7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حالت بد باشه خدا ناراحت میشه...
✅ با حال خوب برو در خونه خدا...
استاد پناهیان
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا قسمت 14 مردم صلوات می
#دختر_شینا
قسمت 15
خواهر صمد، کبری، به دادم رسید. خداخدا می کردم برنج خوب از آب دربیاید و آبرویم نرود.
کمی که برنج جوشید، کبری گفت: «حالا وقتش است، بیا برنج را برداریم.»
دو نفری کمک کردیم و برنج را داخل آبکش ریختیم و صافش کردیم. برنج را که دم گذاشتیم، مشغول سرخ کردن سیب زمینی و گوشت و پیاز شدم برای لابه لای پلو.
شب شد و همه به خانه آمدند. غذا را کشیدم، اما از ترس به اتاق نرفتم. گوشه آشپزخانه نشستم و شروع کردم به دعا خواندن.
کبری صدایم کرد. با ترس و لرزم به اتاق رفتم.
مادر صمد بالای سفره نشسته بود.
دیس های خالی پلو وسط سفره بود. همه مشغول غذا خوردن بودند، می خوردند و می گفتند:
«به به چقدر خوشمزه است.»
فردا صبح یکی از همسایه ها به سراغ مادرشوهرم آمد.
داشتم حیاط را جارو می کردم. می شنیدم که مادرشوهرم از دست پختم تعریف می کرد.
می گفت: «نمی دانید قدم دیشب چه غذایی برایمان پخت. دست پختش حرف ندارد. هر چه باشد دختر شیرین جان است دیگر.»
اولین باری بود در آن خانه احساس آرامش می کردم.
دو ماه از ازدواج ما گذشته بود. مادر صمد پا به ماه شده بود و هر لحظه منتظر بودیم درد زایمان سراغش بیاید.
عصر بود.
تازه از کارهای خانه راحت شده بودم. می خواستم کمی استراحت کنم.
کبری سراسیمه در اتاقم را باز کرد و گفت: «قدم! بدو... بدو... حال مامان بد است.»
به هول از جا بلند شدم و دویدم به طرف اتاقی که مادرشوهرم آنجا بود. داشت از درد به خود می پیچید.
دست و پایم را گم کردم. نمی دانستم چه کار کنم. گفتم: «یک نفر را بفرستید پی قابله.»
یادم آمد، سر زایمان های خواهر و زن برادرهایم شیرین جان چه کارهایی می کرد. با خواهرشوهرهایم سماور بزرگی آوردیم و گوشه اتاق گذاشتیم و روشنش کردیم.
مادرشوهرم هر وقت دردش کمتر می شد، سفارش هایی می کرد؛ مثلاً لباس های نوزاد را توی کمد گذاشته بود یا کلی پارچه بی کاره برای این روز کنار گذاشته بود.
چند تا لگن بزرگ و دستمال تمیز هم زیر پله های حیاط بود. من و خواهرشوهرهایم مثل فرفره می دویدیم و چیزهایی را که لازم بود، می آوردیم.
بالاخره قابله آمد.
دلم نمی آمد مادرشوهرم را در آن حال ببینم،
پشتم را کردم و خودم را با سماور مشغول کردم که یعنی دارم فتیله اش را کم و زیاد می کنم یا نگاه می کنم ببینم
آب جوش آمده یا نه، با صدای فریاد و ناله های مادرشوهرم به گریه افتادم.
برایش دعا می خواندم. کمی بعد، صدای فریادهای مادرشوهرم بالاتر رفت و بعد هم صدای نازک و قشنگ گریه نوزادی توی اتاق پیچید.
همه زن هایی که دور و بر مادرشوهرم نشسته بودند، از خوشحالی بلند شدند.
قابله بچه را توی پارچه سفید پیچید و به زن ها داد.
همه خوشحال بودند و نفس هایی را که چند لحظه پیش توی سینه ها حبس شده بود با شادی بیرون می دادند، اما من همچنان گوشه اتاق نشسته بودم.
خواهرشوهرم گفت: «قدم! آب جوش، این لگن را پر کن.»
خواهرشوهر کوچک ترم به کمکم آمد و همان طور که لگن را زیر شیر سماور گذاشته بودیم
و منتظر بودیم تا پر شود، گفت: «قدم! بیا برادرشوهرت را ببین. خیلی ناز است.»
لگن که تا نیمه پر شد، آن را برداشتیم و بردیم جلوی دست قابله گذاشتیم.
مادرشوهرم هنوز از درد به خود می پیچید.
زن ها بلندبلند حرف می زدند. قابله یک دفعه با تشر گفت: «چه خبره؟! ساکت.
😡
بالای سر زائو که این قدر حرف نمی زنند، بگذارید به کارم برسم. یکی از بچه ها به دنیا نمی آید. دوقلو هستند.»
دوباره نفس ها حبس شد و اتاق را سکوت برداشت.
قابله کمی تلاش کرد و به من که کنارش ایستاده بودم گفت:
«بدو... بدو... ماشین خبر کن باید ببریمش شهر. از دست من کاری برنمی آید.»
دویدم توی حیاط.
پدرشوهرم روی پله ها نشسته و رنگ و رویش پریده بود.
با تعجب نگاهم کرد. بریده بریده گفتم: «بچه ها دوقلو هستند.
یکی شان به دنیا نمی آید. آن یکی آمد. باید ببریمش شهر. ماشین! ماشین خبر کنید.»
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
2.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠چقدر از ماه رمضان لذت میبری؟
#استاد_پناهیان
#ماه_مبارک_رمضان
ــــــــــــــــــــــــ🍃ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌸 @saritanhamasir
تازه نوروز تموم شده، ایشالا فردا ...
این هفته که نه... از شنبه بعدی ...
بهار که حسش نیست، از تابستون 😶
•چندتا برنامه در دست اقدام داری :)
که مدام عقب میندازیشون...
کارهایی که یه جورایی همهش
تنبلی میکنی برا انجامشون ...☹️🚶🏻♀
•اگه تو هم، از این برنامههای در انتظار
داری این راهها رو امتحان کن👇🏼
1⃣ریشهتنبلی رو پیدا کن؛🤛
مثلا شاید لازمه اعتماد بنفست رو
تقویت کنی...
2⃣منتظرانگیزه نباش؛🖐🏽🚶♀
خودت به خودت انگیزه بده یا حتی
به خودت، برای کار خوبت، جایزه بده...
3⃣همین الان شروع کن؛
«از شنبه هفته بعد» یه تلهی بزرگه🤦♀
4⃣ با آدمهای تنبل
همصحبت و همراه نشو🚶♀
5⃣ هدف داشته باش؛
هدفهای خوب، همراه توکل
ما رو تا موفقیت همراهی میکنن👌🏼
انرژیــ🍊ــجات
رمـــ 🌙ضان✦
ـــــــــــــــــــ🌿🌸🌸🌸🌿ــــــــــــــــ
🌸 @saritanhamasir
🍂🌼🌷🍁🌸🌺🌹ا
برنامه هفتگی #تنها_مسیر_آرامش (راز حیات برتر)
#تحت_تشکیلات_جهانی #تنها_مسیر_آرامش
از کتابهای استاد پناهیان و انتخاب مطالب از استاد سید محمد باقر حسینی
و استاد صالحه کشاورز معتمدی
#کنترل_ذهن_برای_تقرب شنبه ها و سه شنبه ها
#خانواده_متعالی ______ یکشنبه ها و چهارشنبه ها
#نقدی_بر_قانون_جذب دوشنبه ها و پنج شنبه ها
#آداداب_زندگی #ادب __ جمعه ها
#رمان_دختر_شینا __ هر شب
#انتخابات_1400 __ هر روز
#دنیای_مدیریت_مؤمنانه_____
عرض خیر مقدم به تمامی بزرگوارانی که به دوستان ارزشی خود پیوستند.
ممنونیم از همراهی شما سروران گرامی ، به همتون افتخار میکنیم .
نظرات ، پیشنهادات و انتقاد شما را با گوش جان پذیرا هستیم .
آیدی @ashkae
🌹🌺🌸🍁🌷🌼🍂
✍ #نکات_دعای_عهد 24
«دعاگوی معشوق»💕
🌸🌷🍁🌹
📖 وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ... خدواندا ! آسان فرما بیرون آمدن او را و فراخ فرما راه او را...
❇️ در این فراز دعا از خداوند میخواهیم خودش اسباب آمدن مولایمان را تسهیل فرماید و به عنایت خویش مردم را آماده ی خدمت به مولایمان کند
🌸🌷🌼🍁🌹
💠و خودش به ایشان اجازه ی خروج فرماید و دشمنان او را خوار و ذلیل کند و سایر اسباب ظاهری و باطنی را برای ایشان فراهم کند تا حضرت در آن زمان ، فکرشان درگیر آنها نباشد.
♨️ و به هیچ وجه، تنگی برای آن حضرت نباشد؛ نه در معاش و نه در سلطنت و نه در حکمرانی و نه در حضر و نه در سفر و نه در جنگ و نه در صلح و نه در تکلیف و نه در علوم و معارف و همچنین غیر اینها از هر چه که تصور شود...
🌸🌷🌼🍁🌹
@saritanhamasir
🌹🍁🌷🌸🌼
سلام و درود محضر شریفتان
وقتتون منور به نور مولا
طاعات و عبادات شما قبول درگاه احدیت
ان شاءالله که حال دلتون نورانی و روزهاتون عالی باشه
الحمدلله که در خدمتتون هستیم با درسی دیگر از دروس
#کنترل_ذهن_برای_تقرب
🌼🌸🌷🍁
#کنترل_ذهن برای #تقرب 37
🔵 اخیرا اتفاقات جالبی در دانش تجربی غرب داره می افته.
دارن میرن به سمت خیلی از مسائلی که اسلام اون ها رو مطرح کرده.
📌 مثلا دانیل گلمن که یه دانشمند غربی هست در کتاب خودش میگه:
"علم آشکار میکند که چگونه مدیتیشن، ذهن و مغز و بدن شما را تغییر میدهد."
خیلی ساده میگه که قدرت کنترل ذهن به شدت در بدن انسان موثر هست.
✴️ اگه کسی دو واحد روانشناسی فیزیولوژی خونده باشه متوجه میشه که وقتی ذهن انسان به سمت افکار منفی میره یا میترسه، چه غده هایی توی بدن شروع به ترشح میکنن.
حتی رنگ خون رو هم تغییر میدن.
🔶 مثلا اگه دیده باشید میگن فلانی از ترس رنگش پریده!
✔️ توی طب اسلامی هم به این موضوع پرداخته میشه.
⭕️ مثلا کسی که توی زندگیش شکست عشقی بخوره یا بترسه یا ناراحتی هایی داشته باشه، توی بدنش غلظت سودا بالا میره
و همین باعث سرد شدن بدن و تخیل زیاد و گوشه گیری و افسردگی میشه.
خلاصه بدن انسان بهم میریزه.
💢 یا کسی که زیاد سراغ شهوترانی بره #صفرای خونش بالا میره و رنگش زرد میشه و علاقش به مسائل شهوانی بیشتر خواهد شد❌
در واقع هر کسی که مدام افکار شهوانی داشته باشه یا فیلم ها و تصاویر مستهجن ببینه
⭕️ اینطور نیست که سیر بشه بعد از یه مدت
اتفاقا هی بیشتر میخواد چون صفرای بیشتری توی بدنش تولید شده و گرمای بدنش میره بالا
⭕️ و مشکل بزرگی که پیش میاد اینه که دیگه توان جنسیش کم میشه.
❌ ذهنش میخواد ولی بدن دیگه نمیتونه و نمیکشه...
✅ اگه کسی تسلط بالایی روی مباحث طبی داشته باشه خیلی راحت با دیدن چهره یه نفر میتونه متوجه بشه که چه مشکلاتی داره
یا قبلا مثلا شکست عشقی خورده یا با همسرش مشکل داره و ...
🔵 بدن انسان کاملا نشون دهنده وضعیت درونی و ذهنی انسان هست.
🔶 وقتی که فرد فعالیتی که نیازمند تلاش ذهنی باشه انجام نمیده، "حالت پیش فرض مغز" فعال میشه.
👈 حالت پیش فرض یه بخشی از مغزه که مسئول انجام فعالیت های خودکار و ناخودآگاه هست.
حالا اگه گفتید که این بخش از مغز در چه مواقعی معمولا فعال میشه؟😊
🔷 وقتایی که آدم کاری نداره که مغزش لازم باشه کار کنه.
مثلا چه زمانی؟
آفرین!
وقت نماز....
نماز رو که از حفظی دیگه!
الله اکبر... بسم الله.....
دیگه نمیخواد بهش فکر کنی! با همین فرمون که بری میرسه به ولاالضالین...!😊
🔶 سوره رو هم که معمولا قل هو الله میخونی دیگه! همش تکراری. اصلا بهش توجه نمیکنی.
🔶خدا نماز رو گذاشته تا ببینه قسمت ناخودآگاه مغز تو کجاها میره!
ببینه که آیا میتونی کنترلش کنی یا نه؟!
✅ نماز رکن دین هست و خیلی مهمه. یکی از فلسفه های نماز اینه که قدرت کنترل ذهنت رو بفهمی.
این همه وقته که داریم در مورد کنترل ذهن صحبت میکنیم.
👈 حالا یه نفر میخواد بدونه که چقدر قدرت کنترل ذهن پیدا کرده
باید چیکار کنه؟
راهش اینه که ببینه توی نماز چقدر میتونه توجه پیدا کنه و ذهنش این طرف و اون طرف نره.
درست شد؟
چرا نماز جذاب نیست؟
✴️ عزیزم اگه جذاب باشه که بخش های غیر خودکار مغزت کار میکنه و دیگه #نمیتونی "تمرین تمرکز ذهن" کنی.
😒
دقت کردی؟
👈 خداوند متعال میخواد نماز به شدت تکراری و ثابت باشه. حتی زمان هاش هم همگی #ثابت باشه
برای همین میگه "اول وقت بخون".
حتی میفرماید برو نمازت رو به #جماعت بخون.👌
هیچی دیگه! توی نماز جماعت که دیگه آدم حسابی تعطیل میشه! همون حمد رو هم که گازش رو میگرفتیم و میخوندیم دیگه نباید بخونیم!🙂
- خدایا بذار حداقل حمد رو خودمون بخونیم! لا اقل این ولا الضالین رو یه ذره بکشیم تا بتونیم گاهی یه فکری چیزی بکنیم دیگه! 😅خوب فکر رو مشغول میکنه ها!🙃
⭕️ نه دیگه. اونم امام جماعت میخونه!
بیکاااااار...!
دیگه راحت برو سراغ سیب زمینی و پیاز و ... اینا دیگه!
😌👉🍎🍐🍒🍍🍳🍰
- چقدر دیگه باید رکوع وایسیم؟
- خودش صدا میزنه! یه مکبر گذاشتن اونجا که اعلام کنه!
🔵 میکروفون هم که اخیرا میذارن برای امام جماعت که کار خوبی هم هست. چون مستحبه که صدای امام جماعت برسه به افراد.
یه مکبر هم میذارن انگار همه اینایی که پشت سر هستن خوابن!☺️😌😴☺️😌😴
✔️ خلاصه یه داستانیه برای خودش!😊
👈 همه اینا برای اینه که تو دیگه حسابی ذهنت رها بشه و فرصت کافی برای تمرین تمرکز ذهن داشته باشی.
تمرکز کنی روی اینکه آیا میتونی هیچ فکری غیر از نماز نداشته باشی یا نه.
📿 خیلی جالبه دین ما... خیلی دقیق و حساب شده هست...
از حالا دیگه میدونی چرا باید حتما بری مسجد و نمازت رو به جماعت بخونی...👌💥
تو در سطح بالاتری داری دینداری آگاهانه و لذت بخش میکنی، موفق باشی 😊🌹
پاینده و سربلند باشید زیر نگاه مهربان پروردگار
🌺🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺🌺
حاج آقا حسینی
@saritanhamasir