سحر دوازدهم _ یا قابل.mp3
9.7M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر دوازدهم ؛ اسم شریف #یا_قابل
¤ واحد #موسیقی منتظران منجی "عج"
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
@takhasosi_namaz
4_6032933264094660399.mp3
964.6K
صفحهی ۴۰۷
جزء بیست ویک
#سوره_مبارکه_الروم
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحهی ۴۰۷
جزء بیست ویک
#سوره_مبارکه_الروم
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#دعای_هر_روز_رمضان _ روز دوازدهم
خدای من...
در اين روز مرا
- به زيور ستر و عفت نفس بياراى
- و به جامه قناعت و كفاف بپوشان
- و به كار عدل و انصاف بدار
- و از هر چه ترسانم مرا ايمن ساز
به نگهبانى خود
"اى نگهدار و عصمت بخشِ خداترسان عالم"💫
هدایت شده از کانال تخصصی نماز
⭕️ایستگاه نیایش
💎قسمت7
من تو اردوی جهادی خیلی چیزا رو یادگرفتم🙂 که به سختی کاراش می ارزید.
مثلا همدلی💞 که بین بچه ها بود بعد از اینکه ساخت دیوار خانه بهداشت رو تموم کردیم از بس آجر اینور و اونور کرده بودم کتفم گرفت🤕 بخاطر همین بعد از نماز صبح یک قرص مسکن خوردم و خوابیدم.😴
بعد از اینکه از خواب بیدار شدم دیدم آقا مصطفی پاورچین پاورچین داره میره سمت در اتاق کلاس، که الان شده بود خوابگاه ما.... یه کاغذم دستش بود که چسبوند به در 🔖
نزدیکای ظهر بود بلند شدم و کنجکاو رفتم ببینم👀
چی چسبونده... رو کاغذ نوشته بود: بچه ها اینجا پرنده🐥 لونه کرده حواستون باشه در رو آهسته ببندید🚪 که یه وقت نترسه...
تا رومو برگردوندم دیدم بلهه دوتا قمری روی تخته سیاه لونه ساختند😍
از در رفتم بیرون و آهسته در رو بستم که یه وقت پرنده ها نترسند. آقا مصطفی گفت:
این قمری ها رو ببین چقدر راحت خونه🏡 انتخاب میکنن و هر جایی دلشون بخواد رو به عنوان خونه خودشون انتخاب میکنن... کاش ما هم از این پرنده ها یاد بگیریم زندگی رو راحت و رها بگیریم و همه چیز رو بسپریم به دست خود خدا❤️
خلاصه این قمری ها چند روزی مهمون ما بودند ما هم با اینا داستانی داشتیم😁 باید آسه میرفتیم و آسه میومدیم🚶♂
دم دمای صبح وقتی میزدند زیر آواز🎼 انگار میخواستند ما رو بیدارکنند و بگن یوقت برای نماز صبح خواب نمونیدا.🌷
#ایستگاه_نیایش
💬ایدی جهت ارسال نظرات این پست👇
👉 @andishenamaz
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
@takhasosi_namaz
کانال تخصصی نماز
#داستان_عارفانه قسمت۳ آن سالهادرایام تابستان,به همراه بچهابه دماوندرفتیم وسه ماه روستامیماندیم.بچه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه
قسمت۴
#امتحان
توی محل ازبچگی باهم بودیم.منزل احمدعلی توی کوچه چهل تن ضلع شمالی مسجد🕌امین الدوله بود.کوچه ای که الان به نام شهیدنیری نام گذاری شده.دردوران دبستان حال وهوای احمدباهمه فرق داشت.رفتارش خیلی معنوی وخوب بود.احمدیکی ازبهترین دوستان 💞من بود.همیشه نون وپنیرخوشمزه ای😋 باخودش به مدرسه می آورد.هیچ وقت هم تنهانمی خورد!به ماتعارف می کرد.من وبقیه ی دوستان کمکش می کردیم!رفتاروبرخورداحمدبرای همه ی ماالگوبود.احمدبهترین دوست دوران نوجوانی من بود.باهم بازی⚽️ می کردیم.مدرسه می رفتیم.باهم برمی گشتیم و...ازدوره دبستان تادبیرستان بااحمدعلی هم کلاس بودم.بهترین خاطرات من برمی گشت به همان ایام.می گفت:بیاتوی راه مدرسه سوره های کوچک قرآن رابخوانیم.درزنگ های تفریح هم می دیدم که یک برگه ای📃 دردست گرفته ومشغول مطالعه است.
یک بارازاوپرسیدم :این کاغدچیه❓گفت:این برگه ی اسماءالله است.نام های خدای متعال روی این کاغذنوشته شده.کم کم بزرگترمی شدیم فاصله معنوی من بااورفته رفته بیشترمی شد.اوپله پله بالامی رفت ومن...بیشترین چیزی که احمدبه آن اهمیت می دادنمازبود👌هیچ وقت نمازاول وقت راترک نکرد.حتی زمانی که دراوج کاروگرفتاری بود.
معلم گفته بودامتحان دارید.ناظم آمدسرصف وگفت:برخلاف همیشه خارج ازساعت آموزشی امتحان برگذارمیشه.فردازنگ🔔 سوم که تمام شدآماده امتحان باشید.آمدیم داخل حیاط گفتند: چن دقیقه ی دیگه امتحان شروع می شه.صدای 📢اذان مسجدمحل بلندشد.احمدآهسته حرکت کردورفت به سمت نمازخانه,دنبالش رفتم وگفتم: احمدبرگرد.این آقامعلم خیلی به نظم حساسه,اگه دیربیای ازت امتحان نمیگیره 🚫و...می دانستم نمازاحمدطولانی است.احمدمقیدبودکه اگرذکر📿تسبیحات راهم بادقت اداکند.هرچه گفتم بی فایده بود😕احمدبه نمازخانه رفت ومشغول نمازشد.
همان موقع همه مارابه صف کردند.واردکلاس شدیم.ناظم گفت:ساکت باشیدتامعلم سوالهاروبیاره.مرتب ازداخل کلاس سرک می کشیدم وداخل حیاط ونمازخانه رانگاه 👀می کردم.خیلی ناراحت احمدبودم.حیف بودپسربه این خوبی ازامتحان محروم بشه😞
بیست دقیقه همین طورتوی کلاس نشسته بودیم.نه ازمعلم خبری بودنه ازناظم ونه ازاحمد🙁همه داشتندتوی کلاس پچ پچ می کردندکه یکدفعه درب کلاس بازشدمعلم بابرگه های امتحان واردشد.همه بلندشدند
.معلم باعصبانیت😡 گفت:ازدست این دستگاه تکثیر!کلی وقت ماروتلف کردتااین برگه هاآماده باشه!بعدیکی ازبچهاراصدازدوگفت:پاشوبرگه هاروپخش کن.هنوزحرف معلم تمام نشده بودکه درب🚪 کلاس به صدادرآمد,دربازشدواحمددرچهارچوب درنمایان شد.معلم مااخلاقی داشت که کسی رابعدازخودش به کلاس راه نمی داد✅من هم باناراحتی منتظرعکس العمل معلم بودم.آقامعلم درحالی که حواسش به کلاس بودگفت:نیری بروبشین سرجات😑احمدسرجاش نشست ومشغول پاسخ به سوالات امتحان شد.من هم باتعجب 😳به اونگاه می کردم.احمدمثل مامشغول پاسخ شد.فرق من بااودراین بودکه احمدنمازاول وقت راخوانده بودومن...خیلی روی این کاراوفکرکردم.این اتفاق چیزی نبودجزنتیجه همان عمل خالصانه ی احمد💯
#تحول
رفتاروعملکرداحمدبابقیه فرق چندانی نداشت.یک زندگی ساده وعادی مثل همه داشت.درداخل جمع همیشه مثل بقیه افرادبود.باآنها می خندید☺️,حرف می زدو..احمدهیچ گاه خودش رابرترازبقیه نمی دانست.درحالی که همه می دانستیم که اوازبقیه به مراتب بالاتراست.ازهمان دوران راهنمایی که درگیرمسائل انقلاب شدیم احساس کردم که ازاحمدخیلی فاصله گرفته ام!احساس می کردم که احمدخداوندمتعال رابه گونه دیگرمی شناسدوبه گونه ای دیگربندگی می کند.مانمازمی خواندیم تارفع تکلیف کرده باشیم😶,امادقیقاًمی دیدم که احمدازنمازخواندن ومناجات باخدای متعال لذت می برد😍شایدلذت بردن ازنمازبرای یک انسان عالم وعارف,طبیعی باشد.امابرای یک پسربچه ی👦 دوازده ساله عجیب بود.من سعی می کردم که بیشتربااوباشم تاببینم چه می کند.امااورفتارش خیلی عادی بود.مثل بقیه بافرادمی گفت ومی خندید.
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
@takhasosi_namaz
💎
✅نماز شب سیزدهم ماه مبارڪ رمضان :
👌 چهار ركعت; در هر ركعت سوره حمد، و بيست و پنج مرتبه سوره توحيد.
📚علامه مجلسى رحمه الله علیه در زادالمعاد به نقل از مفاتیح الجنان
#نماز_شب_های_رمضان
🕋 التماس دعا🌺🌺
✨ @takhasosi_namaz ✨
●∞🌸∞●🌸∞●🌸∞●🌸∞●🌸∞●
#نماز_شب
✨نماز شب. رو جدی بگیرید
🔻 بزرگواران !
تاکید و یاداوری میکنم که شرط موفقیبت و پیشرفت شما در تهذیب و خودسازی، در استمرار و مداومت نمودن در خواندن نماز شب هست.
✴️از خداوند طلب توفیق «نماز شب» داشته باشید و در انجامش نهایت تلاش و پشتکار رو داشته باش.
⚛تو دل سحر خیلی چیزها رو نصیب نمازشب خوان میکنن!
قدر این فرصتها رو ان شاءلله بیشتر بدونیم واهل زحمت و تلاش باشیم.
🌻محاله!
واقعا محاله کسی بخواد و آرزو داشته باشه که تو تهذیب و خودسازی پیشرفت کنه اما در حالیکه خودش اهل « نماز شب خوندن نباشه .!!
‼️نمیشه!
حقیقتا هم نمیشه!
🖇♻️تا اهل تهجد و بیداری سحرگاهی نشی، تو تهذیبت موفق نخواهی بود…
@takhasosi_namaz
سحر سیزدهم_ یا شکور.mp3
9.66M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر سیزدهم ؛ اسم شریف #یا_شکور
¤ واحد #موسیقی منتظران منجی "عج"
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
@takhasosi_namaz
4_6037385689186698591.mp3
1.06M
صفحهی ۴۰۸
جزء بیست ویک
#سوره_مبارکه_الروم
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحهی ۴۰۸
جزء بیست ویک
#سوره_مبارکه_الروم
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#دعای_هر_روز_رمضان _ روز سیزدهم
خدای من...
در اين روز مرا
- از آلودگی ها و ناپاکی ها دور
- و بر شُدنیهای مورد تقدیرت شکیبایم گردان
- و به پرهيزكارى و همنشینی با نيكان توفیقم بده
به يارىات
" اى نور چشم درماندگان" 💫
هدایت شده از کانال تخصصی نماز
⭕️ایستگاه نیایش
💎قسمت8
به نام خالق یکتا؛
به نام خدایی که برای عبادت او آفریده شدیم🌼
سلام! به ایستگاه نیایش خیلی خیلی خوش اومدید🙂
دقت کردید خیلیا دوست دارند با افراد معروف بازیگرا ،فوتبالیستا یا هر کسی که شهرتی داره عکس بگیرن🤔 و بعد اون عکس رو بذارن تو صفحه مجازی و کلی پز بدهند😎 بگن مثلاً ما دیشب فلانیو دیدیم و یا با فلانی شام خوردیم چه حس خوبی بهشون دست میده 😌و رضایتی پیدا میکنن که انگار مهر تایید بهشون خورده....
حالا این حس کوچیکی که در مقابل بنده ها به آدم دست میده رو بذارید کنار🤕
فکر کنید بتونیم رضایت خدا رو جلب کنیم😍 یعنی مثلا خدا به ما بگه بنده من تو راه رو داری درست میری و تو راه درست قرار گرفتی؛ همینو ادامه بده...☺️
مادرم یه پدربزرگی داشت که خدابیامرز خیلی عمر کرد. عمر طولانی و با عزت...😇
خدارفتگان شما رو بیامرزه. پدربزرگ مادرم می گفت:
دلیل عبادت ما اینه که به خدا بگیم خدایا فقط تو را میپرستم و فقط گوش به فرمان تو هستم🙂 گفتی: نماز بخوان گفتم: چشم گفتی: دعا کن گفتم: چشم 🌿
گفتی: اجابت میکنم اگر بخوانی مرا... صدات کردم و صدامو شنیدی و هر وقت صلاح دونستی جوابمو دادی🌟
میگفت: اصل بندگی اینه که خدا رو پرستش کنیم و بگیم فقط و فقط تو لایق پرستیدنی این یعنی اولین قدم برای بندگی❤️🔆
#ایستگاه_نیایش
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
🌷 @takhasosi_namaz 🌷
سلام و احترام دارم خدمت همه دوستان و همراهان همیشگی و طاعات و عبادات قبول باشه ان شالله🌸✨
دوستان عزیز و بزرگوارم در مورد خسارات برجام عکنوشته هایی تهیه شده دوستانی که کانال های سیاسی دارند و یا دغدغه کار فرهنگی دارند میتوانند به این آی دی@Azadh1372 پیام بدن تا عکس ها که حدود ۶۰عکس هستند براشون ارسال بشه و تا حد توان در کانال ها و گروه های مختلف نشر بدید ان شالله که خداوند از همگی شما قبول کند 🕊
🦋@takhasosi_namaz
🌸
🎙در پی افشای اظهارات ظریف درباره مانع بودن سردار سلیمانی در ثمر دادن برجام :
📌ارتباط ترور سردار سلیمانی با «برجام» و «FATF» مشخص شد!
دوستان عزیزم نشر حداکثری بدید 🙏
#جریان_شناسی_نفوذ
#جریان_شناسی_بی_شرفی
#وقاحت_ظریف
#نشر_حداکثری
🌸آیةالله فاطمی نیا:
💫 به نماز شب عادت کنیم، از آثارش قوی شدن، شاداب شدن است، حال و لذت انبیاء است، صحبت کردن با خداست.
🌹 در #نماز_شب تو هستی و زمین، آسمان و خدا، این حالات انبیاء است.
🥀 از آثار یکسره خوابیدن کسل شدن است.
🌼🌿 پیامبر اکرم(صلى الله عليه و آله) می فرمایند : یا علی نماز شب بخوان که ۱۰ خصلت دارد، یکی اش تندرستی است.
🕊️ بندگان خدا شب کم می خوابند و سحرگاهان را #استغفار می کنند.
#التماسدعایفراوان
@takhasosi_namaz
✅نماز شب چهاردهم ماه مبارڪ رمضان :
👌 شش ركعت; در هر ركعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إذا زُلزِلَت.
📚علامه مجلسى رحمه الله علیه در زادالمعاد به نقل از مفاتیح الجنان
#نماز_اول_وقت
#نماز_شب_های_رمضان
التماس دعا🌺🌺
✨ @takhasosi_namaz ✨
کانال تخصصی نماز
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه قسمت۴ #امتحان توی محل ازبچگی باهم بودیم.منزل احمدعلی توی کوچه چهل تن ضل
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه
قسمت ۵
من فقط می دیدم👀,وقتی کسی راه رااشتباه می رفت خیلی آهسته ومخفیانه به اوتذکرمی داد.اوامربه معروف ونهی ازمنکرراترک نمی کرد.
فقط زمانی برافروخته شد😖که می دیدکسی درجمع غیبت می کندوپشت سردیگران حرف می زند.دراین شرایط دیگرملاحظه ی بزرگی وکوچکی رانمی کرد❌باقاطعیت ازشخص غیبت کننده می خواست که ادامه ندهد.من درآن دوران نزدیکترین دوست احمدبودم.مارازدارهم 💞بودیم.یک روزبه اوگفتم:احمدمن وتوازبچگی همیشه باهم بودیم.امایه سوالی ازت دارم!من نمیدانم چرا توی این چن سال اخیر,شمادرمعنویات رشدکردی امامن....
لبخندی زد😊ومی خواست بحث راعوض کند.امامن دوباره سوالم راتکرارکردم وگفتم حتماًیه علتی داره,بایدبرام بگی?بعدازکلی اسرارسرش رابالاآوردوگفت:طاقتش روداری⁉️باتعجب گفتم :طاقت چی رو?! گفت:بشین تابهت بگم.
نَفس عمیقی کشید😤وگفت:یه روزبارفقای محل وبچهای مسجدرفته بودیم دماوند.شماتوی اون سفرنبودی.همه رفقامشغول بازی⚽️ وسرگرمی بودند.یکی ازبزرگ ترهاگفت: احمدآقابرواین کتری روپرآب کن وبیارتاچای درست کنیم.بعدجایی رونشان دادوگفت:اونجارودخانه است بروازاونجاآب بیار.من هم راه افتادم.راه زیادبود.کم کم صدای آب به گوش رسید.نسیم خنکی ازسمت آب به سمت من آمد.ازلابه لای درخت ها🌴وبوته هابه رودخانه نزدیک شدم.
تاچشمم به رودخانه افتاد👀یکدفعه سرم راانداختم پایین وهمان جانشستم!بعدشروع کردم به لرزیدن😨,نمی دانستم چکارکنم!همان جاپشت درخت مخفی شدم.کسی آن طرف من رانمی دید❌درخت هاوبوته هامانع خوبی برای من بود.من باچشمانی گردشده ازتعجب😳 منتظرادامه ماجرای احمدبودم.چرااینقدرترسیده بود?!احمدادامه دادمن می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم.درپشت آن درخت ودرکناررودخانه چندین دخترجوان👱♀ مشغول شناکردن بودند.من همان جاخداراصدازدم وگفتم:خدایاکمکم کن.خدایاالان شیطان به شدت من راوسوسه می کندکه من گناه کنم.هیچ کس هم متوجه نمی شود.
اماخدایامن بخاطرتوازاین گناه می گذرم.کتری خالی رابرداشتم وسریع🏃 ازآنجا دورشدم.بعدهم ازجایی دیگرآب تهیه کردم ورفتم پیش بچه هاهنوزدوستان مسجدی مشغول بازی بودند.برای همین من مشغول درست کردن آتش شدم.چوبهاراجمع کردم وبه سختی آتش راآماده کردم.خیلی دودتوی چشمام رفت.اشک 😭همین طورازچشمانم جاری بود.یادم افتادکه حاج آقاگفته بود:هرکس برای خدای متعال گریه کند,خدای متعال اوراخیلی دوست خواهدداشت💞همین طورکه داشتم اشک می ریختم گفتم:ازاین به بعدبرای خدای متعال گریه می کنم.حالم خیلی منقلب بود.ازآن امتحان سختی که درکناررودخانه برایم پیش آمده بودهنوزدگرگون بودم.
همین طورکه اشک می ریختم وباخدای متعال مناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم:یاالله یاالله..به محض تکراراین عبارت یک باره صدایی 🗣شنیدم که ازهمه طرف شنیده می شد.ناخودآگاه ازجابلندشدم وباحیرت به اطراف نگاه کردم.صداازهمه سنگریزه های بیابان شنیده می شد.ازهمه ی درختهاوکوه⛰ وجنگل هاصدامی آمد?! همه می گفتند: [سُبوح قُدوس رَبَّناورب الملائکه والرّوح](پاک ومطهراست پروردگارماوپرودگارملائکه وروح✅)وقتی این صداراشنیدم ناباورانه به اطراف خیره شدم.ازادامه بازی بچهافهمیدم که آن هاچیزی نشنیده اند!احمدبعدازآن کمی سکوت کرد.بعدباصدای آرام ادامه داد:ازآن موقع کم کم درهایی ازعالم بالابه روی من بازشد!احمداین راگفت وازجابلندشدتابرودبعدبرگشت وگفت:محسن این هارابرای تعریف ازخودم نگفتم.گفتم تابدانی انسانی که گناهی راترک کند,چه مقامی پیش خدای متعال دارد💯بعدگفت تامن زنده ام برای کسی ازاین ماجراحرفی نزن❌
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
@takhasosi_namaz
سحر چهاردهم_ یا مطهر.mp3
9.6M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر چهاردهم ؛ اسم شریف #یا_مطهر
¤ واحد #موسیقی منتظران منجی "عج"
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
@takhasosi_namaz