✨🌸#عهد_ثابت سه شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا ارحم الراحمین 👈100مرتبه
🔶 یا قابض 👈903 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " زخرف"
امام باقر علیه السلام : هر که بر تلاوت سوره زخرف مداومت داشته باشد، خداوند در قبر او را از حشرات زمین و فشار قبر ایمن می کند .
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز سه شنبه
2/ زیارت عاشورا
3/ دعای مجیر
4/دعای توسل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز سه شنبه ↩️ هر کس در این روز شش رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعتی بعد از حمد ، آیه :آمن الرسول را تا آخر و سوره زلزال را بخواند، حق تعالی گناهان او را می آمرزد، مانند کودکی که تازه به دنیا آمده است.
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
آرامش حس حضور خداست
#داستانهای_قرآنی #داستان_حضرت_موسی_قسمت_شانزدهم نفرین موسی(علیهالسلام) و گرفتاری فرعونیان موسی
#داستانهای_قرآنی
#داستان_حضرت_موسی_قسمت_هفدهم
هجرت موسی (علیهالسلام) به فلسطین
موسی(علیهالسلام) و پیروانش از ظلم فرعونیان به ستوه آمده بودند و همچنان در فشار و سختی به سر می بردند، تا اینکه سرانجام از ناحیه خداوند به موسی(علیهالسلام) وحی شد که از مصر بیرون رود.
موسی(علیهالسلام) و پیروانش شبانه از مصر به سوی فلسطین حرکت کردند. فرعون با خبر شد مأموران خود را به اطراف فرستاد، تا مردم را به اجبار گرد آورده و سپاه بزرگی را تدارک ببیند و بنی اسرائیل را تعقیب کنند، تا قبل از اینکه به فلسطین فرار کنند به آنها دست یابند.
فرعون و سپاهیانش از شهر بیرون رفته و به تعقیب موسی(علیهالسلام) و بنی اسرائیل پرداختند و باغ و بستانها و گنجینههای زر و کاخهای سر به فلک کشیده خود را رها کردند و برای همیشه دست از این همه نعمت شستند، زیرا آنان هرگز به وطن خویش بازنگشتند، ولی بنی اسرائیل چنین نعمتهایی را در فلسطین به ارث بردند.
بنی اسرائیل به ساحل دریای سرخ و کانال سوئز رسیدند و از آنجا نتوانستند عبور کنند، لشگر تا دندان مسلح و بیکران فرعون همچنان به پیش میآمد، شیون و غوغای بنی اسرائیل به آسمان رفت و نزدیک بود از شدت ترس، جانشان از کالبدشان پرواز کند.
در آن میان یاران،موسی(علیهالسلام) به وی گفتند: ای موسی! فرعونیان به ما رسیدند و ما توانایی مقابله و مقاومت در برابر آنان نداریم، اینک پیش روی ما دریا و پشت سرمان لشگر دشمن است، چه باید بکنیم؟ موسی(علیهالسلام) به آنان گفت: بیمناک نباشید، پروردگارم با من است، و مرا به راه نجات رهنمون خواهد شد.
#ادامه دارد...
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#داستانهای_قرآنی
#داستان_حضرت_موسی_قسمت_هجدهم
سرانجام دردناک قوم فرعون
در این بحران شدید، خداوند با لطف خاص خود به موسی(علیهالسلام) وحی کرد: عصای خود را به دریا بزن، موسی(علیهالسلام) به فرمان خدا عصا را به دریا زد، آب دریا شکافته شد و زمین درون دریا آشکار گشت، موسی(علیهالسلام) و بنی اسرائیل از همان راه حرکت نموده و از طرف دیگر به سلامت خارج شدند، فرعون و لشگریانش فرا رسیدند و از همان راهی که در میان دریا پیدا شده بود، بنی اسرائیل را تعقیب کردند، غرور آن چنان بر فرعون چیره شده بود، که به سپاه خود رو کرد و گفت: تماشا کنید چگونه به فرمان من دریا شکافته شد و راه داد تا بردگان فراری خود (بنی اسرائیل) را تعقیب کنم، وقتی که تا آخرین نفر از لشگر فرعون وارد راه باز شده دریا شد، ناگهان به فرمان خدا،آبها از هر سو به هم پیوستند و همه فرعونیان را به کام مرگ فرو بردند و... .
در همان لحظه طوفانی، که فرعون خود را در خطر شدید مرگ میدید، غرورهایش فرو ریخت و درک کرد که همه عمرش پوچ بوده و اشتباه کرده است. با چشمی گریان به خدای جهان متوجه شد و گفت: اینک من ایمان آوردم، خدایی جز آن که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند وجود ندارد، و من هم تسلیم امر او هستم.
به او خطاب شد: اکنون ایمان میآوری! در حالی که یک عمر کافر و نافرمان تبهکار بودهای؟ ما امروز بدنت را پس از غرق شدن به ساحل نجات میافکنیم تا برای بازماندگانت درس عبرت باشد.
این بود سرانجام فرعون در دنیا، ولی قرآن عذابهایی را که خداوند در آخرت برای آنها تدارک دیده است بیان فرموده تا برای هر فرد مؤمنی درسی آموزنده باشد.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
بند 3️⃣2️⃣
🌹اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ دَخَلْتُ فِیهِ بِحُسْنِ ظَنِّی بِکَ أَنْ لَا تُعَذِّبَنِی عَلَیْهِ وَ رَجَوْتُکَ لِمَغْفِرَتِهِ فَأَقْدَمْتُ عَلَیْهِ وَ قَدْ عَوَّلْتُ نَفْسِی عَلَى مَعْرِفَتِی بِکَرَمِکَ أَنْ لَا تَفْضَحَنِی بَعْدَ أَنْ سَتَرْتَهُ عَلَیَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ🌹
ترجمه🔽
🌸بارخدایا! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که وارد آن شدم به واسطه حسن ظنّ به تو که مرا بر آن عذاب نمیکنی و امیدوار بودم که آن را میآمرزی، پس به آن اقدام کردم، در حالی که اتّکای من بر کَرَمی بود که از تو میشناختم، که دیگر پس از آنکه آن را بر من پوشاندی رسوایم نمیکنی. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و اینگونه گناهان را بر من بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸
#استغفار_70_بندی_امیر_المؤمنین
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🔰شرح دعاے روز چهاردهم
آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره):
🌸شادے روحش ۱۴ صلوات🌸
دعاے روز چهاردهم:
⬅️ اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِے فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ
خدایا من را بہ لغزشها مواخذہ نڪن؛
🍂آدمے گاهے دچار لغزش مے شود و ایمانش از بین مے رود؛ گاهے خداوند بخاطر گناهان ما بہ غضب مے آید، اغلب مردم بخاطر گناہ گرفتار سیل و زلزلہ و ... بلایا هستند؛ ولے درڪ درستے نسبت بہ این امر ندارند در قدیم معروف بود ڪه: «چوب خدا صدا ندارد.»
🌸 اگر نماز را در وقتش بخوانید خیلے از این پیش آمد ها نمے شود. «لا تواخذنے بالعثرات» یڪ نماز ڪہ اول وقت نخوانے آدم را بیچارہ مے ڪند. بخاطر اینڪہ در روایت وارد شدہ ڪہ ڪسے ڪہ نماز را از اول وقت بہ تاخیر بیاندازد، نماز او را نفرین مے ڪند و خطاب بہ ضایع ڪنندہ نماز مے گوید: «ضَیّعڪَ اللهُ ڪَما ضَیَعتَنی» خدا ضایعت ڪند همانطورے مرا ضایع ڪردے. ولے اگر اول وقت نمازت را بخوانے نماز دعایت مے ڪند و مے گوید « حَفَظَڪ اللهُ ڪَما حَفَظتَنے » خدا حفظت ڪند همانطورے ڪہ مرا حفظ ڪردے.
⬅️ وَ أَقِلْنِے فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَ الْهَفَوَاتِ
خدایا با من اقالہ ڪن
در این دعا از خدا درخواست اقالہ مے ڪنیم و مے گوییم؛ خدایا تو خود دستور بہ اقالہ دادہ اے، و بہ فروشندہ گفتہ اے؛ جنسے را ڪہ فروختہ اے و مشترے بدون دلیل باز گرداندہ است را قبول ڪن حال من هم از تو تقاضاے اقالہ دارم و از تو مے خواهم ڪہ گناهانم را رایگان ببخشے ؛ بہ قول استاد ما:
«خدایا گناهان ما را مفتڪے بیامرز»
⬅️ وَ لاَ تَجْعَلْنِے فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلاَیَا وَ الْآفَاتِ
خدایا؛ من را در معرض تیر بلاء قرار مدہ.
🌿 «غرض» بہ معنے «هدف» است؛ زلزلہ و سیل ... این ها تیر بلایا هستند، قرآن ڪریم مے فرماید: «وَ ما أَصابَڪُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما ڪَسَبَتْ أَیْدیڪُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ ڪَثیرٍ»
یعنے هر گرفتارے براے شما پیش مے آید حاصل دسترنج خودتان هست.
«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»
🍈 اگر مے بینے ڪہ باغ میوہ و مزرعہ ڪشت و ڪار تو بہ آفت مبتلا شدہ است، شاید اهل خمس و زڪات نبودہ اے!
✨در قرآن آمدہ است ڪہ
(إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّے یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ)
خدا برنامہ هاے مردم را عوض نمے ڪند مگر اینڪہ خودشان را تغییر بدهند.
⬅️ بِعِزَّتِڪَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِین
بہ عزت خودت این دعاها را در حق ما مستجاب ڪن، اے ڪسے ڪہ عزت مسلمین از توست.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
حکایت کرده اند که مردى گنجشکى شکار کرد، در راه خانه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: در من فایدهاى، براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى، تو را سه پند مىگویم که هر یک، همچون گنجى است و اگر هر سه را به کار بگیری خوشبخت شوی که این سه پند راز خوشبختی انسان است. دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مىگویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ آن درخت نشستم، مىگویم. مرد با خود اندیشید که سه پند از پرندهاى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به خوردن گوشت او مى ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت که پندهایت را بگو.
گنجشک گفت: پند اول آن است که آنچه از دستت رفت بر آن افسوس مخور؛ زیرا اگر آن نعمت، حقیقتاً و دائماً از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمىشد. پند دوم آن که سخن محال باور مکن و از آن درگذر.
مرد، چون این دو پند و نصیحت را از گنجشک شنید طبق وعده، گنجشک را آزاد کرد. پرنده کوچک پرکشید و بر درختى نشست. چون خود را آزاد و رها دید، خندهاى کرد.
مرد گفت: پند و نصیحت سوم را بگو! گنجشک گفت: اى مرد نادان، زیان کردى! در شکم من دو گوهر گرانبهاست که هر یک بیست مثقال وزن دارد. تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر مىدانستى که چه گوهرهایى نزد من است، به هیچ قیمت، مرا رها نمىکردى.
مرد، از افسوس و حسرت، نمىدانست که چه کند. دست بر دست مىمالید و خود را ناسزا مىگفت. به گنجشک گفت اگر پیش من برگردی تو را عزیز میدارم و دانه و آب فراوان به تو میدهم.
گنجشک گفت من رفتم، منتظر پند سوم مباش.
مرد رو به گنجشک کرد و گفت: تو وعده دادی و حالا آخرین پندت را بگو.
گنجشک گفت: تو دو پند قبلی مرا فراموش کردی! مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى، غم مخور؛ اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست دادهاى. نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر؛ اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال، گوهر با خود حمل کنم !؟ پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمى گویم که قدر آن نخواهى دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
حــاجی بشقــابی که بـــود؟ •٠·˙
مرحوم علی اکبر شیرین کار معروف به حاجی بشقابی است ،
مردی که با یک اقدام ساده اما اثرگذار ، یادگاری تاریخی را برای ملت ایران باقی گذاشت.
مرحوم شیرین کار یک راننده ساده تاکسی بود که از جابجایی مسافران امرار معاش می کرد و برای کسب روزی حلال تلاش می نمود.
یکی از اهالی قزوین در خاطره ای از این مرحوم میگوید:
در زمان های نه چندان دور ( حدود ۲۸ سال قبل) زمانی که کرایه تاکسی هرنفر ۱۵ تومان بود ، همسرم به اتفاق پسرم و دخترم در سبزه میدان در هوای بارانی منتظر تاکسی بوده اند ، اولین تاکسی که می آید همسرم میگوید:
۵۰ تومان پادگان؟
و راننده تاکسی همسر و فرزندانم را سوار میکند و هنگام پیاده شدن ، همسرم اسکناس ۱۰۰تومانی میدهد تا ۵۰ تومان پس بگیرد لیکن راننده ۸۵تومان برمی گرداند!
همسرم میگوید حاج آقا من خودم گفتم ۵۰ تومان!
راننده شریف اظهار میدارد :
دخترم ، تو با ۲ تا بچه بغلت به ناچار گفتی ۵۰ تومان ولی من وجدانم کجا رفته؟
و اضافه کرایه را نمی پذیرد.
اما شهرت مرحوم شیرین کار به این خاطر نبود ، به این علت بوده که این راننده بزرگوار در دوران خدمت به شهروندان قزوینی برای اینکه دستش به نامحرم نخورد ، برای گرفتن کرایه از خانم ها بشقابی را به سمت آنها میگرفت.
به خاطر تداوم این کار در قزوین به حاجی بشقابی شهرت یافت و روزی دوستی به او میگوید:
حاجی ، حداقل بشقابت رو عوض کن؟
پاسخ می شنود:
مهم عمل ماست ، نه شکل و شمایل بشقاب!
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨