eitaa logo
تحلیل استراتژیک سینما
85 دنبال‌کننده
158 عکس
26 ویدیو
5 فایل
در این کانال سینما مورد بررسی تحلیلی قرار می‌گیرد ارسال پیام @Choopanianma
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل استراتژیک سینما
فیلم مونیخ اثری گمنام از کارگردان مشهور استیون اسپیلبرگ است که ماجرای یکی از جوخه های ترور موساد را بازگو می‌کند تا طی یک مأموریت تحت عنوان عملیات خشم خدا طراحان و مجریان فلسطینی گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ را ترور کند فیلم از انفکاک یک مامور موساد و در اختیار قرار دادن مبالغ هنگفت پول نقد به او شروع می شود و با تشکیل تیم مثلاً حرفه‌ای تروریستی و نمایش جزئیات تک‌تک ترور ها ادامه پیدا می‌کند شاید آنچه باعث گمنام شدن این فیلم شده است نمایش عاقبت نافرجام تیم ترور است که همگی با پوچی و افسردگی و یا خودکشی و قتل بدعاقبت میشوند استیون اسپیلبرگ در پایان فیلم مونیخ مامور اصلی موساد را که مدیریت این جوخه‌ ترور را به عهده گرفته فردی پشیمان عاجز و افسرده نشان می‌دهد که حتی حاضر نیست به زادگاهش اسرائیل جعلی بازگردد فیلم مونیخ نمایشی از استیصال رژیم آدمکش اسرائیل است که بدلیل عدم شهامت و قدرت برخورد رودررو از روش بزدلانه و ناجوانمردانه ترور استفاده می کند در برخی نقدهای سینمایی گفته می‌شود فیلم مونیخ توبه نامه یا برائت استیون اسپیلبرگ از فیلم قبلی وی یعنی فهرست شیندلر می باشد هرچند در هر دو فیلم شعار کارگردان نفی آدم کشی و ایجاد و صلح و تداوم زندگی بوده است اسپیلبرگ از آنجا که در فیلم صهیونیسم پسند فهرست شیندلر افسانه دروغین هلوکاست را به تصویر می‌کشد تلاش دارد در فیلم مونیخ برای جبران اشتباهش رژیم صهیونیستی اسرائیل را مجری هلوکاست های متعدد و گسترده در تمام جهان نشان دهد جوخه‌ های ترور موساد برای مردم شریف ایران که بهترین دانشمندان شان را به شهادت رساندند ناشناس نیستند دانشمندان مومن و تلاشگر هسته‌ای همچون شهید شهریاری و رضایی نژاد و شهید فخری زاده نمونه هایی از اقدامات تروریستی رژیم جعلی و آدمکش اسرائیل میباشد که فیلم مونیخ مواردی شبیه آنها را به نمایش گذاشته است البته ایران نیز بیکار ننشست و توانست ایلاک رون یکی از معروف‌ترین سرجوخه های ترور موساد را در اربیل عراق به وسیله پهپاد به درک واصل کند که در سریال تمام رخ به گونه‌ای دیگر به حذف وی اشاره شده است در پایان لازم به ذکر است که فیلم مونیخ پنج سال قبل از شروع ترورهای دانشمندان هسته ای ایران ساخته شده است
تحلیل استراتژیک سینما
فیلمهای دوگانه پلنگ سیاه که توسط شرکت آمریکایی مارول ساخته شده است چند نکته جالب توجه دارد آفریقا را مرکز تحول جهان در آخرالزمان معرفی میکند سازمان ملل را از آمریکا به وین اتریش یا ژنو منتقل میکند شاید هالیوود هم فهمیده که در انقلاب آخرالزمان آمریکایی وجود ندارد به آمریکا و کشورهای اروپایی چهره‌ای استعماری میدهد زانو زدن خفت بارانه سربازان آمریکایی در خلیج فارس را شبیه‌سازی کرده است از چهره‌ای شبیه شیخ زکزاکی رهبر شيعيان نیجریه به عنوان پادشاه کشور فرضی واکاندا استفاده کرده است شاید غرب فهميده است که انقلاب آخرالزمان از آنِ مستضعفان پابرهنه است شاید جریانهای ضد استعماری در سینمای هالیوود نفوذ کرده‌اند هرچه باشد باید با دقت و حوصله سینمای غرب و اختصاصاً آثار هالیوود را زیر ذره بین قرار داد چون با همین ابزار تصمیم به تحریف تاریخ و مصادره انقلابهای مردمی دارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ راهی برای آنکه از آینده با خبر شویم و بدانیم که چه در انتظار ماست وجود ندارد... 🔷 کانال شهید سید مرتضی‌ آوینی را دنبال کنید 🆔@aviny_com
تحلیل استراتژیک سینما
یکی از بخش ها یا گونه های سینمای جهان و مخصوصاً سینمای هالیوود بر روی تمدن های کهن و اسرار نامکشوف این تمدن‌ها تمرکز دارد آنچنان که این موضوع دستمایه فیلم‌های متعددی در ژانر های علمی و تخیلی و رازآلود شده است داستان‌پردازی پیرامون تمدنهایی همچون ماهایا و وایکینگ ها و یا تمدن های نهفته شده در قبایل آفریقایی عموماً ناشی از میل بشر امروزی است به کنار گذاشتن تکنولوژی و بازگشت به زندگی خانوادگی بدوی در کنار قبیله واقعاً چرا انسان از زندگی انفرادی در جوامع بزرگ با این همه اسباب مدرن عیش و نوش خسته شده است چرا انسان امروز زندگی را در پوسته تخم مرغ شکلی مانند خانواده در سبدی کوچک همچون قبیله را به حضوری تنها در شهرهای نورانی بزرگ و پرجمعیت ترجیح می‌دهد؟ این همه میل به بوم گردی در روستاها به جای اسکان در هتل های بزرگ از کجا ناشی شده است؟ آیا تمدن بشری آماده می‌شود که بازآوری یا ریسِت شود؟ وجود فیلم هایی مشابه همچون فیلم آواتارِدو راه آب و فیلم پلنگ سیاهِ دو واکاندا تا ابد که تکیه بر زندگی قبیله ای با شرایط بدوی و بدون وسایل انبوه و مزاحم تکنولوژی دارند نوید چه نوع زندگی را میدهد؟ جز این است که آرزوهای و درخواست‌های ناخودآگاه جمعی بشر در آثار هنری منعکس می شود؟ از سوی دیگر ما شاهد فیلم هایی هستیم با عنوان فیلم های آخرالزمانی که زندگی بدوی گونه انسان ها را بعد از نابودی تکنولوژی و اتمام ذخایر انرژی به نمایش می‌گذارد برخی افراد این نوع فیلم های آخرالزمانی را یک نوع هشدار تلقی می‌کنند ولی اگر با دقت بیشتری به این فیلم‌ها نظر بیفکنیم شاهد این نوع امیدی جدید به ادامه زندگی سالم‌تر و بی تزاحم تر برای انسان های باقیمانده در آخرالزمانِ این فیلم ها خواهیم بود از فیلمهای آخرالزمانی که در زیر ظاهر بیم آلودشان باطنی نویدبخش دارند میتوان به فیلم کتاب ایلای و فیلم وِسپِر اشاره کرد کارگردان این فیلم ها به جای هشدار دارند آرزو می‌کند که کاش مرگ تکنولوژی فرا برسد و انسانها به دل قبایل و خانواده بازگردند به راستی زندگی ایده‌آل بشر بعد از نابودی تکنولوژی های مخرب برای طبیعت و بعد از مرگ مکاتب برده‌داری صنعتی چگونه خواهد بود؟ آیا انسانها به قبایل بدوی بر می گردند یا همه با هم یک قبیله واحد خواهد شد؟ مدینه فاضله اسلام که همان دولت کریمه مهدوی است چگونه جامعه ای از انسانها خواهد ساخت؟ آیا همدلی و همبستگی زائران و خادمان پیاده روی عظیم اربعین ماکتی زنده و ملموس از دولت کریمه مهدوی نیست؟
تحلیل استراتژیک سینما
قبیله سرخپوستان شایِن از منطقه حاصلخیز خودشان توسط دولت مرکزی آمریکا به محلی خشک و بد آب و هوا کوچانده شده اند و حالا که از هزار نفر جمعیت این قبیله فقط دویست و هشتاد نفر زنده مانده اند تصمیم میگیرند به هر قیمتی که شده به زادگاهشان باز گردند این ماجرای واقعی در اواخر قرن نوزدهم یعنی حدود سالهای ۱۸۸۰ اتفاق افتاده است یعنی چند سال قبل از شروع قرن طلایی بیستم آمریکا داستان فیلم پاییز قبیله شایِن داستان آخرین فصل زرد زندگی قبیله ای بومی در وطن خودش آمریکا میباشد آمریکای شمالی از شمالی‌ترین نقطه کانادا تا جنوبی‌ترین قسمت ایالات متحده یک ملک غصبی است آنچنان که همه معتقدین به ادیان آسمانی اینگونه املاک غصبی را شوم و ساکنین آن را بدعاقبت معرفی می‌کنند تمدن شیشه ای و شکننده مدرنیته غرب به قیمت زنده به گور کردن تمدن های بومی ساکن در قاره آمریکا شکل گرفته است فیلم پاییز قبیله شاین آخرین فیلم وسترن کارگردان مشهور سینما یعنی جان فورد است که می‌توان آن را اعتراف نامه ای تصویری بر علیه اجداد جنایتکار آمریکائیان دانست از جمله نکات فیلم این است که در دوران نسل کشی بومیانِ سرخ پوست آنها برای درخواست حقوق اولیه خود باید به زبان انگلیسی تکلم می‌کردند و الا هیچکس حرف آنها را نمی‌شنید فیلم زیبای پاییز قبیله شاین حتی اشاره دارد به دوران برده‌داری آمریکایی‌ها در این سرزمین غصب شده که نشان از توحش اروپاییان ساکن شده در آن دارد بعدها فیلم‌هایی همچون با گرگها میرقصد تلاش می‌کنند با اعتراف به ظلم اجداد آمریکاییها نسبت به سرخپوستان آبرویی برای خود دست و پا کنند ولی مگر میشود با چند تا فیلم سینمایی سند جعلی این ملک غصب شده را رسمی دانست اخیرا نیز در کانادا پیدا شدن گورهای دسته جمعی کودکان بومی این کشور که توسط دولت های غاصب به قتل رسیده اند رسوایی عظیمی برای دولت کانادا به بار آورده است گفته می شود این قتل‌ها و نسل‌کشی بومیان کانادا از سال ۱۸۸۰ شروع و تا همین چند دهه پیش یعنی ۱۹۸۰ ادامه داشته است
تحلیل استراتژیک سینما
مردی استعمارگر و قدرت طلب با استفاده از آخرین فناوری ها تعدادی از زنان را تبدیل به سربازانی شکست ناپذیر کرده و به گوشه به گوشه دنیا می فرستد تا برای او در حکومت کشور ها جا باز کنند این داستان آشنا خلاصه فیلم زیبا و مهیج بیوه سیاه می‌باشد فیلم بیوه سیاه که قوی‌تر و داستانی تر از فیلم های هم رده خودش است گزارشی دقیق از جاسوسه های همه فن حریف استعمار جهانی میباشد این فیلم کار ندارد که استعمار جهانی آمریکا یا انگلیس و یا اسرائیل است بلکه یک فرد روانپریش و جنایتکار را به نمایندگی همه اینها پشت میز کنترل جهان می نشاند فیلم بیوه سیاه با زبانی گویا جایگاه تنزل یافته زنان را در جوامع استعماری لیبرالیستی به معرض تصویر می کشد یعنی مشخصاً اعلام میکند که استعمارگرها از جنسیت زنان برای تضعیف قدرت تمدنهای رودررو با خودش بهره میبرند کارگردان فیلم بیوه سیاه در جایی از فیلم اشاره میکند که استعمار پیر این زنان را از هر عضو یا احساس و عواطف زنانه و مادرانه تخلیه کرده است و فقط و فقط برای استحکام و توسعه قدرت خودش آنان را به آدمکش هایی بی احساس سخت جان مبدل نموده است قهرمان فیلم که خود قبلاً یکی از همین زنان قربانی بوده تلاش میکند با اکسیری معجزه آسا این زنان را از خواب غفلت بیدار کند همچنین فیلم بیوه سیاه مانند دیگر آثار این دو سه سال اخیر اهمیت بازیابی نهاد خانواده و بازگش به جامعه خانواده محور را در جای‌جای فیلم بازگو می‌کند بازیابی خانواده در این فیلم را می توان نماد و نشانه بازیابی زندگی بومی ملتهای از هم پاشیده دانست ملت‌هایی که بر اثر توطئه چندصدساله استعمار پیر انگلیس و هم پیمانانش تبدیل به کشورهایی چند پاره و تکه تکه گشته اند شاید متفکران غربی پشت صحنه سینما آینده کشورها را در بازگشت به گذشته و تمدن‌های یکپارچه پیش‌بینی می‌کنند که ما این سالها در عموم قصه فیلم های آخرالزمانی شاهد عدم کثرت قدرت ها و دولت ها و کشورها هستیم