eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
11.3هزار ویدیو
335 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر آیت‌الله امامی‌کاشانی 🔹رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز(دوشنبه) بر پیکر آیت‌الله امامی کاشانی نماز اقامه کردند. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محکمه خون شهدا سکانسی تکان‌دهنده از سریال عاشورا ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انس شریف، خبرنگار الجزیره گزارش داد که 13 کودک تنها در بیمارستان کمال عدوان از گرسنگی جان خود را از دست داده اند، زیرا اسرائیل دسترسی به کمک های مردمی را مسدود کرده است. 🗣 علی جهان آرا ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 دنیایم رنگی شد ... مرتضی با چشمان سبزش دنیایم را سبز و پرطراوت کرد ... فردای آن شب زیبا در موسسه تدریس داشتم . نزدیک ظهر پیامش رسید : _ سلام نهار اگه جایی قول ندادی بیام دنبالت ... + نه قول ندادم ، دو ساعتی وقت دارم . رفتم وضو گرفتم و کمی به خودم رسیدم . از بالای کتابخانه عطر زنانه گرانی که پارسال هدیه گرفته بودم برداشتم و استفاده کردم . نمازم را خواندم و سر ساعت رفتم بیرون ... جلوی ماشینش ایستاده بود . با عینک دودی و تیپ اسپرت با گوشی مشغول بود . سلام کردم و با خوشروئی در را برایم باز کرد . ماشینش هم مثل خودش برق میزد از تمیزی ... رفت سمت عظیمیه و انداخت جاده چالوس ... + کجا میبری منو ؟ _ یه جای با صفا ... رفتیم به یکی از رستوران‌ها و کنار رودخانه داخل یک آلاچیق زیبا نشستیم . هوا عالی بود و زیبایی طبیعت و صدای رودخانه دلنواز هوش از سرم برده بود . نهار سفارش دادیم ، تمام مدت مشغول حرف زدن بودیم . مرتضی که شخصیت کم حرفی داشت . درست مثل همان سالها که به من میرسید نطقش باز شد یک ریز حرف می‌زد . از خودش و کارش از عراق و سوریه از دانشگاه از سردار سلیمانی و حشدالشعبی او حرف می‌زد و من حسابی نگاهش می‌کردم . ولی انصافا او با حیاتر از من بود و هنوز سر به زیر ... از بس که امن بود این مرد به تقوایش ایمان داشتم و بدون ذره ای نگرانی دو ساعت وقتم را با او گذراندم . نزدیک رفتن که شد . رفت سر اصل مطلب ... _ طیبه جان ! کی اجازه میدی که رسمیش کنیم ... شما یه بله به من بدهکاریا... واقعا نمی‌دانستم . + من تو این مورد نظری ندارم و صفر تا صد رو به خودت می‌سپارم . میدونم به بهترین وجه مدیریت میکنی . _ باشه پس امشب با مامان فاطمه و راحله برنامه ریزی میکنیم و بهت خبرشو میدم . فقط خودت بهتر از کار من و محمد و رسول باخبری ، هفته آینده عازم هستیم . با کمی خجالت گفت : _ تا قبل رفتن دلم میخواد محرم بشیم . مرتضای محجوب من ... لبخندی زدم و گفتم همه چی به وقتش ان شاالله... حسابی ازش تشکر کردم و رفتم به بقیه کارهام رسیدم . شب وقتی که برگشتم خانه محمد سراغ گرفت و جریان را برایش تعریف کردم . _ بسپارش به من مامان جان خودم به مهدا و هدا میگم . مرتضی هم خبرهای خوبی داشت . میگفت خود راحله با بچه ها صحبت کرده ، رسول و جمیله حسابی استقبال کردند و تبریک گفتند ، مهدی کمی دلخوری کرده ، راحله هم از خجالتش در آمده. آخر شب با پیامهای جمیله و عمه فاطمه مشغول بودم . روز بعد به محض ورودم به خانه جیغ دخترها بلند شد ... هر دو هم خوشحال بودند و هم اشک می ریختند . محمد هم دورتر اشک‌هایش را پاک کرد . هدا با هیجان میگفت : _ من همیشه عااااشق استایل خفن این پسر عمه مرموز بودم ... یه جوریه آدم جذبش میشه . جذبه داره لعنتی با اون اخمش ... با خنده گفتم : + خدایااااا من کجای تربیت این بچه اشتباه کردم آخه ... چرا شما دهه هشتادیا اینقدر بی پروا شدید . مهدا گفت : _ ولش کن مامان جان حرص نخور . تعریف کن ببینم چی میخواد بشه ، مردم از فضولی ... چقدر بچه هایم منطقی بودند . میان صحبت یاد امیر افتادم . یاد همه سالهایی که در امر تربیت بچه ها چشمش به دهان من بود ، امیر همراه ، همین حمایت‌های امیر از من و احترام من به او باعث شد که حالا سه بچه معقول و از نظر روحی و روانی سالم داشته باشیم . + بچه ها ممنونم ازتون ... محمدم ممنونم که اینقدر قشنگ خواهرهاتو آماده کردی . مهدا جان ممنونم از تو که اینجوری درکم میکنی . هدا گلی مرسی ازت که انقدر بزرگ فکر میکنی . ممنونم از باباتون که سه تا دسته گل واسه من یادگاری گذاشته . با یاد امیر سکوت حکم فرما شد . بلند شدم و رفتم به سمت اتاقم ... + برای ختم قرآن این هفته ی بابا جزء هاتونو تو گروه برام بنویسید ... هر هفته با بچه ها یک ختم کامل قرآن برایش می‌خواندم ... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ سخت ترین جای ماجرا رویارویی من با راحله بود . + وای مرتضی من نمیتونم ... اون زن به اندازه کافی سختی کشیده . _ برو داخل ، حال تو رو فقط راحله خوب میکنه . من نمیام که راحت حرف بزنید . از جمیله شنیده بودم که بیماری راحله خانم روز به روز بیشتر می‌شد ، اما به اندازه همین دو ماهی که ندیده بودمش نحیف تر و رعشه هایش بیشتر شده بود . ازش خجالت میکشیدم . با همان ته لهجه زیبای عربی صحبت می‌کرد: _ خوش آمدی طیبه جانم ... خوش آمدی به خونه خودت ... پرستارش را مرخص کرده بود . خودم پذیرایی کردم . سر صحبت را باز کرد . _ سرتو بالا بگیر ... چرا خجالت میکشی ... مرتضی بهم گفت که به خاطر من راضی نمیشدی . به خدا که من از همون سال که دیگه بچم نشد بهش گفتم زن بگیره ... من تو فرهنگی بزرگ شدم که این مسئله پذیرفته شده است پس نگران حال من نباش . هر کی جز تو بود میترسیدم که زندگی من و بچه هام خراب نشه . ولی تو که باشی من دلم قرصه ... خودت مراقب همه میشی . بعد با بغض ادامه داد : فقط قول بده که حال مرتضی همیشه خوب باشه ، این مرد تا حالا خیلی سختی کشیده . سرم پایین بود . + خدا حفظتون کنه ... چشم همه سعی خودمو میکنم . بعد با حال خاصی تذکر داد که : _ طیبه جان لطفا از این حرفم ناراحت نشی یااا ... چون نمیخوام مشکلی برای هیچ کدوممون پیش بیاد ازت خواهش میکنم جایی که با هم هستید من نباشم . می‌دانستم . راحله هم یک زن بود . با همه ظرافت‌های روحیه زنانه ، هرچند در فرهنگی بزرگ شده باشد که تعدد زوجین مرد را بپذیرد، اما با ذات خود که نمی‌تواند بجنگد . هیچ زنی نمی‌تواند مرد خود را با کسی شریک شود . حتی راحله ... حالش را درک میکردم . و پیشنهادش درست ترین پیشنهادها بود . خاطرش را جمع کردم که همیشه تنها میروم عیادتش. روزهای بعدی مشغول کارهایمان شدیم عمه فاطمه برای خواندن خطبه محرمیت سفر مشهد تدارک دیده بود . آخر یکی از شبها ... پیام مرتضی نگرانم کرد . _ طیبه جان ... میتونی بیای بیرون ... تو ماشینم جلوی خونتون ... ببخش کارم واجبه ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#مدیریت_زمان 72 🌺 آدم وقتی احساس کنه که روز آخر زندگیش هست چیکار میکنه؟ میره با تمام فامیل تماس میگ
73 ⭕️ در روایت هست که میفرماید نگو فردا یا پس فردا اون کار رو میکنم! همین الان انجام بده. خیلی ها هلاک شدند به خاطر همین عقب انداختن کارها... 💢 زمان، دزد فرصت هاست... 🔹 آدم نباید کار خوب رو عقب بندازه. وظایف امروزش رو نباید بذاره برای فردا. امروز رو دریاب... یه موقع امروز نشینی غصه دیروزت رو بخوری؟ 🔸 یه درس ازش بگیر و عبور کن. اصلا وقت نذار برای غصه هات. دیروز دیگه گذشت! ولش کن. تو که آفریده نشدی بخوای هی غم و غصه دیروز رو بخوری! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
74 💢 هر چی که ازت فوت شد گذشت... ولش کن... ✅ وقتی اینجوری فکر کنی خیلی روحیه با نشاطی پیدا میکنی. بعضیا رو دیدید؟ نصف غم و غصه هاشون رو که میبینی مال دیروزه و نصف غم و غصه هاشون هم مال فردا!!! 😒 🔺 دیروز که گذشت، حالا مثلا غصه شو بخوری چی میشه؟ هیچی! فردا هم که خدا بزرگه. نگران چی هستی؟ ✅ امروزت رو دریاب. وقت و ذهن و انرژیت رو صرف امروز بکن. مهم ترین دارایی تو هست... فردا رو که هنوز ندیدی! اگه کسی این نگاه رو پیدا کنه چقدر زندگیش قشنگ میشه؟ قبول دارید؟😊 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
75 🔶 یکی از عوامل فساد بیکاری هست. بیکاری یعنی چی؟ 🔺 یعنی اجازه بدی زمان همینجوری بیخود بگذره! 💢 پدر و مادرها به هیچ وجه اجازه ندن بچه هاشون بیکار باشن. حتما بفرستیدشون سر یه کاری. اگه کار با پول جور بشه که خیلی خوبه اگه نشد کار مفتی که هست! یه حرف قشنگی رو قدیمی ها میگفتن: کار جوهر مرد هست... 💢 پسرها و دختر ها در دوران دبیرستان وقتی بیکار باشن این زمینه خیلی از گناهان رو ایجاد میکنه. امام صادق علیه السلام میفرمود من اگه ببینم جوان شیعه ای بیکار هست با غلاف شمشیر کتکش میزنم! ❇️ ببینید دیگه چقدر باید روی کار در دوران نوجوانی و جوانی تاکید کنند! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh