eitaa logo
معاونت تهذیب مدرسه معصومیه
492 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
967 ویدیو
108 فایل
اطلاع رسانی و گزارش برنامه های فرهنگی مدرسه
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ سرّی از اسرار شهادت اعلی الله مقامه: 1️⃣ کمی قبل از شهادتش به گفته بود: «ای ترامپ قمارباز! نیازی به نیروهای مسلح ایران نیست، من حریف تو هستم، بیا»! بعد از شهادتش یکی از همرزمانش گفت: آن روز که این حرف را از سردار شنیدم با خود فکر کردم که حاج قاسم هم اسیر «» شده، ولی حالا که می بینم که خون بهای او «ازاله منطقه از نجاست » شده و مجلس عراق تصویب کرده که آمریکا باید از آنجا خارج شود، فهمیدم که چطور با ترامپ قمار کرد و چگونه در این قماربازی پیروز شد. 2️⃣ یکی دیگر از همرزمان شهید بعد از شهادت سردار گفت: یکبار به سردار گفتم: چه سرّی است که من و تو، این همه زیر موشک می رویم ولی باز نمی شویم؟! جواب داد: جوابش را می گویم ولی به شرط اینکه تا بعد از شهادتم نگویی؛ بدان که من اصل شهادت را از خدا گرفته ام ولی زمان شهادت را به خودم واگذار کرده اند(یعنی او بر مرکب شهادت سوار بود و افسارش به دست خود او بود). ✅ نتایج: ✔️ شهید اگر از خدا شهادت می طلبد، به جهت «منّیّت» ها نیست، بلکه به جهت این است که می خواهد حتی با خون خود هم جریان آفرینی کند. شهید نمی گوید: خدایا از این زندگی خسته ام و دیگر حوصله ام سر رفته یا در فشارم و سختی می کشم، پس مرا شهید کن تا راحت شوم! بلکه شهید می بیند که ها زیاد شده لذا می خواهد با خون خود جامعه خود یا بشریت را بیدار کند آنگونه که مرضیه س چنین کرد و آنطور که ع عمل نمود. ✔️ از سویی دیگر، شهیدی که والامقام باشد، زمان شهادتش به دست خودش است پس برای شهادتش، بهترین زمان را بر می گزیند تا بهترین ثمره حتی در خون او جاری شود. ✔️ اگر سلیمانی زمان شهادتش در دست خودش بود، پس حضرت زهرا س قطعاً چنین بوده است. صدّیقه طاهره س زمان شهادت خود را وقتی انتخاب کرد که مردم «» را تنها گذاشته بودند و او را تضعیف کردند. او شهادت را در این زمان برگزید تا مردم را بیدار کند. ✔️ گویی سردار سلیمانی هم زمان شهادت خود را در زمانی برگزید که آمریکایی ها در حال آزار سخت ایران بودند( های متعدد در داخل ایران با کمک جریان از جمله فتنه آبان 98) و بالاخص مسأله گران شدن بنزین که در آن ناچار شد از خود مایه بگذارد(برای دولت بی تدبیر) و حتی عده ای از حزب اللهی ها هم از رهبری دور شدند و بر ایشان خرده گرفتند که چرا به نفع مردم نظر نداد. ✅ آری! او زمان شهادتش را در این زمان برگزید تا یکبار دیگر مردم را بیدار کند. بعد از شهادتش یک ویدئو از او دست به دست شد که در آن می گفت: «برادرها، رزمنده ها، یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت به خیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. و الله و الله و الله از مهم ترین شئون عاقبت به خیری[و با تأکید دوباره:] و الله و الله و الله از مهم ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی ما با این حکیمی است که امروز سکان این انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهم ترین محور محاسبه همین است». ✅ نیز این جمله که از او منتشر شد: «مردم از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می کند به اسلام و انقلاب، تمایل ندارم. اما این را بدانید، والله علمای شیعه را تماما و از نزدیک میشناسم، الان 14 سال شغل من همین است، علمای لبنان را میشناسم، علمای پاکستان را می شناسم، علمای حوزه خلیج فارس را میشناسم، چه شیعه و چه سنی، والله، اشهد بالله، سرآمد همه این روحانیت از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی آیت الله العظمی خامنه ای است»(حاج قاسم سلیمانی در کنگره شهدای کرمان 1389). روحش شاد که بار دیگر در ایران بر پا کرد، ها را زدود، دلها را با و کار برای خدا، آشتی داد و همگان را متوجه یاری کردن فقیه کرد ... . 🚩 @feghhoshahadat @tahzibmm
🔰 به مناسبت و : ✍خاطره ای جذاب و خواندنی از اهدای به علامه مصباح یزدی ادام الله ظله العالی توسط طلاب بسیجی و انقلابی مدرسه علمیه معصومیه قم 🌿 زمستان سال 88 بود که در مدرسه مراسم داشتیم. قرار بود طلاب به دست مبارک آیت الله معمم شوند. فضای کشور هنوز درگیر مباحث بود. ☘ به ذهنم رسید ازاین فرصت برای تجلیل از آیت الله مصباح یزدی که طی این مدت مجاهدانه به پرداختند، استفاده کنیم. همه جوره پای کار بود. به حاجی گفتم قرار شد خودمان یک طراحی کنیم و بعد از مراسم عمامه گذاری به آیت الله تقدیم کنیم. ☘ همه تمرکزمان روی مراسم اهدای تندیس بود. می دانستیم این در این مقطع زمانی برای خیلی ها گران خواهد آمد. تاکید براینکه در غبار برخی هستند و عمار بودن یک ارزیابی است، همین نکته کلیدی بود. ☘ شروع کرد به طراحی و بعد سفارش حک کردن آن روی شیشه، من هم مشغول هماهنگی با مدیر مدرسه و نوشتن متن تندیس و تقدیرنامه و... ☘ قرار شد آیت الله ریاست وقت حوزه های علمیه نیز در مراسم شرکت کنند. قبل از مراسم خدمت آیت الله مقتدایی رسیدم و ایشان را درجریان قرار دادم و خواستم زحمت اهدای تندیس را ایشان بکشند، ایشان هم از این پیشنهاد استقبال کردند. ☘ می دانستم اگر قبل از جلسه مطلع شوند، حتما مخالفت خواهند کرد به همین دلیل تا به آیت الله مصباح چیزی نگفتیم تا.... ☘ آیت الله وارد مدرسه شدند و در اتاق انتظار سالن همایش نشستند تا زمان ورود ایشان به سالن برسد. در اتاق انتظار حاج آقا ملکی (مدیر معصومیه)، آیت الله مصباح و بنده بودیم. قرار شد آقای ملکی قبل از جلسه موضوع را به ایشان بگویند. ☘ دلهره و داشتم که الان چه اتفاقی می افتد. نکند مخالفت کنند و همه زحمات و برنامه های ما بر باد رود. آقای ملکی آرام و بامقدمه شروع کردند به گفتن موضوع که در حاشیه مراسم قرار است تندیسی خدمت شما اهدا شود.... 💢 آیت الله که روی صندلی نشسته بودند با شنیدن این موضوع یک مرتبه حالت چهره شان شد با توام با آرامی فرمودند: آقا من اصلا به این کارها رضایت ندارم و سرشان پایین انداختند و دیگر هیچ نگفتند. 💢 با سکوت ایشان همه در سکوت فرو رفتند و فضا سنگین شد. با دیدن ناراحتی و واکنش ایشان ... اینطوری همه برنامه هایمان بهم می ریخت... 💢 آقای ملکی مجدد شروع به صحبت کردند که حاج آقا بچه ها خیلی زحمت کشیدند... آیت الله مصباح بعد از کمی تامل آرام سرشان را بالا آوردند و به این مضمون فرمودند: نمی خوام زحمت دوستان خراب شود ولی من به این کارها تمایل ندارم. دیگه ازاین کارها نکنید... ☘ با شنیدن موافقت ایشان خوشحالی همه وجودمان را گرفت. ایشان از طرفی بشدت از اینکه مورد تجلیل قرار بگیرند، احتراز داشتند و از طرفی نمی خواستند زحمت بچه ها هدر برود. با بزرگواری از سلیقه شخصی خودشان گذشتند تا دل طلبه های جوان نشکند. کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه: @masoumieh_ir