🔺ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم. حق نداریم باهاشان تند برخورد کنیم. از کجا معلوم که توی انحراف اینها تک تک ماها نقش نداشته باشیم.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
📚کتاب به مجنون گفتم زنده بمان؛ کتاب همت صفحه 41.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
مادر بود و سه ماهه باردار محمد ابراهیم بود. عازم کربلا بودم و او هم هوایی شده بود.
آنقدر اصرار کرد که به بردنش راضی شدم. سختی سفر و دوری راه مریضش کرد. دکتر پس از معاینه گفت که محمد ابراهیم بی محمد ابراهیم. مقداری هم دارو داد برای سقط بچه مرده و گفت اگر دارو ها مؤثر واقع نشد، بیایید تا عمل کنم.
مادر گفت: داروی پزشک را نمی خورم. مرا برسان کنار ضریح #امام_حسین (ع).
از حرم که برگشت احساس سبکب عجیبی داشت. خوابش برد.
صبح شادمانه از خواب بیدار شد. در عالم رؤیا خانمی نقاب دار، بچه ای زیبا را توی بغلش گذاشته بود و گفته بود: «این بچه را بگذار لای چادرت و به کسی هم نده. برش دار و برو».
دوباره رفت پیش همان دکتر. او فقط متعجانه نگاه می کرد. وقتی جریان را فهمید همه پول ویزیت و نسخه را پس داد و داروی تقویتی نوشت.
بالاخره « محمد ابراهیم همت» با عنایت امام حسین (ع) به دنیا آمد.
#شهدا_و_امام_حسین ع
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
راوی: پدر شهید
#کتاب_خط_عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۷.