|⇦•زهر افتاده به جانِ جگرم...
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سیدمجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
زهر افتاده به جانِ جگرم ، مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه ی آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
قدح آب همینکه به لبم شد نزدیک
غم لبهای حسین زد شررم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان
لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود
واقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب ؟
خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان
میدرخشید رخ ماه تو به یاد آوردم
سر نورانی هجده قمرم مهدی جان
*یابن الحسن! آقاجانم ..میخوام عرض کنم برا شما سخت بود تو سن خردسالی باباتون رو از دست دادید ..اما آقاجان باباتون رو کفن کردید ..شما سن وسالی نداشتید براشما سخت گذشت ..اما برا باباتون راحتر بود موقع جوندادن سرش روپاهای شما بود ..دستِ کوچیکتون رو صورت بابا بود، چون برا همه باباها سخته یه وقت زمین خوردن یا جوندادن بچه هاشون رو ببینن ..بابا برات دعا کرد یابن الحسن ..شما اومدی بالاسر بابا، اما کربلا به حسین چی گذشت ..گاهی اومد کنار بدن علی اکبر صورت روی صورت علی گذاشت "ولدی.." یه جایی هم قنداق بچه اش رویِ دستش بود، یه وقت دید بچه اش داره رو دستش بال بال میزنه... یابن الحسن! سر بابات روی زانوهات بود دست میکشیدی بابات آروم آروم باهات حرف میزد دلت رو آروم میکرد.. میگفت:عزیزم غصه نخور.. من دارم میرم، بابا تو هم باید از چشمای نامحرمای زمانه دور بشی، یه روزی میاد تو میای اولین کاری میکنی بابا انتقام سیلی مادرم رو بگیر پسرم ..توکسی هستی که مادرم بین در ودیوار صدات زد .. میرسه روزی که تکیه به کعبه میدی صدا میزنی: من پسر حسینم .."انا بقیة الله" عزیزم انتقامحلقوم بریده جدت رو بگیر بابا...
سر بابا تو بغلت بود آروم آروم باهات حرف میزد تا اینکه از دنیا رفت ....من یه دختری سراغ دارم هرچی سر بریده رو بغل گرفت هی سر رو میگردوند میگفت: بابا! تابه حال نشده باهات حرف بزنمجوابمو ندی ...*
با لبت بازی کنم اما نه بازی چون یزید
او به چوب خیزران و من با دست کوچکم
حسین...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦•حسرتی ماند بر دلِ پدرم...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
* از کجا شروع کنم، روضۀ امشب روضۀ سختیِ، گره خورده روضۀ امشب به گودالِ قتلگاه، ان شاءالله یه شب کنارِ گودالِ قتلگاه باشیم، اونجا روضه بخونیم...
اربابِ من و تو از جنگیدن خسته شد" فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَال" خسته شد آقا"فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ " همین که ایستاده"إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِه" سنگی به پیشانیِ ابی عبدالله خورد"فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ"این پیراهن عربی رو بالا زد، خونِ پیشانی رو پاک کنه"فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِه" یه تیر سه شعبه به قلبِ مبارک خورد... حضرت فرمود:"بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّه"...
اگه بخوام روضه امشب بخونم باید از اینجا شروع کنم...*
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب … سرنگون گردید
بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
*هر کاری کرد ابی عبدالله تیر رو از جلو در بیاره نشد"ثُمَّ أَخَذَ السَّهْمَ فَأَخْرَجَهُ مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِهِ فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ" حالا این منظره رو زینب داره نگاه میکنه، هیچ خواهر شهیدی جان دادنِ برادر شهیدش رو ندیده، دست یتیمِ امام حسن هم تویِ دستِ زینبِ، بچه هنوز به سنِ بلوغ نرسیده، تا این منظره رو دید، دوید وسطِ میدان، ابی عبدالله تویِ اون حالت همه توانش رو جمع کرد، فریاد زد؟ نه، همه توانش رو جمع کرد، گفت: زینب! بچه رو نگه دار...*
حسرتی ماند بر دل پدرم
بین کوچه نشد سپر بشوم
کار نیمه تمام او باید ختم
با دست این پسر بشود
ایستادیم غرقِ دلشوره
من و عمه به سمت یک گودال
چقدر ازدحامِ شمشیر است
عمه گه گاه میرود از حال
همه رفته اند و مانده ام تنها
ماندم اینجا اسیرِ غصه و غم
همه ی مردها شهید شدن
همه حتی علیِ اصغر هم
وقت تنگ است زودتر باید
نزد بابام رو سفید شوم
بروم در پناهِ آغوشش
پیشِ پایِ عمو شهید شوم
آی اهلِ سقیفه گوش کنید
پسرِ فاتحِ جمل آمد
مثل قاسم به کامِ من هم مرگ
سهل و شیرین تراز عسل آمد
آمدم تا که جان دهم پیشت
ای پناهی که بی پناه شدی
چه کسی گفته است تنهایی
من نمردم که بی سپاه شدی
به تلافیِ کوچه آمدم
که برایت عمو سپر بشوم
تا نبینم به خاک افتادی
نکند باز بی پدر بشوم
*رسید کنارِ بدنِ ابی عبدالله، تا رسید، دید حرمله شمشیر رو بالا برده، میخواد بر بدنِ ابی عبدالله فرود بیاره، صدا زد:" یابن خبیثه!" میخوای عمویِ من رو بِکُشی؟ دستش رو جلو آوُرد، نانجیب شمشیر رو فرو آوُرد...*
دستم افتاد آخ افتادم
یادِ دستِ شکسته ی زهرا
من کنار توام اما آن روز
مادرت بود بی کس و تنها
بارش سنگ بر سرت ای وای
خواهری در برابرت ای وای
ضجه و آهِ مادرت ای وای
خنجرِ کُند و حنجرت ای وای
*چیزی نگذشت، ای کاش کسی بود جلویِ چشم زینب رو بگیره، یه وقت نگاه کنه...*
سری به نیزه بلند است در برابرِ زینب
خدا کند که نباشد سَرِ برادرِ زینب
*صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم یَا أَبَاعَبْدِ اللَّه .. به نیابت ازهمه ی شهدامون با همۀ وجودت ناله بزن، بگو: یاحسین!...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#حاج_مهدی_سلحشور
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net