هدایت شده از زمبور
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز بعد از نماز جمعه طلبه های عدالتخواه مشهد در حمایت از حقوق مردم و اعتراض به بی کفایتی دولت و سکون و سکوت مجلس و قوه قضائیه جمع شدند.
این تجمع کنار حرم امام رضا(ع) انجام شد.
#حرم_امام_رضا
#طلبه
#طلاب
#تجمع
#اعتراض
نوروز۹۷《حمایت از کالای ایرانی》شعارسال میشود.حجت الاسلام غلامرضاشاهحسینی باجمعی از دوستان در اردوی جهادی به سر میبرد. اهالی اردو به او پیشنهاد میدهند که بیایید دربارهی شعار سال مباحثه کنیم
شیخ میگوید:
مباحثه چه سودی دارد. حکمِ فرمانده است و لازم الاجرا اقدام میخواهد نه مباحثه. ببینیم نیاز خود ما چیست تا همان را دست بگیریم. همین عمامهای که سر همهی ماست، تولید هند است. این مایهی سرافکندگی است.
مهندسین نساجی حاضر در اردو دست به کار میشوند و تحقیق را آغاز میکنند. پارچهی هندی ۱۰۰% پنبهی مصری است.ظرافت این پنبه از نمونهی ایرانی بسیار بیشتر و از سوی دیگر محکمتر است. خروجی یکسال تلاش، پژوهش و آزمایش مهندسینِ جهادی، تولید مادهای است که ضمن حفظ مقاومت پنبهی ایرانی، وزن آن را پایین میآورد. نوروز۹۸، کارگاه راهاندازی میشود و در هر۲۰روز، ۵۰۰متر پارچهی عمامه با عرض دومتر تولید میشود. بدون دستگاه و کاملا با کار دست.
مهندسین مکانیک جهادی، دستگاه مورد نیاز را طراحی کردهاند اما فعلا خبری از وام بانکی و سرمایهگذار نیست تا عملیاتی شود.
گروه دیگری از بچههای جهادی، بذر پنبهی مصری را وارد کرده و در مناطق مختلف کشور کشت کردهاند تا به زودی کارگاه با پنبهی مصری کاشت داخل جلو برود
قیمت تمام شدهی محصول، ۹۰هزارتومان است ۳۰هزارتومان پایینتر از قیمت نمونهی هندی
تولید، حرکت ایجاد میکند.
شیخ و گروهِ جهادی این را ثابت کردند
در این عکس، حجت الاسلام شاهحسینی، اولین محصول کارگاه را به حجت الاسلام والمسلمین محمد قمی هدیه میدهد
#عمامه
#عمامه_ایرانی
#طلبه
⚜ قیام ⚜
🆔 @Qiam_ir
🔸التماس #طلبه نیجریهای برای خدمت به کروناییها
🔹طلبه نیجریه ای زبان فارسی هم خوب بلد نبود ولی التماس میکرد اجازه دهیم بیاید خدمتگزاری بیمارها کند. ما طلبه ها وقتی خودمان یا خانواده مان کم میآوریم میرویم سراغ زندگی این طلبه های خارجی. طرف چند سال است در غربت است و نمیتوانسته به پدر و مادرش سر بزند بمیرم برای خانواده اش. اگر بپرسی چرا ایران چرا قم چرا طلبگی چرا حتی دین؟ فقط یک پاسخ میدهد؛ انقلاب.
🔹طلبه هفده هجده ساله دیشب شیفت شب بوده تا صبح. پریشب هم شیفت شب بوده تا صبح. امروز هم التماس میکند. میگوییم استراحت کن. چته ؟ چی دیدی؟ برو شب تلویزیون ببین. استراحت کن. پیش خانواده باش. نمیدانم چرا اینطور مصر است. چرا واقعا؟
🔹شب پیر مرد خوابش نمیبرد. طلبه چند بار به او سر زد. آخرش یک راهی به ذهنش رسید. گفت حاجی میخواهی برات قصه بگویم. پیر مرد لبخند زد و گفت آره پسرم. طلبه کنارش نشست و قصه گفت. بسم الله الرحمن الرحیم یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود.....
🔹بیمار، تنگی نفس داشت. نمیخوابید. میگفت میترسم بخوابم و توی خواب نتوانم نفس بکشم. چه ترسیه آخه این ترس. طلبه گفت تا صبح کنارت مینشینم. بخواب. من بیدارم.
🔹جانباز شیمیایی با ترکشی در ریه اش. کرونا هم اضافه شده بود. طلبه کنار او مینشیند آهسته آهسته غذا در دهانش میگذارد. ناگهان با دو تا سرفه، بیمار همه را بالا میآورد. طلبه میگوید به دلم رجوع کردم دیدم احساس اذیت نمیکنم چندشم نشد با افتخار تمیز کردم. امروز من نوکر نوکران توام حسین جان....
🔹باور میکنید یا نه مهم نیست. اما من به چشم دیده ام و بشکند این قلم اگر ننویسد این زیباییها را تا ویروس منحوس خودحقیر پنداری ارتقا یافته که خطرناک تر از کرونا است عده ای را در ایران این خاک زرخیز مقاومت نابود نکند.
✍علی مهدیان
@tollabolkarimeh 🌷