#واقعیت_زندگی☺️
یه جاهایی اشتباه کردی
چون برات لازم بود...🤷🏻♀️
یه روزایی به افراد نادرست اعتماد کردی چون باید درس می گرفتی...🙂
یه وقتایی در روابط سمی و نامناسب وارد شدی و ضربه خوردی چون نیاز به تجربه داشتی...📊
ولی الان انقدر به خودت سخت نگیر و خودتو سرزنش نکن چون تمام اشتباهاتت بخشی از مراحل رشد توبوده...📈
مراحلی که باید از آن عبور کنی تا گوهر وجودت رشد کنه🌱 و به کسی که میخوای و واقعاً باید باشی، تبدیل بشی.😎
پس لطفاً خودتو سرزنش نکن چون تو فقط با اشتباهات تعریف نمیشی و تمام این مسیرها و بخشی از مراحل رشد و بلوغ فکری توئه،✅ تا هم خودتو بشناسی هم آدمهای خوب و بد رو؛ و بدونی از زندگیت چی میخوای و حالا آدمای مناسب رو هم به زندگی خودت وارد کنی.🗝️🚪
*پس سخت نگیر دوست من، اشتباهات و اتفاقات بد رو فراموش کن ولی درسی که ازشون گرفتی رو هیچ وقت فراموش نکن.*🙃
*زندگی همینه، ازش لذت ببر...*😉
#متن_اخلاقی
#گروه_رسانه_طهورا
26.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥منحصر به فرد ترین نماهنگ ۱۴۰۰
🛑نماهنگ دهه هشتادیا بالاخره منتشر شد
.
✔️با حضور عبدالرضا هلالی،
محمدحسین پویانفر و علی رام نورایی
🔊👌🏻
پیشنهاد مشاهده
ببینید و دلتون و راهی کربلا کنید
#سرباز_حسینم
#نسل_به_نسل_در_پناهت_هستیم
#دهه_هشتادی_نسل_امام_حسینی
#معرفی_کتاب📚
از مجموعه داستان های کوتاه ممتد همراه با طنینی از فضای نوستالژیک قدیم، می توان به کتاب آب نبات پسته ای اثر مهرداد صدقی اشاره کرد.
مامان با تعجب به من نگاه کرد. منتظر بود گوشی را از من بگیرد؛ اما خانمی که پشت خط بود، چنان مرا به حرف گرفته بود که نمی گذاشت گوشی را به کسی بدهم. فکر می کرد هنوز بچه ام و نمی فهمم که می خواهد از زیر زبانم راجع به خانواده مان حرف بکشد: بله... هنوز گوشی دستمه...! نه ماشین پاشین نداریم.... نه، متراژ خانه مان که نمدانم؛ ولی خیلی بزرگه.... گفتم که اسمم محسنه...! بله...؟ نه، سوم راهنمایی ام.... هنوز که برام زوده، ایشالا سی سالگی؛ شایدم هیچ وقت...! بله مدانم شوخی کردین؛ منم شوخی کردم.... اتفاقا منم شوخی کردم که شوخی کردم...! چشم، خیلی ببخشین. الان صداش مکنم. گوشی را نگه داشتم و برای اینکه خانم پشت خط نفهمد مامان از صبح کنارم بوده است، الکی با صدای بلندی داد زدم: «مامان بیا تلفن!» اما مامان فورا گوشی را از دستم گرفت و شروع کرد به حرف زدن. فکر می کردم آن خانم محترم که سر زمان دامادشدن با من شوخی کرده بود، از آشناهایی است که من او را نشناخته ام؛ اما او مرا می شناسد و قصد دارد!
هیچوقت امیدت را از دست نده ،
شاید آن زمان که امیدت را از دست میدهی
دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد ...
📚 کمی قبل از خوشبختی
✍🏻انیس لودیگ
🚌 #ایستگاهشکرگزاری
حواستون هست که همین نَفَس های بدون کپسول هدیه ان؟!🤓
#الحمدالله 🤲🏻
#رزق_قرآنی💕
پيامبر صلى الله عليه و آله از شخصى شنيد كه در دعا مىگويد:
«اسئلك خير ما تسئل»
خدايا! بهترين چيزى كه از تو درخواست مىشود به من عطا كن🤲🏻
فرمود: اگر اين دعا مستجاب شود
در راه خدا شهيد مىشود. 🕊️💕
وقتی خدا یه مشکلی رو میزاره تو زندگیت
یعنی اونقدر دوستت داره ڪه میخواد
بخـٰاطر اون مشکلم کہ شده ازش
کمک بخوای و یادش باشی((:
•.
#پسناشڪرینڪنیم🖐🏼!
🌀 #احکام | پزشک نامحرم
❓ من یک پسر نوجوانم و گاهی اوقات نزد پزشک خانم میروم. آیا معاینه توسط پزشک نامحرم اشکال دارد؟
✅ بر اساس فتاوای آیتالله خامنهای
#حدیث_گرافی📚🖊
روزی امام علے (؏) به مسجد رفتند . در مسجد شخصی ایستاده بود ، حضرت دهنه اسب را به او سپرد تا به مسجد برود و برگردد .
هنگام خارج شدن از مسجد حضرت دو دینار در دست گرفت ؛ تا به عنوان مزد به ان مرد بدهد ؛
اما وقتی برگشت دید ان مرد دهنه اسب را دزدیده و رفته است .
حضرت دو دینار را به قنبر داد و فرمود : به بازار برو و یک دهنه اسب خریداری کن .
قنبر به بازار رفت و اتفاقا به ان شخص دزد برخورد کرد ، و دید یک دهنه اسب در معرض فروش گذاشته است .
قنبر فرمود چند میفروشی؟
آن شخص گفت : دو دینار
قنبر دو دینار را داد و افسار را خرید .
وقتی برگشت حضرت فرمود : این افسار دزدیده شده است به چند دینار خریدی؟
قنبر گفت دو دینار!
حضرت فرمود : ببین که این شخص چگونه رزق حلال خود را که برایش تعیین شده بود حرام کرد❗️
امامزماننسلحسینیمیخواد.
یار میخواد-!
الانوقتشهبرایحسین (ع)
نیتجهادکنی
توکلکنی
بهحرفمردمتوجهنکنی
سختیبهجونبخری
ونسلحسینیباشی........🖤✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی
««در روز قیامت پرونده رو باز میکنن‼️»»
#روانشناسی🌿
وقتی واقعا چیزی را بخواهید
راهی برای به دست اوردنش پیدا خواهید کرد!
اما وقتی از ته دل خواستار چیزی نباشید برایش بهانه جور میکنید!
ریچل هالیس✍
#معرفی_انیمیشن📺
#لوکا🐋
#فان😂
لوکا داستان یک پسر به همین اسم است که از گونه جانوری نادری بوده و انسانها به آنها هیولاهای دریایی میگویند. لوکا یک چوپان دریایی است و به توصیه پدر و مادرش هیچگاه روی زمین نرفته چرا که فکر میکند با قدم گذاشتن روی سطح کره زمین احتمالا میمیرد. کنجکاوی نوجوانانه لوکا اما در نهایت کار دستش میدهد و کاری میکند که او به همراه یک پسر هم سن و سال خودش که او هم یک هیولای دریای است پا روی خشکی بگذارد.
لوکا میفهمد وقتی روی زمین برود تبدیل به یک انسان عادی میشود که تنها با برخورد آب به سر و صورتش دوباره سر و شکل هیولایی به خودش میگیرد و از همین رو اگر احتیاط کند و در انظار عمومی خیس نشود، میتواند بین انسانها باشد؛ او نمیخواهد به دریا برگردد چرا که پدر و مادرش قصد دارند او را به اعماق دریا و پیش عموی دیوانهاش بفرستند…
کانون دختران طهورا
*آیه گرافی*🌊 مومنان، باید تنها بر خدا توکل کنند. 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#رزق_قرآنی💕
توکل یعنے حتۍ اگه هیچکے پشتت نبود
دݪت نلرزہ
باور داشته باشۍ خدا پشتتہ
ݥثل حضرت موسي
وقتے محاصرش کردݩ
بہ یارے خدا باور داشت
خدا هم براش دریا رو شکافت..🙃
https://chat.whatsapp.com/GAncr9lqPXqJCI7UqKal2z
«🌱🌹»
ومن....
سالہاسٺبهسمٺ #تو..
فرارمیڪنم...!!":)
مگرکدامپناهگاه؛
ازآغوشاٺ..!
امنتراسٺ...♥؟!":)
#چهارشنبه_های_امام_رضایی✨