▪️امشب در قسمت ۲۱ سریال #گاندو از رد موساد و سیا در انفجار موشکها در سال ۹۰ گفته شد؛ ردی که مطابق معمول با ابزار شدن سازمان مجاهدین خلق همراه بوده است...
🔺این موضوع پیش از این تکذیب میشد؛ جعبهی سیاه انفجار ملارد و شهادت پدر موشکی ایران (حسن طهرانی مقدم) قرار است باز شود یا صرفاً اشارهای شد و تمام؟!
✍ #کبری_آسوپار
🆘 @Roshangari_ir
🔴 کارگر حقوق ندارد؟
📝 #کبری_آسوپار
🔺انگار اتفاقات هفت تپه را پخش مجدد کردهاند و قصه را یک بار از ابتدا دوباره میبینیم؛ فقط این بار لوکیشن ماجرا عوض شده است؛ این بار به جای خوزستان صدای کارگر را از اراک میشنوید و نام قصه هفت تپه نیست؛ هپکو است. اما قصه، قصه همان قصه است؛ تراژدی رئالی که کسی به نحوه آغازش توجه ندارد، اما برای نحوه پایانش همه سناریوی تخیلی میچینند، آن هم پس از پایان قصه! خصوصیسازیهای مسئلهدار، عدم نظارت بر نحوه مصرف ارز دولتی، عدم نظارت بر نحوه عملکرد تولیدکنندههای کلان، واردات بی رویه کالاهای تولید داخل و یا هر موضوع دیگر، فرقی ندارد؛ دولت در هر حال به وظیفهاش عمل نکرده است. عملکرد دولت، تولیدکننده را به ورشکستگی یا کلاهبرداری میرساند.
🔹این آغاز ماجراست که در شلوغیهای سیاسی بعدی گم میشود. نتیجه آنکه کارگر حقوق نمیگیرد. دولت و مجلس و قوه قضائیه اعتنایی نمیکنند. کارگری که حتی برای نان شب خانوادهاش جیبش خالی است، ناگزیر اعتراض میکند. خانه کارگر در سکوت است و توجهی به اصلیترین وظیفهاش که پیگیری مطالبات صنفی کارگران و مطالبه حقوق از دست رفته آنان است، ندارد. رسانههای رسمی کمتر صدای گویای کارگر میشوند. صداوسیما هم که تکلیف روشنی دارد!
🔺کارگری که میبیند صدای جیبهای خالیاش را کسی نمیشنود، اعتراضش را شدید میکند و صدایش را بلندتر. جایی که اماممان علی علیهالسلام میفرماید «فقر سبب نقصان دین و مشوش شدن عقل و جلب کینه میگردد.» آیا از کارگری که حقوقش عقب افتاده و موضوعش فقط فقر نیست و مورد ظلم و بی اعتنایی هم قرار گرفته، انتظار داریم که اعتراضاتش خیلی مدنی و آرام و روشنفکرانه و منطقی و از مسیر قانونی و مطابق ملاحظات برهه حساس کنونی پیش برود؟! صدایش را نمیخواهیم بشنویم، او هم جاده و راه آهن را میبندد تا فریاد دادخواهیاش شنیده شود.
🔹این بار مجبور هستند صدای او را بشنوند، اما صدای بسته شدن جاده و راه آهن شنیده میشود و فریاد کارگری که میگوید به علت نداشتن پول خرید کوله پشتی به کودکش سیلی زده، در ازدحام مصلحتهای کذایی و منفعتهای قبیلهای گم میشود. اگر حقوق کارگر را بدهند، جاده هم باز میشود.
🔺این قشر زحمتکش که باید قبل از خشک شدن عرقهایشان پول کارگریشان داده شود، همانها هستند که برای ما جاده و راه آهن ساختهاند و همه عمر با حقوقی کم، سربازان خدمتگزار میهن بودهاند. همانها که از قضا همیشه راهگشا بودهاند و برای راه بستن نیامدهاند. راه را آنانی بستهاند که ناکارآمدیشان کار را به راه بندان اعتراضی کارگران رسانده است.
🔹اما باز هم مسئولانی که شب انتخابات و غیرانتخابات از لزوم شنیدن صدای مردم، سخنرانی به سخنرانی و میتینگ به میتینگ شعار و وعده میدهند، به میان کارگران نمیروند که از آنان دلجویی کنند و حداقل تلاش برای کم کردن بار روحی و روانی کارگر معترض را انجام دهند. در عوض با به صف کردن نیروهای انتظامی مقابل کارگران، میان دو قشر از مردم (کارگر و پلیس) تقابل خشن میسازند. دولتیها و مجلسیها و مدعی العمومها و خانه کارگریها در اتاقهایشان و پشت میزهایشان نشستهاند و ناجا و کارگران درگیر میشوند و بازداشتی و مصدومیت هم حاصل طبیعی درگیری است.
🔺گرههای کور میزنیم با دندان روی گرهی که نه فقط به سادگی باز میشد که اصلاً میشد که ایجاد نشود! آن کارخانهای که امروز کارگران حقوق نگرفتهاش فریاد تظلمشان بلند است، تا دیروز یکی از پررونقترین واحدهای تولیدی کشور بود. رسانههای ضدانقلاب که دنبال سوریهسازی از ایران ما هستند، صدای کارگر زخمی یا بازداشتی میشوند.
💢 کارگر ضدانقلاب نیست، اما قرار هم نیست تا ابد فریب ژست دلسوزی ضدانقلاب را میان شنیده نشدن فریاد اعتراضش در داخل نخورد! حالا کارگر و ناجا که هیچ، مردم را هم دو دسته کردهایم؛ یکی سرباز ناجا را وحشی مینامد، یکی کارگر معترض را ضدانقلاب؛ گره روی گره! کم کم همان دولتیها و مجلسیها هم که تاکنون ساکت بودند، سر از پنجره بیرون میآورند و از لزوم شناخت دشمن و نخوردن فریب ضدانقلاب و یا ضرورت شنیدن صدای اعتراض مردم و عدم درگیری فیزیکی با معترضان، مهملات سیاسی میبافند. کارگر، اما همچنان حقوق ندارد و این قصه تکراری میرود تا جایی دیگر دوباره پخش مجدد شود.
➖➖➖➖➖➖
📡 به خیابان انقلاب بپیوندید:
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 از رئیسجمهور تا رئیسجمهور
✍🏻 #کبری_آسوپار
🔻عدهای از مردم علیه روحانی شعار میدهند؛ علیه سیاستهای اقتصادیاش و علیه تنگی معیشت سالهای اخیر پس از برجام و سالهای دولت او. روحانی مردمی دیگر را، شمرده شمرده خطاب قرار میدهد: «صدای... شما... مردم... صدای... این... چند... نفر... جوان... نیست» در لحظه، صدای سوت و کف مردم حامی رییس جمهور بلند میشود. فریاد شعار مردم منتقد روحانی با صدای دست زدن مردم حامی روحانی در هم میآمیزد.
🔻با آنکه یک روز از سخنرانی گذشته و فیلم را با تاخیر میبینم، اما دلشورهام میگیرد از آنکه این دو بخش از مردم با جملهی تحریک آمیز روحانی، نه فقط صداهایشان که حتی خودهایشان به هم برخورد کنند و بجای انتقاد و حمایت کلامی، کار به درگیری فیزیکی برسد. ترسو نیستم؛ اما انگار چنین صحنهای برایم آشناست. انگار دیدهام که با تحریک رییسجمهور، درگیری پای سخنرانی ایجاد شود. زیاد هم فکر کردن و جستجو در اعماق ذهن لازم نیست و خیلی سریع و ناگاه، ذهن از ۱۹ آبان ۹۸ و یزد، میرود به ۱۴ اسفند ۵۹ و دانشگاه تهران و جملهی رییسجمهور وقت در گوشم میپیچد که: «شمایی که از این چماقداران نیستید، از آنها جدا شوید؛ تا من از مردم بخواهم به حساب آنها برسند.» و بعد تصاویر غائله و آشوب و درگیری در دانشگاه تهران جلوی چشمم میآید و... تعجب میکنم؛ آیا روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ذرهای نترسید و احتمال نداد که دو تکه کردن مردمی که پای سخنرانیاش آمدهاند و تحریک موافق و مخالف، در آن فضای شور و هیجان استادیومی، محتمل است که مردم را با هم درگیر کند و خشونت بیافریند؟! بعد هم شعار دهندگان را به آمریکا منتسب میکند!
🔻 سال ۵۹ رییس جمهور مخالفانش را چماقدار نامید و سال ۹۸، رییس جمهور مخالفانش را عدهای معدود منتسب به آمریکا. روحانی البته علیه قوه قضائیه هم صحبت میکند تا باز یادآور همان ۱۴ اسفند ۵۹ باشد که رئیس جمهور وقت علیه بالاترین مقام قضایی سخن گفت؛ اما بصیرت مردم بالاتر از آن است که «مرگ بر بهشتیِ» آن روز در دانشگاه تهران تبدیل به «مرگ بر رئیسیِ» امروز در میدان امیرچخماق یزد شود.
🔻دو پاره کردن مردم، از آغازین ماههای پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ آغاز شد، همان جایی که او برای بیان اهمیت رأی مردم در انتخابات، تلویحاً مردم را فقط کسانی دانست که به او رأی دادهاند و باقی را خشونتطلب و افراطی و خودرأی نامید: «مردم در ۲۴ خرداد به افراط، تفريط، خشونت، خودرأیی، تکرأیی، عدم مشورت و عدمتدبير رأی ندادند و به اعتدال، تدبير و عقلانيت رأی دادند.» و کسی به او تذکر نداد که دوقطبی سازی از مردم و غیریت سازی از میلیونها آدمی که به او رأی ندادهاند، چقدر برای انسجام اجتماعی یک ملت مضر و بلکه خطرناک است.
🔻سخنان روحانی در سالهای گذشته علیه مردمی که به هر دلیلی، درست یا نادرست، منتقد و معترض او بوده یا در انتخابات به او رأی ندادهاند، بارها تکرار شده و او برای دفاع از خود و تخطئهی اویی که به غلط رقیب میپندارد، حتی از هدف قرار دادن انسجام ملت ایران هم دریغ نورزیده است.
🔻ترجیح میدهیم خوشبینانه فکر کنیم که این اقدام رئیس شورای عالی امنیت ملی، ناخواسته و ناخودآگاه صورت پذیرفته و قصدی تعمدانه در کار نیست. با این حال عدم توجه به نکاتی که مستقیماً یکپارچگی ملی را هدف قرار میدهد، نشانه خوبی برای صلاحیت یک رئیس جمهور نیست. او رئیس جمهور همه ملت ایران است؛ حتی اگر برخی او را نخواهند. و در این میان، اولین نفری است که مسئول امنیت کل کشور و آحاد ملت است.
🔻تجربه سوریه مقابل چشم است و کاش روحانی و همه آنانی که همیشه نگران امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی هستند، اینجا هم حواسشان جمع باشد. ملت بودن یک مردم با همه اختلاف نظرات سیاسی نعمتی نیست که بتواند بازیچهی اهداف سیاسی و جناحی شود و کسی از آتش آن سالم بدر رود.
http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440
🔴 خواست امریکا را دیدید؟!
✍🏻 #کبری_آسوپار
🔺همین هفته پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبهرو شد. معترضان زیاد نبودند و شعارها هم نه تند بود و نه توهینآمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شدهاند و فریاد آنان موزون شد که «تورم، گرانی / جواب بده روحانی».
🔹روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و حتی معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، گویا نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعارهای اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعارها را خواست امریکا نامید که از حنجره عدهای معدود بیرون آمده است!
🔺تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند! چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟!
🔹در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری کشور در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبریها در برابر شنیدن صدای منتقدان و معترضان زیاد دیدهایم و دولت از همه ابزارهایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوقدانی کرد و به وقتش آویزان ستارههای روی دوش سرهنگها شد تا رسانههایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماسهای پشت سر هم محدود کند.
🔺یک روز نزد بزرگترها رفت و شکایت رسانههای منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آنها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبونهای سخنرانیهای یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید»
🔹چه روزهای متعددی که کارگران حقوق نگرفته در تجمعات اعتراضی بودند و صدای اعتراض به خصوصی سازیها و توزیع ارزهای رانتی و غلط را دولت نشنید یا صدای تندروها و خودسران و چه و چه نامید. اقلیت، کودک، کم عقل، کم سواد، بی شناسنامه، تغذیه شونده از جای خاص، دروغگو، هوچی باز، بیکار، متوهم، اقلیت تندرو، هراسان و ترسو، بزدلان سیاسی، افراطی، تازه به دوران رسیده، بددل و کلی الفاظ زشت و دور از شأن دیگر، نگاهی بود که روحانی به منتقدانش داشت و دارد و دهان منتقد را بسته و قلم معترض را شکسته خواست. اما آیا واقعاً این منتقدان و معترضان خواست امریکا و اسرائیل بودند؟ مگر جنس خواسته آنان میتواند همین صدا و شعار و قلم و نوشته باشد؟!
🔺این روزهای ایران، روزهای قشنگی نیست؛ به بهانه یک تصمیم بنزینی، آشوبگران میخواهند راه نفس ملت را ببندند. اعتراض نیست، آشوب است؛ انتقاد نیست، اغتشاش است؛ صدا و شعار نیست، آتش و گلوله است؛ آشوبی سازمان یافته و سیاسی که با قتل و غارت پیش میرود و از دهها هزار کیلومتر آن سوتر، وزارت خارجه امریکا برایشان پیام حمایت و همکاری میفرستد. صدای معدود و خواست امریکا همینهاست، نه آن شعارهای نجیب و محجوب میدان امیر چخماق یزد.
🔹از دل این آتشهای آشوب دشمن شاد کن، کاش رئیس جمهور و دولتمردانش دقیقتر نگاه کنند و ببینند جنس خواسته امریکا چیست و چگونه میخواهد خشک وتر را با هم بسوزاند و بعد تلاش کنند با معترضان و منتقدانی که جز قلمهایی نجیب و مشتهایی استوار و شعارهایی محجوب سلاحی ندارند، مهربانتر و بلکه حداقل اخلاقیتر برخورد کنند. ما منتقدان نجیبی برای دولت روحانی بودیم، نه انتخاباتی را به هم زدیم، نه آشوبی به پا کردیم، و مقابل ضدانقلاب هم کنار همین دولت ایستادهایم؛ خواست امریکا ما نبودیم آقای روحانی؛ خواست امریکا همین آتشی است که این روزها میخواهد به جان کشور بیفتد و البته نخواهیم گذاشت و این روزها به زودی میگذرد؛ فقط شما تفاوتها را بنگرید و ببینید همه این شش سال چگونه معترضان و منتقدان مدنی خود را با آدرس غلط «خواست امریکا» و «همنوا با اسرائیل» به بیراهه ترور شخصیت بردید و حالا خواست واقعی امریکا جلوی چشمتان است! آن حجم از تندی و بی اخلاقی را خرج دوتا شعار و چهار تا تیتر نکنید، خواست امریکا همین است.
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
مسعود عبدی:
@tahlilesiasy
🔴سه گانهی شکست رسانهای ۹۸
✍🏻 #کبری_آسوپار
🔻در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی آنچه بیش از اشتباه پدافندی نیروهای مسلح باعث رنجش شد، تاکید سه روزه مسئولین بر دخیل نبودن هیچ عملیات نظامی در سقوط بود. این تاکید میتوانست نباشد و در صورت نیاز به بررسی بیشتر، این تردید باید به افکارعمومی منتقل میشد.
نابلدیهای رسانهای در ایران اول بار نیست که فاجعه میآفریند. چه فاجعهای؟ فاجعهی آسیب به اعتماد عمومی و بهانه دادن دست دشمنان. به سه فاجعه رسانهای که در سال جاری موجب آسیب اعتماد عمومی شده، نگاهی میاندازیم.
🔻مرداد ۹۸ پخش یک مصاحبه از بیبیسی فارسی، جنجالی در شبکههای اجتماعی فارسی زبان ایجاد کرد. این برنامه گفتگویی با شخصی به نام مازیار ابراهیمی بود که سال ۹۱ به اتهام نقش آفرینی در ترور دانشمندان هستهای ایران دستگیر شده بود. او در فیلمی که همان زمان از او در تلویزیون پخش شد، اعتراف کرده بود که مسئول تیم ترور مجید شهریاری بوده و در ترور مسعود علیمحمدی نیز نقش داشته است. روشن بود که این اعترافات سرانجامی جز اعدام برای او رقم نخواهد زد. با این حال ۷ سال بعد، او در سلامت کامل در حال مصاحبه با بیبیسی بود! آیا او به عنوان یک زندانی امنیتی و تروریستی از ایران گریخته بود؟ نه، بی گناهی او ثابت شده، غرامت گرفته و بعد قانونی از ایران خارج شده بود. آیا این موضوع به اطلاع مردم ایران رسیده بود؟ خیر. و حالا طبیعی بود که افکار عمومی با شوک مواجه شوند.
🔹مازیار ابراهیمی ادعاهای زیادی مطرح کرده بود. راست و دروغ ادعاهای او در مورد شکنجه یا دریافت غرامت دیگر مهم نیست؛ چه آنکه با پنهان کردن اصل موضوع از مردم، این فرصت به وجود آمد که او هر دروغی را راست جلوه دهد و هر راستی هم از سوی ایران، دروغ القا شود. از این منظر، دیگر هیچ توضیحی از سوی ایران هم کمکی به حل بحران اعتماد عمومی نمیکرد. زیرا مخاطب فقط میپرسد چرا همان زمان نگفتید که او تبرئه و آزاد شده و اعترافات تلویزیونی او نادرست بوده است. در حالی که مردم گرچه کمی سخت، اما اشتباه در یک پرونده امنیتی حساس را خواهند پذیرفت.
🔻بامداد ۲۳ آبان، مردمی که برای پر کردن باک ماشینهای خود به پمپهای بنزین مراجعه کردند، تازه مطلع شدند که قیمت بنزین افزایش یافته، کارت سوخت الزامی و بنزین دو نرخی و سهمیه بندی شده است. در ماههای قبل، بارها دولتمردان تاکید کرده بودند که برنامهای برای افزایش قیمت بنزین ندارند. نطقهای انتخاباتی حسن روحانی هم موکد این موضوع بود که او از اساس طرح سهمیهبندی بنزین در دولت محمود احمدینژاد را نادرست میداند. یعنی ذهنیت جامعه علیه سهمیه بندی بنزین شکل گرفته بود. لذا مردم با یک شوک خبری مواجه شدند.
🔹طبیعیست که اعلام زمان دقیق، میتوانست به سبب صف بندی مردم برای ذخیره بنزین ارزان، مشکلاتی ایجاد کند؛ اما میشد که این حد از اطمینان هم جامعه تزریق نشود و به شکل تدریجی مردم را برای آنکه قرار است اتفاقی بیفتد، آماده کرد. آنچه در روزهای بعد و در قالب اعتراض و آشوب رخ نمود، همه به دلیل یا بهانهی اصل ماجرای بنزین نبود؛ بلکه مردم ناراحت بودند که چرا چنین تصمیم مهمی بدون اطلاع رسانی عمومی اجرایی شد. مردم احساس کردند به حساب نیامدهاند که احساس بیراهی هم نبود.
🔻در سقوط هواپیمای اوکراینی ما با یک هجمه وسیع رسانهای از سوی غربیها و علیه ایران مواجه شدیم. در چنین شرایطی طبیعی بود که صداوسیما و اهالی رسانه و فعالان مجازی، به دفاع از کشور خود بپردازند. چه چیز آنها را در این دفاع مصمم کرد؟ اطمینان مسئولان امر به عدم دخالت عامل نظامی در سقوط هواپیما. این اطمینان بخشی سه روز به طول انجامید و در نهایت صبح شنبه شوک خبری، همه اهل رسانه را فلج و مردم را شوکه کرد. در لحظه، آنچه سقوط کرد، اعتبار رسانههای حامی نظام و فعالان آنها و خصوصاً صداوسیما بود. اشتباه نظامی قابل پذیرش بود، اما اطمینان بخشی به گزارهای کذب مورد پذیرش قرار نگرفت.
💢آسیب اتفاقات فوق، صرفاً آسیب به اعتماد عمومی در یک برهه و یک موضوع و نسبت به یک نهاد نیست؛ بلکه اولاً مردم خود را در مجموعه حاکمیت و مسئولین غریبه و نامحرم میبینند. ثانیاً و مهمتر آن است که اعتبار رسانه و اهالی رسانه از دست میرود و برای موضوعات بعدی قدرت تاثیرگذاری در جامعه را نخواهند داشت. رسانه ابزار مسئولین است، اما بی اعتنایی آنان به رسانه و نابلدی در مدیریت افکار عمومی باعث میشود علیه خود عمل کنند. مسئولین فقط متولی نان و آب ملت نیستند، مسئول خوراک فکری آنان هم هستند و اینطور خالی الذهن رها کردن مردم، یعنی آنان را در حملات رسانهای دشمنان بی سلاح و تنها گذاشتهاند.
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
#یادداشت_کوتاه
🔴 افتراق جبهه انقلاب در مقابل اتحاد جبهه لیبرال
✍🏻 #کبری_آسوپار
🔻اصلاحطلبان مدام میگویند لیست نمیدهیم، روزهای آخر لیست واحد میدهند و حامیانشان هم میگویند چشم و تمام.
🔻 اصولگرایان چند ماه جزییات روند وحدت را منتشر میکنند؛ حتی اخبار پشتپرده هم بیرون میآید! کلی حاشیه سازی که چه کسی دربارهی چه کسی چه نظری داده و چه کسی آمد و چه کسی رفت. همانهایی هم که با هم وحدت دارند، سر حاشیهسازیها دچار تفرقه میشوند. در نهایت هم، احزاب و جبهههای مختلف که هیچ، حتی افراد مثلاً خواص هم لیستهای جدا میدهند. هیچ کس هم از انتقاد و تخریب لیست دیگری دریغ نمیکند!
🔺روز انتخابات هم تودههای مردمی غیر اصلاحطلب، به گلچینهای متفاوتی از ده تا لیست مختلف رای میدهند!
💢حزباللهیها چه لیدرهایشان و چه نیروهای میانی و چه تودهها اول باید کار تشکیلاتی یاد بگیرند، بعد وارد گود انتخابات شوند.
➖➖➖➖➖➖➖
💠 به توییتر انقلابی بپیوندید:
http://eitaa.com/joinchat/2596339728Ca044fd9eeb
🔴موجسواری جاهلانه را متوقف کنیم!
✍🏻 #کبری_آسوپار در #جوان نوشت
🔻فیلم و عکسهایی در پیامرسانهای مجازی از نحوه تبلیغات کاندیداها در شهرهای مختلف دست به دست میشود که نشانههای خوبی برای نمایش سطح فرهنگ و دانش سیاسی جامعه نیست. نمایش رقاصیها، تجمعهای سیاسی به صرف شام، دادن سبد کالای خوراکی، گذاشتن قرار آشنایی با کاندیدا در سالن آرایش و زیبایی، دادن وعدههای عجیب، راه انداختن ستاد کبابخوری، سجده بر کاندیدا و کلی اتفاقات عجیب و دون شأن فرهنگ سیاسی، همه گزارههایی است که در فیلمهای تبلیغاتی دیده میشود. چه چیز باعث میشود تبلیغات سیاسی سمت و سویی مبتذل و زرد پیدا کند؟ فقط کاندیدای موردنظر مقصر است یا باید نقشی هم به مخاطبان قائل شد؟
🔻جشن تجملاتی افتتاح ستاد انتخاباتی غلامرضا تاجگردون در گچساران چرا برگزار میشود؟ برای آنکه مخاطب جذب کند و حضور پر تعداد مردم هم نشان میدهد که موفق شده است. او هم اکنون نماینده مجلس است، یعنی از همین شیوههای لاکچری و مبتذل نتیجه هم گرفته است. پس طبیعیست که مجدد هم آن را تکرار کند. اگر کاندیدای مورد نظر از ابتذال تبلیغاتی نتیجه نگیرد و کسی برای زردبازی او هورا نکشد و ضیافت انتخاباتیاش بدون مهمان باقی بماند، باز هم چنین خواهد کرد؟
🔻زهرا ساعی، کاندیدای نمایندگی مجلس از تهران است. تبلیغات افتتاحیه یک سالن آرایش و زیبایی با حضور او به عنوان کاندیدای انتخاباتی در فضای مجازی دست به دست شد تا نشان دهد شأن سیاستورزی و آمادگی برای نقش آفرینی در حوزه قانونگذاری کشور را میتوان تا سطح برگزاری جلسه سیاسی وسط لاک و رنگ مو و سشوار و رژ لب تقلیل داد! اگر خانمها از چنین نشستی در یک سالن آرایش استقبال نکرده و به تخفیف افتتاحیه این سالن اعتنایی نکنند و چنین نمایندهای را به بازی با کف نیازهای بانوان متهم کنند، آیا او بار دیگر این مسیر عوامفریبی را خواهد رفت؟
🔻عدل هاشمی کاندیدای دیگری است که تصویر سفرههای عریض و طویل غذایی که برای کسب رأی مردم پهن کرده و اقلام خوراکی که ستاد او بین ملت توزیع نموده، در فضای مجازی موجب اعتراض بسیار شد. اگر اقلام خوراکی ستاد انتخاباتی در گوشهای بماند و مردم نگیرند، اگر دور سفرههای شام و ناهاری که میاندازد، خالی بماند، آیا او یاد نخواهد گرفت که شأن ملت این نیست که رأی آنان را با شام و ناهاری بخرد؟ چرا باید از ابتذال انتخاباتی که اساس فهم سیاسی ما را زیر سؤال میبرد و به شعور ما توهین میکند، استقبال کنیم؟
🔻باید چه کرد؟ صریح و مصداقی باید از مردم خواست همایشهای انتخاباتی چنین کاندیداهایی را تحریم کنند. مهم نیست این کاندیدا چه سمت و سویی دارد؛ موافق سیاسی ماست یا مخالف؛ اصلاحطلب است یا اصولگرا؛ رأی دادن به او باید تحریم و حضور در همایشهای انتخاباتیاش باید قبیح شمرده شود. باید یاد بگیریم کاندیدایی که به جای ارائهی برنامه عملیاتیاش برای حضور در مجلس، ستاد کباب خوری و تجمع رقاصی و سفره غذا میاندازد، در حال توهین به ماست و اجازه ندهیم کسی به ما توهین کند.
🔻کاندیدایی که اینگونه رأی جمع میکند، روی جهل مردم سوار شده است. برای مقابله با او، راهی جز آگاهی مردم نیست که رأیشان را به سفرهای نفروشند. اگر از کارش نتیجه نگیرد، انجام نمیدهد. کاندیدای مجلسی که مسیر تبلیغاتش به جای معرفی و ارائه برنامه، از سفره غذا و تجملات و آرایشگاه میگذرد، خود جاهل است و میکوشد با قرار دادن مردم در جوزدگی انتخاباتی، آنان را با جهل خود همراه کند. ما با عدم استقبال خود باید این موجسواری جاهلانه را متوقف کنیم.
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f