تخریب چی
🚨 #فوری | به علت اهمیت فوقالعاده فرزندآوری در این برهه که کشور ما رو به پیری میرود از امروز بخشها
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت
#قسمت_چهارم
💠 ابراهیم که از شبهات الهام شاخ درآورده بود، با خود گفت: «خیلی عجیب است! او هیچوقت چنین وسوسههایی در قلبش راه پیدا نمیکرد.»
گلویی صاف کرد و گفت: «الهامخانم! نمیدانم این سؤالات از کجا به ذهنت آمده، ولی باشد. سعی میکنم جواب مستدلی به تو بدهم.»
الهام همانطور که نگاهش به صفحۀ گوشی همراهش بود، گفت: «اینها شبهه نیست، بلکه واقعیاتی است که یک زن با آن مواجه است و من از آن زنهایی نیستم که با حرفهایی که میزنی، زود قانع شوم. من اختیار بدن خودم را دارم و این اختیار را خود خدا به من داده است.»
ابراهیم بلند شد و به آشپزخانه رفت. از داخل یخچال قدری آب نوشید و یک لیوان هم برای الهام آورد. گذاشت روی میزی که جلوی او بود.
بدجور به فکر فرو رفته بود. لحظاتی سکوت کرد تا بتواند جواب سؤالات الهام را منطقی و مستدل بدهد. در ذهنش به امام عصر توسل کرد تا بر زبانش جملاتی جاری شود که مورد رضایت ایشان باشد.
بالأخره به قلب ابراهیم مطلبی گذر کرد و او با آرامش همیشگیاش گفت: «الهامخانم! سؤالات تو خیلی کوتاه و خلاصه است، اما اگر بخواهم جواب آنها را بدهم، باید حوصله کنی، چون قدری جوابش مفصل است.»
الهام لیوان آب را برداشت و سر کشید، سپس گفت: «تا حالا مگر بیحوصلگی کردم؟ حرفهایت را زدی و من هم شنیدم. الآن هم اینجا نشستم تا ببینم میتوانی مرا قانع کنی یا نه؟ گرچه چشمم آب نمیخورد.»
ابراهیم برخاست و شروع به قدم زدن کرد. همانطور که آرام قدم میزد، گفت: «ببین عزیزم! من مجبورم به ابتدای ماجرای آفرینش انسان بروم و حرفم را از آنجا آغاز کنم. به نظرم اگر جهانبینی خود را تغییر دهیم و نگاهمان را به آفرینش انسان اصلاح کنیم، خیلی از مسائل برای ما حل میشود.
خانمجان! من در دوران نوجوانی خیلی درگیر این مطلب بودم که چرا خدا ما را آفریده است و هدف از خلقت ما چیست؟ نمیخواهم سرت را درد بیاورم، چون میدانم از حوصلهات خارج است، اما همینقدر بدان که ما برای این خلق شدهایم که به قرب خدا برسیم. نزدیک شدن به خدا بزرگترین لذتی است که اگر کسی آن را بچشد، هرگز آن را رها نخواهد کرد.
مثال سادهای میزنم تا برایت جا بیفتد. اگر به من و تو و فرزندمان بگویند قرار است یک سفر خصوصی چندروزه با حاجقاسم سلیمانی به کربلا بروید، برای ما لذت این سفر چندینبرابر خواهد شد، چراکه در جوار حاجقاسم هستیم و لذت این سفر بسیار بیشتر از سفری است که خودمان با اتوبوس راهی کربلا شویم. حتی اگر در مسیر از لحاظ تغذیه و تفریح، آنچیزی که همیشه نیاز داشتیم فراهم نشود، اصلاً گلایه نمیکنیم و لذت همراهی با حاجقاسم و رضایت او از ما، تمام کاستیهای سفر را جبران میکند، یعنی بهخاطر حضور حاجقاسم، نواقص سفر به چشم ما نمیآید.
این مثال ساده را به این خاطر زدم که وقتی خدا میگوید هدف از خلقت شما این است که به من نزدیک شوید تا بیشترین لذت را ببرید، معنای آن را بهتر درک کنیم. تازه لذتی که از حضور حاجقاسم میبریم، بسیار محدود و زودگذر است، اما لذت اتصال به صفات خدا و قرب به او بینهایت است، یعنی نمیتوانیم در بهشت، حدومرزی برای این لذت متصور شویم و این لذت، بالاترین لذت بهشتیان است. همۀ نعمتهای بهشتی دربرابر آن کوچک هستند، بنابراین خدا در قرآن میفرماید: «وَ رِضوانٌ مِنَ اللهِ أکبَر»، خشنودی خدا از بهشتیان بالاترین لذت در بهشت است و این ثمرۀ قرب و نزدیکی به خداست.»
الهام که محو سخنان ابراهیم شده بود، گفت: «این حرفها ظاهر زیبایی دارد، اما چه ربطی به قضیۀ ما دارد؟»
👈 ادامه دارد ...
همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت
✍ تخریبچی
🚨تخریبچی، کانال اخبار خاص
🆔 @takhribchi110
🆔 @takhribchi110