•🌺°| بخونید خیلی مهمه🌺👌•
•🌸°| #حرفاے_خودمـونے|°🌸•
🔻پاتکِ شیطان
✍ ما انسانها یه دشمن زخم خورده داریم به اسم #شیطان
چون به جدّ ما حضرت آدم سجده نکرده، از درگاه خدا رانده شده. برای همینم از آدم و بچههای آدم بدجور کینه داره.
☝️ خدا در چند جای قرآن میفرماید حواستون باشه، این #شیطان دشمنِ آشکارِ شماست.
در سوره یوسف میفرماید:👇
🕋 إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (یوسف/۵)
💢 بدرستیکه #شیطان، دشمنِ آشکارِ #انسان است!
در ۵ آیهی دیگه از قرآن هم میفرماید:👇
🕋 "إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ"
💢 او دشمن آشکار شماست!
اونایی که در جنگ شرکت کردند میدونند..
وقتی به دشمن حمله میکنی و یه منطقهای رو تصرّف میکنی، دشمن تمامِ قدرت و توانش رو جمع میکنه تا با یک حملهی سنگینتر اون مناطق رو آزاد کنه، و پس بگیره.
به این حملهی سنگین میگن:👈 پاتَک
☝️ در مسائل #معنوی هم همینطوره.
هر کار خوب، و هر #عمل_صالح که انجام دادی، اگر مقبولِ درگاهِ الهی باشه، پاداشش بهشته.
در واقع با هر عملِ خوبی، خودت رو در #بهشت جا کردی.
حالا، حواست باشه☝️
🔔 هر وقت یه کار خوبی کردی، و خودت رو توی #بهشت جا کردی، منتظرِ #پاتک_شیطان باش، چون این دشمنِ قسم خورده، میخواد #بهشت رو ازت پس بگیره.
✔️ اگر یه شب یه #نماز_شبِ خیلی خوب خوندی،👈 منتظر باش که فرداش #شیطان برات برنامه داره...
✔️ اگر یه شب یه هیات خوبی رفتی و حال خوبی بهت دست داد، خیلی گریه کردی،👈 بعدش منتظر #پاتک_شیطان باش، که میخواد مثلاً با یه نگاهِ حرام، همهاش رو ازت پس بگیره...
✔️ اگر یه #زیارت خوب رفتی، یه کربلای خوب رفتی، احساس کردی خیلی متحوّل شدی،👈 منتظر باش که #شیطان حسابی برات برنامه داره...
✔️ اگر یه #ماه_رمضان خوب رو پشت سر گذاشتی، و یک ماه بندگی خالصانه کردی، و خیلی حالت خوب شد،👈 مطمئن باش که #شیطان خیلی از دستت عصبانی شده، حسابی برات برنامه داره. میخواد به هر قیمتی شده این بهشتی رو که رفتی ازت پس بگیره...
بخاطرِ همین:
📣📣.. خدا در قرآن میفرماید مراقب باشید #شیطان شما رو از بهشت بیرون نکنه..
این ملعون قبلاً پدر و مادر شما رو از #بهشت بیرون کرده:👇
🕋 یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ (اعراف/۲۷)
💢 ای فرزندان آدم! #شیطان شما را نفریبد،همانگونه که پدر و مادرِ شما را از #بهشت بیرون کرد.
این نکته هم یادت باشه:
✅ اون کارِ خوبی که انجام میدی، هر چقدر بزرگتر و مهمتر باشه، #پاتک_شیطان هم سنگینتره.
📣 مراقبِ #شیطان و حملاتش باشیم...
به لطفِ خدا، ما میتونیم حریفِ #شیطان بشیم.💪
🕋 إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا (نساء/۷۶)
💢 به درستی که، نقشهی #شیطان همانندسازی قدرتش ضعیف است.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
داستانک_#معنوی
هلاکت قوی ترین انسان روی زمین با ضعیف ترین مخلوق خداوند🤔
هنگامیکه نمرود نتوانست با آتشیکه افروخت ابراهیم خلیل علیه السلام را بیازارد و خود را در مقابل او عاجز دید خداوند ملکی را بصورت بشر بسوی او فرستاد که او را نصیحت کند ملک پیش نمرود آمد و گفت؛
خوبست بعد از این همه ستم که بر ابراهیم روا داشتی و او را از وطن آواره کردی و در میان آتش بدنش را افکندی اکنون دیگر رو بسوی خدای آسمان و زمین آوری و دست از ستم و فساد برداری زیرا خداوند را لشگری فراوان است و میتواند با ضعفترین مخلوقات خود ترا با لشگرت در یک آن هلاک کند.
نمرود گفت در روی زمین کسی را بقدر من لشگر نیست و قدرتش از من فزونتر نباشد.
اگر خدای آسمان را لشگری هست بگو فراهم نماید تا با آنها جنگ کنیم . فرشته گفت تو لشگر خویش را آماده کن تا لشگر آسمان بیاید.
نمرود سه روز مهلت خواست و در روز چهارم آنچه میتوانست لشگر تهیه کند آماده نمود و در میان بیابانی وسیع با آن لشگر انبوه جای گرفت .
آن جمعیت فراوان در مقابل حضرت ابراهیم علیه السلام صف کشیدند نمرود به ابراهیم از روی تمسخر گفت لشگر تو کجا است ؟
ابراهیم جواب داد در همین ساعت خداوند خواهد فرستاد.
ناگاه فضای بیابان را پشه های فراوانی فرا گرفتند و بر سر لشگریان نمرود حمله کردند
هجوم این لشگر ضعیف قدرت سپاه قوی نمرود را در هم شکست و آنها را به فرار وادار نمود و مقداری از آن پشه ها به سر و صورت نمرود حمله کردند.
نمرود بسیار نگران شد و بخانه برگشت باز همان ملک آمد و گفت دیدی لشگر آسمان را که بیک آن لشگر تو را درهم شکستند با اینکه از همه موجودات ضعیفترند اکنون ایمان بیاور و از خداوند بترس والا تو را هلاک خواهد کرد.
نمرود باین سخنان گوش نداد. خداوند امر کرد به پشه ای که از همه کوچکتر بود. روز اول لب پائین او را گزید و در اثر آن گزش لب او ورم کرد و بزرگ شد و درد بسیاری کشید.
بار دیگر آمد لب بالایش را گزید بهمان طریق تورم حاصل شد و بسیار ناراحت گردید عاقبت همان پشه ماءمور شد که از راه دماغ بمغز سرش وارد شود و او را آزار دهد بعد از ورود پشه نمرود به سردرد شدیدی مبتلا شد.
هرگاه با چیز سنگینی بر سر خود میزد پشه از کار دست میکشید و نمرود مختصری از سر درد راحت میگردید.
از اینرو کسانیکه در موقع ورود به پیشگاه او برایش سجده میکردند بهترین عمل آنها بعد از این پیش آمد آن بود که با چکش مخصوصی در وقت ورود قبل از هر کار بر سر او بزنند تا پشه دست از آزار او بردارد و مقربترین اشخاص آنکس بود که از محکم زدن کوبه و چکش هراس نکند بالاخره با همین عذاب رخت از جهان بربست و مقدار مختصری از نتیجه کفر و عناد خویش را دریافت
این داستان چقدر شبیه حال و روز فعلی ما انسانهاست
یک دنیا ادعا و غرور و مدرنیته و علم روز و تکنولوژی از مقابله با یک ویروس عاجز مانده است
آیا این یک تلنگر قابل تامل نیست؟
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
داســتــان #مـعـنــوی
«جوون» غلام سیاهى که امیرمؤمنان
على علیهالسلام او را خریدارى کرد
و به ابوذر غفارى بخشیده بود
او در ربذه تبعیدگاه ابوذر همراه ابوذر بود
و پس از شهادت ابوذر در سال ۳۲ هجرى
به مدینه بازگشت
و در خدمت امیرمؤمنین علیهالسلام
و سپس امام حسن مجتبى علیهالسلام
و پس از آن در خدمت امام حسین علیهالسلام بود
او به همراه امام از مدینه به مکه آمد
امام علیهالسلام در روز عاشورا به وى فرمود:
تو از جانب ما آزادى
تو در جستجوى عافیت با ما همراه بودى
پس خویش را در راه ما گرفتار مکن
«جوون» خود را به پاهاى حضرت انداخت
و ملتمسانه عرض کرد:
پسر پیامبر در خوشیها خانه شما بودم
حال در گرفتارى رهایتان کنم؟
آنگاه افزود:
بخدا سوگند میدانم بویَم ناخوشایند
حَسَبم ناچیز و چهرهام سیاه است
پس بهشت را بر من ارزانى دار تا بویَم خوش
و حَسَبم شریف و سیمایم سفید گردد
به خدا سوگند از شما جدا نخواهم شد
تا این خون من با خون شما بیامیزد
پس از این گفتار امام به وى اجازه داد
او شادمان به سوى میدان شتافت
سپس جنگید تا به فیض شهادت نائل آمد
امام بر بالین وى حاضر شد
و اینگونه در حقش دعا کرد:
خدایا چهره او را سفید گردان
و بوى او را خوش گردان
و او را با اَبرار محشور کن
و بین او و محمد و آل محمد در بهشت
آشنایى برقرار ساز
از امام سجاد علیهالسلام نقل شده است:
آنگاه که جمعى براى دفن شهیدان کربلا
حاضر شدند، پیکر «جوون» را در حالى یافتند
که با گذشت چند روز بوى بسیار خوشى
از آن به مشام میرسید
یه غلام هم داشت ابی عبدالله
به نام واضح که حافظ قرآن بود
به میدان رفت پس از آنکه به زمین افتاد
امام علیهالسلام بر بالینش حاضر شد
و چون مشاهده کرد غلام نسبت به آن
حضرت اظهار علاقه میکند امام گریان شد
و در کنارش نشست و صورت بر جبینش نهاد
غلام که از این همه محبت به وجد آمده بود
شادمان شد و فریاد زد: کیست همانند من
که پسر پیامبر صورتش را بر صورتم قرار داده
این را گفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد
یکسان رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت:
در دین ما سیه نکند فرق با سپید
در اینجا امام علیهالسلام در لحظه شهادت
صورت بر صورت غلامش میگذارد
یعنى همان ابراز محبتى را که درباره فرزند
شجاع و دلبندش علی اکبر علیهالسلام میکند
درباره غلامش نیز روا داشت
یعنى اینها همه مجاهدان و شهیدان راه خدا
هستند و همه آنها عزیز و گرامیاند
و همه در یک مسیر و براى یک هدف
جهاد کردند و شربت شهادت نوشیدند
↲برگرفته از كتاب نفس المهموم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨