eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
939 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بند 3️⃣2️⃣ 🌹اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ دَخَلْتُ فِیهِ بِحُسْنِ ظَنِّی بِکَ أَنْ لَا تُعَذِّبَنِی عَلَیْهِ وَ رَجَوْتُکَ لِمَغْفِرَتِهِ فَأَقْدَمْتُ عَلَیْهِ وَ قَدْ عَوَّلْتُ نَفْسِی عَلَى مَعْرِفَتِی بِکَرَمِکَ أَنْ لَا تَفْضَحَنِی بَعْدَ أَنْ سَتَرْتَهُ عَلَیَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ🌹 ترجمه🔽 🌸بارخدایا! از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که وارد آن شدم به واسطه حسن ظنّ به تو که مرا بر آن عذاب نمی‌کنی و امیدوار بودم که آن را می‌آمرزی، پس به آن اقدام کردم، در حالی که اتّکای من بر کَرَمی بود که از تو می‌شناختم، که دیگر پس از آنکه آن را بر من پوشاندی رسوایم نمی‌کنی. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهان را بر من بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰شرح دعاے روز چهاردهم آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره): 🌸شادے روحش ۱۴ صلوات🌸 دعاے روز چهاردهم:     ⬅️ اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِے فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ خدایا من را بہ لغزشها مواخذہ نڪن؛ 🍂آدمے گاهے دچار لغزش مے شود و ایمانش از بین مے رود؛ گاهے خداوند بخاطر گناهان ما بہ غضب مے آید، اغلب مردم بخاطر گناہ گرفتار سیل و زلزلہ و ... بلایا هستند؛ ولے درڪ درستے نسبت بہ این امر ندارند در قدیم معروف بود ڪه: «چوب خدا صدا ندارد.»     🌸 اگر نماز را در وقتش بخوانید خیلے از این پیش آمد ها نمے شود. «لا تواخذنے بالعثرات» یڪ نماز ڪہ اول وقت نخوانے آدم را بیچارہ مے ڪند. بخاطر اینڪہ در روایت وارد شدہ ڪہ ڪسے ڪہ نماز را از اول وقت بہ تاخیر بیاندازد، نماز او را نفرین مے ڪند  و خطاب بہ ضایع ڪنندہ نماز مے گوید: «ضَیّعڪَ اللهُ ڪَما ضَیَعتَنی» خدا ضایعت ڪند همانطورے مرا ضایع ڪردے. ولے اگر اول وقت نمازت را بخوانے نماز دعایت مے ڪند و مے گوید « حَفَظَڪ اللهُ ڪَما حَفَظتَنے » خدا حفظت ڪند همانطورے ڪہ مرا حفظ ڪردے.    ⬅️ وَ أَقِلْنِے فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَ الْهَفَوَاتِ    خدایا با من اقالہ ڪن در این دعا از خدا درخواست اقالہ مے ڪنیم و مے گوییم؛ خدایا تو خود دستور بہ اقالہ دادہ اے، و بہ فروشندہ گفتہ اے؛ جنسے را ڪہ فروختہ اے و مشترے بدون دلیل باز گرداندہ است را قبول ڪن حال من هم از تو تقاضاے اقالہ دارم و از تو مے خواهم ڪہ گناهانم را رایگان ببخشے ؛ بہ قول استاد ما: «خدایا گناهان ما را مفتڪے بیامرز»    ⬅️ وَ لاَ تَجْعَلْنِے فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلاَیَا وَ الْآفَاتِ  خدایا؛ من را در معرض تیر بلاء قرار مدہ.     🌿 «غرض» بہ معنے «هدف» است؛ زلزلہ و سیل ... این ها تیر بلایا هستند، قرآن ڪریم مے فرماید: «وَ ما أَصابَڪُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما ڪَسَبَتْ أَیْدیڪُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ ڪَثیرٍ» یعنے هر گرفتارے براے شما پیش مے آید حاصل دسترنج خودتان هست. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»    🍈 اگر مے بینے ڪہ باغ میوہ و مزرعہ ڪشت و ڪار تو بہ آفت مبتلا شدہ است، شاید اهل خمس و زڪات  نبودہ اے!     ✨در قرآن آمدہ است ڪہ (إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّے یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ) خدا برنامہ هاے مردم را عوض نمے ڪند مگر اینڪہ خودشان را تغییر بدهند.     ⬅️ بِعِزَّتِڪَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِین  بہ عزت خودت این دعاها را در حق ما مستجاب ڪن، اے ڪسے ڪہ عزت مسلمین از توست. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت کرده اند که مردى گنجشکى شکار کرد، در راه خانه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: در من فایده‌اى، براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى، تو را سه پند مى‌گویم که هر یک، همچون گنجى است و اگر هر سه را به کار بگیری خوشبخت شوی که این سه‌ پند راز خوشبختی انسان است. دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مى‌گویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ آن درخت نشستم، مى‌گویم. مرد با خود اندیشید که سه پند از پرنده‌اى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به خوردن گوشت او مى ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت که پندهایت را بگو. گنجشک گفت: پند اول آن است که آنچه از دستت رفت بر آن افسوس مخور؛ زیرا اگر آن نعمت، حقیقتاً و دائماً از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمى‌شد. پند دوم آن که سخن محال باور مکن و از آن درگذر. مرد، چون این دو پند و نصیحت را از گنجشک شنید طبق وعده، گنجشک را آزاد کرد. پرنده کوچک پرکشید و بر درختى نشست. چون خود را آزاد و رها دید، خنده‌اى کرد. مرد گفت: پند و نصیحت سوم را بگو! گنجشک گفت: اى مرد نادان، زیان کردى! در شکم من دو گوهر گرانبهاست که هر یک بیست مثقال وزن دارد. تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر مى‌دانستى که چه گوهرهایى نزد من است، به هیچ قیمت، مرا رها نمى‌کردى. مرد، از افسوس و حسرت، نمى‌دانست که چه کند. دست بر دست مى‌مالید و خود را ناسزا مى‌گفت. به گنجشک گفت اگر پیش من برگردی تو را عزیز می‌دارم و دانه و آب فراوان به تو می‌دهم. گنجشک گفت من رفتم، منتظر پند سوم مباش. مرد رو به گنجشک کرد و گفت: تو وعده دادی و حالا آخرین پندت را بگو. گنجشک گفت: تو دو پند قبلی مرا فراموش کردی! مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى، غم مخور؛ اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست داده‌اى. نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر؛ اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال، گوهر با خود حمل کنم !؟ پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمى گویم که قدر آن نخواهى دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حــاجی بشقــابی که بـــود؟ •٠·˙ مرحوم علی اکبر شیرین کار معروف به حاجی بشقابی است ، مردی که با یک اقدام ساده اما اثرگذار ، یادگاری تاریخی را برای ملت ایران باقی گذاشت. مرحوم شیرین کار یک راننده ساده تاکسی بود که از جابجایی مسافران امرار معاش می کرد و برای کسب روزی حلال تلاش می نمود. یکی از اهالی قزوین در خاطره ای از این مرحوم میگوید: در زمان های نه چندان دور ( حدود ۲۸ سال قبل) زمانی که کرایه تاکسی هرنفر ۱۵ تومان بود ، همسرم به اتفاق پسرم و دخترم در سبزه میدان در هوای بارانی منتظر تاکسی بوده اند ، اولین تاکسی که می آید همسرم میگوید: ۵۰ تومان پادگان؟ و راننده تاکسی همسر و فرزندانم را سوار میکند و هنگام پیاده شدن ، همسرم اسکناس ۱۰۰تومانی میدهد تا ۵۰ تومان پس بگیرد لیکن راننده ۸۵تومان برمی گرداند! همسرم میگوید حاج آقا من خودم گفتم ۵۰ تومان! راننده شریف اظهار میدارد : دخترم ، تو با ۲ تا بچه بغلت به ناچار گفتی ۵۰ تومان ولی من وجدانم کجا رفته؟ و اضافه کرایه را نمی پذیرد. اما شهرت مرحوم شیرین کار به این خاطر نبود ، به این علت بوده که این راننده بزرگوار در دوران خدمت به شهروندان قزوینی برای اینکه دستش به نامحرم نخورد ، برای گرفتن کرایه از خانم ها بشقابی را به سمت آنها میگرفت. به خاطر تداوم این کار در قزوین به حاجی بشقابی شهرت یافت و روزی دوستی به او میگوید: حاجی ، حداقل بشقابت رو عوض کن؟ پاسخ می شنود: مهم عمل ماست ، نه شکل و شمایل بشقاب! 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
jameyekabireh_aali_6.mp3
13.55M
زیارت جامعه کبیره استاد عالی🎤 ششم 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺁﻗﺎﯼ ﺣﺒﯿﺐ‌ﺑﻦ ﻣﻨﺘﺠﺐ ﻭﺍﻟﯽ ﺷﻬﺮ ﯾﻤﻦ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ عليه السلام ﺑﻪ ﺧﻼ‌ﻓﺖ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺎﻣﻪ‌ﺍﯼ ﻧﻮﺷﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺣﺒﯿﺐ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﻤﺎﻥ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ براین منسب باقی میگذارم. ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﯿﻌﺖ ﺑﮕﯿﺮ ، ﺍﺯ بین ﻣﺮﺩم دﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ به عنوﺍﻥ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ,ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﯾﻨﺪ. *ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻣﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ‌ﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﮕﻮﯾﻢ * ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ ﮐﻪ «ﻭﺃﻧﻔﺬ ﺍِﻟَﯽَ ﻣﻨﻬﻢ ﻋﺸﺮﺓ» ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺖ *ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯼ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮ، ﻋﺎﻗﻞ، ﻣﻄﻤﺌﻦ، ﺷﺠﺎﻉ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺏ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺖ * ✅ ﺁﻗﺎﯼ ﺍﺑﻦ ﻣﻨﺘﺠﺐ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪ، ﻣﺮﺩﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﯿﻌﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻨﺘﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ‌ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡِ ﺍﯾﻦ‌ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺯﺗﻮﻥ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ... ✅ 🔸ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻧﻔﺮ، ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻧﻔﺮ ﺳﯽ ﻧﻔﺮ، ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﯽ ﻧﻔﺮ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﯾﻦ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ....   💠💠💠💠 *ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ آن ده نفر ﺁﻣﺪﻧﺪ ﭘﯿﺶ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ، ﻋﻠﯽ ‌‌ﻋﻠﯿﻪ‌ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ، ﯾﮏ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﺁﻣﺪ ﺟﻠﻮ ﮐﻠﻤﺎﺗﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ: «ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺍﯾﻬﺎ ﺍﻻ‌ﻣﺎﻡ ﺍﻟﻌﺎﺩﻝ ﻭﺍﻟﺒﺪﺭ ﺍﻟﺘﻤﺎﻡ ﻭﺍﻟﻠﯿث ﺍﻟﻬﻤﺎﻡ ﻭﺍﻟﺒﻄﻞ ﺍﻟﺰﺭﻗﺎﻡ ﻭﺍﻟﻔﺎﺭﺱ ﺍﻟﻘﻤﻘﺎﻡ ﻭ ﻣَﻦ ﻓﻀﻠﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯽ ﺳﺎﺋﺮ ﺍﻻ‌ﻧﺎﻡ ﺻﻠّﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﮏ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺁﻟﮏ ﺍﻟﮑﺮﺍﻡ ﻭ ﺃﺷﻬﺪ ﺃﻧﮏ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺻﺪﻗﺎً ﻭ ﺣﻘّﺎً ﻭ ﺃﻧﮏ ﻭﺻﯽ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺍﻟﺨﻠﯿﻔﺔ ﻣِﻦ ﺑﻌﺪﻩ ﻭ ﻭﺍﺭﺙ ﻋﻠﻤﻪ ﻟﻌﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﻣَﻦ ﺟﻬﺪ ﺣﻘﮏ ﻭ ﻣﻘﺎﻣﮏ» ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ...تا ﺁﻗﺎ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﺯﺵ پرسیدﮐﻪ ﺍﺳﻤﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﻤﻢ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ است ﻓﺮﻣﻮﺩ «ﻭﺍﺑﻦ ﻣَﻦ» ﭘﺴﺮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ ﭘﺴﺮ ﻣﻠﺠﻢ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﻫﺴﺘﻢ  ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﻧﺎ ﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﻧﺎ ﺍﻟﯿﻪ ﺭﺍﺟﻌﻮﻥ، ﻻ‌ﺣﻮﻝ ﻭﻻ‌ﻗﻮّﺓ ﺍﻻ‌ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻠﯽ ﺍﻟﻌﻈﯿﻢ» «ﻭﯾﺤﮏ ﺃﻣُﺮﺍﺩﯼٌ ﺃﻧﺖ؟» وای برتو،ﺗﻮ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﻫﺴﺘﯽ؟! ﮔﻔﺖ بله ﺁﻗﺎ, ﻣﻦ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻗﺎ ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ؟! *ﺁﻗﺎ ﻫﯽ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﻧﺎ ﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﻧﺎ ﺍﻟﯿﻪ ﺭﺍﺟﻌﻮﻥ» ⚫⚫⚫⚫ ابن ملجم گفت ﻣﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﺮﮔﻢ ﻫﺴﺖ؟! ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯽ ﻗﺎﺗﻞ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺷﺪ؟! ﮔﻔﺖ ﻣﻦ؟!! ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﮤ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﮥ ﺫﺭﺍﺕ ﻋﺎﻟﻢ، ﻣﻦ ﭼﻪ‌ﺟﻮﺭﯼ ﻗﺎﺗﻞ ﺗﻮ ﺑﺸﻮﻡ؟! ﺍﺻﺮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺍﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ «ﻭﻟﮑﻨﮏ ﻭﺍﻟﻠﻪ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺃﺣﺐُّ ﺍِﻟَﯽَ ﻣِﻦ ﮐُﻞِ ﺃﺣﺪٍ» به خدا ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮ ﻫﺴﺘﯽ، ﺁﻗﺎ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻧﻪ، ﻧﻪ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ... ﺗﻮ ﺧﻮﻥِ ﺳﺮِ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺤﺎﺳﻨﻢ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺭﯾﺨﺖ ﻭمحاسن ﺻﻮﺭﺕِ مرا ﺑﻪ ﺧﻮﻥ ﺳﺮﻡ، ﺧﻀﺎﺏ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ... ابن ملجم گفت : «ﻭﺍﻟﻠﻪ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﻧﮏ ﺃﺣﺐُّ ﺍِﻟَﯽَ ﻣِﻦ ﮐﻞِ ﻣﺎ ﻃﻠﻌﺖ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺸﻤﺲ» به خداقسم ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ازهمه کس وهمه چیزبیشتر ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ. ﺩﺭﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ !!! ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﯽ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺘﻪ...!!! (طرف واقعا آقا رو دوست داشته) ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﮑُﺶ! ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﺐ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ کنم!!  ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ کیست ﮐﻪ ﻗﺎﺗﻞ ﺗﻮﺳﺖ!! ﺑﮕﻮ تا او را ﺑﮑُﺸﯿم ، ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﮑُﺸﯿﺪ!؟ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﻬﺠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ براتون ﺑﮕﻮﯾﻢ: اﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺴﯽ ﯾﮏ ﻋﻤﺮﯼ ﭘﺮﻭﺍﻧﮥ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ولیﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﮐُﺸﺪ، ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﻬﺠﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ. ﺍﯾﻦ ﮐﺪﺍﻡ ﻋﯿﺐ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻭ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ؟! ﺍﯾﻦ ﮐﺪﺍﻡ ﺿﻌﻒ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ؟! ﺍﯾﻦ ﮐﺪﺍﻡ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﺪﺭ ﺻﺎﺣﺐ ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ؟! ﺍﯾﻦ ﮐﺪﺍﻡ ﺧﻮی ﻏﺮﻭﺭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟! قرن هاست که بناست ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺸﻮﻧﺪ، ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺸﻮﻧﺪ، ﻋﺰّﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ....!!  ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦع ، ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ص، ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ع, ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ع ,ﻫﻤﮥ ﺍﺋﻤﮥ ﻫﺪﯼ علیهم السلام ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﺁﺧﺮ, ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭ ،ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﯾﺰﺵ ﺍﺳﺖ... (نگاه نکن الان آقا رو دوست داری!!!) ﺍﺯ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ. ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮑﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ، ﺑﺪ ﺷﺪ!!! یه وقت گول این رو نخوری که میری هیئت پس دیگه حله...! بسیج میری دیگه حله...! حوزه میری دیگه حله...! 🔶🔸(باید برای افزایش بصیرت تلاش کنیم) ﻣﻨﺒﻊ روایت:  _________ ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻷ‌ﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 42 ﺹ 259 🍃 🦋🍃 @takhooda