eitaa logo
تک رنگ
9.6هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
🏞 #عکس_هنری 📚 #مسلخ_عشق قلب بی‌تاب و زخم‌خورده‌💘 علی می‌خواست از سینه بیرون بزند. ♨️او هیچگاه به مردی اجازه نداده بود‌ نزد او درباره رعنا حرفی بزند, نه از حسن و‌ جمالش و نه حتی درباره ازدواجش با او. 🔰می‌خواست نامش به پاکی و بکری وجودش برای او بماند و به زبان هرکس و ناکسی نیاید. 🔺اما امروز می‌دید که غریبه‌ای اتوکشیده و ازخودراضی چگونه از راه نرسیده خود را صاحب سرنوشت و سرگذشت رعنا می‌داند. شاید فرهمند راست می‌گفت. علی مرد متعصبی بود و این تعصب قسمت عمده‌ی شرف و انسانیت اورا تشکیل می‌داد. بشتابید🏃🏃🏃 قیمت با تخفیف بیست درصدی 🍀 #سفارش از طریق👇 @sefaresh_namaktab
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
🖼 📚 ☘ برگی از کتاب: اشک آرام آرام از گوشه ی چشمش👁 راه گرفت… مثل همان اوایلی که جشن طلاق گرفته بود. در جشن کلی خندیده بود و با بچه های دانشگاه خوش گذرانده بود و بعد هم کیک سیاه 🍩 🍽را خودش بریده بود. اما همان شب تا صبح دو بار بالشش را عوض کرد، بس که اشک ریخته بود.💦 پذیرش شکست سخت است، برای یک زن سخت تر! چرا این طور شد: _البته اون می گفت من عوض شدم. دعوامون زیاد شده بود. خیلی به رابطه ی من با بعضیا حساس شده بود. دلش می خواست من حواسم بیشتر باشه… 💠 namaktab.ir 🔶 namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
🖼 📚 بــــ☘ـرگی از کتــاب: داعشی ها هم داشتند‼️ به امامت سر کرده ی آمریکایی شان، ! آن روز در به اصطلاح، نماز جمعه شان، ابوبکر خطبه می خواند که گفت: ما اگر را دستگیر کنیم مانند خلبان اردنی او را در آتش خواهیم سوزاند!🔥💥 چند روز بعد حاج قاسم هم جوابش را داد: آقای بغدادی! زمانی که این حرف را زدی، بنده روبه روی شما در صف سوم، بین جمعیت نشسته بودیم!👏👏👏 ┅┅═•❥◎🌹🌹🌹•◎❥•═┅┅ قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان این کتاب تخفیف ندارد... چرا⁉️ چون با سودش میخوایم کتاب رو سر مزارشون هدیه بدیم🌸🎁 در این امر خیر شریک باشید🌸 از طریق👇 📦 @sefaresh_namaktab ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🇮🇷 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
🖼 💌🍃 بــــ☘ـرگی از کتــاب: 🌸 مانده بود که چه طور 🍂 را رام کند ... ✍🏻گاهی دوستانش راه حلی داده بودند اما فایده نکرده بود و خیالش راحت بود که مصطفی دل دارد و هنوز دلبر ندارد ... فقط نمیدانست چه طور این دل را برای خودش بکند ... همین که می دید مصطفی با هیچ‌ کس نبوده و خاص است، بیشتر دلش می خواستش ... ❣۲ ❣ ╭┅──────┅╮ 🖼 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯