مراسم ازدواج شهید زنگی آبادی
برش يك:
يك برگه بزرگ آورد بيرون و بسم الله گفت. شرائطش را نوشته بود همه اش از جبهه و مأموريت و مجروحيت و شهادت گفته بود و اين كه من بايد با شرايط سختش بسازم تا با هم #ازدواج، كنيم. شرط كرده بود مراسم عقد توي مسجد باشد.
برش دو:
گفتم:من فقط دوست دارم #مهريه ام يك جلد قرآن باشد.گفت: نه !يك جلد قرآن نمي شود .يك جلد قرآن با يك دوره #كتاب_هاي_شهيد_مطهري.
برش سه:
يك قدح آب آورد. گفت در روايت آمده است هر كس شب عروسي اش پاي زنش را بشويد و آبش را در خانه بريزد، تا عمر دارند خير و #بركت از خانه شان نمي رود. به شوخي گفتم : پاهاي من كثيف نيست.گفت: مهم اين است كه ما به روايت عمل كنيم.
برش چهار:
سه روز قبل از محرم عروسي كرديم.وضو گرفتيم و #دعاي_كميل ،توسل و زيارت عاشورا خوانديم.گفت: من دعا مي كنم تو آمين بگو. اول شهادت، دوم حج ناگهاني و سوم اينكه بچه اولش پسر باشد و اسمش را بگذارد مصطفي.همه اش مستجاب شد.
#شهید_یونس_زنگی_آبادی
#سیره_خانوادگی_شهدا
#ازدواج_آسان
#کتاب_مثل_مالك، چاپ اول ،۱۳۸۵،چاپ الهادي. صفحات 19، 20 و 23 و 25.
ادامه مطلب قبل...
برش سوم:
بعد از ازدواج هم این عادت از سرش نیفتاد. تا جایی که #مهریه خانمش هم کتاب بود. یک دوره #کتاب_وسائل_الشیعه. اول از همه هم شروع کرد به خواندن کتاب النکاحش.
هر وقت از خانه به منطقه می رفت، با خودش کتاب می برد. آخرین کتابی که خواند #کتاب_ارشاد شیخ مفید بود که در وقایع مربوط به اهل بیت (ع) است. وقتی شهید شد یکی از چیزهایی که به من دادند به عنوان وسایل شهید همین کتاب بود.
#شهید_حسن_باقری
#سیره_فرهنگی_شهدا
#فرهنگ_کتاب_خوانی
#ترویج_کتاب_خوانی
#مهریه_همسران_شهدا
راویان: خواهر و همسر شهید و خلیل سبحانی و مصطفی رحیمی؛ هم محل های شهید
#کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه ۲۲-۲۳ و ۳۰-۳۱ و ۵۳ و ۱۶۰-۱۶۱ و ۳۱۰.
.