#سیره_علماء
#آیت_الله_بهجت
🍃فرزند آیت_الله بهجت:
ایشان در بیرون از منزل ذکر "یا ستار" می گفت و می فرمود: "اگر خدا بخواهد نیات ما را افشا بکند، اگر بخواهد درون ما را نشان بدهد، آبرویمان می رود.
باید از خدا طلب کنیم که درون ما را بیرون نریزد."
و در خانه اغلب ذکرشان یا الله و یا هادی بود.
📚العبد/ص145
🔸🔹🔷🔸🔹
@tahzibesadr
#آیت_الله_بهجت
#قطعهای_از_بهشت
أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی
حافظ قرآنی از آقای بهجت پرسید :
آقا از حرم حضرت رضا علیه السلام بگویید ، مشهدیم چه بخواهیم؟
فرمودند شما یکی از آیات بهشت را برایم تلاوت کن. جوان آیه { فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ ۖ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ } را خواند ( آنچه دلها بخواهد و چشم لذت ببرد هست و جاودانه آنجایید ) فرمودند: حرم آقا قطعه ای از بهشت است.روضه من ریاض الجنه است. اینجا هم آنچه دل بخواهد و چشم لذت ببرد هست ، کیست که بداند کجاست وچه باید بخواهد! ...
✍ استاد صبرآمیز
🔸🔹🔶🔹🔸
🔶 @tahzibesadr
⭕️ #تهذیب_نفس، شرط درک خدمت امام زمان (عج)
💫 #آیت_الله_بهجت :
🔹در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.
🔴روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود.
⚠️ و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود.
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید:
«آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است.
✅از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم.
چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (عج) مشرف می شوید؟
استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید.
✅استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند.
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید:
آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟
می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند.
آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ)
آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید:
🌼آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم
🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃
🔻 #تهذیب_نفس، شرط درک خدمت امام زمان (عج)
#آیت_الله_بهجت :
🔹در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.
🔴روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود.
⚠️ و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود.
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید:
«آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است.
✅از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم.
چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (عج) مشرف می شوید؟
استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید.
✅استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند.
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید:
آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟
می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند.
آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ)
آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید:
🌼آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم
🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃
.
#قرار_دلہا
#آیت_الله_بهجت میفرمودند:
💠یکی از علما که آدم فقیر و تنگدستی بود به پسرش خیلی تأکید می کرد که #نماز_شب را ترک نکن!
🔻از ایشان پرسیدند: آقا! چرا شما اینقدر روی نماز شب تأکید دارید؟
❇️فرموده بود: من می دانم که نماز شب کلید سعادت دنیا و آخرت است. من که پولی ندارم برای او بگذارم، اگر دنیا هم بخواهد کلیدش همین #نمازشب است.!
📚در محضر بزرگان، ص99
🖊 حضرت #آیت_الله_بهجت (ره)
ما نمیگوییم: معصوم باشید و منصب معصومین علیهمالسلام را داشته باشید و ادعای نبوت و امامت کنید،
🔸 بلکه میگوییم: پا جای پای معصومین علیهمالسلام بگذارید، نه جای پای دیگران.
✨ ملازم علما باشید و همیشه روشن باشید و با مطالب مفید، حیاتبخش و آموزنده سروکار داشته باشید.
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#درس_اخلاق🔻
💠 حضرت آیت الله #بهجت[رضوان الله تعالی علیه]
🍃ما از سلمان و مقداد و ابوذر یقیناً عَقبیم...
#آیت_الله_بهجت
#محاسبه_نفس
#سلمان
#مقداد
#ابوذر
هدایت شده از تلنگر مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #آیت_الله_بهجت
"راه تمـــاشـــای جمــــــال یـــار"
✍ اگر دلتان برای امامزمان(؏) تنگ شد، به صفحات قرآن نگاه کنید!
@emamana تلنگـــــــرمهـــدوی
#آیت_الله_بهجت :
بهتجــــــربه برایم ثابتشد که :
اگر کوتاهی در مسائلعبادی حاصلنشود،
درسی که نیاز به یکساعت مطالعه دارد،
در ١٠دقیقه انجاممیشود!
📚کتاب حضرت حجت ص٧۴