تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#کنترل_ذهن برای تقرب 61 #درس_شصت_و_یک در مورد این صحبت کردیم که ما باید مراقب ذهنمون باشیم که خیلی
#کنترل_ذهن برای تقرب 62
#درس_شصت_و_دو
🔷 در جلسات قبل در مورد این صحبت کردیم که ما باید کمال حسن ظن به خدا رو داشته باشیم وگرنه در طول زندگی و خصوصا موقع مرگ سخت ترین لحظات رو تجربه خواهیم کرد.
باید خیلی مراقب ذهن خودمون باشیم که گرفتار افکار منفی و گناه نشه.
🔶 در مورد کنترل ذهن حرفای تشویقی زیادی زدیم. گفتیم که اگه بتونی از خطورات ذهنی جلوگیری کنی در مدیریت منابع و خانوادت موفق تری
در لذت بردن از زندگی بیشتر لذت میبری، در همه چی اوضاعت بهتر میشه.
✔️ در واقع انتظار خدا از شما اینه که هر لحظه زندگی خودت رو بهتر کنی
میدونی؟!👌👆
🌺 اهل بیت علیهم السلام به طور لحظه ای دارن خطورات ذهنی تو رو اسکن میکنن. دارن میبینن که چه افکاری توی ذهن شما میاد.
خب این خیلی بده که در محضر بقیه الله الاعظم آدم به همچین افکار ناجوری توی ذهنش بیفته.
💞 پسر فاطمه داره به افکاری که توی ذهنت میاد نگاه میکنه، زشت نیست آدم فکرش دم به دقیقه بره سمت گناه؟!
انصافا خیلی زشته...
🔷 اینا همش بحثای تشویقی هست. یکی دو تا بحث تنبیهی هم بگم که #خوف و #رجا با هم باشه. اینجوری بهتره!😊
🔶 میفرماید: وقتی که بندهی من میایسته به نماز، میگه الله اکبر، و توجه به من نداره
یعنی توجه به خدا نداره، خدا همون موقع بهش خطاب میکنه:
یا کاذِب اَتُخادِعُنی؟
دروغگو تو داری من رو فریب میدی؟ چرا توجه ذهنی نداری؟
بعد روایت میفرماید:
آیا نمیترسی همین الآن چهرهی تو رو تبدیل کنم به چهرهی حمار؟
مسخ بشی!
👌 البته خدا معمولاً این کا رو نمیکنه، دیدید دیگه، بهخاطر اینکه خیلی مهربونه فداش بشم...💖
🔴🔴🔴
ولی شما ببینید که چقدر زشته بی توجهی در نماز!
👌 یا مثلاً این روایت رو ببینید:
إِنَّمَا لَكَ مِنْ صَلاَتِكَ مَا أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ مِنْهَا
از نماز همونقدر بهره میبری که توجه داری!
فَإِنْ أَوْهَمَهَا كُلَّهَا أَوْ غَفَلَ عَنْ أَدَائِهَا لُفَّتْ فَضُرِبَ بِهَا وَجْهُ صَاحِبِهَا
وقتی که در نماز توجه نداشته باشه، نماز رو میپیچونن میزنن به صورت صاحبش!
صبر کن ببینم!
اصلا خدا برای چی به تو گفت بیای سر سجاده؟
حواست هست؟!
✅ به نمازامون بیشتر توجه کنیم تا حالا که وقت میذاریم و نماز میخونیم سودش رو هم ببریم دیگه!
سود اصلی نماز "افزایش قدرت توجه" هست...✔️
💢💢💢
#تمرین
🔵 خیلیا میگن ما توی نماز باید حواسمون به چی جمع باشه؟
👈 ببینید در درجه اول توی نماز باید سعی کنیم که هر چیزی که "غیرمربوط" بود رو بذاریم کنار.
مثلا اینکه ناهار چی درست کنم؟!🤔
💢 خب این جور افکار تا میاد توی ذهنت بزنش کنار. بگو من الان نباید به تو فکر کنم. ☺️
بعدش توی ذهنت میاد که برم دانشگاه یا جاهای دیگه
دوباره بزن کنار.
🔷 کلا تا یه چند ماهی #برنامت این باشه که هی افکار رو بزنی کنار.
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اعتراف صهیونسیتها به روحیه شکست ناپذیری حزبالله پس از شهادت سیدحسن نصرالله
منشه امیر، مدیر رادیو رژیم صهیونسیتی:
با رفتن سیدنصرالله، حزبالله نابود نخواهد شد! نگرانی اصلی ما، اندیشه و ایمان جبهه مقاومت است؛ اعتقاد به جهاد فی سبیلالله و روحیه شکستناپذیری حزبالله مانع هرگونه خوشبینی ما در آینده است.
#آنتی_فتنه
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میخواید بدونید چرا عملیات پاسخ به ترور شهید هنیه به تاخیر افتاده ، سردار حاجیزاده پاسخ شما رو میده!
فرق میکنه که وزیر باشه ...
#آنتی_فتنه
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #داستان (اختصاصی جهاد تبیین) #هم_نفس_با_داعش قسمت سیزدهم رفتم نشستم پیشش _ حالت خوبه
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#داستان
(اختصاصی جهاد تبیین)
#هم_نفس_با_داعش
قسمت چهاردهم
نغمه (این قسمت از زبون نغمه تعریف میشه)
زنگ در به صدا در اومد و داداشم امیر علی که 7 سالشه درو باز کرد
امیرعلی: نفیسه اس
با مامانم رفتیم جلو در و باهاش سلام علیک کردیم
چن تا کیسه تو دستش بود
نفیسه: دیروز با مامانم رفته بودیم خرید، دلمون نمیومد برا نغمه جون چیزی نخریم... البته مامان گفتن که خود نغمه بیاد و بپسنده ولی حدس زدیم قبول نکنین واسه همین با فروشندهها حرف زدیم واسه تعویض
کیسه ی اول یه شال بلند تک رنگ طوسی بود با یه روسری کرم رنگ که طرح قشنگی داشت ...
تو کیسهی دومم یه پیراهن صورتی و نهایتا یه بسته شکلات لواشکی که با دیدنش دهنم آب افتاد
_ مامانم بعد تعارفات زیاد رفت آشپز خونه تا چایی بذاره
تا مامانم رفت آشپزخونه نفیسه اشاره کرد که بریم اتاق و وسایلا رو برداشتم و باهاش رفتم...
درو پشت سر من بست.
_ به بهانهی اینا اومدم نظرتو بپرسم
همون طور که جلو آینه داشتم روسری رو سرم میکردم تا ببینم چطوریه گفتم: خب هنوز برا تصمیمگیری زوده باید با شناخت بیشتری تصمیم بگیرم...
(من قبل از بحث خواستگاری امیدو میشناختم و میدونستم پسر خیلی خوب و موجهیه، اما هیچ وفت حدس نمیزدم که مسالهی ازدواج ما دو تا مطرح بشه، جواب من مثبت بود ولی دوست نداشتم فردا روزی بهم بگن تو چقدر هول بودی)
_ تو رو خدا داداشمو رد نکنی به خدا انقدر پسر خوبیه حتی یه بار تو خونه صداشو بالا نبرده، دستش تنگ هست ولی کاری و زرنگه..
بعدش طبق معمول پا شد اتاقمو وارسی کرد... میدونستم میره سمت کتابا و یهو یاد نامه افتادم و بلند شدم تا کتابو قبل از اینکه نفیسه برداره یه جای دیگه بذارم بلند شدم کتابو یواشکی برداشتم چشماش سمت دیگه ای بود و کتابو که برداشتم برگشت سمت من ..
_ عه کتاب جدید خریدی
قلبم داشت از جا کنده میشد
_ها... آره
_ ببینمش... رمانه؟
جلدشو سمتش گرفتم که گفت: بده نگاش کنم
گرفتم پشتم و گفتم حالا بعدا میخونیش سالی یه بار میای خونمون اونم بشینی کتاب بخونی؟
_ نه فقط یه نگاهی بهش میندازم...
تو همین حین مامانم در زد و اومد تو
_ دخترا براتون شیرینی آوردم
_ ممنون زن دایی.... نغمه کتابو بده قول میدم سریع فقط یه نگاه بهش بندازم
مامانم بهم نگاه کرد و اشاره کرد که کتابو بهش بدم
_ باشه میدم بهت فقط بذار اول شیرینیا رو بخوریم بعدش
مامانم رفت بیرون
آروم پشت کردم بهش و داشتم پاکتو جابه جا میکردم که نفیسه دید...
کلی به خودم بد و بیراه گفتم تو دلم... یه پاکتو نتونستم از نفیسه قایم کنم، این شوهر کردنم این وسط چیه
_ خیلی کارت بده
_ میدونم... چن بار خواستم ترک کنم ولی نمیشه... خب حالا چی هست...
_ یه امانته نبابد کسی باز کندش
_ برا کیه؟... یه کم فکر کرد،....
_ نکنه واسه امید باشه...
هیچی نگفتم که خودش زود تر جواب خودشو داد
_ نه بابا امید اهل این قرتی بازیا نیست
کتابو گذاشتم جلوش که کنارش زد
_ فوضولیم نمیذاره دیگه کاری کنم... نغمه ما از بچگی صمیمیترین دوستای هم بودیم چرا بهم نمیگی چیه؟
_ نمیتونم بگم...
_ باشه فقط بگو برا امید هست یا نه که اگه نباشه برام مهم نیست...
داشتم فکر میکردم که میتونم دروغ مصلحتی بگم یا نه که از دیر جواب دادنم به شک افتاد ولی چیزی نپرسید ...
_ گفتم که امانته
کتابو برداشت و شروع کرد به خوندن و اگه میبردم بیرون ممکن بود مامانم ببینه که بدتر میشد.. یواشکی انداختم تو کیفم که زیپش باز بود
بعد آروم نزدیک کیف نشستم تا از حملات احتمالی نفیسه جلوگیری کنم...
_ میگم نغمه... گفتی امانت داده کسی بهت ... مگه برا خودت ننوشته پس امانت بودنش چیه.
_ نه برا من نیست فقط باید نگهش دارم...( اینکه تو اون پاکت چیه یه ماهه که معمای خودمم بود)
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
1_1483813040.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند
سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲
#یا_منصور_امت