eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.4هزار دنبال‌کننده
629 عکس
429 ویدیو
60 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
گستاخی دشمن را جست و جو کنیم؟ ✍جعفر بلوری برای «» تعاریف متعددی ارائه شده. این تئوری در اصل زمانی مطرح می‌شود که دو قدرت هسته‌ای مقابل هم قرار گرفته باشند. به این دو تعریف توجه کنید:  «بازدارندگى از موضوعات است که در هر دو حوزه‌ و کاربرد دارد. بازدارندگى عبارت‌ است از اقدام یا مجموعه‌اى از اقدامات که برای پیشى‌جستن از اقدامات خصمانه‌ دشمن صورت مى‌گیرد. یعنى کوشش یکى براى اعمال نفوذ در دیگرى تا او را از اقدام به عملى که متضمن خسارت یا هزینه‌اى براى اولى است باز دارد.» یا «استفاده یک طرف از مجموعه‌ای از تهدیدها برای قانع کردن طرف دیگر به عدم انجام یک عمل نامطلوب.» اینجا قصد داریم صرفا برای «» و درک راحت‌تر مسئله، از این تعاریف استفاده کرده و دو مسئله مهم روز را بررسی کنیم. یکی« اخیر بین و » و دیگری « آقای در مواجهه با » به ویژه اروپا. نتیجه این مبحث نیز از ارتباط این دو حاصل خواهد شد. ترامپ با همه آن ویژگی‌های منفورش، در مواجهه با ترکیه تلاش کرد تا می‌تواند، هزینه را برای حریف بالا ببرد. این تلاش از سوی فردی صورت گرفت که تقریبا همه چیز را از زاویه «» می‌بیند. همین دیروز خبر رسید او قصد دارد برگزاری تظاهرات در برخی نقاط آمریکا را هم پولی کند! ظاهرا دعوای این دو کشور پس از دستگیری یک کشیش آمریکایی در ترکیه آغاز شد. اگرچه معتقدیم دلایل دیگری برای حملات اخیر آمریکا علیه ترکیه - به ویژه در حوزه اقتصادی- وجود دارد. اما اگر این پیش‌فرض را «» بگیریم که همه دعوای ترامپ و اردوغان، بر سر آن کشیش بوده، و ترامپ هم با وجود آن روحیه سودجو و تجارت‌مسلکش، به خاطر یک کشیش روابط تجاری و سیاسی آمریکا و ترکیه را به خطر انداخت، می‌توان به این نتیجه رسید که، آمریکا احتمالا به نوعی، دنبال بازدارندگی بوده، به دنبال انتقال این پیام به ترکیه و سایر کشورها که، اگر بخواهید علیه «یک شهروند » هم ورود کنید، باید هزینه آن را بدهید. به زبان ساده‌تر، طبق این نگاه، باید با حریف (اینجا ترکیه) طوری برخورد کرد که دیگران حساب کار دستشان بیاید. چرا؟ چون تکرار نشود. رفتارهای مشابه دیگری را می‌توان مثال زد که غالبا با هدف « کردن حریف به انجام یک » با «» و بطور کلی «» صورت می‌گیرند. وقتی رژیم صهیونیستی اعلام می‌کند، به ازای هر عملیات استشهادی فلسطینی‌ها، دهها خانه و شهرک خواهند ساخت، یا راهپیمایی مردم در غزه را با جنگنده! پاسخ می‌دهند یا در پاسخ به یک حمله موشکی، دهها موشک پیشرفته بر سر مردم فلسطین می‌ریزند یعنی، به دنبال بازدارندگی و افزایش هزینه برای حریف هستند. این نوع واکنش‌ها صرفنظر از درست یا غلط بودن، معمولا مرسوم است و کشورها برای در امان ماندن از خطرات و تهدیداتی که ممکن است از سوی کشوری متوجه آنها شود، با رفتار یا حتی گفتار به حریف نشان می‌دهند « خواهد داد.» همه این اقدامات و تهدیدات برای بازدارندگی است. برخی سیاستمداران اما به عکس این سیاست معتقدند. معتقدند دشمن هر قدر تهدید کرد، خیانت کرد، حتی از مرحله تهدید فراتر رفت و تحقیر کرد یا حتی اگر عواملش را به خاک کشورت فرستاد و مردمانت را در روز روشن به گلوله بست، کاری کرد که موجب شود! اگر هم کاری می‌کنند، در حد اعتراض توییتری، محکومیت زبانی باشد یا حداکثر در حد شکایت در مجامع بین‌المللی. مجامعی که قوانینش هیچ ضمانت اجرایی ندارد و فقط می‌توان از احکامش استفاده سیاسی کرد. همین! به مواضع این تیپ از سیاستمداران اگر رجوع شود، تاکید زیادی روی «» و «» و «دیسیپلین» دارند. آنها حتی معتقدند، در سخنرانی‌ها هم نباید حرف تندی علیه دشمن زد. دشمنی که هر کاری تاکید می‌شود هرکاری توانسته علیه تو انجام داده است. یکی از این سیاستمداران وقتی آقای روحانی به نیویورک و برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل رفته بود توییت زد: «! » یعنی، مثل آن کشتی‌گیر قهرمان که حاضر نشد به صهیونیست‌ها نزدیک شود نباش. برو و از مذاکره با آمریکا و حتی اسرائیل حرف بزن. زنجیره‌ای‌ها هم نوشتند، فقط مذاکره، مبادا آنجا تند حرف بزنی؟! اسم این «روش» را هم گذاشته‌اند «» مخالفان آن را هم «» می‌نامند. دلایل متعددی هم برای توجیه این روش دارند. مثلا، اگر نگاه چپ به دشمن کنیم، ممکن است قیمت دلار بالا برود! ممکن است حتی آن کشور اروپایی که در‌گوشی از برجام تعریف می‌کند، و درِگوشی از پیروزی‌های ما مقابل آمریکا می‌گوید، دیگر تعریف و تمجیدمان نکند! ادامه در پست بعد... 👇 @tahlilisiyasiseraat
؟! ✍محمد حسین محترم شاید پاسخ به یک سوال خیلی از مسائل را شفاف کند و آن این‌که آیا باید سخنان آقای در باره FATF را جدی گرفت؟ و آیا نمایندگان مجلس می‌توانند براساس اظهارات ایشان تصمیم‌گیری کنند؟ با مروری گذرا و اجمالی بر عملکرد و مواضع فقط چند سال اخیر آقای ظریف می‌توان واضح‌تر و روشن‌تر به این سوال پاسخ داد. در بارها راهنمایی کردند و تذکر و هشدار دادند، اما ایشان سیاست در پیش گرفتند و پشت پرده پذیرفتند و کردند آنچه را که می‌پذیرفتند و نباید امضاء می‌کردند. گفتند با از وزارت خزانه‌داری آمریکا برای بانک‌های دیگر کشورها نامه آرام‌بخش می‌گیریم، اما اکنون اروپایی‌ها حتی حاضر نیستند ساز و کار به اصطلاح   خود را میزبانی و اجرایی کنند. گفتند اگر برجام تصویب نشود آمریکا با یک موشک ایران را نابود می‌کند، اما موشک‌های ایران بغل گوش آمریکایی‌ها در فرود آمد و آمریکا هم هیچ نتوانست بکند. گفتند اگر برجام تصویب شود همه شرکت‌های اروپایی می‌کشند تا برای مردم ایران و و ایجاد کنند و همه و یکجا می‌شود، اما دستاورد هیچ و خسارت محض و تورم لجام‌گسیخته را در سایه برجام بر سفره مردم تحمیل کردند! ظریف گفته بود: «آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود»، اما خارج شد. وی اصرار داشت مثل کری برای اجرای تعهدات خود «» اما فدریکا موگرینی صراحتا اعلام کرد«تضمین نمی‌دهیم». فضاسازی کردند که «اروپایی‌ها قول دادند مقابل آمریکا بایستند»، اما آنها متفق‌القول اعلام کردند «نمی‌ایستیم، با آمریکا همسو هستیم» و قس علی هذا! نهایتاً نتیجه عملکرد و مواضع 5 ساله آقای ظریف که ادعا دارد دیپلمات کارکشته و متخصص عالم سیاست است این شد که چندین بار اعتراف کند «»! و متأسفانه سریال این اشتباهات همچنان ادامه دارد. حال پاسخ سوال صدر این مطلب را می‌توان با سوال قابل فهم‌تر دیگری داد: آیا کسی که باید از دقیق‌ترین و درست‌ترین تحلیل‌ها در خصوص سیاست خارجی برخوردار باشد، اما ده‌ها بار نتایج گفتار و عملکردش خلاف واقع از کار درآمده و بارها به اشتباه بودن عملکرد و سخنانش اذعان کرده است، انسان می‌تواند به قول و حرفش اعتماد و بر اساس آن عمل کند؟ از ارسطو پرسيدند بهترين سخن كدام است؟ گفت: «آنچه موافق عقل باشد و از سرانجام آن اطمينان داشته باشيم كه ضرري متوجه ما نخواهد ساخت». یک مصوبه‌ (لايحه CFT) مثل ده‌ها مصوبه دیگر از شورای نگهبان به مجلس برگشته و مسیر قانونی خود را طی خواهد کرد. سوال مردم این است که چه نیازی به این‌همه فضاسازی رسانه‌ای و سیاسی غیرعادی و شک‌برانگیز آن‌هم با سخنان دور از انتظار، و جنجالی عالی‌ترین مقام دستگاه سیاست خارجی است و چرا یک مقام رسمی کشور آب را چنین آلوده و فضا را چنان مسموم می‌کند تا راه صواب و واقعیت‌های تعهدات داده شدهِ محرمانه به خارجی‌ها تحت‌الشعاع افکار عمومی قرار گیرد؟ آیا این عجیب نیست؟ و سوال بعدی این است که چرا آقای ظریف و دوستانشان روی مشکلات اقتصادی مردم و مقابله با تحریم‌های آمریکا این‌قدر حساس نیستند تا جایی که نمایندگان حامی حتی حاضر نشدند به طرح تشکیل کمیسیونی به این منظور رأی مثبت بدهند؟ آقای ظریف قبلا در دفاع از FATFدر مجلس ادعا کرده بود «نباید به دست کشورهاي استکباري و صهيونيست‌ها بدهیم!». شما مهم‌ترین و را در برجام برای از دست آمریکا دادید، اما آمریکا با پاره کردن آن به‌خوبی نشان داد که اصلاً نیاز به بهانه ندارد! حال که معلوم شد حتی کشورهای دست چندم اروپایی هم حاضر به میزبانی ساز و کار ادعایی نیستند، چه ضرورتی به آنها برای تصویب است؟! از عجایب لایحه این‌که این چگونه لایحه‌ای است که هم آقای ظریف و دوستانش ادعا می‌کنند که می‌خواهیم با این لایحه بهانه را از دست آمریکا و صهیونیست‌ها بگیریم و هم آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و رسانه‌های وابسته به آنها از جمله و تلويزيون که ماهیت آنها بر کسی پوشیده نیست، بدجوری تلاش می‌کنند که این لایحه در ایران تصویب شود تا بهانه از دست خودشان گرفته شود!!! آقای ظریف پاسخ دهد آیا عقل سلیمی وجود دارد این تناقض را بپذیرد یا توجیه کند؟ جالب این‌که در این سناریو رسانه‌های بیگانه تاکید می‌کنند «اگر ايران FATF را هم تصویب کند، تحريم‌های آمریکا به‌جاي خودش باقي خواهد ماند»! این همان سخن مسئول سیاست خارجی کشور در مجلس است که گفته بود«نه بنده و نه آقاي رئيس‌جمهور نمي‌توانيم ادامه در پست بعد.. @tahlilisiyasiseraat
ادامه پست بالا.. 🔴اما همه اینها نوشته شد تا چند ذیل را بتوانم بگیریم: ✅موضع عموم جریان انقلابی کشور باید آنقدر به تکامل نزدیک بشود که از و به و در نظر گرفتن کمک به تکامل انقلاب – بخوانید - و جلب رضایت و گسترش خدمت به مردم نزدیکتر شود. وگرنه هر طیفی از انقلاب در یکی از شخصیت های ارزشی کشور، خواهد شد. ✅کمک و حفاظت از اشخاص خوب و انقلابی کشور فقط حمایت و تبلیغ از آنها نیست کردن و انقلاب و مردم کمک بزرگتر به آنها خواهد بود. همچنانکه آقای رئیسی یکی از سرمایه های کشور و انقلاب هستند و حمایت و البته مراقبت از او تواما برای جریان انقلابی کشور، تکلیف آور است. ✅مطلوب دانستن همه عملکرد فرد مورد علاقه مان در هر شرایطی ، هم نیست و هم انسان و جامعه را از بسیاری تکالیف دیگر نسبت به خود آن فرد می کند. وقتی امام جامعه برای مردم حق نظارت و انتقاد بر خود قائل است، قطعا این نقش مردم برای مسئولین کشور . کوتاهی و یا تضعیف در نظارت جمعی در کشور درباره مسئولین، بخشی از را به همراه داشته است. خوبست جریان انقلابی کشور مطالبات مردم و را اول از شخصیت های مورد علاقه خودشان شروع کنند و این ان شاالله به و جریان انقلابی و اشخاص مورد علاقه آن تواما کمک خواهد کرد. ✅اما در مورد شخص آقای رئیسی اینک در چه مرحله ای هستیم ادامه حمایت، آغاز نقد عملکرد یا مطالبه گری؟! عملکرد آقای رئیسی تاکنون حمایت جریان انقلابی را لازم کرده است، درباره نقد عملکرد نیز، هنوز چون در مراحل اولیه ریاست ایشان هستیم، قطعا انتقادات جامع و راهبردی از ایشان غلط است ولی باب انتقادات کوچک و روزمره! از خود ایشان و یا اطرافیانش قطعا می تواند باز باشد. اما درباره مطالبه گری، یک مطالبه بزرگ از طرف رهبری – تحول در قوه قضائیه- عملا وجود دارد. البته با این تبصره که اکنون این مطالبه باید با تشویق و ترغیب و حمایت از تحقق آن و در نظر گرفتن زمان و محدودیت وچالش های پیش رو! همراه باشد. دقیق تر آنکه مطالبه گری تحول قوه قضائیه نیز نباید با هیاهو، انتقادات سبک و بی مورد، سیاسی کاری و حتی به بهای تضعیف جایگاه ریاست قوه همراه شود. یادمان نیز نرود که تحول در دوران جدید قوه قضائیه با ریاست آقای رئیسی جای امیدواری بسیار دارد و رهبری هم در اینباره امیدواری شان را بیان کرده اند. بنابراین انتقادات احتمالی از آقای رئیسی و قوه قضائیه نباید به روح امیدواری ایجاد شده ضربه وارد کند و این مهمترین مساله در ملاحظات ماه های اولیه است. ضمنا رهبر معظم انقلاب به نوعی سرفصل های مطالبه گری برای تحول در قوه را مشخص کرده اند؛ اجرای سند آماده شده‌ی تحول بدون تأخیر، زمان دار بودن اقدامات برای تحول، اولویت پرداختن به مفسذین داخل قوه قضائیه، انتصابات دقیق، آورده های جدید برای دستکاه قضا، اخلاق در برابر متهم و شاکی، قاطعیت، سخت گیری در برابر مفسیدن ، احیای حقوق عامه، داشتن گوش شنوا در برابر مردم، رفتار حکیمانه، داشتن راهکارهای خلاقانه برای بهبود سیستم و... 🎯خلاصه آنکه به نظر می رسد که مطالبه گری برای "تحول قوه قضائیه" به همراه ادامه حمایت عاقلانه از آقای رئیسی بیش از هر گزینه مشخص دیگری است و دیگر موارد در سرفصل بعدی است ولی فراموش کردن کامل آن موارد نیز به تکلیف و بصیرت نزدیک نیست. ➕پی نوشت: ❇️صحبت از آقای رئیسی صرفا یکی از مصادیق مهم محل تذکر بود و نه صرفا تمرکز بر او. ضمن اینکه جایگاه اجتماعی و سیاسی و به خصوص ریاست رئیسی بر یکی از ستونهای جمهوری اسلامی نیز اقتضا می کند که اگر قرار است مواردی برای جریان انقلابی کشور درباره افراد مورد علاقه شان یادآوری شود از افرادی همانند آقای رئیسی و یا امثال او شروع شود! آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat
؛ ؟ ✍محمد ایمانی 💥طراحی طیف نیروهای انقلابی برای انتخابات چیست؟ نامزد (های) این طیف بناست در کدام زمین بازی کنند و پاسخ شان به طراحی طیف های دیگر چیست؟ 👇هر رقابتی، دو مشخصه دارد: ⭐️این که نقشه و برنامه شما کدام است؟ ⭐️برنامه و زمین طرف مقابل چیست؟ 🔴 هنر این است که اولا بتوانید طبق برنامه عمل بکنید و 🔴 ثانیا آنجا که دشمن می خواهد نقشه خود را تبدیل به قاعده و معیار بازی تحمیل کند، واکنشی در خور داشته باشید. 🔹طرف مقابل، اصرار دارد زمین بازی "مدیریت دولت" را در "دیپلماسی" منحصر کند و همان را به "برجام" و "برجام مالی همه امور"! تنزل دهد؛ دولتی با دستان بسته و گزینه های کاملا محدود و معطل "اخم و لبخند غرب". این روند، هشت سال است کشور را دچار عقبگرد اقتصادی کم سابقه کرده است. ✅طیف نیروهای انقلابی، معتقتدند مدیریت دولت، بیست و چند وزارتخانه و معاونت (از جمله ده وزارت اقتصادی و معاونت رئیس جمهور) را شامل می شود و همه مسئولیت ها را، روی دوش دیپلماسی بار کرد و دیپلماسی با دنیا را هم به آمریکا و سه کشور اروپایی منحصر نمود. ✔️"برجام" حتی اگر درست تنظیم و درست اجرا می شد- که به خاطر سوء مدیریت آقای روحانی هرگز در این مسیر قرار نگرفت- حداکثر می توانست 10 تا 20 درصد مشکلات را برطرف کند و 80 درصد بقیه، به و موانع پیش روی آن بر می گردد؛ جایی که مدیریت درست غائب، و مدیریت چالش آفرین حاضر است. ♦️نیروهای انقلابی می گویند دیپلماسی (متنوع و نه منحصر به چهار رژیم بد سابقه در دنیا)، یکی از ده ها ابزار مدیریت اجرایی کشور است و تنها هنگامی مفید واقع می شود، که اولویت دولتمردان، احترام به ظرفیت ها داخلی و اهتمام به احیای آنها باشد. 🔹مزیت گفتمانی طیف نیروهای انقلابی، جامعیت گفتمانی آنهاست، مشروط بر این که اولا دستاورد های خود با وجود در اختیار نداشتن دولت را به خوبب برای مردم باز نمایی کنند و ثانیا در موضوع دیپلماسی و برجام نیز، "صراحت حکیمانه" در تبیین داشته باشند. ♦️ضمنا باید تبیین شود "جریان انقلابی و حزب اللهی"، باند و قبیله ای در کنار سایر قبایل و جناح های سیاسی نیست؛ که بر مبنای تقسیم منافع و امتیازات تشکیل شده باشد. اگر گفته می شود که باید "دولت جوان حزب اللهی" تشکیل شود، به معنای خدمتگزاری به واسطه بسیج همه ظرفیت های ملی است و نه تشکیل یک طبقه جدید، در کنار سایر طبقات سیاسی امتیاز طلب.👇