eitaa logo
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیل‌سیاسی
6هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
53.7هزار ویدیو
650 فایل
کانال رسانه تحلیلی سیاسی جهت #مطالبه‌گری‌ #اجتماعی_سیاسی با رویکرد #تمدن_سازی_اسلامی با حضور اساتید حوزه و دانشگاه political analysis @tahlill ارتباط با ادمین: @ZAREIR @aboozar58 ♨️ تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ایستاده در قم 🔹 حجت‌الاسلام ، طلبه جهادگر آذری مقیم قم که در بیمارستان فرقانی این شهر مشغول خدمت داوطلبانه به بیماران کرونایی بود و همسر باردارش که در آن بیمارستان بستری شده بود، بر اثر بیماری قلبی و تنفسی به همراه ۲ فرزندش دار فانی را وداع گفت. او وقتی خبر فوت همسر و فرزندانش را شنید، بدون اینکه دیگران از این موضوع مطلع شوند از بخش خارج شد و در گوشه‌ای از بیمارستان نشست و گریه کرد؛ تصویری که حالا در رسانه‌ها دست به دست می‌شود و تصویری تراژیک و روضه‌مانند از مظلومیت و مجاهدت این طلبه و دیگر طلاب جهادی را به نمایش گذاشته است. 🔸 حجت‌الاسلام محمد مداح، طلبه جهادگر بیمارستان فرقانی در گفت‌وگو با «وطن امروز» جزئیات آن اتفاق و آن عکسی را که از او منتشر شده، بیان کرده است: 🔹 بعد از نماز مغرب و عشا بود که دیدم چند بار تلفنم زنگ خورده است، دیدم از بیمارستان بوده، چند بار تماس گرفتم گفتند خودتان بیایید اینجا. رفتم به قسمت آی‌سی‌یو و به من خبر دادند خانمم به همراه فرزندان‌مان آسمانی شده و فوت کرده‌اند. خیلی ناراحت شدم [گریه می‌کند] چون چند روز بود که بستری بود، نگرانش بودم و با این خبر حسابی ناراحت شدم ولی سعی کردم آرام باشم. 🔹 یاد فرمایش آیت‌الله العظمی بهجت افتادم که فرمود وقتی کسی از عزیزان فوت می‌کند، آیه استرجاع را بخوانید. «انا لله و انا الیه راجعون» خواندم. 🔹 وضعیت بیمارستان را که می‌دانید، بیماران کرونایی در آنجا هستند و نه‌تنها بیماران، بلکه پرستاران و کادر درمانی و رفقای طلاب جهادی نیز هستند. مصیبت سنگینی دیده بودم، دیدم اگر گریه و بی‌تابی کنم، حال این عزیزان مخصوصا بیماران کرونایی بدتر و خراب‌تر می‌شود، چون بعضی از آنها می‌دانستند خانمم در آی‌سی‌یو بستری بود. 🔹 گفتم من الگویم حاج قاسم است که به دل دشمن می‌زد و از مردم دفاع می‌کرد که آنها راحت باشند و ناراحت نشوند، اگر من اینجا گریه و زاری کنم، روحیه بیماران و رفقای طلاب و پرستار به هم می‌ریزد. 🔹 با اینکه داغ دیده بودم سعی کردم با توکل به خدا، خودم را کنترل کنم. گریه نکردم و با حالت عادی رفتم پیش بچه‌ها که بگویم من امشب حالم مساعد نیست و برای شیفت شب نیستم و یک نفر دیگر را جایگزین کنید، چون واقعا رفقای طلاب جهادی خیلی تلاش می‌کنند و خیلی زحمت می‌کشند. 🔹 گریه هم نکرده بودم که چشمم خیس باشد تا این عزیزان متوجه بشوند، البته احساس کردم بعضی خبردار شده‌اند. از همه خداحافظی کردم و گفتم باز هم خدمت می‌رسم. 🔹 رفتم یک گوشه خلوت از حیاط که کسی نبود نشستم. یک روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در گوشی داشتم، برای خودم گذاشتم و آرام گریه کردم، چون با خانمم قرار گذاشته بودیم اسم پسرمان را محسن بگذاریم ولی...[گریه می‌کند]. 🔹 یکی از آقایان آن عکس را از من گرفته و منتشر کرده بود. 🔹 یک نکته‌ای که مهم است و باید عرض کنم این است که این تلاش‌ها و زحمات طلاب جهادی عزیز خوب اطلاع‌رسانی نمی‌شود. واقعا زحمات زیادی برای بیماران می‌کشند ولی متاسفانه آنطورکه باید مردم خبردار نمی‌شوند. 🔹 این یک امتحان بود که برای بنده پیش آمد و از خدا می‌خواهم به من کمک کند و بنده از همین جا از همه عزیزان و کسانی که از کل کشور به من لطف داشتند و پیام تسلیت دادند تشکر می‌کنم و امیدوارم روح خانمم و فرزندان‌مان با اهل‌بیت علیهم‌السلام محشور باشند. ✅ https://eitaa.com/ResistanceApproach
🔴 طراحی زیبا از طلبه جهادگر که در بیمارستان فرقانی مشغول خدمت به بیماران کورونایی بود که همسر و فرزند دوقلوی خود را از دست داد ولی دست از خدمت نکشید. ✅ https://eitaa.com/ResistanceApproach