کانون دختران طهورا
معرفی شہــید🌹 شهید رضا آشتیانی عراقی👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2322202646Ccca5c5797d
#زندگینامه
سوم آذر1345، در شهرستان آشتیان به دنیا آمد. پدرش غلامرضا، فروشنده بود و مادرش طاوس نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هجدهم بهمن 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
#وصیتنامه
اي برادران! ميوه چه بسيار است، ولي هر ميوهاي سودمند و خوردني نيست. دانشمندان بسيارند، ولي همه آنان از علم خويش بهره نميگيرند. گويندگان چه بسيارند، ليكن همه حرفها راست نيست. افرادي كه پشمينهپوشند و سربهزير، ولي همچون گرگها از زير ابروهايشان در پيگناهاند؛ سخنانشان مخالف عملشان است. مگر ميتوان از بوتههاي خار، انگور و انجير چيد؟ از گذشته توبه كنيد و به سوي حق روي آوريد .
#خاطرات
قبل از اینکه به جبهه برود یک مرتبه به من گفت :مادر اگر من به جبهه بروم وشهید شوم تو چه کار میکنی؟
در جوابش گفتم همان کاری که مادرهای شهید میکنند.او از این حرف من خوشحال شد وبه سمت من آمد ومرا بوسید و بعدا راهی جبهه شد.
http://eitaa.com/joinchat/2322202646Ccca5c5797d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زندگینامه شهید احمد علی نیری
🍂«شهید احمد علی نیری» در تابستان ۱۳۴۵در روستای آینه ورزان دماوند چشم به جهان گشود. از همان زمان کودکی به حق الناس و نماز اول وقت بسیار حساس بود. در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان میداد. همه میدانستند که اگر در مقابل او غیبت کسی را بکنند با آنها برخورد سختی خواهد کرد.
🍃او در تاریخ ۲۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ و در سن ۱۹ سالگی طی عملیات والفجر ۸ به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید.
http://eitaa.com/joinchat/2322202646Ccca5c5797d
کانون دختران طهورا
http://eitaa.com/joinchat/2322202646Ccca5c5797d
#زندگینامه
#شهید_علیرضا_نوری
علیرضا در پنجمین روز مرداد سال 1366 در روستای خیرآباد (شهرستان تیران و کرون) به دنیا آمد. در یک خانواده روستایی و با ایمان قد کشید. تفریحاتش در دوران نوجوانی رفتن بر سر قبور شهدا و خواندن زیارت عاشورا بود. تحصیلاتش را تا مقطع دبیرستان در روستای خیرآباد به پایان رساند و سال 1381 ساکن نجفآباد شدند.
همسر شهید علیرضا نوری در مورد اخلاق و منش این شهید گفت: شهید نوری خوش اخلاق و خوش رو بود و همیشه خنده به لب داشت، بعد از شهادتش هم کسانی که از او یاد میکنند از خنده رو بودنش میگفتند. او بخشنده بود و معمولا از کسی ناراحت نمیشد. همیشه با رفتار خوبش دیگران را متوجه اشتباهشان میکرد، از غیبت و دروغ بیزار بود و صداقت را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود.
در تمام این سالها علیرضا عضو فعال بسیج بود و فعالیت میکرد. سال 1385 سربازیاش را در سپاه (پادگان مالک اشتر ارومیه) گذراند و بعد از گذراندن دوره نظامی در پادگان به استخدام سپاه درآمد و لباس مقدس سپاه را به تن کرد و در لشگر زرهی 8 نجف اشرف نجفآباد مشغول به فعالیت شد.
شهید علیرضا نوری همیشه لبخند به لب داشت، صداقتش زبانزد تمام کسانی بود که او را میشناختند؛ از همان بچگی آرزوی شهادت در سر میپروراند.
ستوان دوم پاسدار علیرضا نوری یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر8 نجف اشرف در جنگ با تروریستهای تکفیری 29 اسفند 1393 در کشور سوریه (شیخ هلال) در سن 28 سالگی بر اثر اصابت ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجفآباد در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
http://eitaa.com/joinchat/2322202646Ccca5c5797d