هدایت شده از پژوهشکده زن و خانواده
#گزارش
#نشست
👈 تحولات کنشگری زنان در هیئات مذهبی از عهد قاجار تا امروز...
▫️دکتر #سمیه_حاجیاسماعیلی گفت: زنان در دوره قاجار تلاش میکردند با حضور در هیئات مذهبی رؤیتپذیر شوند و این مراسم را وسیلهای برای کنشگری بیشتر اجتماعی قرار دهند ولی #انقلاب_اسلامی از ابتدا بر حضور و کنشگری زنان در همه عرصهها تأکید داشته و دارد؛ از این رو نقش زنان در برپایی روضههای خانگی، نقشی محوری است.
▫️عضو هیئتعلمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه مراسم #عزاداری و تعزیه، زمینه و فرصتی برای ابراز وجود و حضور زنان در عرصه اجتماعی و زمینهساز رسیدن به یکسری حقوق اجتماعی دیگر مانند تعلیم و تربیت و آموزش و ... بود، اضافه کرد: این مراسم مانند پل ارتباطی بود تا زنان بتوانند مطالبات خود را بیان کنند؛ حتی برخی ابراز میکنند که حضور زنان در این مراسم بارانداز عاطفی هم داشته است.
▫️حاجی اسماعیلی بیان کرد بعد از انقلاب، هیئت های بزرگ ایجاد شد ولی زنان در کنار حضور در آن به روضه های خانگی رو آوردند زیرا کارکرد این نوع از مراسم عزاداری از جهاتی مانند شناسایی و کمک به نیازمندان و رفع احتیاجات آنان از مراسم در هیئتهای بزرگ بیشتر است.
📝 برای مطالعه گزارش این نشست، کلیک کنید
#پژوهشکده_زن_و_خانواده
🆔@wfrcacir
مدارس مسجدمحور، چرایی و چگونگی؟
#رسول_محمدزاده:
دیروز مهمان گردهمایی مدارس مسجدمحور تهران بودم. مجموعه هایی دلسوز و دغدغه مند، تحول خواه ، فعال ، کم توقع و کاملاً مردمی
چه چیزی از این بهتر
ضرورت راه اندازی این گونه مدارس آنجایی بیشتر احساس می شود که مدارس دولتی هم از نظر فضای آموزشی و امکانات و هم از نظر تامین معلم کافی، هم از نظر توانایی جذب معلم متدین و دغدغه مند و از حیث محتوا و ساختار آموزشی تقریباً به بن بست رسیده اند. فضای مدارس ما تبدیل شده است به یک نابسامان گاه تربیتی که به شکل روزانه تولید کننده ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی است.
از دیگر سو مدارس غیر دولتی نیز که یکی از مهمترین فلسفه های وجودی آنها جبران کمبودهای تربیتی مدارس دولتی بود، امروزه به حیاط خلوت قشر هنجار شکن جامعه تبدیل شده است.
ضوابط سخت گیرانه تاسیس مدارس غیر دولتی که دیگر صرفاً به ضوابطی شکلی و رقمی تقلیل یافته است موجب گردیده توان تاسیس مدرسه از قشر مذهبی گرفته شده و به دست کمپانی های کنکورباز و هوس فروش سپرده شود.
کمترین نظارت اخلاقی-تربیتی و حتی اجتماعی بر تاسیس مدارس غیر دولتی نبوده و فردی با بی اعتقادی محض و بلکه تقابل جدی با نظام مقدس جمهوری اسلامی، می تواند با یک پوشش و تظاهر اولیه، صدها مدرسه زنجیره ای غیردولتی تاسیس کرده و در آنجا کارخانه بمبهای سیار فتنههای آتی را تربیت نماید.
در این شرایط حساس جهانی، در این بحران های پی در پی فرهنگی-سیاسی و حتی نظامی پیرامون مان، این آموزش و پرورش مان است که خوش و خرم مشغول اجرای مو به موی ضوابط دست و پا گیر و کم فایده بروکراسی عریض و طویلش شده و عرصهی محتوا، اندیشه، تربیت و... را به بطور کلی واگذار نموده است.
خوب؛
چاره چیست؟
چاره همانی است که اول انقلاب ما را از ابَر بحران های پسا انقلاب به کوه جودی امنیت و صلابت رساند، یعنی سپردن کار به نیروهای مردمی انقلابی
چگونه؟
تسهیلگری برای گروههای فعال مذهبی، اندیشهورز، دغدغهمند و انقلابی برای تاسیس مدرسه غیر دولتی
تضییق جذب بعنوان معلم و تاسیس مدرسه برای افراد و بنگاههای تجاری یا ضدفرهنگی و همچنین محدود کردن مدارس موجود
و در نهایت، تاسیس مدارس مسجدمحور یا مدارسِ مراکز قرآنی و مذهبی
اما این فقط یک طرف ماجراست، از طرف دیگر اگر پای درد دل مدارس مسجدمحور بنشینی، و از آنها بپرسی مهمترین مشکل شما چیست، بلافاصله با هماهنگی خواهند گفت : مسجد !!! 😢
و بعد هم مثل یک گروه سرود هماهنگ که حتی نُت های صداهاشان نیز با هم کوک شده است، بدون هماهنگی قبلی، به تفصیل برایتان می شمارند:
1- امام جماعت
2- هیات امنا
3- بسیج
4- گروه فرهنگی مسجد
5- پیرمردها و پیرزن ها
و...
نمی دانم شما هم مثل من این حس را دارید که حال و روز ما و بچه،هایمان مثل کشتی تایتانیک در حال غرق شدن است و داخل این کشتی، همه مسافرانش مشغول کار خودشانند. آشپزها دارند غذایشان را تزیین می کنند، خدمه با تلاش تمام به نظافت میپردازند، مطربها دارند می نوازند، مسافران هم دارند از مطربانه های کشتی لذت می برند.
راستش را بخواهید شروع کنندگان و جریان سازان این جریان (مدارس مسجد محور) در کشور، از دوستان صمیمی و نزدیکم هستند. اوایل که این مدارس را راه انداختند، به همان دلایل بالا و البته دیگر دلایل، امید چندانی به این کار نداشتم. اما هر چه جلوتر رفت، و سختگیری های شکلی آ.پ بیشتر شد، وضعیت فرهنگی وخیمتر شد، دولتها بی خیالتر و بی مسوولیتتر شدند، توان متدینین (خصوصاً چند فرزندیها) برای ثبتنام در غیردولتیهای مذهبی پایینتر آمد، به نظرم رسید که گویی این راه از معدود راههای برونرفت از وضع موجود است.
بگذریم از این که دست باز مدارس مسجدمحور و نبود کنترلهای کم فایده آموزش و پرورش موجب بروز خلاقیتها و اتفاقات جذاب و پرخیری در شیوه مدرسهداری شده است که خود حدیث مفصل و مبارکی است.
نهایتاً این که مدارس مسجدمحور جایگزینی برای امثال ما مدارس مذهبی غیردولتی است که با خون دل خوردنهایی چراغ مدارسمان را روشن نگه داشته ایم. و در نگاه مادی امروزی، گرمی بازار آنها سردی معرکه ی ماست.
اما اولاً حق را باید گفت و لو علی انفسکم
و ثانیاً من می بینم که کشتی در حال غرق شدن است و هر سکوت یا منفعت طلبی، خیانت است به خون هزاران هزار شهید راه حق
راستی!
شما هم مثل من #انقلاب_اسلامی را کشتی نوح آخرالزمان می دانید؟