تَلاطماِحساس!
.🕊. توهستی،درمیانمردم کوچهوبازارقدممیزنی، همهرامیبینیشایدهم گاهیگوشهایبرایچند ل
•°که تقدیر من هم آمد
و شاعری شدم
•°که به جای شعر
آمدن تو
•°الهامش می شود
کاش بدانم این جنون
•°کوچه ی چندمِ تقدیر است
((شیما سبحانی))
!¡گفتمش:
دل بِخَمِ زلف تو در قید بِماند
گفت:
دیوانه همان بِه که مُقَیَّد باشد...!¡
هلالی جغتایی
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرف اول و آخرم حُسِینه...
شب زیارتی ارباب
❤️😔