#جمعه_های_مهدوی
شماره 19
🌸ضرورت طرح مباحث مهدویت / بعد سیاسی (قسمت اول) 🌸
—————-👇👇👇
همه مکتب ها در تلاش اند تا به خواسته ها و علایق پاسخ دهند؛ زیرا نیازهایی در وجود انسان هست: مثل عدالت خواهی، کمال جویی، میل به آسایش و آرامش، امیدها و… . تحقق این خواسته ها نیاز به ساز و کارهایی نظیر تدوین و تنظیم قوانین، تشکیل حکومت و نظام مند کردن جامعه دارد، مکاتب با توجه به دیدگاه انسان شناسانه خود درصدد برآوردن این نیازها هستند و هر یک مدل خاصی را در این زمینه ارائه کرده و می کنند تا به نیازها لباس تحقق بپوشانند.
براساس بینش ها حکومت های گوناگون آمدند، طرح ها و ایده هایی را مطرح کردند، اما پس از چندی مردم شاهد ناکارآمدی این اندیشه ها و از دست دادن اعتماد توده ها و سرانجام شکست مکتب ها و حکومت های مختلف در صحنه جهانی بودند. لازم به یادآوری است که بعضی از این حکومت ها از روی فریب و نیرنگ شکل گرفته بودند. به عنوان مثال:
سالیان دراز دو ایده غالب _ کاپیتالیسم نماینده اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم مدّعی نمایندگی در دفاع از حقوق کارگر _ همچون دو درنده ای با سلاح های مخرب اتمی و هسته ای و… جهان معاصر را تهدید کردند؛ به طوری که بهداشت روانی ملت ها به خطر افتاد، کابوس جنگ و تنازعات سالیان طولانی بر سر افراد بشر سایه افکند، و امنیت عمومی جهان را به مخاطره انداخت.
این تهدیدها و ثمرات آن، آشکارترین دلیل بر عجز و درماندگی برنامه ها و ایده های این دو مکتب بوده است. این دو تفکر اگر چه سالیان متمادی بر افکار و اندیشه سیاسی جوامع بشری تأثیر گذاشته بودند، ولی به مرور زمان، یکی از آنها ناکارآمدی خود را نشان داد و به تاریخ _ خاطره ها _ پیوست.
◀️ قدرت دوم که در مقابل کمونیسم قرار داشت، سرمست از غرور بی رقیب بودن، با نشان دادن چنگال های خود به جهان معاصر، خود را تنها ایدئولوژی شایسته برای رهبری بر نظم نوین جهانی می داند و سعی دارد به هر شکل ممکن، هر ندای مخالفی را در سینه ها خفه کند؛ اما این خیالی بیش نیست؛ زیرا می توان چالش های لیبرال _ دموکراسی را در جهان به راحتی مشاهده کرد. این مکتب نه تنها بشر را به ساحل نجات نرسانده، بلکه او را در گردابی از بحران های معرفتی، اخلاقی، روانی، تکنولوژی و فناوری و… گرفتار کرده است. به عنوان نمونه، روزگاری در ابتدای رنسانس افرادی چون فرانسیس بیکن، مؤسس تفکر تجربه گرایی در غرب، ادّعا می نمودند که انسان با علوم تجربی می تواند بر طبیعت سیطره پیدا کند؛ اما امروزه اندیشمندان با این پارادوکس مواجه هستند که چرا با رشد علوم تجربی و خردگرایی عقل ابزاری یا عقل معاش، هنوز مدرنیته و تکنولوژی نتوانسته جهان را به رفاه و عدالت جهانی برساند و هر روز به شمار کشورهایی که زیر خط فقر هستند، افزوده می شود و هم چنان انسان معاصر در ناآرامی به سر می برد؟ و ده ها سؤال دیگر. اینها همه نشان از شکست حتمی و نزدیک این امپراتوری بزرگ دارد.
ادامه دارد...
#مهدویت
#بعد_سیاسی
#امام_زمان