eitaa logo
عصر انقلاب_عصر ظهور
1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
30 فایل
🌷 آینده از آن ماست، به وعده الهی اطمینان داشته باش . ارتباط : @YaRezajan 🌳تااینجااومدی‌تعجیل‌درفرج‌آقایه‌صلوات‌بفرست
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز که شهید مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عده ای از مردم به منزل او ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا❗ این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد❓ خلاف مصلحت است. مدرس پاسخ داد: اگر بیست راس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند نهار چه می‌خورید، جواب چه می‌دهند⁉ همه گفتند: جو❗ و مدرس گفت آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند؛ این وکلایی که شما انتخاب کرده‌اید همین قدرند؛ بروید آدم انتخاب کنید. 📌به ما بپیوندید: 🌷@Talabeasr
# غرب گرایی 🔻بعد از شکست آمریکا در ویتنام یک هلیکوپتر بر پشت بام سفارت آمریکا برای فراری دادن اعضای سفارت نشست. 🔹 وقتی آخرین عضو آمریکایی از نردبان بالا رفت، نردبان رو همراه با وطن فروشان و خائنان ویتنامی که فکر می کردند همراه با امریکایی ها به امریکا منتقل خواهند شد، به سمت مردم خشمگین هل داد 🔹 آمریکا این است! عمله های امریکا در ایران هم!! منتظر همچین روزی باشند...چون تاریخ مصرفی دارند مانند بقیه وطن فروشان هر کشوری. 📮شما هم رسانه ما باشید: @Talabeasr
♻️ سناریوی تکراری 🔴لیبی، کشوری با توان موشکی و هسته ای بالا بود و بیشترین منابع نفتی قاره آفریقا رو در اختیار داشت! 1- لیبی رو تحریم کردن و گفتند مذاکره هسته‌ای کنیم! 2- مذاکره هسته ای کردند و کل توان هسته ای لیبی از دست رفت! 3- آمریکا بازی درآورد و از توافق هسته ای با لیبی خارج شد؛ 4- بعد از خروج آمریکا از توافق تحریم ها شدت بیشتری گرفت. 5- قذافی به دامن اروپا پناه برد و توافق مالی کردند و کانال مالی زدند. 6- اقتصاد لیبی تحت سیطره اروپا کاملا ورشکست و نابود شد! 7- اروپا بعد نابودی اقتصاد لیبی از توافق خارج شد و اموال لیبی رو مصادره کرد! 8- مردم که بشدت تحت فشار مالی بودن برای اعتراض به سیاست دولت قذافی به خیابان آمدند 9- نیروهای وابسته آمریکایی وارد جریان اعتراض مردمی شدند و جریان رو در دست گرفتن، اروپا هم با بمباران هوایی، ارتش لیبی را در هم شکست! 10- قذافی سرنگون شد و لیبی بصورت غیر رسمی تجزیه و قسمتی از آن هم تحت سلطه داعش قرار گرفت، اکنون نفت لیبی با کمترین قیمت در اختیار شرکتهای آمریکایی و اروپایی است!!! + واقعا عجب سناریوی آشنایی ! *عبرت بگیریم* "خیانت خواص" ✳️ نکته اگر وجود رهبری آگاه شجاع مدیر و مدبر و دوراندیش جریان شناس دشمن شناس با همراهی اکثریت مردم نبود تمام سناریو های فوق باوجود مدیران غربگرا در ایران نیز اجرا شده بود مردم باید جریان های سیاسی و دشمن را شناخته و کاملاً هوشیار باشند ✍غلامرضایی 📮شما هم رسانه ما باشید: @Talabeasr
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️چه کار کنیم برای ✅ مجلس تشکیل بدیم.... ☝️با مضطر شو نه با بلا 🔹آیت الله بهجت: مومنین مضطرانه دعا کنند، فرج اتفاق می‌افتد. 👌👌👌 پیشنهاد 💯 📌به کانال ما بپیوندید: 🌳 @Talabeasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 غیبت کی به پایان می رسد؟ ... @Talabeasr
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️غربال انـسانها در آخـرالزمــان... 🔸 ســالم گذشتن از فتنه‌ها و رسیدن به امــام_زمــان(عج) کار مشکلی است🌷 #آیت_الله_ناصری 🌳 @Talabeasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻پیر مرد با چهره‌ای روحانی و زیبا وارد مغازه طلا فروشی شد. فروشنده با احترام از پیرمرد نورانی استقبال کرد. 🔻پیرمرد گفت: من عمل صالح تو هستم! 🔻مرد زرگر قهقهه‌ای زد و با تمسخر گفت: درست است که چهره‌ای نورانی داری اما هرگز گمان نمیکنم عمل صالح چنین شکلی داشته باشد !! 🔸درهمین حین، زوج جوانی وارد مغازه شدند و سفارشی دادند. 🔸مرد زرگر از آنهاخواست که روی صندلی بنشینند تا سفارششان را آماده کند. باکمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در بغل پیر مرد نورانی نشست. 🔻 با تعجب از زن سوال کرد: چرا در بغل پیر مرد نشستی؟ 🔺خانم جوان با تعجب گفت: کدام پیر مرد؟ حال شما خوب است؟ ازچه سخن میگوئید؟ کسی اینجا نیست. 🔹مرد طلا فروش با تعجب وخجالت، طلای زوج جوان را به آنها داد و مبلغ را دریافت کرد و زوج جوان مغازه را ترک کردند. 🔺پیرمرد رو به زرگر کرد و گفت: غیر از تو کسی مرا نمی‌بیند و این فقط برای صالحین و خواص محقق میشود. 🔻دوباره مرد و زن دیگری وارد شدند و همان قصه تکرار شد. 🔴 پیر به زرگر گفت: من چیزی از تو نمیخواهم! فقط این دستمال را بصورتت بکش تا رزق و روزیت بیشتر شود . 🔻زرگر با حسی خوب دستمال را گرفت و بو کرد و بصورت کشید و نقش بر زمین شد. 🔸پیرمرد دوستانش را صدا زد و هرچه پول و طلا بود ، برداشتند و مغازه را جارو زدند ... 🔻 بعد از ۴ سال پیرمرد روحانی با غل و زنجیر و اسکورت پلیس وارد مغازه شد ... افسر پلیس شرح ماجرا را از پیرمرد و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت قصه را بازگو کردند. 🔹افسر پلیس گفت: برای اطمینان باید دقیقا صحنه را تکرار کنید و پیرمرد دوباره دستمال را به زرگر داد و زرگر بو کرد و بصورت کشید و نقش بر زمین شد و این‌ بار پیر مرد و پلیس و دوستان، دوباره مغازه را جارو زدند...!! ⚠️ نتیجه: هرچهارسال یکبار پیرمردها و دوستانشان با طرحی نو و رنگی جدید می آیند تا با نمایشی دیگر ما ملت را مانند زرگرِ ساده دلِ داستان، غارت کنند. 🔺دوستان! نزدیک است، مراقب مغازه های زرگری خود باشید. 🔺از این به بعد، بازار وعده و وعیدها و نطقهای آتشین و سینه چاک کردن برای مردم و مردم فریبی، گرم میشود. ✅ به فرموده قرآن با شعار اصلاح می آیند اما در پی افسادند. 📌به کانال ما بپیوندید: 🌳 @Talabeasr
...: داستان نماز اول وقت بر بالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند. آقای پیر کراواتی، با شنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد!! برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. بعد از اینکه همه نمازشان را خواندند، من از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم! و او هم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد... در جوانی مدتی از طرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. از طرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه ام بودم!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم... آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه بچه را گرفت و گریه کنان داخل ضریح آقا رفت پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند و هر کسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر میکرد و میرفت! به خودم گفتم ما عجب مردم احمق و ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش کرده آن هم با انجیر و تکه ای نبات!! حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟ گفتم: چه شرطی و برای چی؟ شیخ گفت: قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را سر وقت اذان بخوانی! متعجب شدم که او قضیه مرا از کجا میدانست؟! کمی فکر کردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم: باشه! همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته و خوب شده بود!! من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم! اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردار سپه جهت بازدید در راهه و ترس و اضطراب عجیبی همه جا را گرفت چرا که شوخی نبود، رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرد! درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد. مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعد از بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم و به آن پایبند بودم اول وضو گرفتم و ایستادم به نماز... رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگر عصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم و گفتم : قربان در خدمتگذاری حاضرم شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و... رضاشاه هم پرسید: مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی؟! گفتم: قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(ع) شرط کردم رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفا بده و نماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد! بعدها متوجه شدم، آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نماز خواندن من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود!! از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم.... خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان 📮شما هم رسانه ما باشید: @Talabeasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #شب_جمعه شب زیارتی امام حسین(علیه السلام) #عشقبازی زائرهای #امام_حسین(ع) در بارش #باران دیدنیه زیر بارون بری علقمه دلت خون میشه زیر بارون انگاری فرات دگرگون میشه .. @Talabeasr