#سوژه_سخن_طنز😂
من خیلی آدم منطقی، ریلکس، مهربون و ساکتی هستم! ☺️😊😚😌
منتها اینا مال وقتیه که خوابم!😴😴
وقتی بیدار میشم اصلا از این لوس بازیا خوشم نمیاااااد 😐😐😑😂😂
به نام خدای بهترین خُلق
سلام
پیامبری که دارای بهترین خلق است فرمودند
جَعَلَ اللّه ُ سُبْحانَهُ مَکارِمَ الاخْلاقِ صِلَةً بَیْنَهُ وَبَیْنَ عِبادِهِ فَحَسْبُ اَحَدِکُمْ اَنْ یَتَمَسَّکَ بِخُلْقٍ مُتَّصِلٍ باللّهِ
خداوند سبحان فضایل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خود و بندگانش قرار داد. پس برای شما کافی است که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا پیوند دهد
تنبیه الخواطر، ص362
خداوند بهترین راه اتصال به خود را اخلاقهای نیک قرار داده و طبق این روایت کافیه انسان اخلاق نیکی از خود بروز دهد تا این انسان با خداوند منان پیوند بخورد. روایات ما خوش اخلاقی و کمالات انسانی را بهترین و نزدیکترین راه وصول به خدا معرفی کرده اند. چقدر راه نزدیک است و چقدر ما از مسیرهای طولانی دنبال وصولیم. خدایا توفیق وصول آسان به استان کرمت را نصیب ما بگردان.
@saritanhamasir
——————————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_های_آموزشی
#دوره_شایسته_شو
مدرن یا سنتی کدومش؟!!😎✌️
⚜صالحه کشاورز معتمدی⚜
🌐 @saritanhamasir 📚
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت : 73
بچه ها توی اتاق آمده بودند و با سر و صدا بازی می کردند.
مهدی از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد.
انگار گرسنه بود.
به صمد نگاه کردم. به همین زودی خوابش برده بود؛ راحت و آسوده. انگار صد سال است نخوابیده.
مجروحیت صمد طوری بود که تا ده روز نتوانست از خانه بیرون برود.
بعد از آن هم تا مدتی با عصا از این طرف به آن طرف می رفت.
عصرها دوست هایش می آمدند سراغش و برای سرکشی به خانواده شهدا به دیدن آن ها می رفتند.
گاهی هم به مساجد و مدارس می رفت و برای مردم و دانش آموزان سخنرانی می کرد.
وضعیت جبهه ها را برای آن ها بازگو می کرد و آن ها را تشویق می کرد به جبهه بروند.
اول از همه از خانواده خودش شروع کرده بود.
چند ماهی می شد برادرش، ستار، را به منطقه برده بود.
همیشه و همه جا کنار هم بودند. آقا ستار مدتی بود ازدواج کرده بود. اما با این حال دست از جبهه برنمی داشت.
نزدیک بیست روزی از مجروحیت صمد می گذشت.
یک روز صبح دیدم یونیفرمش را پوشید.
ساکش را برداشت. گفتم: «کجا؟!»
گفت: «منطقه.»
از تعجب دهانم باز مانده بود. باورم نمی شد. دکتر حداقل برایش سه ماه استراحت نوشته بود.
گفتم: «با این اوضاع و احوال؟!»
خندید و گفت: «مگر چطوری ام؟! شَل شدم یا چلاق. امروز حالم از همیشه بهتر است.»
گفتم: «تو که حالت خوب نشده.»
لنگان لنگان رفت بالای سر بچه ها نشست. هر سه شان خواب بودند.
خم شد و پیشانی شان را بوسید. بلند شد.
عصایش را از کنار دیوار برداشت و گفت: «قدم جان! کاری نداری؟!»
زودتر از او دویدم جلوی در، دست هایم را باز کردم و روی چهارچوب در گذاشتم و گفتم: «نمی گذارم بروی.»
جلو آمد. سینه به سینه ام ایستاد و گفت: «این کارها چیه خجالت بکش.»
گفتم: «خجالت نمی کشم. محال است بگذارم بروی.»
ابروهایش در هم گره خورد: « چرا این طور می کنی؟!
به گمانم شیطان توی جلدت رفته. تو که این طور نبودی.»
گریه ام گرفت، گفتم: «تا امروز هر چه کشیدم به خاطر تو بود؛ این همه سختی، زندگی توی این شهر بدون کمک و یار و همراه،
با سه تا بچه قد و نیم قد.
همه را به خاطر تو تحمل کردم.
چون تو این طور می خواستی. چون تو این طوری راحت بودی.
هر وقت رفتی، هر وقت آمدی، چیزی نگفتم.
اما امروز جلویت می ایستم، نمی گذارم بروی.
همیشه از حق خودم و بچه هایم گذشتم؛
اما این بار پای سلامتی خودت در میان است.
نمی گذارم. از حق تو نمی گذرم. از حق بچه هایم نمی گذرم.
بچه هایم بابا می خواهند. نمی گذارم سلامتی ات را به خطر بیندازی. اگر پایت عفونت کند، چه کار کنیم.»
ادامه دارد...✒️
✒️
💞 @saritanhamasir 💞
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت : 74
با خونسردی گفت:
«هیچ، چه کار داریم بکنیم؟!
قطعش می کنیم. می اندازیمش دور. فدای سر امام.»
از بی تفاوتی اش کفری شدم. گفتم: «صمد!»
گفت: «جانم.»
گفتم: «برو بنشین سر جایت، هر وقت دکتر اجازه داد، من هم اجازه می دهم.»
تکیه اش را به عصایش داد و گفت:
«قدم جان! این همه سال خانمی کردی، بزرگی کردی.
خیلی جور من و بچه ها را کشیدی، ممنون.
اما رفیق نیمه راه نشو. اَجرت را بی ثواب نکن.
ببین من همان روز اولی که امام را دیدم، قسم خوردم تا آخرین قطره خون سربازش باشم
و هر چه گفت بگویم چشم.
حتماً یادت هست؟ حالا هم امام فرمان جهاد داده و گفته جهاد کنید.
از دین و کشور دفاع کنید. من هم گفته ام چشم. نگذار روسیاه شوم.»
گفتم: «باشد بگو چشم؛ اما هر وقت حالت خوب شد.»
گفت: «قدم! به خدا حالم خوب است.
تو که ندیدی چه طور بچه ها با پای قطع شده، با یک دست می آیند منطقه،
آخ هم نمی گویند. من که چیزی ام نیست.»
گفتم: «تو اصلاً خانواده ات را دوست نداری.»
سرش را برگرداند. چیزی نگفت. لنگان لنگان رفت گوشه هال نشست و گفت:
«حق داری آنچه باید برایتان می کردم، نکردم. اما به خدا همیشه دوستتان داشته و دارم.»
گفتم: «نه، تو جبهه و امام را بیشتر از ما دوست داری.»
از دستم کلافه شده بود گفت: «قدم! امروز چرا این طوری شدی؟ چرا سربه سرم می گذاری؟!»
یک دفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.»
این اولین باری بود که این حرف را می زدم..
دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و های های گریه کرد.
خودم هم حالم بد شد.
رفتم آشپزخانه و نشستم گوشه ای و زارزار گریه کردم.
کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت:
«یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان.
حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی.
دلم را می لرزانی و می فرستی ام دم تیغ.
من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟! تکلیف چیز دیگری است.»
کمی مکث کرد. انگار داشت فکر می کرد.
بین رفتن و نرفتن مانده بود. اما یک دفعه گفت: «برای دو سه ماهتان پول گذاشته ام روی طاقچه.
کمتر غصه بخور. به بچه ها برس. مواظب مهدی باش. او مرد خانه است.»
گفت: «اگر واقعاً دوستم داری،
نگذار حرفی که به امام زده ام و قولی که داده ام، پس بگیرم.
کمکم کن تا آخرین لحظه سر حرفم باشم. اگر فقط یک ذره دوستم داری، قول بده کمکم کنی.»
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
بگید که خدای من یکیه . . . 🌿!'
#ڪمۍباشهدا | #شهیدصفری
@saritanhamasir
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
#سلام_علی_آل_یاسین
#ايمان_دارم_كه_جوابم_را_ميدهيد
🌺 @saritanhamasir 🌺
نمیدونم
دنیا زود زود میگذره
یا ما تند تند بزرگ میشیم!
یه دفعه به خودمون میایم و می بینیم
انقدر غرق زندگیمون شدیم
که یادمون رفته
شما
هزار و صد و خورده ای ساله نیستید...
کجا گمت کردیم نمیدونیم؟!!!
#هر_روز_با_شما_درد_دل_ميكنم_پدر
4_316096514810183770.mp3
1.82M
❇️ قرائت دعای "عهــــد"
🌹"روز دوم"
🗓شروع چله : ۱۴۰۱/۰۵/۴
@saritanhamasir
📜 قرائت دعای عهد
💚 روز دوم
🗓 چله: ۹۹/۹/۴
✍ #نکات_دعای_عهد 2
🌐 چرا بهتره "دعای عهد" رو صبح ها بخونیم؟
💢طبیعتا با توجه به اینکه
«دعای عهد» به نوعی تجدید بیعت و اعلام وفاداری نسبت به امام زمان ارواحنا فداه هست بهتره که ←بعد از نماز صبح→ و قبل از طلوع آفتاب خونده بشه.
🍃 اللّٰهم اِنّی اُجَدِّدُ لَه فی صَبیحةِ یَوْمیٖ هٰذا وَ ما عِشْتُ مِن اَیّٰامیٖ عَهداً و عَقْداً و بَیْعَةً لَهُ فی عُنُقیٖ...
🔰خدایا من تجدید عهد میکنم با امام عصر ارواحنا فداه در بامداد امروزم و در تمام روزهایی که زندگی کرده ام...
❇️ اگرچه مستحبات رو عموما در هر زمانی از روز میشه انجام داد و اگه کسی در زمان صبح نتونست بخونه، در ساعات دیگه تجدید عهد کنه💯
❇️ ما در بحث نیت این رو میگیم که بحث عمل یه موضوع جداست. خود نیت کردن هم عمل محسوب میشه.
👌🏼 اتفاقا نیت عملی هست که هییییچ محدودیتی نداره.
⭕️ شما فکر نکنید که حتما وقتی نیت کردید باید به نیت خودتون برسید تا خدا ثوابش رو بده
👈🏼 نه همین که نیت کنید خدا قولنامه رو مینویسه و میگه بردار و ببر!
✅ مثلا شما همین الان نیت کنید که دوست دارید امشب کربلا باشید.😌
روز قیامت وقتی پرونده اعمال شما رو میارن یه دفعه ای میبینی توش نوشته فلان روز یه زیارت کربلا هم داشته ایشون!😳
میگی خدایا من که اون روز خونه بودم!
🔸 میگن نه دیگه! مگه نیت نکردی که کربلا باشی؟ خب ما نیت ها رو هم جزو اعمال حساب میکنیم...🌷
یه سوال بکنم؟!
به نظرتون در طول هر روز ما چند عمل با ارزش رو از دست میدیم؟
الان چه نیتی دارید؟ امروز هر کدومتون
🌹 @saritanhamasir
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
با توکل به اسم الله
آغـــاز روزی زیبـــا
با صلوات بـــر محمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام دوستان عزیز
حال و احوال تون چطوره ؟ آن شاءالله که عاااالیه
بله، ما هم خوبیم ، الحمدلله
صبح زیباتون بخیر
┄┅─✵💝✵─┅┄
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#درس_چهل_و_یکم #کنترل_ذهن برای #تقرب 41 ✴️ گفتیم که ذهن انسان توانمندی های زیادی داره که باید ازشو
#کنترل_ذهن برای #تقرب 42
#درس_چهل_و_دوم
🔵 اخیرا اتفاقات جالبی در دانش تجربی غرب داره می افته.
دارن میرن به سمت خیلی از مسائلی که اسلام اون ها رو مطرح کرده.
📌 مثلا دانیل گلمن که یه دانشمند غربی هست در کتاب خودش میگه:
"علم آشکار میکند که چگونه مدیتیشن، ذهن و مغز و بدن شما را تغییر میدهد."
خیلی ساده میگه که قدرت کنترل ذهن به شدت در بدن انسان موثر هست.
✴️ اگه کسی دو واحد روانشناسی فیزیولوژی خونده باشه متوجه میشه که وقتی ذهن انسان به سمت افکار منفی میره یا میترسه، چه غده هایی توی بدن شروع به ترشح میکنن.
حتی رنگ خون رو هم تغییر میدن.
🔶 مثلا اگه دیده باشید میگن فلانی از ترس رنگش پریده!
✔️ توی طب اسلامی هم به این موضوع پرداخته میشه.
⭕️ مثلا کسی که توی زندگیش شکست عشقی بخوره یا بترسه یا ناراحتی هایی داشته باشه، توی بدنش غلظت سودا بالا میره
و همین باعث سرد شدن بدن و تخیل زیاد و گوشه گیری و افسردگی میشه.
خلاصه بدن انسان بهم میریزه.
💢 یا کسی که زیاد سراغ شهوترانی بره #صفرای خونش بالا میره و رنگش زرد میشه و علاقش به مسائل شهوانی بیشتر خواهد شد❌
در واقع هر کسی که مدام افکار شهوانی داشته باشه یا فیلم ها و تصاویر مستهجن ببینه
⭕️ اینطور نیست که سیر بشه بعد از یه مدت
اتفاقا هی بیشتر میخواد چون صفرای بیشتری توی بدنش تولید شده و گرمای بدنش میره بالا
⭕️ و مشکل بزرگی که پیش میاد اینه که دیگه توان جنسیش کم میشه.
❌ ذهنش میخواد ولی بدن دیگه نمیتونه و نمیکشه...
✅ اگه کسی تسلط بالایی روی مباحث طبی داشته باشه خیلی راحت با دیدن چهره یه نفر میتونه متوجه بشه که چه مشکلاتی داره
یا قبلا مثلا شکست عشقی خورده یا با همسرش مشکل داره و ...
🔵 بدن انسان کاملا نشون دهنده وضعیت درونی و ذهنی انسان هست.
🔶 وقتی که فرد فعالیتی که نیازمند تلاش ذهنی باشه انجام نمیده، "حالت پیش فرض مغز" فعال میشه.
👈 حالت پیش فرض یه بخشی از مغزه که مسئول انجام فعالیت های خودکار و ناخودآگاه هست.
حالا اگه گفتید که این بخش از مغز در چه مواقعی معمولا فعال میشه؟😊
🔷 وقتایی که آدم کاری نداره که مغزش لازم باشه کار کنه.
مثلا چه زمانی؟
آفرین!
وقت نماز....
نماز رو که از حفظی دیگه!
الله اکبر... بسم الله.....
دیگه نمیخواد بهش فکر کنی! با همین فرمون که بری میرسه به ولاالضالین...!😊
🔶 سوره رو هم که معمولا قل هو الله میخونی دیگه! همش تکراری. اصلا بهش توجه نمیکنی.
🔶خدا نماز رو گذاشته تا ببینه قسمت ناخودآگاه مغز تو کجاها میره!
ببینه که آیا میتونی کنترلش کنی یا نه؟!
✅ نماز رکن دین هست و خیلی مهمه. یکی از فلسفه های نماز اینه که قدرت کنترل ذهنت رو بفهمی.
این همه وقته که داریم در مورد کنترل ذهن صحبت میکنیم.
👈 حالا یه نفر میخواد بدونه که چقدر قدرت کنترل ذهن پیدا کرده
باید چیکار کنه؟
راهش اینه که ببینه توی نماز چقدر میتونه توجه پیدا کنه و ذهنش این طرف و اون طرف نره.
درست شد؟
هیچی دیگه! توی نماز جماعت که دیگه آدم حسابی تعطیل میشه! همون حمد رو هم که گازش رو میگرفتیم و میخوندیم دیگه نباید بخونیم!🙂
- خدایا بذار حداقل حمد رو خودمون بخونیم! لا اقل این ولا الضالین رو یه ذره بکشیم تا بتونیم گاهی یه فکری چیزی بکنیم دیگه! 😅خوب فکر رو مشغول میکنه ها!🙃
⭕️ نه دیگه. اونم امام جماعت میخونه!
بیکاااااار...!
دیگه راحت برو سراغ سیب زمینی و پیاز و ... اینا دیگه!
😌👉🍎🍐🍒🍍🍳🍰
- چقدر دیگه باید رکوع وایسیم؟
- خودش صدا میزنه! یه مکبر گذاشتن اونجا که اعلام کنه!
🔵 میکروفون هم که اخیرا میذارن برای امام جماعت که کار خوبی هم هست. چون مستحبه که صدای امام جماعت برسه به افراد.
یه مکبر هم میذارن انگار همه اینایی که پشت سر هستن خوابن!☺️😌😴☺️😌😴