((#حکم_اجتهادی_نجاست_سگ))
دست یابی به حکم فقهی و شرعی امثال سگ درصورتی امکان پذیراست که با روش اجتهاد ی به کنکاش ازمنظر آیات و روایات بپردازیم.ازهمین رو برای دست یابی حکم نجاست یا طهارت سگ، را در دومرحله مورد بر رسی قرار می دهيم
یکم:((#نجاست_سگ_درقرآن))
در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده است درهیچکدام دلالتی بر طهارت سگ ندارد.
1-ماجرایسگ اصحابکهف:«..وَ کَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ :(کهف آیه 18) سگشان بر آستانه ی غار دو دست خود را دراز کرده بود.»در این آیه هیچگونه اشارهای به طهارت ونجاست سگ نشده، بله دراین آیه آمده که:اصحاب کهف سگ نگهبانی را همراه داشتند، وسگ در دهانه غار، یعنی محلی غیر از محلّ استراحت اصحاب کهف آرمیده بود(بِالْوَصِیدِ) «وَصِیْد» چنان که «راغب» در کتاب «مفردات» مىگوید: در اصل به معنى اطاق و انبارى است که در کوهستان براى ذخیره اموال ایجاد میکنند، یا دهانه، نه زیست با اصحاب . (تفسیر نمونه، ج12، ص406)
2- ماجرای بلعم باعورا: خداوند بلعم باعورا را به سگ تشبیه کرده: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ»( اعراف/ 176.)دانشمندی که ابتدا در مسیر حق بود، به گونهاى که کسىانتظارانحراف او رانداشت سرانجام پیروى از هواى نفس او را به سقوط کشاند. به نحوى که تشبیه به سگ شده است. اما چرا به سگ تشبیه شده؟ زیرا او بر اثر شدت هواپرستى و چسبیدن به لذات جهان ماده، یک حال عطشِ نامحدود به خود گرفته که همواره دنبال دنیاپرستى مى رود نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمارگونهاى همچون «سگ هار»بیمار، حالت عطش کاذب به او دست میدهد و در هیچ حال سیراب نمى شود.(تفسیر نمونه، ج 7، ص 25.)
در این آیه نیز نه سخن از طهارت سگ است ونه سخن ازنجاست، برفرضاینکه درایه قبل،ذکر سگاصحاب کهف دلیلی بر تمجید و طهارت او باشد، اینآیهنیز به وجود نوعی پستی در سگ دلالت دارد که سبب شده خداوند حالت یکعالم هواپرست رابهآنتشبیهکند و می توان از آن بر نجاست سگ استناد کرد! امّا حقیقت اینست که هر دو سخن( تجلیل سگ و تمجید سگ) باطل است.
3- حکم صید سگ شکارچی:«یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُاللَّهُفَکُلُوامِمَّاأَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَاللَّهِعَلَیْهِ:مائده/4.)ازتوسؤالمیکنند. چهچیزهایىبراىآنهاحلالشدهاست بگو: آنچهپاکیزه است،براىشماحلال گردیده ؛و(نیز)صیدحیواناتشکارىوسگهاىتربیت یافته..)
در این آیه سخن از حلال بودن گوشت حیوانی است که توسط سگ شکاری صید شده است نه نجاست یا طهارت سگ. هرچند دلالت بر قابل استفاده بودن صیدی که توسط سگ شکاری انجام شده دارد و در روایات نیز آمده است که این صید را می توان پس از شستن محل تماس سگ استفاده کرد.این سه آیه تنها مواردی بودند که در آن سخن از سگ به میان آمده، امّا در آن:
نه اشاره به طهارت سگ شده نهنجاست. حال که ثابت شد قرآن دلالتی بر نجاست وطهارت سگندارد،نمیتوان نتیجه گرفت: پس سگ نجس نیست.
(#نجاست_سگ_ازمنظر _روایات)
#نتیجه_دو_دسته_روایات_نجاستسگ
#دسته_نخست: روایاتیکه-صراحت_در نجاست_دارد؛ مانند:
1- «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِیرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، یُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ یُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: نَعَمِ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ. قَالَ قُلْتُ لَهُ: الْکَلْبُ؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: أَ لَیْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.»(وسائلالشیعة ج1 ص227)از امام صادق(ع) از نوشیدن و وضو گرفتن با پس مانده آب حیوانات (سنور، گوسفند، گاو،شتر،الاغ ،اسب،اَسترودرندگان) نوشیدهاند،سوال کرد.امام فرمود: بنوش و وضو بگیر.سپس ازسگ سوال کردم. امام فرمود: نه.
2- «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ:( وسائلالشیعة ج 1 ص 226) امام صادق (ع):همانا خداوند خلقینجس تر از سگ نیافرید.
3- «عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّة وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَیْلِ وَ الْبِغَالِ وَالْوَحْشِ وَالسِّبَاعِ،فَلَمْ أَتْرُکْ شَیْئاًإِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ؛فَقَالَلَابَأْسَ بِهِ؛حَتَّىانْتَهَیْتُإِلَىالْکَلْبِ، فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ.»(وسائلالشیعة ج3 ص413)ازامام صادق(ع) ازپس مانده حیوانات(گربه،گوسفند، گاو، شتر،..) سوال کردم،امام فرمود:پلیدونجس است.