🔵دیدن عادت ماهانه قبل از غروب باعث باطل شدن روزه است؟
🔵پاسخ👌: روزه صحیح نیست و بعد باید قضا کنید
@talabe00
🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵
افراد عادی همیشه
بهانه هایشان آماده است...
اما افراد موفق
فقط یک چیز می گویند:
"باید انجامش دهم!
بدون هیچ بهانه ای!"
🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵
@talabe00
هر جا کم آوردی...
حوصله نداشتی...
گرفته بودی...
پول نداشتی...
کار نداشتی...
باطریت تموم شد...
صد بار بگو:
(( استغفرالله ربی و اتوب الیه))
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@talabe00
🌹اینگونه باید مرگ را باور داشته باشیم تا خودمان را اصلاح کنیم🌹معلوم نیست چقدر توی این دنیا باشم!
🔷در عملیات بیت المقدس شهید همدانی برای پی گیری آمبولانس و آوردن مهمات قصد حرکت به سوی قرارگاه را داشت. به او اصرار می کنند یک بسیجی مجروح داریم او را با خود ببر. سردار همدانی آن بسیجی مجروح را با خود می برد. در موقع حرکت رادیوی ماشین پس از قطع مارش نظامی صدای اذان را پخش می کند. سردار همدانی به محض حرکت از بسیجی سوال می کند نگفتی اسمت چیه؟ بچه کجایی؟ او جواب نمی دهد. همدانی می گوید با گوشه چشم نگاه کردم دیدم زیر لب چیزهایی می گوید. فکر کردم لابد اولین باری است که به جبهه آمده مجروح شده و حتماً کُپ کرده است. این شد که دیگر او را سوال پیچ نکردم. یک مقدار که جلوتر رفتم دیدم رو کرد به من و خیلی مؤدب و شمرده خودش را معرفی کرد. فهمیدم اهل تهران و بچه نازی آباد است و سال آخر دبیرستان تحصیل می کند. گفتم برادر جان بگو ببینم چرا دفعه اول که اسم و رسم تو را پرسیدم چیزی نگفتی؟! گفت وقت اذان بود نماز می خواندم. نگاهی به سر و وضع او انداختم.از لای انگشتان لاغرش که روی محل زخم گذاشته بود خون بیرون می زد. این شد که به او گفتم نماز می خوانی؟ چه نمازی؟ مگر ما داریم رو به قبله حرکت می کنیم؟ در ثانی پسر جان بدن تو پاک نیست. لباسهایت هم که خونی و نجس است. خیلی کوتاه جواب داد حالا همین نماز را می خوانیم تا ببینیم چه می شود. دیدم باز ساکت شد. چند دقیقه بعد گفتم لابد نماز عصر را می خواندی. گفت بله گفتم خب صبر می کردی می رسیدیم عقب در پست اورژانس هم زخم ات را می شستیم هم لباس عوض می کردی بعد با فراغ نماز می خواندی. گفت معلوم نیست چقدر دیگر توی این دنیا باشم. فعلا همین نماز را خواندم قبول و ردش با خداست. گفتم باباجان تو که چیزیت نشده یک جراحت مختصر است زود خوب می شوی و برمی گردی خط. ...
بالاخره اورا رساندم به اورژانس تیپ 27 و سفارش کردم حسابی به او برسند رفتم مقر قرار گاه موقع برگشت رفتم اورژانس تا هم پیگیر ماشین های آمبولانس برای اعزام به خط باشم و هم احوال آن بسیجی رو بپرسم مسئول اورژانس گفت خون ریزی داخلی کرده بود ما به او آمپول ضد خون ریزی هم زدیم ولی دیر شده بود با یک آرامش عجیبی چشم هایش را روی هم گذاشت و شهید شد. برگشتم به طرف مقر در حالی که رانندگی می کردم به پهنای صورت گریه می کردم صدایش توی گوشم زنگ می زد که می گفت معلوم نیست چقدر توی این دنیا باشم فعلاً همین نماز را خواندم و رد و قبول آن با خداست اینجاست که شهید دستغیب(ره) می گفت حاضر است ثواب هشتاد سال تمام عبادات واجب و مستحب خودش را با دو رکعت از چنین نمازی از یک بسیجی عوض کند.
به نقل از کتاب مهتاب خیّن صفحه ۸۲۵ تا ۸۳۰ خاطرات سردار سرلشگر شهید همدانی
﷽
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ ،
عَنْ الإمام أَبِي عَبدِ اللَّهِ علیه السلام :
🔸 قَالَ لَا تَدَع أَنْ تَدعوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَصبَحتَ ، وَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَمسَيتَ ...
🔸 از اين دعا دست برندار و سه مرتبه در صبح و سه مرتبه در شب آن را بخوان :
🔸 «اللَّهُمَّ اجعَلْنِي فِي دِرعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ».
▫️«خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى كند ، قرار ده و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى دهى».
📚 الكافي ج 2 ص 534
در من هزار موج دعـا گريه ميکند
باران ز چشم پنجره ها گريه ميکند
در گوشه ی حياط تو در حوض جمکران
باشوق و بيصدا و رهـا گـريه ميکند
از من چه مانده است به جز شوق وصل تو
فوارهاي که سر به هـوا گريه ميکند
تا کـي به بـومـهـا بکشم انتظار را
اين شعر ناسروده کجا گريه ميکند؟
موسي بيا که بشکني اين نيل درد را
اين چشمه با صداي عصا گريه ميکند
آقا بيا ستاره فراوان به حوض ريخت
هفت آسمان به پاي شما گريه ميکند
#نـوكــر_نـوشــت:
#آقــا_جـان
تکلیفِ بیقـراری این دل چه میشود
اصلاً شما اگـر که نخواهی ببینمت
ای کاش، #سه_شنبه شبی قسمتم شود
در راهِ #جمـکـــران سر راهی ببینمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرانقلاب: چرا افترا را شنیدید تکرار کردید؟!