🕊 ⚘️شهیدانه(۶۳)⚘️🕊
📚نام کتاب:حلقه ی وصل
[زندگینامه و خاطرات شهید منوچهر سعیدی]
🔹معرفی کتاب حلقهی وصل: زندگینامه و خاطرات شهید منوچهر سعیدی مدافع حرم کردستان
در بخشی از کتاب حلقهی وصل میخوانیم:
شهید منوچهر سعیدی پرورده محراب مساجد این دیار است. صلابت، شهامت و دینداری از خصوصیاتی بود که از همان بدو کودکی در وجودش موج میزد.
در ذهن خود نقشه سفر را که میکشی شاید نام شهرستان قروه فواره میکند و مثل یک هشدار تو را به سمت خود میکشاند و با این کشش باروبندیل سفر را میبندی و راهی دیاری میشوی که انگار قلم روزگار، رنگ به تاریخ آن زده است و دامن گلدار کوهها را با چینهایی از آبشار به هم دوخته است....
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#حلقه_ی_وصل
#مدافعان_حرم
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۴)⚘️🕊
📚نام کتاب:هوا تو دارم
[زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی]
🔹روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبدالهی
محمدرسول ملاحسنی خوب بلد است از دل کتابهایش یک اسم خوب بکشد بیرون. مثل کتابهای «یادت باشد»، «کاش برگردی» و «هواتو دارم». هر سه کتاب را درباره زندگی سه شهید مدافع حرم اهل قزوین نوشته. شهید حمید سیاهکالی مرادی، شهید زکریا شیری و شهید مرتضی عبدالهی.
مرتضی عبدالهی باهوش بود و شجاع. درسخوان بود واهل تلاش و سماجت. شهیدی که سال 94 با سختی تمام وارد سپاه شد و سال 96 در 30 سالگی در دیرالزور سوریه به شهادت رسید. دوره های مختلف غواصی، پاراگلایدر و راپل را یاد گرفت تا بتواند به عنوان مدافع حرم به سوریه اعزام شود؛ ولی نشد. بالاخره با گذشت چندمدت وسماجت زیاد توانست به سوریه برود. داستان شهید عبدالهی داستان سرعت و سبقت بود. پدرش قبل از تولدش در جبهه حضور داشت؛ اما این پسر بود که در مسیر شهادت از پدر سبقت گرفت.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#هوا_تو_دارم
#مدافعان_حرم
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۴)⚘️🕊
📚نام کتاب:تنها برای لبخند
[زندگینامه مجاهد شهید علی خلیلی]
🔹شرحی از حیات جهادی و عروج عارفانۀ مربی مجاهد شهید علی خلیلی
شهید علی خلیلی از آن شهدایی بود که قلب بسیاری از افراد را متوجه خودش کرد و عروج و حیاتی پرمعنا داشت. این اثر روایتهایی است از بهنام حشمدار که به نوعی در آن مقطع زمانی دوست و مربی علی خلیلی بوده است. تلاش نویسنده در جای جای خاطرات، ترسیم سیرِ رو به رشد علی در خلال مجاهدتها و ارائه تصویری روشن از سلوک دگرگونهی او پس از ماجرای جراحت است.
برشی از کتاب تنها برای لبخند
در روزگاری که یک دنیا به دروغ شعار زن زندگی آزادی سر می دهند، یک «خوش غیرت» برای دفاع از زن، زندگی، آزادی و نجات دو دختر از چنگال ۶مرد مست در شبی تاریک، شاهرگش را زیر تیغ می برد تا نشان دهد قهرمان کیست!! رد خنجر بر حنجر او جاودانه شد!! سپس مادر او، به درخواست شهید و در لحظات آخر حیات مادی او، قاتل را می بخشد تا داستان واقعی ما قهرمانی دیگر از جنس مادر داشته باشد...
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#تنها_برای_لبخند
#مدافعان_حرم
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۵)⚘️🕊
📚نام کتاب:دو بنده خاکی
[زندگینامه پهلوان شهید اصغر منافی زاده]
کتاب دوبنده خاکی در ۱۰ فصل به روایت زندگی یکی از شهیدان ایران پرداخته است. او «اصغر منافیزاده» نام داشته است. این فرد در ۲۲ تیر ۱۳۳۴ به دنیا آمد. او پس از گرفتن دیپلم بهعنوان معلم ورزش در یکی از مدارس تهران مشغول به خدمت شد و تا پیش از آنکه داوطلبانه عازم جبهه شود، معلمی بود که در کنار ورزش، خوی و منش پهلوانی را به شاگردانش آموزش میداد. منافیزاده در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ در جزیرهٔ مجنون در عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. نفیسه زارعی در کتاب «دوبنده خاکی» سالهای ابتدای دههٔ ۱۳۶۰ را در قالب یک داستان روایت میکند. فضای این داستان، فضایی واقعگرایانه و مختص نوجوانان و جوانانی است که بهدنبال قهرمانی با منش پهلوانی هستند و کشتی بهعنوان ورزش اول و محبوب ایران برای آنها جذاب است و اصل داستان هم روی این مهم میچرخد. داستان حول محور نوجوانی به نام «اِبی» و رؤیای او برای قهرمانی شکل میگیرد و از مشکلات و موانع او برای رسیدن به این آرزو که میخواهد از آن دست بکشد، شروع میشود. در خلال داستان است که پهلوان اصغر منافیزاده وارد میشود و با وجود حضورش در جبهه، مشکل ابراهیم را حل میکند.
نام این شهید بر روی ورزشگاهی در منطقهٔ نازیآباد در تهران قرار گرفته است. شهید اصغر منافیزاده هم معلم و هم کشتی گیر بود.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#دو_بنده_خاکی
#پهلوان_کشتی_گیر
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۶)⚘️🕊
📚نام کتاب:گرای باقر
[خاطرات رزمنده محمد باقر نیک سخن دیده بان لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع)]
معرفی کتاب گرای باقر
کتاب «گرای باقر»، خاطرات شفاهی باقر نیکسخن، دیدهبان لشکر 17 امام علی بن ابیطالب(علیهالسلام) در دوران دفاع مقدس است که به قلم شیوا و روان امیرحسین انبارداران به رشته تحریر درآمده است. اگر چه باقر نیک سخن تنها پسر خانواده است، اما عشق او به انقلاب و دفاع از آن، او را در 16 سالگی و در ماههای آغازین شروع جنگ تحمیلی، به سمت جبهه میکشاند و این حضور تا پایان دفاع مقدس ادامه مییابد. در طول این سالها تنها زمانی میشود باقر را در قم دید، که در مرخصی باشد و یا در حال نقاهت ایام مجروحیت. علاقه نیک سخن به دیدهبانی و حضور در دورههای آموزشی برترین دیدهبانهای نظامی کشور، کاری بودن، خودکفایی و استقلالش بدون تحمیل خواستهای به مسئولین مافوق، او را به دیدهبان مورد علاقه مهدی زین الدین تبدیل میکند و از آن پس همراه ثابت مهدی میشود برای حضور در مناطقی که لشکر باید در آن جا استقرار یابد. خاطرات باقر نیک سخن از آن جهت خواندنی است که منظر او با منظر سایر رزمندگان حاضر در 8 سال دفاع مقدس، یک تفاوت اساسی دارد و آن هم این که او اکثر صحنهها و لحظات حمله و دفاع را از ارتفاع برجکهای دیدهبانی تماشا میکند. همین باعث شده است تا قوه تحلیلش در نبردها با دیگران متفاوت باشد.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#گرای_باقر
#دیده_بان_لشکر
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۷)⚘️🕊
📚نام کتاب:شاهرخ نامه
[روایتی از زندگی گشتی گیر شهید ،شاهرخ ضرغام]
معرفی کتاب شاهرخ نامه
کتاب «شاهرخ نامه» زندگینامه یکی از توابین بزرگ دفاع مقدس است. شهید شاهرخ ضرغام که در دوران پهلوی یکی از لاتهای بزرگ و نامدار تهران بود اما دم مسیحایی امام و انقلاب اسلامی تحولی عظیم در این مرد ایجاد کرد و روح او را دوباره زنده نمود. شاهرخ در دوران جوانی یکی از استعدادهای برتر ورزش کشتی بود و هیچ حریفی یارای خاک کردن بدن تنومند و استوار او را نداشت. اما وجود دوستان ناباب سبب گشت تا آرام آرام شاهرخ از تشک کشتی جدا شود و به بزن بهادر خیابان تبدیل شود. با این حال فطرت پاک و نان حلالی که خورده بود سبب گشت تا روزگار او به جبهههای دفاع مقدس بیافتد و در آنجا به دلاورمرد عرصه دفاع از کشور و اسلام بدل گردد. او از جمله نیروهای فدائیان اسلام بود که با شهید چمران فعالیت میکردند. در همان سالهای ابتدایی جنگ در هنگام تک دشمن شاهرخ که برای آرپی جی زدن بلند شده بود با شلیک تانک به شهادت رسید و پیکر رعنایش برای همیشه مفقود گشت.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#شاهرخ_نامه
#حر_انقلاب
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۸)⚘️🕊
📚نام کتاب:اُم عَلاء
[روایتی از زندگی ام الشهداء فخرالسادات طباطبایی]
«ام علاء» مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید است .پدر و مادر او در جوانی از تبریز به نجف اشرف به بهانهی تعلیم در حوزهی علمیهی نجف هجرت میکنند و همان جا ماندگار میشوند. فخرالسادات در نجف به دنیا میآید و در سن سیزده سالگی با آیتالله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند که حاصل این ازدواج هجده فرزند بود. فخرالسادات و سید حسن در خانهی وقفی کوچکی در جوار حرمامیرالمؤمنین(ع) زندگیشان را با عشق آغاز میکنند و حاصل این زندگی میشود ۱۸ فرزند؛ نه پسر و نه دختر.
«ام علاء» زنی بهشدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود بعد از شهادت سه فرزندش «ام علاء» همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانهی زندان شد. به دلیل فعالیتهای سیاسی دیگر پسرانش در ایران بر علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سالونیم در زندان حزب بعث بسر میبردند. در واقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که موفق نشد.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#ام_علاء
#ام_البنین
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۹)⚘️🕊
📚نام کتاب:سلیمانی عزیز
[گذری بر زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی]
کتاب سلیمانی عزیز حاوی خاطراتی است متفاوت و خوانده نشده از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی. از کرمان تا کرملین، از جنگ با آمریکاییها در نجف تا نبرد با داعش در شهر محاصره شده آمرلی، از عمو قاسم فرزندان شهدای مدافع حرم تا ژنرال سلیمانی دلهرهآور اوباما. کتاب سلیمانی عزیز نتیجه مصاحبهها، گفتگوها و خاطرات شفاهی دوستان، همرزمان و آشنایان شهید سلیمانی که سعی دارد با قلمی ساده و دلنشین، گوشهای از زندگی مرد همیشه در صحنه جبهه مقاومت را پیشکش نگاه خوانندگان کند.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#سلیمانی_عزیز
#زندگینامه
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۷۰)⚘️🕊
📚نام کتاب:ساجی
[خاطرات نسرین باقر زاده همسر سردار شهید بهمن باقری]
🔹 ساجی از زنی به نام «نسرین باقرزاده» میگوید. خواننده، از ابتدای زندگی این زن با او همراه میشود و به زمانی میرسد که جنگ همه چیز را دگرگون میکند. خانوادهی نسرین آواره میشوند و تعداد زیادی از اقوامش به شهادت میرسند. هیچکس تصور نمیکرد روزی جنگ به خانه و کاشانهشان حمله کند و سایهی سیاهش را بر سر اهالی شهر افکند. در این میان کم نبودند افرادی که مانند نسرین تصمیم گرفتند با دست خالی مقابل دشمن بایستند و تا جایی که توان داشتند ایستادگی کنند.
🔹او زنی است که وقتی بسیاری از زنهای خرمشهر مجبور به کوچ شدند و به شیراز و دیگر شهرها رفتند، تصمیم گرفت در کنار همسرش بماند. او روزگار سختی را از سر گذراند. ابتدا در خرمشهر بود و پس از آن زندگی در شهرهایی مانند ماهشهر، قم و آبادان را نیز تجربه کرد. پس از گذشت چند سال و زمانی که جنگ رو به اتمام بود به خوزستان بازگشت. او مسیری سخت و دشوار را پیمود. زندگی را میان جنگ طی کرد، ولی هیچگاه همسرش را تنها نگذاشت و تا زمان شهادت در کنارش بود. سردار بهمن باقرزاده در ۲۹ فروردین سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید و پس از سالها، نسرین باقرزاده تصمیم گرفت خاطرات زندگی سخت و پرفراز و نشیب خود را روایت کند.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#ناجی
#نسرین_باقرزاده
#بهمن_باقری
#زندگینامه
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۷۱)⚘️🕊
📚نام کتاب:خط تماس
[ناگفته هایی از دو روز پایانی زندگی سردار شهید احمد کاظمی]
روایتی پازلگونه و متفاوت از دو روز پایانی عمر گرانقدر شهید حاجاحمد کاظمی که نویسنده با روش رفت و برگشت زمانی و غیر خطی ذهنی سعی دارد تا خواننده را به نقشهای برجستۀ آن شهید بزرگوار آشنا کند. احمد کاظمی اول تیرماه 1337 شهر نجف آباد اصفهان متولد شد. در طول دوران جنگ تحمیلی بهعنوان فرمانده لشکر8 نجف در سپاه پاسداران فعالیت میکرد. از سال 1372 تا 1384 فرماندهی قرارگاه حمزه، لشکر امامحسین(ع) و فرمانده نیروی هوایی سپاه فعالیت میکرد. در سال 1384 به فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب شد. در دیماه1384 در سانحۀ سقوط هواپیمایی فالکن20 در نزدیکی ارومیه به شهادت رسید..
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#خط_تماس
#شهید_احمد_کاظمی
#بایرامی
#زندگینامه
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۷۲)⚘️🕊
📚نام کتاب:کنج حرم
[کنج حرم روایت زندگی خادم حضرت معصومه(س)؛ شهید مدافع حرم مهدیایمانی ست]
محمدرسول ملاحسنی نویسنده کتابهای تحسین شده هواتو دارم، یادت باشد و کاش برگردی این بار روایت یک سوژه ناب را به تصویر کشیده است. شهید مدافع حرمی که خادم رسمی حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) بوده و از حرم خواهر امام رضا(علیه السلام) به دفاع از حرم عقیله بنی هاشم برخواسته است.
کتاب کنج حرم با یک شروع غافلگیرکننده در روستای سیدمیران شهر گرگان آغاز و در ادامه با روایت همسر شهید پیش میرود. در هر صفحه از این کتاب درسهایی از زندگی یک «خادم حرم» بیان میشود که در نوع خود بیمثال است. سؤالهای بسیاری در جریان این خاطرات پاسخ داده میشود و نهایتاً کتاب از حرم قم به حرم زینبیه در دمشق میرسد.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#کنج_حرم
#شهید_مهدی_ایمانی
#حضرت_معصومه(س)
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh
🕊 ⚘️شهیدانه(۷۳)⚘️🕊
📚نام کتاب:تنها گریه کن
[تنها گریه کن روایت زندگی اشرف السادات منتظری؛ مادر شهید محمد معماریان است]
شاید خاطرات مادران شهدا و عاشقانههای آنها یکی از جذابترین و دلنشینترین آثار درحوزه دفاع مقدس باشد. زیرا مربوط به مادرانی است که در جنگی هشت ساله سهم داشتند سهمی که بدون هیچ چشمداشتی آن را بخشیدند و سالیان سال بیصدا در سوگ عزیزشان گریه کردند. حالا که چهل سال از آن سالها میگذرد این خاطرات بازهم خواندنی است.
در این کتاب تصویری کوتاه و مختصراما پر معنا از یک عمر زندگی و فرمانبری و ولایتپذیری زنی را میخوانید که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد.
اشرف السادات منتظری مادر شهید محمد معماریان که عاشقانه و خالصانه برای فرزندان این سرزمین از جان و دل مایه میگذاشت.
بخشی از این کتاب به مبارزات انقلابی خانم منتظری در قم و تهران میپردازد و نمایی کلی از سیمای زنی مجاهد را نشان می دهد که نقشی پررنگ و ستودنی در پیرزوی انقلاب داشت.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#تنها_گریه_کن
#شهید_محمد_معماریان
#اشرف_سادات_منتظری
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
____________________
🆔️@tanhamandeh