؛ بدجور دلتنگیما :)

کاش به‌جای دلدادگی های اشتباه دل بدیم به همچین اشخاصی ؛ میدونی، گرد و غبار ِدلدادگی های غلط روی قلب میشینه، اونوقته که دل از خیلی چیزها محروم میشه ..

ما کنار تو خوشیم آقا ..

درگیر چی شدیم خدایی .

؛ ما که تا یادمونه از همون دوران طفولیت از آستان ِمقدس شاه خراسان رزق هر صبح و شام‌مون میرسید .

از هیچکس به جز ابالفضل خواهش نکن ؛

‌ ؛ بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها .. - شیخ الائمه علیه‌اسلام، الأمالی للشجری : ج ۱، ص ۱۷۵

هرروز حتی با یك بیت دم زدن هم شده، از روضه‌ی سیدالشهدا علیه‌السلام غافل نشید . [ آن شب که شمع ِبزم کلیسائیان شدی ناقوس گریه کرد برایت صلیب هم ... ]

حياتي لك ۱۲۸ .

‌ ؛ للجنة بس توقيعه ..

آدمیزاد حتی اگر نخواهد قبول کند که ضعیف است، در زندگی به نقطه‌ای میرسد که جولانگاه ِپوچی اوست و متوجه هیچی ِخود میشود و به آن میرسد که همه چیز در ید قدرت خالق است .

؛

من حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای ( حفظه‌الله ) را خیلی تنها می‌بینم . او نیازمند ِهمراهی و کمك شماست، و شما حضرات معظم، با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید . اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان ِ شاه ملعون هم نخواهد بود ؛ بلکه سعی استکبار، بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود . - شهید سلیمانی ره، کتاب‌ ِمکتب حاج قاسم

لقمان زانو زد ؛

؛

ما مفتخریم به مکتب ِسرباز اون مَرد و این مملکت .

دارایی های انسان به مال و اموال نیست ؛ این ها رفتنی‌اند ... درواقع دارایی چیز های دیگری‌ست، مواظب ِعاقبت به‌خیری‌تان باشید .

‌دعا برای بنده حال انقطاع ِ به سوی‌خدا را پدیدمی‌آورد و حجابهای بین او و خدا را برمیدارد تا پرتوی انوار خدا در دل بنده بتابد ؛ لذا اولیاء الهی و مقرّبین درگاه ربوبیّ ، همیشه با خدا مشغول راز و نیاز و گفتگو و مناجات بوده‌‌اند .. چه حاجت ظاهری داشته‌اند و چه نداشته‌اند ! _ کتاب ماه ِ باران

ما به زبان می‌گوییم توکل به خدا ، ولی در کنار توکل بر خدا قلبمان به دنبال سایر موجودات هم می‌رود ؛ ‌توکل ِقلبی یعنی جز او ، امیدت به احدی نباشد :) .

خب فعلا همین‌قدر می‌شود گفت : " خیلی دلمان تنگ شده .."

کام ِمن شد به خاک تو شیرین .. تربت کربلا ! مگر رُطبی ؟

و حقیقت ِسلوك و کلید آن، تسخیر بدن و نفس است در تحت رایت ایمان که مبیّن آن احکام فقه جوارح و فقه نفس است ؛ و بعد از این إفنای نفس و روح در تحت رایت کبریایی الهی، و همه عقبات و منازل در این مراحل [ مرحله ] مندرج است . ولکن سلوك این مراحل، و طی این راه، و مسافرت در این عوالم، موقوف به اموری چند است که بدون آن‌ها به منزل نتوان رسید، بلکه قدم در این را نتوان نهاد، و وصول به مقصد و حصول طلب به آن‌ها منحوط است و ملازمت آن‌ها و رسیدن به منزل، به یکدیگر مربوط است .. و تعدا منازل راه و عقبات نفس و خطرات سفر در این مقام بی‌حد و چنان چه ذکر آن‌ها لازم باشد، ذکر احوال جوارح و اعمال اعضا که فقه بدن است نیز باید کرد، چه این ها نیز از منازل سفرند . - رسائل عرفانی، حجت الحق آیت الله سعادت پرور رضوان الله تعالی علیه

چه غمی وقتی تورو دارم پسر ام البنین ؛

حضرت رضای عزیزم درست است، هرچند دورم ؛ ولیکن دلم مانده میان تار و پود فرش حرمت .

الم فراقك ..

در قیامت نمازها را بیاورند ، در ترازو نهند ! و روزه‌ها را و صدقه‌ها را هم‌چنین ؛ اما چون " محبت " را بیاورند ، محبت در ترازو نگنجد ! پس اصل ، محبت است . اکنون چون در خود محبت می‌بینی ، آن را بیافزای تا افزون شود . _ فيه‌ما‌فيه