eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
721 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
725 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📗قطعه‌ ای از کتاب : هوا سرد و سنگین بود. سکوت عجیب و ترس‌آوری کل منطقه را فرا گرفته بود. ماشین حرکت کرد و بعد از مدتی محمّدمهدی سکوت را شکست: «بچه‌ها امشب عملیّات سختی پیش رو داریم. بیایید همه با هم از خدا بخواهیم که امشب ملائکه آسمان رو به یاری رزمندگان اسلام برساند.» بغض گلویش را گرفته بود، صدایش می‌لرزید نه از سرما بلکه از شوق: «خدایا! ما فقط سیاهی لشکر اسلام هستیم و در برابر تجهیزات و مهمّات فراوان دشمن از خودمان چیزی نداریم. خدایا به آبروی حضرت زهرا سلام الله علیها امشب فرزند عزیز زهرا، امام زمان (عجل الله) را به یاری ما بفرست!» 📔 ✍️ به قلم 📚 به همت 🔖 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 با تفیف ۳۰ درصد ◀️ lish.ir/1Nyx 📲 ارسال "شب حنظله ها" به سامانه ◀️ 3000141441
🔵🔵🔵١٩ دیماه سی و هفتمین سالگرد روحانی شهید محمدمهدی آفرند، فرمانده دستۀ ویژۀ غواص؛ گردان 412 لشکر 41 ثارالله گرامی باد. ✂️چند دقیقه‌ای برای بچه‌ها سخنرانی کرد و در پایان روضۀ حضرت زهرا(س) را خواند. همه اشک می‌ریختند، خودش از همه بیشتر. شروع کرد به سینه زدن و نوحه خواندن: «چه زیباست شهادت، چه زیباست شهادت، شهادت شیرین است.» آخر سخنانش گفت: «بچه‌ها امشب، شب حنظله‌هاست، امشب خیلی از حنظله‌ها (تازه‌داماد‌ها) شهید می‌شن!» یکی از بچه‌ها پرسید: «منظورت چیه؟! کدوم‌یکی از بچه‌ها شهید می‌شن؟» با دست اشاره کرد سمت یکی‌یکی و گفت: « تو شهید می‌شی! ... تو و تو شهید می‌شید!...» یکی از بچه‌ها سرش را نزدیک گوش محمّدمهدی برد و پرسید: «خودت چی؟! خودت هم حنظله هستی.»لبخندی شیرین زد: «خودم هم امشب شهید می‌شم.» 💥کتاب چند ماهی است که منتظر چاپ سوم است. دیار