طلبه انقلابی | سجاد امیری
ضرورت داشتن نگاه کلان برای خروج از انفعال توضیحاتی در مورد ضربات راهبردی ایران به دشمنانش در منطقه
اینجا هم تاکید کردم که ضربات ما راهبردی است و ضربات دشمن، نقطهای و ترور (که به دلیل تفوق تکنولوژیکی هست که کشورهای غربی پشتیبانش دارند)
در این مسیر، البته که ما شهید میدهیم و حتما این برای ما خسارت است؛ اما طرفی که در نهایت پیروز است، مقاومت است انشاءالله
و پیشروی مقاومت مقابل دشمن هم تا الان همین را نشان داده
@talabeyeenghelabi
طلبه انقلابی | سجاد امیری
اینجا هم تاکید کردم که ضربات ما راهبردی است و ضربات دشمن، نقطهای و ترور (که به دلیل تفوق تکنولوژیکی
راهبردی که حزبالله در پیش گرفته، معادلۀ آوارگی حدود ۲۰۰هزار نفر در شمال در مقابل ادامۀ جنگ علیه غزه است و این معادله همچنان برقرار است
در حدود دو روز گذشته، حزبالله حملات سنگینی علیه شهرهای شمال اسرائیل داشته و در بعضی موارد، دامنۀ آتش را بیشتر کرده و این یعنی تثبیت این معادله و این است که دشمن را عصبانی کرده و با به شهادت رساندن این شهدای عزیز، این معادله به هم نمیخورد (اگرچه خسارت سنگینی است).
به یاد داشته باشیم که رژیم صهیونیستی دو عنصر تفوق دارد: تکنولوژی و امپراطوری رسانهای. با اولی ترور میکند و با دومی، پیوست رسانهای ایجاد میکند برای سرخورده کردن جبهۀ مقاومت و هوادارانش؛ در اولی اگر کاری از دستمان برنمیآید، مراقب باشیم در دومی، در دام دشمن نیفتیم و بدانیم که:
ألا ان حزب الله هم الغالبون
انتم الأعلون ان کنتم مومنین
@talabeyeenghelabi
یکی از آیاتی که خیلی جای تامل دارد این آیه است:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ
محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمیزند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامتکنندگان) را پاداش خواهد داد.
چنانکه گفته شده، این آیه در جنگ احد هست و بعد از شایعۀ شهادت پیامبر ص است.
در این آیه میفرماید حتی اگر پیامبر ص به شهادت رسید، دست از مسیرتان که مسیر حق است برندارید و شکر نعمت الهی که دین اسلام است را به جا آورید و شکر شما هم به عدم بازگشت از مسیر حق و محکم ادامه دادن مسیر است.
حالا اینجا تا یک فرمانده شهید میشود، بعضی بر طبل ناامیدی میزنند و در نقشۀ دشمن که تلاش برای عدم ادامۀ مسیر حق توسط مومنین و مایوس کردن مومنین است، بازی میکنند.
این آیه را دوباره خدمت دوستان تکرار میکنم:
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
@talabeyeenghelabi
📷 نمایش جدیدترین پهپاد انتحاری ایران با نام شاهد ۱۳۶B
@Farsna
پ ن: این قاعدهست که وقتی یک سلاح نظامی تولید میشود، مدتی که گذشت به نمایش درمیآید و مدتی که گذشت به فروش میرسد.
این که فاصلۀ بین این سه چه مدت باشد هم به صلاحدید مسئولین نظامی است که چه زمانی سلاح مدنظر را نمایش دهند و چه زمانی آن را به فروش برسانند.
@talabeyeenghelabi
قبل از هر چیز، توصیه آن است که این سیاههها را در شرایط آرامش و بدون هیجان بخوانید.
پیشداوری نکنید.
حداقل این چند خط را از این برادر کوچکتان که با دستانی خاکی از ضاحیه در حالی که دیگر شهادت حاج عبدالقادر قطعی شده، برای شما مینویسد، در کنار دیگر نوشتهها داشته باشید.
مسئله از کجا شروع شد؟
با وقوع طوفانالاقصی در 7 اکتبر و هلاکت 1139 صهیونیست، وقوع وحشیگری رژیم علیه غزه قطعی بود.
بدیهی است که در صورت حذف مقاومت در باریکه، فشار فزایندهای بر حزبالله وارد خواهد شد.
این جا بود که از 8 اکتبر، مقاومت لبنان اولین اقدامات خود را در حمایت از مقاومت در غزه با انجام اولین عملیات آغاز کرد.
معادلهای که حزبالله بارها اعلام کرد چه بود؟
آرامش در شمال در برابر آتشبس در غزه.
با گذشت زمان و عدم تمایل رژیم به آتشبس در غزه، حزبالله به مرور دایره آتش خود را در شمال گسترش داد.
این افزایش کمی و کیفی صحنه جنگ در شمال بهگونهای بود که امروز صحبت اصلی در کریا مسئله غزه یا یمن یا عراق یا سوریه و یا... نیست؛
مسئله تنها شمال است و ممانعت حزبالله در بازگشت آرامش به شهرکنشینان.
اسرائیل فقط از حل مسئله شمال به روش نظامی سخن میگوید؛
هر چند که موضع اعلامی اسرائیل با موضع اعمالی آن درباره شمال متفاوت است.
محوریت سخن اسرائیل درباره گزینه نظامی علیه حزبالله است اما خودشان هم میدانند که جنگ علیه حزبالله کارساز نیست.
کما این که در 12 ماه گذشته چارهساز نبوده است.
استراتژی تلآویو در قبال حزبالله در پسا طوفانالاقصی، هیبریدی بوده و نقطه ثقل آن، اطلاعاتی+رسانهای است.
ترور میکند، عملیات میکند، موج رسانهای راه میاندازند، که چه؟
که فشار اجتماعی علیه مقاومت در لبنان ایجاد کند.
اصلا برای همین است که مدام دیوار صوتی را در بیروت میشکند، که مدام هم دل مردم خالی شود که سرنوشت باریکه در انتظار شماست!
تا دیر نشده، حزبالله را مجبور کنید که به جنگ در شمال پایان داده و به شمال رود لیتانی برگردد.
گمان میکنید که همه مردم لبنان حامی حزبالله هستند؟
یک بار لااقل در خیابانهای بیروت قدم بزنید.
موفقیت یا شکست در هر پروژه متناسب با اهداف آن تحلیل میشود.
هدف حزبالله چه بود؟
اعمال این معادله که تا زمانی که در غزه آتشبس نشود، شمال روی آرامش را نمیبیند.
هدف اسرائیل چه بود؟
حذف حماس (نشد)
خاموشکردن آتش حزبالله در شمال (نشد)
حذف منطقه حائل (نشد)
و بازگشت شهرکنشینان (نشد).
هرچند رژیم با موفقیت توانسته به تشکیلات مقاومت لبنان آسیب جدی وارد کند، اما در نیل به هدف اصلی خود ناکام بوده است.
از همان ابتدا حزبالله هدف خود را تثبیت معادله آرامش شمال در برابر آرامش غزه عنوان کرد و با موفقیت توانست بیش از 200 هزار نفر را در شمال فلسطین اشغالی آواره کند.
200 هزار نفر در یک جمعیت 9 میلیون نفری عدد بالایی است.
به ادبیات نظامی، مقاومت توانسته ناامنی نظامی را در محدوده مد نظر در زمین حریف ایجاد کرده و امروز در حال تثبیت آن در شعاع آتش انتخاب شده است.
وقتی رژیم نتوانسته جلوی اجرای آتش موفق حزبالله را بگیرد، سه راه دارد:
- یا وارد Full Scale War شود که ذیل آن با گسترش عرصه جنگ، منطقه تلآویو به شمال آسیبهای بسیار بیشتری خواهند دید.
- یا جنگ در غزه را متوقف کند، که فعلا تیم نتانیاهو چنین تمایلی ندارد.
- یا دوباره بر مزیت نسبی خود متمرکز شود:
عملیات اطلاعاتی با پیوست رسانهای.
فقط یک نابینا میتواند قدرت اطلاعاتی اسرائیل را دست کم بگیرد.
در این که حرفی نیست.
اصلا از لحاظ تاریخی بررسی کنید؛ یهودیان در طول تاریخ همیشه جمعیتشان بسیار کم بوده اما تقریبا همیشه در زمره قدرتمندترین عصر خود بودهاند.
تناقض جمعیت کم با قدرت بالا چگونه حل میشود؟
اینتلیجنس.
نکته مهمی که نباید نسبت بدان غفلت ورزید، این است که قدرت اطلاعاتی رژیم در لبنان و سوریه را باید با خصوصیات این روزهای آن ببینید.
فقر زیاد شده است.
حقوقها کفاف نمیدهد.
طبیعتا همه مردم که معتقد تام به ارزشهای مقاومت نیستند.
100 دلار بگذاری کف دستشان، هر کاری برایتان میکنند.
لو دادن افراد و اماکن که چیزی نیست.
در کار اطلاعاتی به این میگویند "بستر".
بستر که آماده باشد، استفاده از آن هنر خاصی نمیطلبد.
نمود قدرت رژیم در حوزه اینتلیجنس در لبنان در لایه فناوری است.
عملیات اطلاعاتی رژیم علیه مقاومت در لبنان به طور مشخص دارای دو مخاطب خاص و مخاطب عام است.
مخاطب خاص آن حزبالله است که بدان تحکم میکند که اگر به جنگ ادامه دهی، بایستی منتظر آسیبهای بیشتری باشی.
مخاطب عام آن نیز عموم مردم لبنان هستند که به وسیله آن از اقدامات مقاومت خسته شده و از درون جامعه لبنان با فشار اجتماعی+سیاسی+رسانهای جلوی تداوم جنگ را بگیرند.
@yakfiheleshareh
طلبه انقلابی | سجاد امیری
قبل از هر چیز، توصیه آن است که این سیاههها را در شرایط آرامش و بدون هیجان بخوانید. پیشداوری نکنید.
در همین راستا، رژیم برای تاکید بیشتر بر منظور مد نظر از سلسله اقدامات خود، به حزبالله پیام نیز میفرستد و هدف خود را عیان درخواست میکند.
این دقیقا همانی است که سید در سخنرانی پنجشنبه خود گفت:
"میدانید که روز سهشنبه بعد از عملیات از کانالهای مختلف پیامهایی رسید که گفتند هدف ما از این عملیات، توقف عملیات شما در شمال بود و اگر عملیاتتان را متوقف نکنید ضربات بیشتری میخورید. روز چهارشنبه هم همین کار را کردند."
بر این اساس، ناظر بر این تحلیل بود که حزبالله حملات خود را در جبهه شمال گسترش کمی و کیفی داد؛ بهگونهای که تنها در یک 24 ساعت، 27 عملیات موفق ثبت کرد.
حتی سناریوی ورود زمینی به سرزمینهای اشغالی نیز برای اولین بار طی ساعات گذشته اجرایی شد که پیکر چند تن از شهدا اکنون در اختیار اسرائیل است.
رخدادهای روزهای اخیر، ترجمه تاکتیکی این جمله سید بود:
"و أقول لنتنیاهو و کیان العدوّ، لن تستطیعوا أن تعیدوا سکان الشمال إلى الشمال و افعلوا ما شئتم:"
امروز آن طرفی که در تعیین و تثبیت معادله خود موفق عمل کرده یقینا حزبالله است.
این حزبالله بوده که توانسته شمال رژیم را بهگونهای پایدار ناامن کند که بر اثر آن، دهها هزار نفر از ساکنان شهرکها آواره شدهاند.
آن هم با تمام تسلط اطلاعاتی اسرائیل در خاک لبنان
آن هم با تمام جواسیس روی زمین در جنوب لبنان
آن هم با تمام دوربینهای روی آسمان در لبنان
آن هم با تمام قدرت خاص مختص حیفا علیه لبنان.
این معادلهایست که حزبالله از ابتدا آن را اعلام و با موفق هم آن را اعمال کرد.
طبیعتا در این مسیر، شهدای بسیاری هم تقدیم کرده است.
در سمت مقابل، رژیم با تمام جوانب قدرتی که در اختیار دارد و با تمام حمایتهایی که از آن میشود، نتوانسته مانع حزبالله شده و امنیت را به شمال بازگرداند.
واقعیت را ببینیم.
حزبالله ضرباتی زده و خساراتی متحمل شده.
اسرائیل ضرباتی زده و خساراتی متحمل شده.
اما آن طرفی که معادله خود را تثبیت کرده، حزبالله است.
آن طرفی که در حال اعمال فشار گسترده علیه مقاومت است تا دست از معادله خود بردارد، اسرائیل است.
کالک جبهه شمال را جلوی هر ژنرال در حد استاد دافوس از هر کشوری که قرار دهید، رژیم را پیروز نمیداند.
البته این به معنای تداوم روش کنونی نیست.
تاریخ خواهد نوشت که 20 سپتامبر، Turning Point در جنگ جاری خواهد بود.
در این میان، اعلان یک هشدار بسیار ضروری است:
مقاومت در حال جنگیدن در راستای تثبیت پیروزی خود در جبهه شمال است.
ضرباتی که در بیروت دریافت کرده هم در پاسخ به پیروزیهای مکتسبه است.
تا این جای کار مقاومت روی زمین در جبهه شمال پیروز میدان است.
اما در فجازی چه؟
مراقب باشیم جنگ برده روی زمین را در رسانه نبازیم.
شهدای حزبالله در مقابل این دستاورد عجیب نیست.
البته که فقدان آنها هم ضایعه است.
اما خب این طرف چه باید بکند؟
در لایه حفاظت هر کاری از دستش بر میآمده انجام داده است.
هر امکانی که در این لایه داشته بهکار گرفته است.
دیگر بیش از این کاری از دست انسان بر نمیآید.
دشمن در فناوری از ما قویتر است؛ این قدر باید خون ریخته شود تا مردانی برخیزند و عیوب را اصلاح کنند.
ما نیز امروز مامور به تکلیف هستیم.
باید آن چه که احساس میکنیم وظیفه است را در نهایت خود و در بهترین کیفیت انجام دهیم؛
باقی دست ما نیست.
در این زمینه نباید غصهای داشته باشیم.
چون هر چه که میتوانستیم، انجام دادهایم.
دوستان، برادران، آرامش خود را حفظ کنید.
هیجانات خود را کنترل کنید.
استراتیستها هیجانی نمیشوند.
رخدادهای این روزها از اتفاقات طبیعی حرکت مومنین در جبهه حق است؛
به خصوص وقتی که سیبل، یهود باشد.
سید عباس موسوی رفت، سیدحسن نصرالله آمد.
عماد مغنیه رفت، فواد شکر آمد.
فواد شکر رفت، عبدالقادر آمد.
حال، عبدالقادر هم رفت، قطعا کسی که اکنون جای او را گرفته، به خوبی از عهده کارها بر میآید.
حرکت جریان حق، متکی به اشخاص نیست.
افراد در نهایت خود، وسیلهاند برای پیشبرد حرکت حق.
حق باید بماند و میماند.
از رفتن افراد نهراسیم.
اگر از فقدان انسانها دلمان خالی شد، ایمانمان ضعیف است.
دین خدا صاحب دارد.
او خودش خوب بلد است که چگونه در معرکه کنونی از خالصترین افراد جبهه حق حمایت کند.
حال "وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِب" باشد، یا "وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا" باشد.
هر چه که باشد، مهم این است:
مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ
@yakfiheleshareh
♦️میدانی، عملیاتی یا راهبردی
دیدن: نقطه یا کل منطقه یا کلیت مناطق
نیروها را در یک دسته بندی می توان به سه سطح تقسیم کرد:
🔹نیروی میدانی: نیرویی که در میانه ی میدان حضور دارد و مامور انجام عملیات در نقطه یا جمع آوری اطلاعات از یک نقطه خاص است. او از اتاق عملیات و نیروهایی که عملیات را طراحی کرده اند خبر ندارد اما اطاق عملیات از همه نقاط آن منطقه خبر دارد.
🔹نیروی عملیاتی: نیرویی که فراتر از یک نقطه را می بیند و کل منطقه را رصد و هدایت می کند. نیروی عملیاتی کسی است که رویکرد و نگاهی بالگردی دارد. او فقط یک نقطه را نمی بیند بلکه کل منطقه را رصد می کند اما باز هم نگاهش نسبت به نگاه ماهواره ای و راهبردی خردتر است
🔹نیروی راهبردی: نیرویی که فراتر از یک منطقه را رصد می کند او کلیت مناطق را بر اساس شرایط تاریخی و جغرافیایی فرا زمانی و فرامکانی لحاظ می کند و نگاهش یک نگاه کلان و راهبردی است.
در واقع بر اساس مثالی که در چند پست قبل توضیح داده ام، اولی یک نقطه در جنگل را میبیند
دومی کل آن جنگل را میبیند
سومی کلیت همه مناطق که یکی اش آن منطقه و آن جنگل است را می بیند
در نگاه جنگلی طرف درگیر دسته بیل و جوی آبش با دیگری می شود "نزاع جغرافیایی"
یا درگیر اینکه من عرب و تو عجمی "نزاع قومیتی"
یا درگیر اینکه من شیعه و تو سنی؛ می شود "نزاع مذهبی"
وقتی هم درگیر اینها می شود تهدید بزرگتری که در افق نشسته و نظاره گر دعوای خاله زنکی آنهاست تا هر دو ضعیف شوند و بعد به هر دو حمله کند، نمی بیند!
یا مشکلات بزرگتر و مسائل مهمتر را که در سایر نقاط و کل منطقه و کل مناطق است نمی بیند!
یا مهمتر اینکه فتح و ظفر و پیشروی کلی را نمی بیند!
بعضا گزارشات نیروهای میدانی از نقطه و میدانی که حضور داشتند بسیار بزرگنمایی شده و پروپاگاندایی است و آنرا به کل منطقه تسری و سرایت می دهند حال آنکه اینگونه نیست!
لذا نیروهای میدانی راویان خوبی نیستند!
دوستی داشتیم که از سال 2011 یعنی شروع بحران سوریه سالی یکی دوبار به سوریه و بعدها عراق سفر می کرد، هر بار گزارشی می آورد که کار تمام است و نهایت یکماه دیگر سوریه سقوط می کند
اما ده سال گذشت
نه تنها سوریه سقوط نکرد بلکه مقتدرتر از قبل است!
اینها دست خودشان نیست
نگاهشان همین است
اما راویان خوبی نیستند
لذا نقل و اطلاعات اینها را بشنوید اما برای روایتگری باید از نیروی عملیاتی و بلکه بالاتر، یعنی نیروی راهبردی بهره جست
#جنگ_روایتها
#جنگ_اراده_ها
#جنگ_سرد_ایران_آمریکا
با کانال #بینش_راهبردی همراه باشید.
http://eitaa.com/joinchat/2579496960C994bde62e8
طلبه انقلابی | سجاد امیری
🎥 از شگفتی مجری شبکه صهیونیستی اینترنشنال از مسلّح شدن کرانه باختری تا ابراز ناراحتی وی از محاصره شد
این کلیپ را ببینید تا متوجه ابتکار عمل جمهوری اسلامی در به کنج بردن رژیم صهیونیستی شوید
اینکه اسرائیل به کمک تکنولوژیک غرب چند فرمانده را ترور کند که نشد ابتکار عمل
این است که ترورهای رژیم صهیونیستی را عاجزانه مینامیم
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن چیزی که وحشت صهیونیستها را نه تنها در روزها که در هفتهها و ماههای اخیر تشدید کرده، تحول آرایش استقرار زمینی در منطقه است. حملات دیوانهوار اخیر دشمن را باید واکنشی به این تحولات دانست.
@Muhallel
خداوند رحمتش کناد.
ایشان اولین کسی بود که در دوران دانشجویی نگاه کلان و راهبردی داشتن را از ایشان آموختم.
@talabeyeenghelabi
حمله بامداد امروز به جایی بود که هفته قبل، وزیر جنگ رژیم از آن جا ورود به سطح جدیدی از جنگ با حزبالله را اعلام کرده بود؛
ضد حمله علیه نقطهای صورت میگیرد که ایده حمله در آن شکل گرفته بود.
ضد حمله علیه نقطهای صورت میگیرد که ایده حمله در آن اجرا شده بود.
این یک الگو برای مقاومت است.
این برای مقاومت موضوعیت داشت.
الگوی مذکور همان تئوری "آمر و عامل" است که در عملیاتهای وعده صادق (رامون+نواتیم) و اربعین (گلیلوت+8200) نیز اجرایی شده و در آینده نیز اعمال خواهد شد.
در عملیات شهید سلیمانی هم قسمتی اجرا شده و جمهوری اسلامی مصرانه به دنبال تکمیل آن با وجود دشواریهای متعدد و ورود به عرصههای جدید و تجربهنشده است.
بنیان موفقیت در عملیات علیه رامون دیوید و رافائل، به عملیات شناسایی 2 مرداد بر میگردد.
اطلاعات عملیات دقیق، رمز عملیات موفق است.
پس از اتمام حمله و وصول موفقیت آن، حزبالله دو بیانیه داد.
در بیانیه اول و درباره عملیات علیه رامات دیوید، اصلا سخنی از نیت انتقامی به زبان نیاورد:
"دعماً لشعبنا الفلسطيني الصامد في قطاع غزة وإسناداً لمقاومته الباسلة والشريفة،"
در بیانیه دوم درباره عملیات علیه صنایع رافائل، آن را گامی اول در مسیر پلن انتقام اعلام کرد:
"في ردٍ أولي على المجزرة الوحشية التي إرتكبها العدو الإسرائيلي في مختلف المناطق اللبنانية يومي الثلاثاء والأربعاء"
این امر حائز چهار معناست:
یک.
عملیاتهای دیشب مقاومت لبنان، نشانهای بر ورود حزبالله به سطح جدیدی از جنگ است. در حوزه ابزار جنگ، میتوان نشانه آن را ورود تسلیحات جدید مانند فجر5 و یک نوع موشک کروز خاص در نظر گرفت.
دو.
امروز تا دایره 50 کیلومتری مرزهای لبنان ذیل شعاع پروژه ناامنسازی حزبالله قرار گرفته است.
سه.
ارتقاء کمی و کیفی "سطح جنگ" در جبهه شمال تحت عنوان راهبرد کلی حزبالله در راستای جنایت علیه غزه است. پاسخی در برابر ترورهای هفته قبل نیست. برای آن امر یک پرونده مجزا شکل گرفته است.
چهار.
یکی از ویژگیهای ساحت جدید کنشگری حزبالله، بازیگری "منقطع اما در بستری متصل" است. نمود آن در آینده بیشتر مشاهده خواهد شد.
@yakfiheleshareh