربی را کپی میکند. از #برندهباش گلزار تا همین #عصر_جدید تا #تب_تاب و... . ما در عمومیترین وجه فرهنگ، یعنی تلویزیون رسمی، سرگرمی غربی را نشان میدهیم و مردم را تشویق میکنیم مثل آنها جهان را نگاه کنند، اما در شعارهای فرهنگی ژست ضد آن را میگیریم.
🔸ما غرب را میخواهیم، عین آن عمل میکنیم، اما مدام آن را به باد ناسزا میگیریم. ما اندیشهی فلسفی غربی را، که بسیار بالنده و پویا و تاثیرگذار است، کنار میگذاریم، اما فرهنگ غربی را در قالب وطنی تکثیر میکنیم. ما سریالهای ترکیهای را تقبیح میکنیم، اما سریالهایی با عشق مثلثی میسازیم. ما در مبتذلترین شکل غرب گرفتاریم، و خوبیهای آن را پس میزنیم. اندیشهشان را منحط میدانیم و برنامههایشان را عین به عین تقلید میکنیم. حال آنکه ما به فلسفهی غربی احتیاج داریم تا با استفاده از آن جهان فکریمان را رو به جلو پیش برانیم.
🔸اما میتوانیم در فرم و محتوا خلاقتر باشیم که نیستیم. این نئولیبرالیسم رسوخ کرده در مدیران به ظاهر انقلابی ماست. این تعارف ماست که با خودمان داریم. ساختن یک جامعهی مصرفی تمامعیار. «عصر جدید» نماد ورود ما به عصر جدیدی است که فقط در آن ظاهر را حفظ میکنیم، اما بیوقفه فرهنگ غرب و نه اندیشهاش را در ذهن مردم پمپاژ مینماییم. عصر جدید، بهرغم خوبی ساختاریاش، نقطهی عطف فریاد تزویر و ریاکاری سیاستهای فرهنگی ماست!
✍ #دکتر_امیررضا_مافی
▪️زغال خوب و مشاور بد!
یک عمر شنیده بودیم رفیق بد آدم را بدبخت میکند، حالا به چشم اوضاعی که مشاوران بد برای مسئولان درست میکنند، میبینیم!
این آقای #حسام_آشنا احتمالا همان #مشایی احمدینژاد است! رمز جایگاه رفیع مشاورها در دولتها مربوط به تواناییهای انتخاباتی افراد است، مثلا کمپینی درست کردهاند و گرفته یا شعاری ساختهاند و جواب داده، کاری هم ندارند چلمنگی رقبا چقدر در موفقیت این نسخهها اثر داشته!
اما امان از عملیاتهای طراحی شده مشاورها در زمان صدارت مخصوصا اگر وظیفهشان اجرایی نباشد و فقط سمت دارند برای فکرهای آنچنانی.
روحانی وضعش در میان روسای جمهور اخیر بدتر است، چون مشاورش با استفاده از زغال خوب شبکههای اجتماعی تکسواری میکند، جناب آشنا واقعا سوژهی بامزهای است، درباره او نوشتن یک مجله قطور نیاز دارد، حساب کنید در اوج رقابتهای انتخاباتی ۹۶ گفت مجری مناظرهها باید کسی باشد که کاندیداها مثل سگ از او بترسند! فکر کنم شخصیت بیمثالش در همین جمله نهفته باشد و نیاز نباشد فکر کنیم او چرا علاقه دارد به اسم گنگ نویسی و ایهام بیربط حرف بزند!
تا حدی که برای حمله به #علی_فروغی (هم دانشگاهیاش) به #فروغ_فرخزاد فحش داد! اینکه چرا در جایگاه مشاور روحانی باید به شاعری مثل فروغ حمله کنی همانقدر جواب ندارد که حملهی او به #مسعود_نیلی و #اسحاق_جهانگیری و ... در ماجرای دلار ۴۲۰۰ خندهدار بود!
جناب آشنا در آخرین هنرنمایی با طراحی یک نظرسنجی در توییتر نشان داد اگر #عادل_فردوسیپور را با #برندهباش و ... مقایسه کنی یک رای دارد اما اگر از مخاطب بخواهی نظرش را درباره تمام شدن حضور عادل در نود بگوید، ۶۷ درصد از مخاطبان به ضرر عادل نظر دارند!
روحانی اگر مشاوران خوبی داشت، پیامکهای مضر سال نو را نمیزد، موقع سیل غیب نمیشد و با ماشین آخرین سیستم سراغ کارگرها نمیرفت، شاید در انتخابات به مدد دیوار و کنسرت و اعدام و بیبیسی چارتا رای کسب کنیم اما دولتگردانی داستان دیگری دارد!
📝 مسعود فروغی | سردبیر روزنامه فرهیختگان