eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
717 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
7.2هزار ویدیو
733 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️سخنرانی استاد قرائتی 🎥موضوع: چرا باید نماز بخوانیم؟ اگر نخوانیم چه میشود ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
32.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد صنعتی زاده استفاده درست از رسانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با توهین به شهدا کنار نمی آمد. روزِ همان شبی که قرار بود مجلس عقدش برگزار شود، از تربت حیدریه عازم مشهد بودیم. قرار بود در رباط سنگ تربت حیدریه منتظرش باشیم. با همان لباس کارش آمد. حاج آقای امیریان هم با ما با بود؛ اما ناراحتی از سر و رویش می بارید. سید از علت ناراحتی اش پرسید. حاج آقا گفت در خوابگاه جهاد یکی عکس را پاره کرده است. سید خیلی ناراحت شد. همانجا ما را پیاده کرد و گفت: من تا تکلیف این شخص را مشخص نکنم، مجلس عقد نمی روم. سی کیلومتر راه راه برگشت. رفته بود و آن شخص را پیدا کرده بود و گفته بود: همکاری شما با جهاد همین جا تمام می شود. ما نیازی به کسی که عکس شهید بهشتی را پاره کند، نداریم. راوی: سید حسین نمازی؛ هم رزم شهید ؛ زندگی نامه و خاطرات سردار جهادگر شهید محمد تقی رضوی، نویسندگان: عیسی سلمانی لطف آبادی و همکاران، ناشر: انتشارات سلمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه 24.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب : موضوع : زندگی‌نامه داستانی سردار شهید مهندس ، فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) به قلم حمید حسام است. کتاب حاوی خاطرات شهید از زبان خانواده و همرزمانش است. حوادث این داستان گوشه‌ای از فراز و نشیب‌های دفاع مقدس از آغازین روز جنگ تا هنگام آزادی خرمشهر را نشان می‌دهد. «کاش یه بارم که شده، لب باز کنی و به من بگی چکاره‌ای؟ معلم قرآنی، درس مهندسی می‌خوانی یا یه بسیجی هستی؟ مادر در خیالش با محمود حرف می‌زد. می‌پرسید؛ اما جواب نمی‌شنید. هر بار که او را می‌دید، چشمانش نور می‌گرفت، لبش به خنده وا می‌شد؛ اما گوشهٔ دلش همچنان نگران او بود. فکر بدرقه عذابش می‌داد. دستپاچه می‌شد و می‌زد به حیاط یا زیر سر در می‌ایستاد؛ با قرآن و اسپند؛ اما این دفعه دل و دماغ دفعات قبل را نداشت. نشست کنار حوض. این پا و آن پا کرد و منتظر محمود ماند. باز طاقت نیاورد. چشمش به آبپاش پلاستیکی افتاد. بلند شد و دست‌های لرزانش را دور دستهٔ پلاستیکی آن حلقه کرد و گلدان‌های قد و نیم‌قد حیاط را یکی‌یکی آب داد؛ اما باز غرق در خیال محمودش بود. ذهن ناآرام او زندگی نوجوانی و جوانی فرزندش را در بستر زمان مرور می‌کرد... تا شرشر آبی که از دهانهٔ گلدان سرریز شده بود و روی پله‌ها می‌ریخت، او را به خود آورد.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 صحبت کردن پشت سر نامزدها 💠 سوال: در ایام جهت شناخت نامزد مناسب، می بایست نواقص، عیوب و امتیازات آنها را در گذشته و حال تفحص کرد تا فرد لایق را پیدا نمود، آیا صحبت کردن پشت سر نامزدها برای انتخاب فرد اصلح، جایز است؟ ملاک چیست؟ ✅ جواب: در امور مربوط به انتخابات در حد مشاوره، اشکال ندارد.