#سوم_اخلاص
حاج امام قلی نخجوانی
حاج امام قلی نخجوانی که استاد معارف آقا سیدحسین قاضی پدر مرحوم حاج میرزا علی آقا قاضی بود و در نزد مرحوم سید قریش قزوینی در اخلاقیات و معارف الهیه مراتب استکمال را طی می کرد، گوید: پس از آن که به سنّ کهولت و پیری رسیدم، شیطان را دیدم که هر دوی ما بالای کوهی ایستاده ایم. من دست خود را بر محاسن خود گذارده و به او گفتم: مرا سنّ پیری و کهولت فرا رسیده، اگر ممکن است از من درگذر. شیطان گفت: آن طرف را نگاه کن. وقتی نظاره کردم، درّه ی بسیار عمیق را دیدم که از شدت خوف و هراس، عقل انسان مبهوت می ماند. شیطان گفت: در دل من رحم و مروت و مهر قرار نگرفته، اگر چنگال من بر تو بند گردد، جای تو در ته این درّه خواهد بود که تماشا می کنی.
#چهارم_پاکی_نیت
پاکی نیّت
علامه بلاغی
درباره ی علامه شیخ محمدجواد بلاغی نوشته اند که در کارهای خود آنقدر متوجه خدای سبحان و خالص بودن اعمال بود که درقسمتی از کتاب های منتشره اش نام خود را ننوشت و به عنوان نویسنده ای گمنام و ناشناس، آن ها را منتشر کرد و می فرمود: هدف من دفاع از اسلام و تشیع و حقیقت است و کتاب من به نام من چاپ شود و یا به نام دیگری هیچ فرقی ندارد. آری این است شعار مصلحانی که به ارزش های والا ایمان دارند و این است نمونه ای از آنچه تفسیر مادی حرکات انسان را ابطال می کند.
#پنجم_عبادت و پرستش
علامه طباطبایی
علامه در مراتب عرفان و سیر و سلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و مناجات بود. در بین راه که او را می دیدیم غالبا ذکر خدا را برلب داشت. درجلساتی که در محضرشان بودیم،وقتی جلسه به سکوت می کشید، دیده می شد که لب های استاد به ذکر خدا حرکت می کرد. به نوافل مقیّد بود و حتی گاهی دیده می شد که دربین راه مشغول خواندن نمازهای نافله است. شب های ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود. در قم هفته ای حداقل یک بار به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف می شد و یا در ایام تابستان غالبا به زیارت حضرت رضا علیه السلام می شتافت. شب ها به حرم مطهر مشرف می شد و در بالای سر می نشست و با حال خضوع به زیارت و دعا می پرداخت.