🔹در اختیار داشتن سود و زیان در زندگى تمامى مردم.
وَ بِیَدِكَ لا بِیَدِ غَیْرِكَ زِیادَتى و نَقْصى وَ نَفْعى وَ ضَرّى؛در اختیار داشتن سود و زیان مردم از سوى خداوند
خداوند نه تنها «زیادت» و «نفعى» را كه نصیب آدمى مىگردد از سوى خودمىداند، بلكه «نقصان» و «ضرر» و «مصایبى» نیز كه به انسان وارد مىشود به خود،منتسب مىداند؛
بنابراین، نفع و یا ضررى كه به گمان ما از دیگران به ما مىرسد، در واقع ازطرف خداوند و به اذن و مشیَت او است.
فلسفه نقصان و ضرر بنده از طرف خدا
خداوند، حكیم است و آنچه از او به ظهور مىرسد از سرچشمه حكمت ومصلحت جارى مىشود. بنابراین اگر نقصان و ضررى نيز متوجه انسان مىگردد،از حكمت و مصلحتى پنهانى برخوردار است، گرچه آدمى به سببِ علم اندكش ازآن مصالح بىخبر است.
بنابراین، «نقصان» نیز همانند «زیادت» و «ضرر» نیز مانند «نفع» از طرف خدابوده و همه در مسیر خدمت انسان و به خاطر مصالحى و براى پرورش او و سیراو به طرف تكامل است.
#شرح_مناجات_شعبانیه
✅شرح مناجات شعبانیه (قسمت دوم)
وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَ تَخْبُرُ حاجَتى وَ تَعْرِفُ ضَمیرى وَ لا یَخْفى عَلَیْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى وَ اَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتى. وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُكَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَریرَتى وَ عَلانِیَتى، وَ بِیَدِكَ لا بِیَدِ غَیْرِكَ زِیادَتى وَ نَقْصى وَ نَفْعى وَ ضرى.
و تو مى دانى آنچه را كه در دلِ من است و از نيازم آگاهى و ضميرم را مى شناسى و هيچ امرى از امور دنيا و آخرتم بر تو پوشيده نیست؛ و نیزمى دانى آنچه را كه مى خواهم بر زبان آورم، و به آن دهان بگشایم، وآگاهى به آنچه كه براىِ عاقبتم امیدوارم. و به درستى كه آنچه در ظاهر و باطنِ من تا آخر عمر از من سر خواهد زد، از تقدیرِ تو گذشته است و كمى و زیادى و سود و زیانِ من به دستِ تو است، و در دستِ هیچكس جز تونیست.
🔹آگاهى خداوند به تمام اسرار بندگان؛
«وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَ تَخْبُرُ حاجَتى؛ علم الهى به اسرار بندگان
خداوند به آنچه در قلبها مىگذرد آگاه است و بالاتر از آن، اینكه بر هر چیزى درجهان هستى، علمى كامل دارد.
ذكر این عبارات از دعا در اول نیایش و حقتعالى را آگاه دانستن به نیازهاى درونى خویش، هم به معناى ستایش از محبوب است كه خود یكى از آداب دعاست و هم گلگشتى است سریع در یكى از زیباترین منازل عالیه عرفانى.
توضیح آنكه، اولیاى الهى در عین حال كه اهلِ دعا و خواستن مىباشند، گاهى نیز در اوجِ احوال روحانى خویش و در ورود به یكى از مراحل والاى سیر وسلوك خویش، دست از دعا نمودن بر مىدارند؛ به این زبان حال كه «عِلْمُهُ بِحالى حَسْبى مِنْ سُئوالى؛ علم او به حالِ من، مرا كافى است كه از او در خواستى نمایم».
غرض آنكه حضرت در این فراز از دعا، خواستند از این حقیقت عالى و زیبا،حظّى برده و از این خرمن خوشهاى برداشته و در این عالم روحى نیز گامى بردارند و آن اینكه «عِلْمُه بِحالىِ حَسْبى من سُؤالى».«وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُكَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَریرَتى وَ عَلانِیَتى»
🔸تقدیر الهى بودن تمامى امور در زندگىِ بنده؛
شاید نخستین سؤالى كه با شنیدن نام «قضا و قَدَر» به ذهن آدمى خطور مىكنداین است كه: اگر بنا باشد، هر آنچه كه در زندگى آدمى پیش مىآید و اتفاق مىافتد،بر طبق قضا و قدر الهى باشد، پس چه فایدهاى براى دعا مىتوان تصور كرد و اساسا تلاش در زندگى بشر چه سودى مىتواند داشته باشد؟
در پاسخ به این سؤال مهم، آن هم به اجمال باید گفت:
اولاً ـ قضا و قدر همانند درختى با شاخههاى انبوه است.
از جمله شاخههاى آن این است كه: دعا نمودن و به دنبال آن، استجابت دعا، خود از مصادیق قضاى الهى است؛ یعنى قضا و تقدیر الهى بر آن تعلق گرفته استكه در زندگى آدمى، دعایى باشد و اجابتى.
همچنین خداوند اینگونه اراده فرمود و اینگونه قضا و قدر خویش را جارىساخت كه هر كه در زندگى، اهل تلاش باشد، به آرزوهایش خواهد رسید و مقدرفرمود كه هركه تقوا پیشه كند، رستگار خواهد شد.
ثانیا ـ در مورد دعا، مطلب بالاتر از این حرفهاست؛ یعنى تأثیر دعا تاآنجاست كه مىتواند قضاىِ الهى را نیز تغییر دهد؛ همانگونه كه از امام باقر علیهالسلام چنین نقل شده است كه: «اَلدُّعاءُ یَرُدُّ الْقَضاءَ وَ قَدْ اُبْرِمَ اِبْراما؛ دعا، قضاى الهى را تغییرمىدهد، اگرچه آن قضا، كاملاً محكم شده باشد»؛(19) یعنى در واقع، بنده توسط قضاى الهىـ كه دعا باشد ـ مىتواند قضاى دیگرى را رفع كند و این یكى از شگفتىهاى اینشاهكار خلقت، یعنى انسان است كه تا این حد مىتواند در جهان هستى ـ به اذنالهى ـ تأثیرگذار باشد.
سخن آخر درباره مبحث قضا و قدر، موضوع «بَداء» است كه در واقع،ارمغانى بزرگ از ناحیه اهل بیت علیهمالسلام براى انسانهاست.
بَداء به زبان ساده یعنى «اصل تغییرپذیرى تقدیرات الهى و اینكه هیچ یك ازامور عالم جز به تقدیر خداوند تحقق نمىیابد، و البته این تقدیر، حتمى نیست.»
ناگفته نماند كه «بَداء» از آن دسته از اسرارِ الهى است كه احدى را جز خدا،بدان راه نیست.
حاصلِ سخن آنكه، با وجود «بَداء» موضوع ناامیدى و افسردگى از میانمىرود و منتفى مىشود و همواره آنچه درجلوه است، ستاره امید است؛ چونهمواره، احتمال تغییر شرایط موجود مىرود.
.
شرح مناجات شعبانیه 2.mp3
11.3M
🔊 بشنوید | شرح مناجات شعبانیه جلسه2 توسط مرحوم آیت الله حائری شیرازی
#شعبان
#شعبانیه
#مناجات_شعبانیه
☀️ #شمسی
➕ رحلت فقيه معظم آيت اللَّه "محمدمظفری قزوينی" عالم بزرگ قزوين (1380 ش)
➕ وفات آيت الله رحمانی؛ عالم و مدرس برجسته حوزه (1374ش)
🌙 #قمری
🌺 ولادت حضرت اباالفضل العباس(ع) (26 ق)
➕ روز جانباز
➕ درگذشت "ابوسعيد ابوالخير" عارف و شاعر معروف (440 ق)
❄️ #میلادی
➕ فتح "بيت المقدّس" توسط مسلمانان در زمان خليفه دوم (636م)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹ولادت حضرت عباس علیه السلام، 26ه-ق
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام
▪️7 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
▪️11 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
▪️27 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️36 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
💐 ولادت حضرت اباالفضل العباس(ع)(26 ق)
✍️ حضرت اباالفضل العباس(ع) فرزند برومند امام علي(ع) از مادري مشهور به ام البنين متولّد شد. حضرت اباالفضل(ع) از محضر پدري چون اميرالمؤمنين و برادراني همچون امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، فيوضات علمي، معنوي و اخلاقي برگرفت و در كمالات گوناگون به جايگاه رفيعي دست يافت.
✅ آن حضرت پس از شهادت پدر از همراهي و ياري برادرانش فروگذار نكرد و سرانجام به همراه امام و پيشواي خود، حضرت امام حسين(ع) در صحراي كربلا با لب تشنه و مظلومانه به شهادت رسيد.
💠 چهار ویژگی حضرت عباس(ع) در کلام امام صادق علیه السلام
امام صادق (ع) در فرازی از زیارت حضرت عباس(ع)، چهار صفت در وصف آن حضرت را بیان می کند؛ که این اوصاف در وجود ما نیز باید تجلی پیدا کند.
۱- اولین توصیف این است که حضرت میفرمایند: کسی میتواند یار امام باشد، که «تسلیم» بودن جزو ویژگیهای اخلاقش باشد؛ تسلیم بودن یعنی هر گامی امام بر میدارد ما هم همان گام را برداریم، نه اینکه بگوییم دلمان چه میگوید. تسلیم بودن یعنی خواسته امام را بر دیگران ترجیح دادن و این در وجود حضرت عباس (ع) بود.
۲- دومین ویژگی درباره شخصیت حضرت عباس (ع) این بود که ایشان «تصدیق» بودند، یعنی با جان و دل تمام مباحث را میپذیرفتند و این رفتار یک گام فراتر از تسلیم است. حضرت عباس (ع) در مقام جان دادن و گوش فرا دادن به دستورات امام تصدیقگر بودند. یعنی هر آنچه خواستِ امام بود را با دل و جان قبول داشتند.
۳- سومین ویژگی شخصیت حضرت «وفا» بود. یعنی اینکه فرد با تمام وجود قدم بردارد اما همواره خود را بدهکار بداند. وفا یعنی در مقام یاری رساندن همواره خود را بدهکار بدانیم نه طلبکار.
۴- ویژگی چهارم حضرت عباس «نُصحِ به خلف نبی» است. در اینجا نصیحت برای امام؛ به معنای نصیحت کردن امام نیست بلکه به معنی خیرخواهی است. یعنی کار را زیباتر و بیشتر از آنچه که خواستند، انجام بدهد. یعنی حضرت همواره خیرخواه بودند و همواره خیر دیگران را در نظر میگرفتند و خواسته دیگران را بر خواسته خود ترجیح میدادند و درصدد بودند دست بندگان را در تمام مراحل بگیرند.
🌷 .....اَشْهَدُ لَک بِالتَّسْليمِ وَالتَّصْديقِ، وَالْوَفآءِ وَالنَّصيحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِىِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ.......
گواهی می دهم که تو تسلیم بودی و تصدیق نمودی و وفاء و خیرخواهی کردی نسبت به یادگار پیامبر صلی اللّه علیه و آله، آن پیامبر مرسل.
📗ابن قولویه، کامل الزیارت، باب هشتاد و پنجم، زيارت حضرت عباس(ع)
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
پاسداشت #857 شهید بیست و هشتم اسفند ماه
#شهید_امروز
#شهید_منصور_کلبادی_نژاد
شهید منصور کلبادینژاد فرمانده گردان امام حسین (ع) (استان مازندران، شهرستان گلوگاه) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_حسن_قورچ_بیگی
شهید حسن قورچبیگی جانشین گردان حمزه سیدالشهدا (ع) (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_رضا_حق_شناس
شهید رضا حقشناس جانشین گروهان گردان یا رسول (استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_شهاب_الدین_اسماعیلی
شهید شهابالدین اسماعیلیسراجی؛ جانشین دسته (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهید_منصور_زهدی
شهید منصور زهدی؛ مسئول تدارکات گردان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهید_کیخسرو_وریجی
شهید کیخسرو وریجی؛ فرمانده دسته (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۱ ه.ش)
.
#رهبر_معظم_انقلاب:
تلاوت قرآن مقدّمهی عمل است.🔻
♦️قرآن فقط برای تلاوت کردن نیست؛ تلاوت قرآن مقدّمهی فهم قرآن و به دست آوردن معرفت قرآنی است؛ این را بایستی برای خودمان تأمین کنیم.
اگر تلاوت، تلاوت درست و بهجایی باشد، #دوفایدهی مهم را باید به ما بدهد: #یکی اینکه معنویّت ما را، روح معنوی ما را تعمیق کند، عمق ببخشد. ما غرق در امور مادّی هستیم؛ انسانها احتیاج دارند به توجّه معنوی، به روح معنویّت و این با تلاوت قرآن -اگر خوب تلاوت کنیم قرآن را- حاصل میشود.
و #دوّم اینکه به فکر خودمان و اندیشهی خودمان مدد برسانیم و آن را از معرفت قرآنی تغذیه کنیم؛ یعنی قرآن، هم در دل ما اثر میگذارد، هم در ذهن ما اثر میگذارد. اگر با قرآن مأنوس بشویم، خیلی از مفاهیم حیات و زندگی برای ما روشن خواهد شد.
کجرَویها، بدفهمیها، یأسها، خیانتهای انسانها به یکدیگر، دشمنیهای انسانها با یکدیگر، ذلیل کردن انسانْ خود را در مقابل طواغیت عالم و امثال اینها، همه ناشی از دوری از قرآن است. قرآن، هم به ما معنویّت میدهد، هم به ما معرفت میدهد.
۱۳۹۸/۱/۲۶
#اُنس_با_قرآن
#رهبر_قرآنی
#قسمت_بیستم
سیره قرآنی امام خمینی (ره)
روزی هفت بار قرآن می خواندند
امام روزی هفت بار قرآن می خواندند . اوقات قرائت ایشان که حاج احمد آقا می فرمودند #روزانه_چهارجزء
قرآن را شامل می شود به ترتیب عبارت بودند از :
1 . قبل از نماز صبح 2 . بعد از نماز صبح 3 . ساعت نه صبح 4 . قبل از نماز ظهر
5 . بعد از ظهر( بعد از قدم زدن روزانه ) 6 . قبل از نماز مغرب 7 بعد از نماز عشاء
راوی: سید رحیم میریان
مىشود معارف شيعه را در همهى سطوح عرضه كرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامى بگيريد تا سطوح بالاترين فيلسوفها. ما با اين معارف نبايد #شوخى كنيم. #ارزش_ابا_الفضل_العباس به جهاد و فداكارى و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عين تشنگى و بر لب آب، بدون اينكه شرعاً و عرفاً هيچ مانعى وجود داشته باشد.
ارزش شهداى كربلا به اين است كه از حريم حق در سختترين شرايطى كه ممكن است انسان تصورش را بكند، دفاع كردند. انسان حاضر است در يك جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احياناً در حرارت جنگ كُشته هم بشود- كه البته مقام خيلى والايى است، همه هم حاضر نيستند، شهدا و مجاهدان فى سبيل الله معدودند؛ در زمان ما هم بحمد اللّه شهداى برجستهاى داشتهايم- اما شهيد شدنِ اينطورى در آن ميدان جنگ، با شهيد شدن در صحنهى كربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگى، با آن تهديد به اذيت و آزار كسان انسان، خيلى تفاوت دارد.
انسان خيلى اوقات مىگويد من حاضرم در اين ميدان جانم را بدهم؛ اما چهكار كنم، بچهام دارد از گرسنگى يا از بىدارويى مىميرد؛ اين مىشود يك بهانه براى انسان. انسان گاهى ملاحظهى ناموس خودش را بيشتر از جانش مىكند؛ ملاحظهى بچهى شيرخوارش را بيشتر از جانش مىكند. انسان در اين ميدان برود، بچهى شيرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموساش هم باشد، همهى اينها هم در معرض خطر قرار بگيرند و پايش نلرزد.
ارزش ابا الفضل، ارزش حبيب بن مظاهر، ارزش جون در اينهاست، نه در قد رشيدش يا بازوى پيچيدهاش. قد رشيد كه خيلى در دنيا هست؛ ورزشكارهاى زيبايى اندام كه خيلى هستند؛ اينها كه در معيار معنوى ارزش نيست. گاهى روى اين تعبيرها تكيه هم مىشود! حالا يكوقت شاعرى در يك قصيدهى سى، چهل بيتى اشارهاى هم به #جمال_حضرت_اباالفضل مىكند؛ آن يك حرفى است؛ ما نبايد خيلى خشكى به خرج دهيم و سختگيرى كنيم؛ اما اينكه ما همهاش بياييم روى ابروى كمانى و بينى قلمى و چشم خمار اين بزرگواران تكيه كنيم، اينكه مدح نشد؛ در مواردى ضرر هم دارد؛ در فضاهايى اين كار خوب نيست.
(05/ 05/ 1384) بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)
.