🌷🌷🌷دیداری عاشقانه🌷🌷🌷 #واقعا از دست ندید# @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🔹بررسی آیاتی از کلام وحی🔹 🌿َالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ. ضمیر "ها" در يُنْفِقُونَهَا،عائد است به الْفِضَّةَ،چون به ضمیر نزدیک است، و یا چون،نقره بیشتر در دست مردم است، یا اینکه ضمیر به معنایی که از سیاق فهمیده میشود،راجع است،و آن معنا میتواند،اموال،دراهم و دنانیر باشد.🌿 🌿آیه "استَعِینوا بالصبرِ و الصلاةِ فانَّها لکبیرةٌ" مثل آیه بالا است،ضمیر "ها" راجع است به الصلاةِ چون به ضمیر نزدیک است، یا چون انجام فریضه نماز بیشتر است از فریضه روزه،اتفاق میفتد. ویا راجع است به معنایی،که از سیاق فهمیده میشود و آن معنا میتواند "فریضه یا عبادت" باشد 🌿 🌷در آیه شریفه،وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا،ضمیر غائب "واو"عائد است به طَائِفَتَانِ به اعتبار اینکه هر طائفه مشتمل بر عدد زیادی است،یعنی ضمیر به اعتبار معنی،به مرجع راجع است.🌷 #توجه،میتوانیم بگویم، قوم عرب،وقتی دو چیزی که در معنا مشترک هستند را ذکر میکند،ضمیر را به یکی از آن دو عود میدهد،تا شنونده،آگاه شود به اینکه،آن دو چیز،در معنا اشتراکاتی دارند.# 🍃نکته خیلی مهم،بیان فوق،شامل تمام آیات بالا میشود،و ضمیر "ها" در آیه اول،راجع است به الْفِضَّةَ و در آیه دوم راج است به الصلاةِ،و در آیه آخر ضمیر "واو" راجع است به الطائفة🍃. 🔹بحث جدید🔹 🍃أنتَ عالمٌ. اگر قائل بشویم به این مسئله که ضمیر در اسم فاعل فقط راجع است به غائب،و نمیتوان "أنتَ"را در او مستتر کنیم،حتما و بلا شک مرجع محذوف است،و تقدیر کلام چنین است،أنت رَجُلٌ عالمٌ،ضمیر "هو" در عالم،عائد است به رَجُلٌ...🍃 #خلاصه صفحه ۲۲۷ تا ۲۲۹. @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌿قاعده ی کلی:در حالت عادی و اختیار،ضمیر باید به صورت متصل بیاید،مگر اینکه متصل آمدن جایز نباشد🌿 🌺تنبــــیـــــه🌺 🌿در دو حالت زیر،با وجود اینکه ضمیر میتواند،به صورت متصل بیاید،اما منفصل آمدن،نیز جایز است🌿 🌷۱.فعل،یا شبه فعل دو ضمیر را به عنوان دو مفعول نصب دهد،که ضمیر اول اعرف است از ضمیر دوم،(ترتیب اعرفیت،متکلم،مخاطب غائب) در این حالت ضمیر دوم به صورت متصل یا منفصل بیاید صحیح است،مثل القلمُ اعطتُکه یا اعطتُک إیاه🌷 🌷۲.ضمیر،منصوب باشد به یکی از نواسخ مثل الغائبُ لیسَهُ محمدٌ یا لیس محمد إیاه🌷 #توجه،حالات دو ضمیر در غیر موارد بالا# 🌿اگر،اولی مرفوع و ثانی منصوب باشد،متصل آمدن واجب است مثل ضَرَبْتُه🌿 🌿اگر اولی،منصوب دومی مرفوع باشد،منفصل آمدن واجب است،ماضربتُ الا ایاه🌿 🌿اگر هر دو منصوب و دومی اعرف،نیز منفصل آمدن واجب است مثل اعتیتُه إیاک.🌿 #خلاصه صفحه ۲۲۹ تا ۲۳۲ @talcheslkotob

#خدا،هیچ وقت تنهات نمیزاره# 📢📢خیلی،زیبا.... بیانات ناب آیت الله احدی📢📢 @talkhislkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌿در موارد زیر متصل آوردن ضمیر جایز نمیباشد وحتما باید منفصل بیاوریم🌿 🔹.۱تقدیم ضمیر بر عامل به خاطر انگیزه های بلاغی مثل حَصر در قوله تعالی،إیّاک نَعبُدُ🔹 🔹۲.ضمیر بعد از "الا " استثنا بیاید مثل رَبَّنا ما نعبد الا ایّاک🔹 🔹۳.عامل لفظی ضمیر محذوف باشد مثل،إیّاک و الکذبَ🔹 🔹۴.عامل ضمیر معنوی باشد(ضمیر مبتدا باشد)هو قائمٌ🔹 🔹۵.عامل ضمیر "ما" نافیه باشد،مثل ما هو ضرباً🔹 🔹۶.ضمیر تابعِ کلمه ای باشد،که آن کلمه از عاملش فاصله گرفته است،مثل قوله تعالی یَخرجون الرسولَ و ایّاکم(ایّاکم تابع الرسولَ است)🔹 🔹۷.ضمیر بعد از واو مَعِیت بیاید مثل سَاُسافِر و ایاهم الیٰ ...🔹 🔹.۸ضمیر فاعل باشد برا مصدری که اضافه شده به مفعولش، مثل ضربُ زیدٍ هو🔹 🔹۹.ضمیر مفعول به، باشد برای مصدری که اضافه شده به فاعلش ضربُ زیدٍ ایاک🔹 🔹۱۰.ضمیر بعد از إما تفصیلیه بیاید مثل کَتَبَ ،إما انت إما هو🔹 🔹۱۱.ضمیر منادا واقع شود‌ مثل یا انت🔹 🔹۱۲.دو ضمیر منصوبی که پشت سر هم بیایند و عاملشان یک شی باشد،و رتبه دو ضمیر یکی باشد،ضمیر دوم وجوبا منفصل می آید، مثل علمتُک ایاک🔹 🔹۱۳.ضمیر مرفوع باشد به مشتقی که جاری شده بر غیر من هی له مثل زیدٌ عمرٌ ضاربُه هو،ضارب جاری نشده بر عمر،یعنی زنندگی برای عمر نیست بلکه برای زید است.🔹 🔹۱۴.ضمیر بعد از لام مفارقه بیاید،إن زیدُ لهو.🔹 🔹۱۵.ضرورت شعری🔹 #خلاصه صفحه،۲۳۲ تا ۲۳۴ @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. ♦️نون الوقایة♦️ 🌿یکی از ضمیرهای متصل"یاء متکلم"است،که او را"یاء النفس" نیز می نامند🌿 🌿محل اعرابی "یاء متکلم"،یا نصب است،ویا جر🌿 #نکته،وجود نون و عدمش. 🌿اگر یاء متکلم،منصوب باشد و ناصبش فعل، شبه فعل و یا اسم فعل،باشد،واجب است قبل از یاء متکلم "نون وقایة" بیاید البته گاه در فعل لیس در استعمالات قدیم،"نون وقایة" نیامده که به هیچ عنوان قیاسی نیست،و سماع محض است🌿 🌿اگر "یاء متکلم"منصوب باشد و ناصبش،حرف ناسخ "لیت" باشد،قول مشهورتر وجوب "نون وقایة"،است،اگر حرف ناسخ،لعل باشد،حذف نون بهتر است،وسایر حروف مشبهة بالفعل،وجود نون و عدمش مساوی است🌿 🌿اگر یاء مجرور باشد به حرف جری،و حرف جر "من" یا "عن" باشد، واجب است اثبات نون وقایة،ودر غیر این دو حرف جر،"حذف" نون واجب است🌿 🌿اگر "یاء "مجرور باشد به اضافه،ومضاف یکی از سه کلمه( لَدُنْ،قَدْ،قَطُّ) باشد بهتر و فصیح تر اثبات نون است و در غیر این سه اسم،حذف نون،واجب است.🌿. #پس نون وقایة،در جایی حضور پیدا میکند که یا متکلم حضور داشته باشد و ازجمله فعالیتهای او،کسره نگرفتن فعل است، #خلاصه صفحه ۲۳۵ تا ۲۳۷. @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌿زمانی که جمع شود نون افعال خمسه و نون وقایة،یکی از سه وجه زیر جایز است🌿 🌺۱.ادغام نون اول در نون دوم،مثل تَضرِبونِّی. 🌺۲.حذف یکی از دو نون،تَضربونِی. 🌺۳.ابقاء دو نون(نون رفع و نون وقایة) تَضْرِبونَنِی. 🌷در بعضی استعمالات ورود نون وقایة،بر اسم فاعل و اسم تفضیل شنیده شده، هَل انتُم صادقونِی،و اگر نون حذف شود میشود صادقِیَّ مثالِ افعل تفضیل،غیرُ الدجاجِ اخوفُنی،اگر نون نیاید،میشود أخْوَفِی. 🌿البته به خاطر کم بودن استعمال این دو(نون همراه اسم فاعل و اسم تفضیل)،قیاسی نیست این مسئله.🌿 #نکته،هر گاه فعل مختوم شود به نون نسوة،هر دو نون(نسوه و وقایه)،لزوما حفظ میشوند. النساء یضربنَنِی... #خلاصه صفحه ۲۳۷ تا ۲۳۹ @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌿عَلَم🌿 🌿علم بر دو قسم است🌿 🔹علم شخص:لفظی که دلالت میکند بر تعیین معنایش،مطلقا و تعیین معنا مقید به تکلم،خطاب یا غیبت نیست و همچنین تعیین معنا مقید به قید لفظی مثل الف و لام یا اضافه شدن،نیست. مثل،علی،فاطمة،مکة،دِجلَة. #در ضمیر،متکلم،مخاطب،غائب،تعیین،معنا مقید به تکلم خطاب و غیبت است،در اسم ال دار تعیین معنا مقید به ال است،و در اسمی که به واسطه اضافه شدن معرفه شده،تعیین معنا مقید به قید اضافه است. 🔹علم جنس:اسمی که وضع شده،تا دلالت کند بر فردی از افرادی که داخل ذهن هستند،و بر هر فردی از افرادش،استعمال شود صحیح است. مثل اُسامه برای شیرها، ثُعالة برای روباها. 🌷ان شاء الله توضیحات مفصل در پیامهای بعدی🌷 #خلاصه ۲۳۹ تا ۲۴۴ @talcheslkotob

« يَا أيُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»(سوره مائده-67)

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌷اقــسام عـــلم🌷 🌿۱.تقسیم علم،به علم شخص و علم جنس به اعتبار تَشخُص معنایش و عدم تَشخُص معنایش،می باشد.🌿 🌿۲.تقسیم علم به مفرد و مرکب،به اعتبار لفظ آن است.🌿 🌿۳.تقسیم علم به مُرْتَجَل و مَنقول به اعتبار اصالت در علمیت و عدم اصالت در علمیت است.🌿 🌿۴.تقسیم علم به اسم،کنیه،و لقب به اعتبار معنای زائد بر علمیت و عدم معنای زائد بر علمیت است.🌿 # علم شخص،حکمی معنوی و لفظی دارد،حکم معنوی علم شخص این است که دلالت میکند بر فرد واحد مشخص و معینی، این فرد واحد و مشخص از بین افراد زیر است 🌿۱.اسماء مردم و اسماء ملائکه،اسماء اجنه،مثل علی،جبرئیل،ابلیس.🌿 🌿۲.اسماء حیوانات مثلا اسم بُلبل خودت را،فصیح بگذاری.🌿 🌿۳.اسم اشیائی که در زندگی روزمره انسانها تکرار میشوند،مثل اسم شهرها و روستاها،اسم قبائل،اسم ماشین ها،اسم ستاره ها،اسم کُتُب وغیر این اسماء.🌿 🌷حکم لفظی علم شخص.🌷 🌿۱.اضافه نمیشود و ال نمیگیرد.🌿 🌿۲.مبتدا و ذوالحال واقع میشود🌿 🌿۳.غیر منصرف میشود اگر با سبب دیگری جمع شود. مثل فاطمة که غیر منصرف است به سبب،علمیت و تانیث🌿 #خلاصه صفحه ۲۴۵ تا ۴۴۸ @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌷علم جنس🌷 🌷احکام معنوی علم جنس🌷 🌿علم جنس،در معنای زیر کاربرد دارد🌿 🌿۱.حیوانات غیر خونگی،مثل حیوانات وحشی،حشرات،پرندگان. مثل،ابو جَعدة و ذؤَالة برای گرگ،یا مثل،شَبْوة و ام عِریَط برای عقرب🌿 🌿۲.بعضی حیوانات خونگی،مثل هَیّان بن بَیّان،برا انسانهای که نسبشان مشخص نیست،یا مثل ابوالمَضاء برای جنس اسب،ابو الدَّغفاء،برا احمق ها🌿 🌿۳.امور معنوی،و غیر محسوس،مثل سبحان که علم برا جنس تسبیح،🌿 🌿۴.جمیع الفاظ تاکید معنوی که بعد از،الفاظ تاکید اصلی می آیند،مثل أجمع،جمعاء،اجمعون،جُمَع و...🌿 #احکام لفظی،علم جنس، 🌿۱.اضافه نمیشود و ال نمیگیرد.🌿 🌿۲.مبتدا و ذوالحال واقع میشود🌿 🌿۳.غیر منصرف میشود اگر با سبب دیگری جمع شود. مثل اُسامة که غیر منصرف است به سبب،علمیت و تانیث🌿 #خلاصه صفحه ۲۴۸ تا ص ۲۵۰ @talcheslkotob

↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. #النحو الوافی. 🌷تقسیم دوم🌷 تقسیم میشود علم به اعتبار لفظش به مفرد و مرکب،و خود مرکب سه قسم است. 🌿مرکب اضافی(عبدُ الله)،مرکب اسنادی(فَتَحَ اللهُ)،(الخیرُ نازلٌ)و(سُر مَن رأی)،مرکب مزجی(رامْهُرمُز که علم است برای شهری)(سیبویه)🌿 🌷تقسیم سوم:علم به اعتبار اصالت در علمیت،و عدم اصالت در علمیت،بر دو قسم است🌷. 🌿۱.مرتجل،آن لفظی که از اول امرش علم استعمال شده،و قبل از علمیت در غیر علمیت استعمال نشده مثل أُدَد و سُعاد🌿 🌿۱.علم منقول،که دو تعریف دارد،تعریف اول:علمی است که،لفظ آن ابتدا در غیر علمیت به کار رفت،و بعد لفظ را نقل دادند و علم کردند، مثل فضل که مصدری بوده که علم شده برا شخصی. تعریف دوم:لفظی که ابتدا علم شده برای مثلا شخصی و بعد علم بشود برای شی دیگری مثلا شهری مثل اینکه اسم شهری را "زید" بگذاریم🌿. #خلاصه ص ۲۵۰ تا ۲۵۳ @talcheslkotob