🌸🍃🌸🍃
کنفوسیوس، حکیم و سیاست مدار چینی قرن پنجم قبل از میلاد؛ که به عنوان پنجمین شخصیت تاثیر گذار تاریخ شناخته می شود؛ پنج مورد زیر را دوای درد تمام روابط میداند که اگر رعایت شوند همه چیز خوب پيش ميرود:
● مهربانی در رابطه میان پدر و پسر
●لطف برادر بزرگتر به برادر کوچکتر و تواضع برادر کوچکتر در مقابل برادر بزرگتر
● عدالت شوهر با زن و اطاعت زن از شوهر
● علاقهمندی زبردستان به زیردستان و اطاعت زیردستان از زبردستان
● مهربانی فرمانروایان به رعایا و وفاداری رعایا به فرمانروایان
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
ستارخان در خاطراتش می گوید:
من هیچوقت گریه نکردم،
چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد
و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد.
اما در زمان مشروطه یک بار گریستم.
و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا.
از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.
اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت:
"اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم."
آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد .
جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
1_1195844280.mp3
3.12M
💠کرامتى از آیت الله سید على قاضى
🔸🔶استاد مرحوم آیت اللّه حاج شیخ ابوالفضل نجفى خوانسارى فرمودند:
◽️شبى همراه با چند تن از تربیت شدگان استاد، در معیت استاد، به مسجد کوفه براى عبادت و مناجات و راز و نیاز رفـتیم.
◽️در کنار استاد به عبادت مشغول شدیم و با خدا به راز و نیاز پرداختیم. پس از پایان کار چون آماده بیرون رفـتن از مسجد شدیم،
◽️ناگهان مارى بسیار خطرناک و وحشت زا نزدیک جمع ما حاضر شد. جمع دوستان به جز استاد که در آرامشى عجیب قرار داشت به وحشت افـتادند و در ترسى سخت فرو رفـتند
◽️استاد، با همان آرامش و طمأنینه مخصوص به خود رو به مار کردند و گفـتند: اى مار بمیر. مار چون چوبى خشک، بى جان و بى حرکت برجاى ماند و ما هم با آرامشى که به دست آوردیم به طرف بیرون مسجد حرکت کردیم.
◽️چون چند قدم دور شدیم یکى از دوستان براى اطمینان یافـتن از این واقعه که آیا مار در حقیقت با خطاب استاد مرده یا نه به عقب برگشت و با پاى خود به مار زد و مار را در حقیقت مرده یافـت، سپس به جمع ما پیوست و همه راه خود را به سوى نجف ادامه دادیم،
◽️ناگهان استاد رو به آن شخص کرد و فرمود: مار با خطاب من بى جان شد، لازم نبود شما به عقب برگردید و از این واقعه تفحص کنید و مرا امتحان نمایید!
#قاضی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨