eitaa logo
طلب العلم فریضة🌟
138 دنبال‌کننده
402 عکس
329 ویدیو
61 فایل
اطلاق افرادی/ طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه اطلاق زمانی/ اطلبوا العلم من المهد الی الحد اطلاق مکانی/ اطلبوا العلم و لو بالصین ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/dadmarzi110
مشاهده در ایتا
دانلود
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من از آن آدم‌ها نیستم که اگر حکمی دادم بنشینم و چُرت بزنم...
جمهوری اسلامی ما جاوید است دشمن ز حیات خویشتن نومید است آن روز که عالم ز ستمگر خالی است ما را و همه ستمکشان را عید است * جمهوری ما نشانگر اسلام است افکار پلید فتنه جویان خام است ملت به ره خویش جلو می تازد صدام به دست خویش در صد دام است * این عید سعید عید حزب الله است دشمن ز شکست خویشتن اگاه است چون پرچم جمهوری اسلامی ما جاوید به اسم اعظم الله است *** این عید سعید عید اسعد باشد ملت به پناه لطف احمد باشد بر پرچم جمهوری اسلامی ما تمثال مبارک محمد باشد
🔰ثقل معنوى این عمامه خیلى زیاد است... مقام معظم رهبری مدظله‌العالی: 🔹شما آقایانى که این را سرتان گذاشتید، این از لحاظ مادّى و فیزیکى چند سیر بیشتر جرم و ثقل ندارد. خود عمامه چند متر پارچه است که اگر روى ترازو بگذاریم، چند سیرى بیشتر نمی‌شود. 👈امّا ثقل معنوى این عمامه خیلى زیاد است؛ حقیقتاً یک گردنِ کلفت و قوىّ لازم دارد که بتواند زیر آن تاب بیاورد. بعضى از گردنها زیر بار عمامه می‌شکند؛ بعضى هم اصلاً آن‌قدر تخدیر می‌شود که آن بار را احساس نمی‌کند؛ اینها درست نیست. 📚بیانات در عمامه‌گذارى جمعى از طلّاب به‌ مناسبت میلاد حضرت فاطمه‌ زهرا(سلام‌ا‌لله‌‌علیها)؛ ۱۳۶۸/۱۰/۲۶ 🆔@mfos_ir
نظریه روح معنا.mp3
10.8M
🔸«نظریه روح معنا»🔸 📖 امام خمینی(س): «... أنّ الألفاظ وضعت لأرواح المعانی ... و لَعمری! إنّ التدبر فیه من مصادیق تفکّر ساعة خیر من عبادة ستّین سنةً؛ فإنّه مفتاح مفاتیح المعرفة و أصل اصول فهم الأسرار القرآنیة.» (مصباح‏الهدایة الى الخلافة و الولایة،ص۳۹) 2:40 پیشینه نظریه 4:16 تبیین نظریه 11:11 ابتکار حضرت امام 14:02 تقریر اصولی 17:43 حل چالش تفسیر و تاویل 🎙استاد اسدپور‌ (از شاگردان آیت‌الله فرحانی)
🥳 علیه افضل صلوات المصلین فمن أحبك بلسانه فقد كمل له ثلث الإيمان و من أحبك بلسانه و قلبه فقد كمل ثلثا الإيمان، و من أحبك بلسانه و قلبه و نصرك بيده فقد استكمل الإيمان، حدثنا أحمد بن محمد بن يحيى العطار، قال: حدثنا أبي، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن نوح بن شعيب النيسابوري، عن عبيد الله بن عبد الله الدهقان، عن عروة بن أخي شعيب العقرقوفي، عن شعيب، عن أبي بصير، قال: سمعت الصادق جعفر بن محمد (عليهما السلام) يحدث عن أبيه، عن آبائه (علیهم السلام)، قال: ⭕️ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) يوما لأصحابه: 1️⃣ أيكم يصوم الدهر؟ فقال سلمان: أنا يا رسول الله. 2️⃣ فقال رسول الله ص: فأيكم يحيي الليل؟ قال سلمان: أنا يا رسول الله 3️⃣ قال فأيكم يختم القرآن في كل يوم؟ فقال سلمان: أنا يا رسول الله. 😡 فغضب بعض أصحابه، فقال: يا رسول الله، إن سلمان رجل من الفرس، يريد أن يفتخر علينا معاشر قريش، قلت: أيكم يصوم الدهر؟ فقال: أنا، و هو أكثر أيامه يأكل. و قلت: أيكم يحيي الليل؟ فقال: أنا، و هو أكثر ليلته نائم. و قلت: أيكم يختم القرآن في كل يوم؟ فقال: أنا، و هو أكثر نهاره صامت. 🔺 فقال النبي (صلی الله علیه و آله و سلم): مه يا فلان، أنى لك بمثل لقمان الحكيم، سله فإنه ينبئك. {فلانى! آرام باش.كجا ممكن است به كس ديگرى كه چون است دست يابى‌؟ از خودش بپرس تا خبر دهد.} فقال الرجل لسلمان: يا أبا عبد الله، أ ليس زعمت أنك تصوم الدهر؟ فقال: نعم. فقال: رأيتك في أكثر نهارك تأكل؟ 1️⃣ فقال: ليس حيث تذهب، إني أصوم الثلاثة في الشهر، و قال الله عز و جل: ﴿من جٰاء بالحسنة فله عشر أمثٰالهٰا﴾[الأنعام: ۱۶۰] و أصل شعبان بشهر رمضان، فذلك صوم الدهر، فقال: أ ليس زعمت أنك تحيي الليل؟ فقال: نعم. فقال: أنت أكثر ليلتك نائم! 2️⃣ فقال: ليس حيث تذهب، و لكني سمعت حبيبي رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) يقول: من بات على طهر فكأنما أحيا الليل كله، فأنا أبيت على طهر. فقال: أ ليس زعمت أنك تختم القرآن في كل يوم؟ قال: نعم، قال: فأنت أكثر أيامك صامت! 3️⃣ فقال: ليس حيث تذهب، و لكني سمعت حبيبي رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) يقول لعلي (علیه السلام): يا أبا الحسن، مثلك في أمتي مثل (قل هو اللٰه أحد) فمن قرأها مرة قرأ ثلث القرآن، و من قرأها مرتين فقد قرأ ثلثي القرآن، و من قرأها ثلاثا فقد ختم القرآن، ✅ فمن أحبك فقد كمل له ثلث الإيمان و من أحبك فقد كمل ثلثا الإيمان، و من أحبك بيده فقد استكمل الإيمان، 🔰و الذي بعثني بالحق يا علي لو أحبك أهل الأرض كمحبة أهل السماء لك لما عذب أحد بالنار، و أنا أقرأ (قل هو اللٰه أحد) في كل يوم ثلاث مرات. 😂فقام و كأنه قد ألقم حجرا. {آن مرد از جا برخاست و چنان بود كه گويى سنگى در گلويش مانده است.}
هدایت شده از میثم شهبازی
18.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه امام کاظم علیه السلام در مجلس هارون در قاب هوش مصنوعی
در ۱۶ سالگی، موفق به کسب نمره ممتاز در آزمون تافل شدم. در دوره دبیرستان، مطالعاتم در دو حوزه اصلی متمرکز شد: ریاضیات کاربردی و فیزیک نظری. از ۱۵ یا ۱۶ سالگی، تقریباً تمام کتاب‌هایی که می‌خواندم به زبان انگلیسی بودند و کمتر به سراغ کتاب‌های فارسی می‌رفتم به دلیل علاقه‌ی زیاد به فیزیک نظری و ریاضیات کاربردی، مطالعاتم در این زمینه‌ها بسیار فراتر از سنم بود. به‌طوری که یک‌بار در کتابخانه‌ای با یکی از دوستانم که اکنون استاد فیزیک در آمریکا است، مشغول بحث بودیم. فردی که دانشجو بود و در آنجا نشسته بود، از ما پرسید: «شما سال چندم هستید؟» من گفتم: «سال سوم دبیرستان.» او گفت: «این بحثی که شما می‌کنید، مربوط به سطح فوق‌لیسانس است!» آن‌جا متوجه شدم که او فکر کرده بود من سال سوم دانشگاه هستم. من که به فلسفه و فیزیک علاقه‌مند بودم، فکر کردم این رشته ترکیبی از این دو حوزه است. برای همین، به یکی از دانشگاه‌ها نامه نوشتم و درخواست کردم که در این زمینه به من کمک کنند. پس از مدتی، پاسخ مفصلی از رئیس دانشکده فیزیک آن دانشگاه دریافت کردم که در آن نوشته بود: «متأسفانه در دانشگاه ما کسی در این زمینه تخصص ندارد، اما ما در آمریکا پروفسوری را پیدا کرده‌ایم که می‌توانید با او در تماس باشید.» در این مسیر، کتاب‌های فلسفی زیادی را به زبان انگلیسی مطالعه کردم. یکی از کتاب‌هایی که در آن زمان خواندم، کتابی کوچک در تاریخ فلسفه به نام «مایند» (Mind) بود. این کتاب شامل خلاصه‌ای از فلسفه‌های مختلف بود و در بخشی از آن، به فیلسوفی به نام «الک سینا» اشاره شده بود. من که عربی بلد نبودم، متوجه شدم که این فیلسوف همان ابوعلی سینای خودمان است. این موضوع مرا به سمت مطالعه فلسفه ابوعلی سینا سوق داد و برای فهمیدن آثار او، شروع به یادگیری زبان عربی کردم. به‌تدریج، مطالعات حوزوی من بیشتر شد و در کنار تحصیل در دانشگاه، به مطالعه دروس حوزه نیز پرداختم. در نهایت، با وجود این که در دانشگاه صنعتی شریف در رشته برق و الکترونیک تحصیل می‌کردم، به دلیل علاقه‌ی زیاد به مطالعات حوزوی، تصمیم گرفتم به‌طور کامل به حوزه علمیه بپیوندم. این تصمیم با وجود مخالفت‌های برخی از دوستان و اساتیدم، به‌تدریج عملی شد و من به‌طور کامل وارد حوزه علمیه شدم. اکنون که به گذشته نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم که این تغییر مسیر، بهترین تصمیم زندگی‌ام بود. اگر بار دیگر به همان موقعیت بازگردم، باز هم همین مسیر را انتخاب خواهم کرد. 🔰منبع: مصاحبه با آیت الله هادوی تهرانی https://B2n.ir/m20313
 من یک تاریخچه‌ی کوتاهی از این مذاکرات عرض بکنم. این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوه‌ی یک است؛ مذاکره‌ی با آمریکایی‌ها است. متقاضیِ این مذاکرات آمریکایی‌ها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطه‌ای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیس‌جمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئله‌ی هسته‌ای را با ایران حلّ‌وفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطه‌ی اساسی در حرف او وجود داشت: یکی اینکه گفت ما ایران را به‌عنوان یک قدرت هسته‌ای خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف شش‌ماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطه‌ی محترم گفتم که ما به آمریکایی‌ها اطمینانی نداریم، به حرف اینها اطمینانی نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات این‌جوری شروع شد.
البتّه احتیاط را از دست ندادیم. از اوّل نگاه ما به مذاکره‌کنندگان و طرف آمریکایی نگاه شکّ‌آلود بود. طبق تجربه‌هایی که داشتیم، به اینها اطمینان نداشتیم، [لذا] از اوّل با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که اگرچنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالی ندارد؛ ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنی ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینه‌ای نباید داد، هیچ عقب‌گردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد؛ نه، به‌قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم. من این را همین‌جا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکایی‌ها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامت‌خواهانه است. اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیاده‌خواهی‌های حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفی، یک بهانه‌ای؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانی‌تر شد، مذاکرات شکلهای گوناگونی پیدا کرد، چانه‌زنی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها مذاکرات را طولانی کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّی تهدید به بکارگیری نظامی‌گری؛ این تهدیدها را کردند؛ روی میز و زیر میز و این حرفهایی که شنیده‌اید.(۱۱) این رفتار این حضرات تا امروز بوده.
 ما از اوّل، منطقی وارد شدیم، منطقی حرف زدیم، زیاده‌خواهی نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانه‌ای را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلی خب، این یک بده‌بستان است، حرفی نداریم که در این زمینه یک چیزی بدهیم، یک چیزی بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هسته‌ای متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم تا امروز.
ما دنبال توافقیم. اگر کسی بگوید که در مسئولین جمهوری اسلامی کسی هست که توافق را نمیخواهد، خلاف گفته؛ این را همه بدانند. مسئولین جمهوری اسلامی - بنده، دولت، مجلس، قوّه‌ی قضائیّه، دستگاه‌های گوناگون امنیّتی، نظامی، غیره - همه در این جهت متّفقیم و موافقیم که توافق باید انجام بگیرد. در این جهت هم باز همه متّفقند که این توافق باید عزّتمندانه باشد، مصالح جمهوری اسلامی بدقّت و با وسواس باید در آن رعایت بشود؛ در این هم هیچ اختلافی نیست؛ دولت، مجلس، بنده، دیگران و دیگران همه در این جهت متّفقیم، نظرمان یکی است. توافق بایستی توافقی باشد منصفانه و منافع جمهوری اسلامی را بایستی تأمین بکند.