eitaa logo
🌴تامنجی☀مهدی باوران🌴
277 دنبال‌کننده
438 عکس
266 ویدیو
22 فایل
🌹جمع دوستداران امام زمان عج☀️ سليمان اعمش مي گويد:از امام صادق ع پرسيدم: «چگونه مردم از حجّت غايب بهره مي برند؟». فرمود: «همان گونه که از آفتاب زير ابر بهره مي برند.». کپی آزاد با #صلوات 🌹 @tamonji_admi ⬅️ انتقادوپیشنهاد استاد(خوشنام) ۰۹۱۴۲۵۰۶۲۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 حضرت ولی عصر(عج) به او میگوید هر چه میخواهی بگو به تو میدهیم ولی او.. 🔹 برای فرجش دعا کنیم 🌺
1_6437211.mp3
2.31M
سخنران : ؟ داستان تاجر اصفهانی وتشرف خدمت امام زمان عج... داستان یکی از یاران امام بنام میرزا حسین کشیکچی معروف به هالو که ملجا وزیارتگاه عاشقان حضرت ولیعصر درتخت فولاد اصفهان است
✳️ با و مرحوم كلینى و شیخ طوسى و طبرسى از «زهرى» نقل كرده اند كه گفت: 🔷 مدّتهاى مدید در طلب حضرت مهدى علیه السّلام بودم و در این راه اموال فراوانى (در راه خدا) خرج كردم اما به هدف نرسیدم تا اینكه به خدمت محمّد بن عثمان رسیدم و مدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم كه مرا به خدمت امام زمان علیه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان (از نواب اربعه ) پاسخ منفى داد، ولى در مقابل تضرع بسیار من، سرانجام لطف كرد و فرمود: «فردا اول وقت بیا.» فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم، دیدم جوانى خوش سیما و خوشبو همراه اوست و به من اشاره كرد كه این است آن كس كه در طلبش هستى. به خدمت امام زمان علیه السّلام رفتم و آنچه سؤال داشتم، مطرح كردم. ایشان جواب مرا فرمود تا به خانه اى رسیدیم و داخل خانه شد و دیگر حضرتش را ندیدم. در این ملاقات، ایشان دو_مرتبه به من فرمود: 🌹از رحمت خدا بدور است كسى كه نماز صبح را چندان به تأخیر بیندازد تا ستاره ها دیده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تأخیر بیندازد تا ستاره ها نمایان شوند. 📚 بحارالانوار جلد 55 ص16 🔴🔵 مردم از و از دلایل اصلی هاست : 🔴از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟  فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. 🔴 مردی به خدمت امام صادق(ع) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام.  امام صادق(ع) فرمود :خدا می بخشه.آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است.امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد.  آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟آن شخص به شرح ماجرا پرداخت.  پس از اتمام سخن امام صادق(ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد ، من ترسیدم که تو نماز صبحت را قضا کرده باشی!!! الله اکبر. 💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل‌فرجهم💐 🕰🌤 @Tamonji ☀️
3_727126809182809329.mp3
6.67M
✳️ 👤 ✅شفا به دست امام زمان(عج)👇 مریضی که نخاش قطع میشه و دکترها جوابش میکنن. باخانومش میرن کربلا اما... أللّهم عجّل لولیک الفرج ✍ @Tamonji 👈کلیک
1_20579822.mp3
8.9M
🎤 🌺 🍂ماجرای کمک علیه السلام به علامه حلی اللهم عجل لولیک الفرج الساعه 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @Tamonji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ ☀️ 📌ملاقات مقدس اردبیلی با 💠پیشگاه مقدس بقیة الله الاعظم عج 💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل‌فرجهم💐 🌍 تامنجی ☀️ @Tamonji
🌴تامنجی☀مهدی باوران🌴
#شهیدی_که_روی_هوا_راه_میرفت❗️ #شهید_احمد_علی_نیری #عارفانه 🍃شهید احمدعلی #نیری یکی از شاگردان خاص م
(۲) 🍃یک بار با احمد آقا و بچّه های مسجد رفتیم زیارت قم و جمکران. در مسجد جمکران پس از اقامه ی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. راننده گفت: اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و…، یک ساعت وقت دارید. ما هم رفتیم سمت مغازهها، که یک دفعه دیدم احمد آقا رفت سمت بیابان . من و رفیقم دنبالش راه افتادیم. یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من میآیید!؟ ☘جا خوردیم. گفتیم: شما پشت سرت رو میبینی؟ چطور متوجّه شدی؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید برگرد. گفتم: نمیشه، ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم مییایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی، حیوانی، چیزی به شما حمله میکنه… ☘گفت: خواهش میکنم برگردید. دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی… سرش را انداخت پایین و گفت: ؟ میتونید با من بیایید!؟ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بیخبر بودیم گفتیم: طاقت چی رو، مگه کجا میخوای بری؟! 🌟نفسی کشید و  گفت: دارم میرم باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شُل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همینطور که از ما دور میشد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله. 🌿نمیدانید چه حالی بود، آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود مجبور شدیم با ترس و لرز برگردیم.ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس میآید. چهره اش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست. 📚عارفانه ، ص۹۲و۹۳ ... ↙️↙️ eitaa.com/joinchat/1780350978C2dc599a6b7
✳️ 🔸🕋🔸 توسّط علیه السلام و جواب نامه جعفر بن قولویه توسّط آن حضرت 🔻در سالی که قرامطه در سال 339 حجرالاسود را برای نصب در جای خود به مکّه می‌بردند عالم بزرگوار شیخ جعفر بن قولویه به طرف مکّه حرکت کرد تا شاید در مراسم آن شرکت کرده و امام عصر (ع) را - که طبق روایات، حجرالاسود فقط به دست امام معصوم (ع) نصب می‌شود - را ببیند. 🔻وقتی به بغداد رسید مریض شد و نتوانست برود. لذا کسی را به عنوان نایب زیارت حجّ خود قرار داده و نامه ای نوشته و مُهر کرد و به نایب داد و گفت: «این نامه را به شخصی که حجرالاسود را به جای خود نصب می‌کند بده. » و در آن نامه از حضرت ولیّ عصر (ع) مدّت عمر خود را و اینکه آیا از این مریضی خلاصی می‌یابد را سؤال کرده بود. 🔸این شخص می‌گوید: «من وارد مکّه شدم و روزی که می‌خواستند حجرالاسود را نصب کنند به خُدّام کعبه پول دادم تا مرا نزدیک رکن کعبه ببرند تا ببینم چه شخصی حجرالاسود را در جای خود نصب می‌کند. 🔸هر کس می‌آمد و حجرالاسود را بلند می‌کرد تا در جای خود قرار دهد قرار نمی گرفت، تا این که و با چهره ای زیبا آمده و را برداشت به و حجرالاسود در جای خود مستقرّ شد و در این حال صدای مردم بلند شد و آن شخص از همان راهی که آمده بود برگشت. 🔸من دنبال او رفتم و چشمانم را به او دوخته و مردم را به زحمت از خودم دور می‌کردم بنابراین مردم خیال می‌کردند من دیوانه ام، پس همه مردم راه را برای من باز می‌کردند و من با این که با عجله به دنبال آن شخص می‌دویدم و او به آهستگی و وقار راه می‌رفت به او نمی رسیدم تا اینکه به جایی رسیدم که کسی نبود. 🔸نامه را به ایشان دادم بدون این که آن را بخواند فرمود: «به او بگو که ترسی از مریضی خود نداشته باش. سی سال دیگر خواهی مُرد. » ناگهان من گریه‌ام گرفت و دیگر نتوانستم حرکت کنم. آن حضرت این را فرمود و رفت و همانطور که حضرت فرموده بود ابن قولویه 30 سال دیگر عمر کرد. » 📚(- فوائد الرّضویّه) ملاقات علماء بزرگ اسلام با امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) 📎 ✨ ♡ 🔅🌸🔅 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ️ ⏰ @Tamonji 🇮🇷☀️