eitaa logo
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
105.9هزار دنبال‌کننده
66.2هزار عکس
39.7هزار ویدیو
197 فایل
✨ ﷽ ✨ 🌹 #سلام_بر_ابراهیم : کپی مطالب با ذکر صلوات بر شهدا آزاد است🌹 تعرفه تبلیغات کانال تحلیل سیاسی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2850554239C983f38caaa ایدی تبادلات @Madar1214
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴هزینه شیرین تکیه بر سیاست خارجی انقلابی 🔰تحریم وزیر امور خارجه کشورمان از سوی ایالات متحده آمریکا، مولد مباحث تازه ای در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. اکثریت قریب به اتفاق کشورها نیز اقدام دولت ترامپ را گامی دیگر در راستای یک‌جانبه گرایی مخرب آمریکا در نظام بین الملل دانسته و آن را محکوم کرده اند. در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد: 1️⃣نخست اینکه وزیر امور خارجه ایران، اصلی ترین شاخصه و نماد دستگاه و فراتر از آن،ساختار سیاست خارجی کشورمان بوده و با توجه به تمرکز خاص دشمنان قسم خورده انقلاب بر روی تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران، "حمایت هوشمندانه از دستگاه دیپلماسی"یک الزام راهبردی" محسوب می شود. 🔹نباید فراموش کرد که در برهه فعلی، وزارت امور خارجه و خصوصا شخص وزیر امور خارجه، به لحاظ جایگاه حقوقی در پیشانی نبرد دیپلماتیک ایران و غرب( خصوصا ایالات متحده آمریکا ) قرار گرفته و بیش از هر زمان دیگری در این نبرد، نیاز به حمایت دارند. 🔺در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی، "ارسال پیام یکپارچگی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران" یکی از اصلی ترین مولفه های نبرد با ایالات متحده محسوب می شود. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به آن تاکید دارند. 2️⃣دوم اینکه تحریم وزیر امور خارجه کشورمان از سوی ایالات متحده، نشان دهنده نارضایتی عمیق کاخ سفید از سیاست خارجی انقلابی جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر، اقدام اخیر ترامپ واکنشی کورکورانه در قبال اتخاذ دیپلماسی عزتمدارانه از سوی کشورمان به شمار می رود. 🔹بدون شک در کنار این هزینه، ده‌ها فایده در انتظار جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، به شرط آنکه کشورمان ذره ای از گام بلندی که در راستای ارسال پیام قاطعانه به غرب( واشنگتن و تروئیکای اروپایی) برداشته است، عقب نشینی نکند. از این رو، تحریم وزیر خارجه کشورمان توسط آمریکا، هزینه شیرین اتخاذ سیاست خارجی انقلابی از سوی کشورمان محسوب می شود. 🔸رهبر معظم انقلاب به صورت صریح ، خواستار شکل گیری "سیاست خارجی انقلابی" در عرصه دیپلماسی کشور شده اند. در قاموس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، بازتعریف سیاست خارجی کشور اصالت و موضوعیت ندارد،بلکه بازخوانی آن در مقاطع مختلف از حیات انقلاب است که قطب نمای حرکت رو به جلوی کشور در نظامبین الملل محسوب می شود. 🔺یکی از ترفندهای واشنگتن جهت استیلابر کشورهای مخالف خود، ایجاد تغییر در اصول سیاست خارجی آن کشور است. به عبارت بهتر، غرب در صدد بازتعریف اصول و مبانی انقلاب و متعلقات آن ( از جمله سیاست خارجی انقلابی) است نه بازخوانی آنها. 🔹در اینجا باید مراقب بازی خطرناک فکری و انتزاعی و تئوریک غرب بود و آن را به صورتی جدی مورد واکاوی قرار داد زیرا در صورتی که این بازی خطرناک به ثمر برسد، تبعات آن در حوزه و بازه تئوریک محدود نخواهد ماند و در عرصه اجرایی و عملی نیز خود را عیان خواهد ساخت. 💢در نهایت اینکه تحریم آقای دکتر ظریف توسط آمریکا، ترجمانی از استیصال کاخ سفید و دولت ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی ایران بود. این موضوع، نقطه آشکار ساز بازی صحیح کشورمان در برابر آمریکا و دلیلی روشن دال بر استمرار این رویکرد قاطعانه محسوب می شود.بدون شک هر اندازه این رویکرد از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان تقویت شود، هزینه های غرب در برابر پدیده ای به نام ایران قدرتمند افزایش خواهد یافت، چنانچه به صورت متقابل فواید و دستاوردهای ما نیز در این نبرد بیشتر خواهد شد. 📝 در نوشت
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴 این اتاق نباید تاریک بماند! ✍🏻 در نوشت 🔰 بازی مشترک واشنگتن و متحدان اروپایی آن در قبال ایران، وارد فاز جدیدی شده است. کار به جایی رسیده است که دونالد ترامپ دو پیشنهاد اولیه خود به کاخ الیزه در خصوص راه اندازی کانال اعتباری 15 میلیارد یورویی با ایران و اعمال معافیت‌های نفتی بر سه کشور چین، ژاپن و هند را رد می کند و در یک بازی نخ نما و ناشیانه، سعی می‌کند از این موضوع به مثابه «رد پیشنهاد پاریس توسط کاخ سفید» قلمداد کند! 🔻شواهد موجود نشان می دهد که ترامپ متعاقب برداشته شدن سومین گام کاهش تعهدات برجامی ایران بار دیگر مذاکرات پشت پرده خود را با تروئیکای اروپایی و خصوصا پاریس آغاز کرده است. این مذاکرات در چارچوب «دیپلماسی پنهان» هدایت می شود و استراتژی حاکم بر آن نیز «مهار ایران قدرتمند» است.در ذیل استراتژی «مهار ایران قدرتمند»، ایالات متحده و تروئیکای اروپایی بر سر یک تاکتیک مشترک به نام «پیچیده سازی صحنه بازی» به توافق رسیده‌اند. 🔹واشنگتن و متحدان اروپایی معتقدند که هر اندازه صحنه را پیچیده تر و ابعاد زمین بازی با ایران را گسترده تر سازند، قدرت مانور بیشتری برای امتیازگیری از ایران خواهند داشت. بنابراین، آنها یک معادله ساده «یک مجهولی» به نام «خروج آمریکا از برجام» و «لزوم بازگشت بدون قید و شرط آن به توافق هسته‌ای» را تبدیل به معادله‌ای «چند مجهولی»کرده اند که در آن مؤلفه‌هایی به نام «INSTEX»،« تغییر برجام»،«مذاکره مجدد با ایران»،«بازگشت ایران از گام‌های کاهنده تعهدات در برجام» و «توان منطقه ای ایران» خودنمایی می‌کنند. 🔻بدون شک ترامپ، ماکرون،مرکل و بوریس جانسون سعی در ایجاد اتاق تاریکی دارند که در آن، هیچ چیزی سر جای خود نباشد! آنها به خوبی می‌دانند که اگر بازی مشترک آنها در معرض دید افکار عمومی ایران و جهان قرار بگیرد، دیگر قدرتی برای امتیازگیری از کشورمان و خلق تصاویر مجازی و کاذب و جا زدن این تصاویر به نام تصاویر حقیقی نخواهند داشت. 🔹آنچه در این اتاق تاریک بیش از هر موضوع دیگری خودنمایی می کند، مانور پارادوکسها و موارد متناقض است؛ اینکه فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که تا دو ماه قبل از اجرایی شدن INSTEX در آینده ای نزدیک خبر می داد، پس از ایفای نقش خاص ماکرون در قبال پرونده ایران،از زمانبر بودن این پروسه خبر می دهد! اینکه رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه که بارها به صورت صریح بر «مهار همه جانبه ایران» به مثابه یک هدف مشترک در حوزه منطقه ای و سیاست خارجی خود تأکید کرده اند،هم اکنون سعی دارند خود را دو قطب مخالف نشان دهند! 🔻اینکه امانوئل ماکرون که در سال 2017 میلادی و به نیابت از ترامپ و نتانیاهو،بر لزوم مذاکره مجدد با ایران بر سر اعمال محدودیتهای فرازمانی در برجام و توان موشکی کشورمان تأکید کرده بود،هم اکنون سعی دارد خود را به عنوان یک واسطه گر فداکار جلوه دهد! 🔻تمامی این موارد، محصول بازی غرب در یک اتاق تاریک است. همان گونه که اشاره شد، در اینجا توجه و تمرکز بر کلید واژه ای به نام دیپلماسی پنهان اهمیت ویژه ای دارد. واشنگتن و تروئیکا در قبال ایران دو خط قرمز نانوشته دارند: یکی کشانده شدن صحنه بازی از حوزه دیپلماسی پنهان به حوزه دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی و دیگری، ساده سازی و شفاف سازی صورت مسئله توسط ایران. 🔹بی دلیل نیست که امانوئل ماکرون و دیگر بازیگران اروپایی ، اصرار ویژه ای مبنی بر محرمانه بودن مذاکرات دارند. fدون شک آمریکا و متحدانش، نه تنها این اتاق تاریک را روشن نخواهند کرد، بلکه از هیچ گونه اقدامی برای تاریک ماندن آن فروگذار نخواهند کرد. 💢روشن کردن این اتاق تاریک، هنر و مهارت دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان را می طلبد.بدون شک در صورتی که این اتاق تاریک ، روشن شود و روح دیپلماسی پنهان از کالبد میز مذاکرات ایران و اروپا رخت بر بندد،جایی برای پیچیده سازی بازی از سوی رقیب باقی نخواهد ماند.
🔴 آقای ترامپ! اين استراتژی‌ها فروشی نيستند ✍🏻 🔰مي گويند «مذاکره» نوعي «بده بستان» است و اگر ميان داده ها و ستانده هاتوازن و تعادل وجود داشته باشد، آن گاه مي توان از نوعي «معامله پاياپاي» در عالم پيچيده ديپلماسي سخن گفت! در اين منظومه، «ميز مذاکره» جايي است که «داده ها» و « ستانده ها» بر روي آن قرار مي گيرد؛ جايي که بازيگران مشغول چانه زني مي شوند تا به قول خود بهترين ها را در اين معامله به‌دست بياورند.با توجه به همين مقدمه کوتاه، مي‌توان تعاريف واضح و شفافي را در خصوص «معامله خوب»،«معامله خنثي»،«معامله بد»و« معامله فاجعه بار» ارائه کرد: 🔹معامله خوب، آن معامله اي است که اولا در آن «خطوط قرمز راهبردي» يک کشور يا بازيگر زير پا گذاشته نشود و متعاقبا، وزن «ستانده هاي‌تاکتيکي» آن نيز بر وزن «داده‌هاي تاکتيکي» آن غلبه داشته باشد. مؤلفه هاي تعيين و شکل گيري يک «معامله خوب»، يکي «داشته‌هاي بازيگران» و ديگري« شدت ضعف طرفين يا طرف‌ها» است. 🔺معامله خنثي، معامله اي است که در آن، ميزان داده ها و ستانده هاي بازيگران با يکديگر يکسان باشد. در «معامله خنثي»معمولا قرار نيست صحنه منازعه از بين برود، بلکه مختصات آن بار ديگر توسط بازيگران خط‌کشي و تعريف مي شود. معامله بد، معامله اي است که در آن، وزن «داده هاي تاکتيکي» يک بازيگر بر وزن «ستانده هاي تاکتيکي» آن غلبه پيدا کند. معمولا در معاملات و مذاکرات بين المللي، «معامله خنثي» به ندرت شکل مي گيرد زيرا به ندرت پيش مي آيد که قدرت يک طرف معامله، بر طرف ديگر غلبه نداشته باشد. بنابراين، بيشتر معاملات شکل گرفته ميان بازيگران حوزه روابط بين المللي، از جنس :«معاملات بد» يا «معاملات خوب» هستند. 🔹با اين حال، در ماوراي «معاملات بد»، ما با مفهومي به نام «معاملات فاجعه بار» نيز رو به رو هستيم. معامله «فاجعه بار» به معامله‌اي اطلاق مي شود که در آن،«استراتژي‌هاي يک بازيگر» بر روي ميز معامله قرار ميگيرد و در نهايت، با «تاکتيک‌هاي طرف مقابل »معاوضه ميشود. به عبارت بهتر، در اين نوع معامله ، استراتژي ها و ثوابت راهبردي و سياست خارجي يک بازيگر، به پاي تاکتيک‌ها و وعده هاي طرف مقابل ذبح مي شود. هم اکنون در سال ۲۰۱۹ ميلادي قرار داريم : پيروزي هاي مکرر جبهه مقاومت در سوريه، عراق، يمن ، لبنان و فلسطين از يک سو و تضعيف جايگاه سردمداران آمريکايي، صهيونيستي و سعودي تروريسم تکفيري از سوي ديگر، دستان ما را به شدت پر و متعاقبا، قدرت مانورمان در برابر دشمن را تقويت کرده است. 🔺از سوي ديگر، برداشته شدن گام‌هاي کاهنده تعهدات برجامي ايران ( که در ذيل استراتژي مقاومت فعال ) تعريف مي شود، سردمداران کاخ سفيد را به نقطه اي رسانده است که از هر گونه “مجراي انتقال پيام” اعم از بازيگران اروپايي، شرقي و منطقه اي براي ارسال پيام “چينش ميز مذاکرات با ايران ” استفاده مي کنند. 🔹درست در چنين شرايطي، که ترامپ با دستاني خالي در منطقه و با احساس نياز مبتني بر “اعاده حيثيت در حوزه سياست خارجي نابود شده آمريکا و با استيصال مطلق در برابر “ايران قدرتمند” به هر ظرفيتي براي مذاکره با ايران متوسل مي شود، پيام جمهوري اسلامي ايران براي واشنگتن و متعلقان آن در منطقه و نظام بين الملل کاملا مشخص است: اينکه نه تنها آورده ها، محصولات، يافته ها و حتي ظرفيت‌هاي بالقوه استراتژيک جمهوري اسلامي ايران قابل معامله و فروش نيستند ، بلکه به واسطه همين ظرفيت‌ها “تسليم ترامپ در برابر ايران ” در آينده اي نزديک رقم خواهد خورد.اگر ترامپ واقعا خواستار معامله با ايران است، بايد براي ذبح استراتژي هاي خود در پاي تاکتيک‌هاي ايران آماده شود. او بايد “معامله خوب”، “معامله خنثي” و حتي ” معامله بد” با ايران را به فراموشي بسپارد. 💢 بدون شک، تا تحقق نهايي “کابوس ترامپ در قبال ايران ” زمان زيادي باقي نمانده است…